جامعه شناسی
فیروز راد؛ گیتا بیلان
چکیده
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای ...
بیشتر
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در بین زنان شهر تبریز به مرحلۀ اجرا درآمده است. چارچوب نظری تحقیق با نظریههای بوردیو، گیدنز، گافمن و فمنیسم شکل گرفته است. جامعۀ آماری تحقیق متشکل از کلیۀ بانوان مراجعهکننده به باشگاههای ورزش بدنسازی (تناسب اندام) دایر در شهر تبریزند. با استفاده از روش پیمایش و شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، تعداد 55 باشگاه انتخاب شده و تعداد 385 نفر از بانوان مراجعهکننده به این باشگاهها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. اطلاعات مورد نیاز با بهکارگیری پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار آماری Spss صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد که میانگین گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در زنان مطالعهشده، 12/111 است. براساس نتایج بهدستآمده از تحلیلهای دومتغیره و چندمتغیره، متغیرهای نگرش فمنیستی، سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه، وضعیت تأهل و سن، با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام رابطۀ آماری معناداری نشان دادهاند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه و سن از طریق تحتتأثیر قرار دادن متغیر نگرش فمنیستی بر میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام تأثیرگذار است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، این متغیرها توانایی پیشبینی 37درصد از تغییرات میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام را دارند.