اعظم راودراد؛ محمدرضا مریدی؛ معصومه تقیزادگان
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
هدف این مقاله مقایسهی بازنمایی تصویر زن در نقاشی زنان و مردان معاصر ایران است. این کار با استفاده از الگوی جانشینی در تحلیل نشانهشناختی و ساخت پرسشنامهی تقابلهای معنایی در مقایسهی نقاشی زنان و مردان انجام میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تصویر زن در نقاشی مردان دارای نظام نشانههای توصیفی، شمایلی و کلیشهای از ...
بیشتر
هدف این مقاله مقایسهی بازنمایی تصویر زن در نقاشی زنان و مردان معاصر ایران است. این کار با استفاده از الگوی جانشینی در تحلیل نشانهشناختی و ساخت پرسشنامهی تقابلهای معنایی در مقایسهی نقاشی زنان و مردان انجام میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تصویر زن در نقاشی مردان دارای نظام نشانههای توصیفی، شمایلی و کلیشهای از زن آرمانی است، اما نقاشان زن نگاه تبیینی، غیر کلیشهای و تفسیری به ویژگیها و شرایط واقعی زنان دارند. در نقاشی مردان اشاره به زنان اشارهای معنایی، تمثیلی و اسطورهای است؛ آنها زن بودن را نشانه نمیروند، بلکه صفات زنانه و معانی ضمنی و ذهنی زن بودن مانند زیبایی و لطافت را به تصویر میکشند. اما در نقاشی زنان، بازنمایی تصویر زن مبتنی بر تجربهی زنانه است؛ نقاشان زن بهدنبال بیان تنگناهای جهان زیست زنان هستند، اما مردان بدون در نظر گرفتن این شرایط، زنان را در فضایی خیالی تصویر میکنند. مطالعهی آثار نقاشان زن نشان میدهد که آنها تلاش میکنند قالبهای بصری را که مردان از زنان دارند از شکل بیندازند. آنها در برابر سوژهشدن مقاومت میکنند و با بهکارگیری استراتژیهای بصریِ تازه در نقاشی، شکافهایی را در بازتولید ذهنیت مسلط مردانه در فرهنگ بهوجود میآورند.
محمدرضا مریدی؛ معصومه تقی¬زادگان
دوره 7، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
چکیده: هدف مقاله حاضر مطالعهی تفاوتهای نقاشیهای زنان و مردان، بدون محدود شدن به پیشفرضهای هنر زنانه و هنر مردانه است. به همین دلیل ابتدا به جریان پیدایش دوگانگیِ هنر زنانه و مردانه در طول قرن هجدهم و نوزدهم میپردازیم. سپس گونههای مختلف نقاشی زنان، نقاشی زنانه و نقاشی فمینیستی را از یکدیگر متمایز میکنیم تا برنامهای عملی ...
بیشتر
چکیده: هدف مقاله حاضر مطالعهی تفاوتهای نقاشیهای زنان و مردان، بدون محدود شدن به پیشفرضهای هنر زنانه و هنر مردانه است. به همین دلیل ابتدا به جریان پیدایش دوگانگیِ هنر زنانه و مردانه در طول قرن هجدهم و نوزدهم میپردازیم. سپس گونههای مختلف نقاشی زنان، نقاشی زنانه و نقاشی فمینیستی را از یکدیگر متمایز میکنیم تا برنامهای عملی برای مطالعهی نقاشی زنان تدوین شود. در نهایت سعی میکنیم با ارایهی یک مدل نظری تفاوت میان شگردهای بصری، سبک هنری، فضای رنگی و ... را در نقاشی زنان و مردان نشان دهیم. جامعهی آماری شامل 2525 تابلو و جامعهی نمونه شامل 370 تابلو نقاشی میباشد که در سه ماه اول سال 1387 در 60 نگارخانهی فعال تهران به نمایش درآمدهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نقاشی زنان به لحاظ شگردهای بصری، روشنتر، منظمتر، شفافتر و پُرتزیینتر از نقاشیهای مردان است. همچنین به لحاظ سبکی، سمبولیستیتر و دکوراتیوتر هستند.