جامعه شناسی
رضا اعظم زاده؛ سهیلا علیرضانژاد
چکیده
هدف این پژوهش، شناخت و فهم تجربۀ زنان سرپرست خانوار از نقش نانآوری و چگونگی اجرای آن بهعنوان سرپرست خانوار است. در این بررسی برای دستیابی به اهداف پژوهش از نظریۀ دادهبنیاد استفاده شد و دادهها از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته با 33 نفر از زنان سرپرست خانوار ساکن شهرستان بهشهر گردآوری شد. کدگذاری باز دادهها به ظهور چهار مقولۀ ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناخت و فهم تجربۀ زنان سرپرست خانوار از نقش نانآوری و چگونگی اجرای آن بهعنوان سرپرست خانوار است. در این بررسی برای دستیابی به اهداف پژوهش از نظریۀ دادهبنیاد استفاده شد و دادهها از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته با 33 نفر از زنان سرپرست خانوار ساکن شهرستان بهشهر گردآوری شد. کدگذاری باز دادهها به ظهور چهار مقولۀ اصلی انجامید: 1. سرپرستی خانوار؛ 2. فقر زنان سرپرست؛ 3. تنهایی زنان در ادارۀ خانوار؛ و 4. کسب درآمد و نانآوری. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که این زنان پس از پذیرش نقش سرپرستی و در نقش نانآور به دو شکل فعالیتهای اقتصادی خود را انجام میدهند: 1. فعالیتهای اقتصادی از داخل خانه؛ 2. فعالیتهای اقتصادی خارج از خانه. آنان در دو الگوی پارادایمی قرار میگیرند: 1. خود بهمثابۀ عامل تغییر و 2. خود بهمثابۀ نیازمند حمایت. پارادایم اول درک زنان از زنانگی، توانایی تغییر در زندگی و موفقیت در اهداف است، اما زنان در پارادایم دوم از اعتمادبهنفس لازم برای استقلال برخوردار نیستند و درک آنان از زنانگی، مانع تلاش برای تغییر در زندگی بدون حمایت دیگران است. پیامد حمایتطلبی زنان، احساس فناشدن و نبود سرمایههای اقتصادی و اجتماعی است. یافتهها نشان میدهد در چگونگی ایفای نقش زنان بهعنوان زن سرپرست خانوار، عوامل خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، جنسیت و حمایت نهادهای دولتی تأثیرگذار هستند، اما مقولۀ هسته نشان از اهمیت فهم زنان از زنانگی خود دارد. از اینرو مداخلهها و حمایتهای دولتی لازم است با توجه به این ویژگی انجام شود.