قربانعلی ابراهیمی؛ رقیه مسلمی پطرودی
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 73-91
چکیده
چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است. پژوهش حاضر تأثیر سرمایه فرهنگی را بر اوقات فراغت با بهرهگیری از روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری این تحقیق را کلیه زنان ساکن شهرستان جویبار در دامنه سنی 64- 15 سال تشکیل ...
بیشتر
چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است. پژوهش حاضر تأثیر سرمایه فرهنگی را بر اوقات فراغت با بهرهگیری از روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری این تحقیق را کلیه زنان ساکن شهرستان جویبار در دامنه سنی 64- 15 سال تشکیل میدهند. بر اساس نتایج آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1385، مجموع کل زنان 15 تا 64 سال در شهرستان جویبار 25325 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، نمونهای به حجم 378 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میانگین مشارکت زنان در اوقات فراغت فعال (91/1 از 4) بیشتر از مشارکت زنان در فراغت غیرفعال (3/1 از 4) است. میزان مشارکت زنان در فعالیتهای فراغتی در جامعه مورد مطالعه پایینتر از حد متوسط است. نتیجه رگرسیون خطی چند متغیره نشان میدهد که از میان سه بعد سرمایه فرهنگی، دو بعد (سرمایه فرهنگی عینیت یافته و نهادینه شده) دارای تأثیر معنادار بر اوقات فراغت میباشند.
قربانعلی ابراهیمی؛ عباس بهنوئیگدنه
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
مدیریتِ ظاهر و بدن که در دنیای امروزی آنرا سرمایهی جسمانی افراد میدانند، بر حسب اینکه افراد بیشتر از چه محصولات فرهنگی استفاده میکنند بهنوعی از جایگاه فرهنگی آنها متأثر است زیرا افراد بر حسب اینکه دارای چه میزان سرمایهی فرهنگی میباشند، دارای نگرشهای خاصی نسبت به بدن و چگونگی ظاهر شدنشان در اجتماع هستند. از این ...
بیشتر
مدیریتِ ظاهر و بدن که در دنیای امروزی آنرا سرمایهی جسمانی افراد میدانند، بر حسب اینکه افراد بیشتر از چه محصولات فرهنگی استفاده میکنند بهنوعی از جایگاه فرهنگی آنها متأثر است زیرا افراد بر حسب اینکه دارای چه میزان سرمایهی فرهنگی میباشند، دارای نگرشهای خاصی نسبت به بدن و چگونگی ظاهر شدنشان در اجتماع هستند. از این رو، تحقیق حاضر در صدد مطالعهی رابطهی بین سرمایهی فرهنگی و مدیریت ظاهر جوانان است. بهمنظور سنجش این رابطه، از نظریهی پیر بوردیو و آنتونی گیدنز استفاده میکنیم. به اعتقاد بوردیو، سرمایهی فرهنگی از طریق قریحه و سلیقهی افراد بر مدیریت ظاطر و بدن آنان تأثیر میگذارد. در نظریهی گیدنز، مدیریت بدن نشانهی دخالتِ آگاهانهی کنشگر در شکل دادن به خود در متن اجتماعی است. این تحقیق به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در میان جوانان 25- 15 سالهی شهر بابلسر در سال 1386 انجام میشود. روش نمونهگیری، طبقهای خوشهایِ چندمرحلهایِ متناسب و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر انتخاب میشود. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که مدیریت ظاهر در میان جوانان از اهمیتی ویژه برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات حاکی از آن است که هرچه میزان سرمایهی فرهنگی افراد بیشتر باشد، نحوهی مدیریت ظاهر نیز در میان دختران و پسران جوان اهمیت ییشتری پیدا میکند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از جداول توصیفی بیانگر آن است که الگوی رایجِ مدیریت ظاهر در میان جوانان، متأثر از نوگرایی و مؤلفه-های مرتبط با دنیای مدرن است.