مطالعات زنان
بیژن خواجه نوری؛ مریم کریمی؛ سعید کشاورزی
چکیده
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی ...
بیشتر
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی و کنترل بر منابع، مشارکت در تصمیمگیری، آگاهی جنسیتی، تحرک، و امنیت بررسی شد. متغیرهای مستقلی که در این پژوهش بررسی شدند نیز عبارتاند از: طبقة اجتماعی، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و شکاف دسترسی به اطلاعات. برای این پژوهش، نمونهای به حجم 600 نفر با روش نمونهگیری لین و با شیوة نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه، از بین زنان 15ـ54 سالة شهر شیراز جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای طبقۀ اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و دسترسی به اطلاعات با توانمندی زنان رابطة معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای شکاف سواد اطلاعاتی و تحصیلات زیر دیپلم حدود 27درصد از تغییرات متغیر توانمندی زنان را تبیین کردهاند.
مطالعات زنان
بیژن خواجه نوری؛ لیلا پرنیان
چکیده
جهانیشدن با مختصات نوپای خود پدیدهای است که کشورهای مختلف و از جمله ایران را با چالش مواجه کرده است. مقالة حاضر به مطالعة ارتباط جهانیشدن فرهنگی و پذیرش اجتماعی بدن بین زنان شهر کرمانشاه میپردازد. چارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش ترکیبی از نظریههای گیدنز و رابرتسون است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه،600 ...
بیشتر
جهانیشدن با مختصات نوپای خود پدیدهای است که کشورهای مختلف و از جمله ایران را با چالش مواجه کرده است. مقالة حاضر به مطالعة ارتباط جهانیشدن فرهنگی و پذیرش اجتماعی بدن بین زنان شهر کرمانشاه میپردازد. چارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش ترکیبی از نظریههای گیدنز و رابرتسون است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه،600 نفر از زنان و دختران بین 18 تا 65 سال ساکن شهر کرمانشاه، در سال 1391ـ1392، با استفاده از نمونهگیری تصادفی سهمیهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این مطالعه، ابعاد پذیرش اجتماعی بدن شامل سه بُعد (پذیرش جامعه، پذیرش جنس مخالف، و پذیرش فردی بدن) در نظرگرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که متغیرهای: نوگرایی، بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباطجمعی خارجی، و آگاهی از جهانیشدن در مجموع 8/28 درصد از تغییرات متغیر پذیرش اجتماعی بدن را در سطح کل تبیین میکنند.