علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ حسین مسعودنیا؛ زهرا صادقی نقدعلی
چکیده
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال ...
بیشتر
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال هدف این پژوهش بررسی چنین تفاوتهایی در گروههای زنان و مردان در جامعة آماری مورد پژوهش است. در این زمینه، جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاههای شهر اصفهان است که با شیوة نمونهگیری خوشهای 914 نفر از آنان بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان در حوزههای فرهنگی و سیاسی بیش از مردان گرایشهای محافظهکارانه دارند. اما، برعکس، در مسائل اقتصادی این مردان بودند که از بازارهای آزاد و خصوصیسازی اقتصادی بیشتر حمایت میکردند و این امر نشاندهندة آن است که زنان در مقایسه با مردان گرایشهای محافظهکارانة اقتصادیِ کمتری دارند. از سوی دیگر، بررسی جزئیتر یافتهها حاکی از آن است که اندازة اثر میان متغیر جنسیت و مؤلفههای محافظهکاری فقط در زمینة محافظهکاری فرهنگی متوسط است و در بقیة فرضیهها اندازة اثر کوچکی مشاهده شد. بنابراین، میتوان به این نتیجه دست یافت که بهاستثنای حوزههای فرهنگی که هنوز شکافهای نسبتاً عمیقی میان زنان و مردان وجود دارد، در عرصههای دیگر جامعه، یعنی حوزههای سیاسی و اقتصادی، این شکافهای جنسیتی نسبتاً ضعیف و در حال رنگباختناند.
سیدجواد امامجمعهزاده؛ زهرا صادقی نقدعلی؛ رضا محموداوغلی؛ محمودرضا رهبرقاضی
چکیده
براساس منطق «پیوندهای ضعیف»، مشارکت سازماندهیشده از طریق پیوند افراد با گروههای گستردهتری از مردم سبب افزایش سرمایة اجتماعی میانگروهی بین شهروندان میشود. بنابراین، به نظر میرسد افزایش مشارکت در بین مردم درنهایت به افزایش فعالیتهای همکاریجویانه بین آنها منجر شود. درحالیکه تأثیر شبکههای ...
بیشتر
براساس منطق «پیوندهای ضعیف»، مشارکت سازماندهیشده از طریق پیوند افراد با گروههای گستردهتری از مردم سبب افزایش سرمایة اجتماعی میانگروهی بین شهروندان میشود. بنابراین، به نظر میرسد افزایش مشارکت در بین مردم درنهایت به افزایش فعالیتهای همکاریجویانه بین آنها منجر شود. درحالیکه تأثیر شبکههای اجتماعی بر روابط سیاسی بسیار مورد توجه بوده است، تحقیقات تجربی بسیار ناچیزی در زمینۀ بررسی تأثیرات این شبکهها، بهویژه در ارتباط با رفتار سیاسی، وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بین شبکههای اجتماعی با رفتار سیاسی دانشجویان دختر و پسر رابطه وجود دارد یا خیر؟ روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و حجم نمونه شامل 375 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال 1391ـ1392 است. برای آزمون فرضیهها از روشهای آزمون t مستقل، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با تقسیم شبکههای اجتماعی به دو بعد افقی و عمودی و رفتار سیاسی به دو سطح رفتار سیاسی سرآمدـ وابسته و سرآمدـ گردان یافتههای پژوهش نشان داد که شبکههای افقی بیشترین تأثیر و جنسیت دانشجویان کمترین تأثیر را بر رفتار سیاسی دانشجویان داشته است.