حدیثه رمضانی فر؛ علیرضا کلدی؛ بهرام قدیمی
چکیده
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان ...
بیشتر
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان شهرستان تنکابن انجام شده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 21 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مراجعهکننده به مراکز مشاورة شهرستان تنکابن انتخاب و با استفاده از مصاحبة عمیق اطلاعات لازم گردآوری شد. دادهها طی سه مرحله کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد مقولاتی همچون بیتوجهی مردان به زنان، بیمسئولیتی، خشونت، مشکلات ارتباطی و جنسی، عدم حضور مؤثر در منزل و نداشتن برنامة مناسب اوقات فراغت موجب بروز طلاق عاطفی شده و عواملی همچون شرایط خانوادگی و دخالتهای خانوادهها و پایگاه اقتصادیـ اجتماعی فرد، شغل، درآمد، مدت زمان ازدواج و سن زوجین موقع ازدواج باعث تشدید عوامل علّی مؤثر بر طلاق عاطفی میشود. لذا راهبرد رهایی از این وضعیت در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح شده است.
رضا کریمی؛ سمیه عرب خراسانی؛ فائزه السادات طباطبایی امیری؛ محمدرضا نصیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او نولج و 1295 مقالة فارسی منتشر در ایران از پایگاه تحقیقات پژوهشکدة زن و خانواده است. براساس تجزیهوتحلیل دادهها، واژگان هسته در قبل از سال 1380 شامل 4 کلیدواژه در پژوهشهای داخلی و در بازة زمانی سال 2000 در پژوهشهای کشورهای توسعهیافته 12، دهة 1980، 14 و در فاصلة میان 2000ـ2010 میلادی 30 کلیدواژه و دهة 1990، 26 و در سالهای 2011ـ2020 شامل 56 کلیدواژه مرتبط بوده است. چهار کلیدواژة اصلی پیش از دهة 1980 شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان معادل چهار کلیدواژة اصلی مطالعات کشورهای توسعهیافته شامل خشونت خانگی، خشونت، همسرآزاری و زنان است. دو کلیدواژة اول شامل خشونت خانگی و خشونت در دو حوزة فارسی و لاتین کاملاً مشابه هستند. در دهة 1980 چهار کلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان و همسرآزاری است که معادل کشورهای توسعهیافتة آن در رتبهبندی Gendered-based violence, Aggression, Battered women & Dating violence است. در دهة 1990 چهارکلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان و خشونت شوهر است. معادل کشورهای توسعهیافته چهارکلیدواژة نخست در مطالعات لاتین شامل Intimate violence, Domestic violence, violence & Gender اشاره شده است که به نوعی تکرار کلیدواژههای دهة پیشین میلادی با تغییر در رتبهبندی و پرداخت پژوهشی به آنهاست. کلیدواژههای دهة 1980 (دورة دوم) نسبت به قبل از 1380، 42درصد متفاوت بوده است و کلیدواژههای دهة 1990 (دورة سوم) نسبت به دهة 1980 (دورة دوم)، 62درصد تغییر داشته است. کلیدواژههای مهم قبل از 1380 خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان است. مهمترین کلیدواژههای دهة 1980 خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان، همسرآزاری، زن، خشونت جنسی، خشونت خانگی، کودکآزاری، خشونت زناشویی، بارداری، پزشکی قانونی، خانواده و خشونت روانشناختی است. کلیدواژههای مهم دهة 1990 خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان، خشونت شوهر، خشونت، همسرآزاری، عوامل مؤثر بر خشونت خانگی، عوامل خشونت علیه زنان، خشونت روانشناختی، خشونت فیزیکی، زن و خشونت فیزیکی علیه زنان است. برآیند کلی سه دهه مؤید این مسئله است که پژوهشهای حوزة خشونت در حوزة جنسیت، زنان و خانواده با موضوعات کلی قبل از 1380 شروع شده و در دهههای 1380 و 1390 به صورت تخصصیتر واکاوی شدهاند. در کشورهای توسعهیافته، مهمترین خوشهها در قبل از دهة 1380 خشونت علیه زن، دهة 1380 خوشة قومی و در دهة 1390 خشونت خانوادگی و در ایران قبل از دهة 1380 مهمترین خوشهها خشونت خانواده علیه زن، دهة 1380 نابرابری جنسیتی و دهة 1390 خشونت خانگی و خشونت جنسی است. در ایران و کشورهای توسعهیافته خوشههای خشونت خانگی و خشونت خانواده علیه زن در ناحیة بالغ و مرکزی قرار گرفته است.
شکرانه رهبری؛ معصومه اسمعیلی؛ عبدالباسط محمودپور
چکیده
میانسالی یکی از دورههای رشدی انسان است و زنان در این دوره تغییرات هویتی در زمینة ادراک و ارتباط با خود، روابط با دیگران و جهان هستی را تجربه میکنند؛ که شناسایی این تغییرات برای درک بیشتر و بهتر زنان میانسال ضرورت دارد. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مطالعة کیفی نقشِ گذار هویتی در ارتباط با خود، دیگران و محیط زنان میانسال شهر ...
بیشتر
میانسالی یکی از دورههای رشدی انسان است و زنان در این دوره تغییرات هویتی در زمینة ادراک و ارتباط با خود، روابط با دیگران و جهان هستی را تجربه میکنند؛ که شناسایی این تغییرات برای درک بیشتر و بهتر زنان میانسال ضرورت دارد. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مطالعة کیفی نقشِ گذار هویتی در ارتباط با خود، دیگران و محیط زنان میانسال شهر تهران است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. سیزده شرکتکننده به وسیلة نمونهگیری هدفمند و با شیوة نمونهگیری معیار انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبة نیمهساختاریافته استفاده شد و نمونهگیری و مصاحبهها تا اشباع دادهها ادامه یافت. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای پدیدارشناسی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافتهها در زمینة نقش گذار هویتی زنان میانسال در ارتباط با خود شامل مضامین اصلی ارتباط درونفردی، نگرش به بازنشستگی، ادراک از میانسالی و نگرش به هویت خود، ارتباط با دیگران شامل مضمون اصلی بهبود شیوههای ارتباطی و ارتباط با محیط در قالب مضامین اصلی تغییرات در نظام ارزشی، سالمندی و مرگ، مرور گذشته، نگرش به آینده و ارتباط با طبیعت طبقهبندی شد. یافتهها بیانگر تأثیر گذار هویت زنان میانسال در بهبود شیوههای ارتباطی زنان با دیگران در این دوره و تغییرات ارتباطی آنان به خود و محیط اطرافشان است.
فهیمه کشاورزی؛ بابک شمشیری
چکیده
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعة موردی و مشارکتکنندگان بالقوة این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیئت علمی و همچنین زنان نمونة استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونة شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمعآوری دادههای کیفی مصاحبة عمیق و مطالعة اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران از روش تحلیل شبکة مضامین استفاده شد. براساس یافتههای بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران در قالب پنج مضمون سازماندهندة دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. براساس یافتههای بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفیـ پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعة آماری شامل اعضای هیئت علمی متخصص در رشتههای روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش آگاهیدهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرمافزارهای لیزرل 8/8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تأییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوینشده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.
فاطمه وظیفه شناس؛ محمدمهدی رحمتی؛ هدی حلاج زاده
چکیده
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را بهمنزلة یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمانهای حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژة زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمانهای زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. دادههای پژوهش با بهرهگیری ...
بیشتر
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را بهمنزلة یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمانهای حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژة زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمانهای زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. دادههای پژوهش با بهرهگیری از تکنیک مصاحبة نیمهساختیافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونهگیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافتههای پژوهش به تفسیر بدن بهعنوان سوژه در سه سطح گفتمانهای ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورتبندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان میدهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مردسالاری بهمنزلة گفتمان عینیتیافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهتدهی میکند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکلهای دیگر زنانگی بوده و اصولاً گرهگاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت میکند.
علی روحانی؛ محدثه عابدی دیزناب
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعة تراژکتوری شکلگیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقة متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مطالعة تراژکتوری شکلگیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقة متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و یافتهها در قالب خط داستان (شامل 15 مقولة اصلی و یک مقولة هسته)، مدل پارادایمی ارائه شدند. بهطورکلی، نتایج تحقیق نشان دادند که زنان به واسطة فرهنگ با دوآلیته تبعیض و امید مواجهاند. این دوآلیته علاوه بر حاکمیت محدودیتهای جنسیتی، از فرودستانگاری اجتماعی روانی زنان و... نیز منتج میشود. در چنین موقعیتی، استراتژیهای مقابله (اتوپیای بازاندیشانه/ فرودستانگاری اجتماعیـ روانی/ بیشفعالی) در زنان فعال میشود. اما این استراتژیها مخاطراتی نیز برای این زنان به همراه دارند. درواقع، زنان در کنار همة تبعیضها و مبارزه برای زدودن آنها به امید رسیدن به جایگاه واقعیشان زندگی خودشان را با دوآلیته تبعیض و امید پیش میبرند.
محسن طاهری دمنه؛ زهرا حیدری دارانی
چکیده
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای ...
بیشتر
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی و نحوة ساخت واقعیت اجتماعی آینده ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای آیندهپژوهانه است که به کشف کلانروایتهای شکلدهنده به تصاویر آینده در ذهن دختران دانشجویِ متولد دهة 1370 پرداخته است. دادههای این پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته بهدست آمده و با روشهای کیفیِ تحلیل مضمون و تحلیل روایت، تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشاندهندة 8 کلانروایت از آینده در ذهن مصاحبهشوندگان است. این کلانروایتها به ترتیب: ۱. گامهای کوچک و تغییرات تدریجی، ۲. گذر از زندگی سنتی به زندگی مدرن، ۳. اجتماعِ بیآینده، ۴. رنگِ من، ۵. بهشت وطن، ۶. سهمخواهی زنانه، ۷. آیندة بیجنسیت و ۸. همیشهمادر نام گرفتند. درنهایت، یافتههای این مقاله نشان میدهد که هرچند مصاحبهشوندگان مانند اکثر جوانان دنیا با دو مقولة ناامیدی اجتماعی و فردگرایی بهعنوان تصاویر منفی از آینده مواجهاند، سه روایتِ آیندة بیجنسیت، پذیرش نقش مادری و تصویر مثبت از آیندة ایران نشاندهندة نقش سازندة زنان متولد دهة هفتاد در آیندة کشور است.
جامعه شناسی
قاسم زائری؛ فاطمه یوسفینژاد
چکیده
سیاست «کشف حجاب» اجباری از دی 1314 بهمنزلة سیاست رسمی حکومت پهلوی اول به اجرا درآمد و براساس آن، با اعمال قدرت شهربانی، زنان به بیحجابی ملزم شدند. در شهریور 1322، در دورة پهلوی دوم، دولت به حذف قید «اجباری» در این سیاست حکم داد. این مقاله به بررسی مقاومت عاملان اجتماعی، بهویژه عاملیت زنانه، در مقابل اجرای این قانون اختصاص ...
بیشتر
سیاست «کشف حجاب» اجباری از دی 1314 بهمنزلة سیاست رسمی حکومت پهلوی اول به اجرا درآمد و براساس آن، با اعمال قدرت شهربانی، زنان به بیحجابی ملزم شدند. در شهریور 1322، در دورة پهلوی دوم، دولت به حذف قید «اجباری» در این سیاست حکم داد. این مقاله به بررسی مقاومت عاملان اجتماعی، بهویژه عاملیت زنانه، در مقابل اجرای این قانون اختصاص دارد و نشان خواهد داد که در سه مقطع اصلی، از 1306ـ1314، 1314ـ1320 و 1320ـ1322، سه صورت متفاوت مقاومت در برابر بیحجابی شکل گرفته است. آغاز جنگ جهانی دوم در 1318 و حادثة اشغال ایران از سوی متفقین در 1320 مهمترین تحولات ساختاریاند که زمینه را برای کنشگری عاملان اجتماعی فراهم آورده است. نیاز پهلوی دوم به حمایت یا دستکم عدم مخالفت علما و روحانیت با سلطنتش، تغییر مهم دیگری است که به احیای نهادی روحانیت بهعنوان یک نیروی مهم در موضوع حجاب کمک میکند. مقاله نشان خواهد داد که روند یکنواخت و برنامهریزیشدهای در مواجهة زنان با «کشف حجاب» وجود ندارد و در برآیند تأثیرات نیروهای پراکندة تاریخی و اجتماعی است که زمینه برای «بازگشت به حجاب» در 1322 فراهم میشود. زنان مجموعهای از راهبردها نظیر مقاومت مثبت و نوآوری در طراحی لباس، مقاومت منفی و درگیری فیزیکی با مأموران شهربانی، مهاجرت، خانهنشینی و پذیرش محرومیت اجتماعی و نیز شکواییهنویسی به مراجع قانونی و نظایر آن را در مقابله با سیاست بیحجابی در پیش گرفتند. در جریان همین مقاومت و بازگشت، احکام گفتار بعدی حجاب، مثل «حجاب بهمثابة آزادی» یا مسئولیت دولت به ترویج حجاب، و نظایر آن شکل میگیرد. در این مقاله، از شیوة فوکویی تحلیل روندهای تاریخی استفاده شده و از اسناد دست اول و گزارشهای رسمی شهربانی و وزارت کشور و تاریخ شفاهی در مقاطع زمانی پیشگفته بهره برده شده است.
مطالعات زنان
ابوالفضل دلاوری؛ الهه صادقی
چکیده
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و ...
بیشتر
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و چگونه و تا چه اندازه به دگرگونی در وضعیت حقوقی و حقیقی زنان منجر شد؟ این مقاله با رویکرد نظری تلفیقی (کنشگرایی تاریخمند) و استفاده از روش تاریخیـ اسنادی و تحلیل طولی نشان داد که سیاست جنسیت در دورة اشارهشده تحولات متعددی به خود دیده است. تحولات مزبور از سه متغیر ناهمزمان و ناهمسوی «ایدهها و جنبشهای معطوف به اصلاحات»، «مقاومت نیروهای محافظهکار» و «جهتگیری و عملکرد حکومت» متأثر بوده است. در دورة پیشامشروطه، نطفههای اولیة ایدهها و تحرکهای معطوف به تغییر وضعیت زنان شکل گرفت؛ اما مقاومت شدید محافظهکاران و بیمیلی دولتمردان مانع تغییر قابل ملاحظه در وضعیت زنان بود. در فاصلة جنبش مشروطیت تا کودتای 1299، با افزایش تحرک اجتماعی خود زنان و حمایت برخی نیروها و نهادهای سیاسی جدید نظیر مجلس و احزاب اصلاحطلب علاوه بر اعطای حق آموزش به زنان، ایدهها و مطالبات جدیدی نظیر برابری حقوقی و حق مشارکت سیاسی زنان نیز مطرح شد. در دورة بیستساله پس از کودتا، که دولت خود عهدهدار تغییر وضعیت زنان شد، گرچه تغییرات قابل ملاحظهای در آموزش، اشتغال و حضور زنان در عرصههای عمومی رخ داد، سرشت آمرانة این تغییرات و ناسازگاری آن با فرهنگ مسلط نهتنها مانع توسعه و تعمیق ایدهها و جنبشهای اصلاحی در حوزة جنسیت بود، بلکه زمینهساز رشد گرایشها و نیروهای واگشتگرا در دورههای بعد شد.
مدیریت
امیر خانلری؛ مسعود کیماسی؛ محمدصالح ترکستانی؛ ایمان یعقوبیان
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرفکنندة کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبههای نیمهساختاریافته با گروههای کانون مصرفکننده اطلاعات جمعآوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این دادهها ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرفکنندة کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبههای نیمهساختاریافته با گروههای کانون مصرفکننده اطلاعات جمعآوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این دادهها از مصاحبه با 23 نفر به دست آمده است. به منظور رتبهبندی مقولههای بهدستآمده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است. در فاز دوم، عوامل شناساییشده با جمعآوری داده از متخصصان صنعت آرایشی به روش مدلسازی ساختاریـ تفسیری به مدل نهایی رفتار مصرفکننده تبدیل شده است. در این پژوهش، طی تحلیل تم 12 مقولة اصلی شناسایی شده است. این 12 مقوله با استفاده از تکنیک انتروپی شانون وزندهی و رتبهبندی شده است. نتایج نشان میدهد محرکهای خارجی، ارزشگذاری حین خرید، گروههای تأثیرگذار و محرکهای داخلی به ترتیب بیشترین وزن را در تصمیم به خرید و انتخاب مصرفکننده دارند. خروجی روش مدلسازی ساختاریـ تفسیری یک مدل چهارسطحی است که ترتیب اثرگذاری مقولهها و روابط بین آنها را بهصورت شفاف نشان میدهد.
مطالعات زنان
احمد کلاته ساداتی؛ حمید حجازی؛ الهام مرادی نژاد
چکیده
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ...
بیشتر
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر برآورد شد. شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS.ver 16 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد گرایش به رفتارهای پرخطر بین زنان در حد متوسط قرار دارد. بین میزان دینداری و رفتار پرخطر رابطة معنادار و معکوس (619/0-) وجود دارد. بین دینداری و وضعیت تأهل رابطة معنادار (126/24) وجود دارد. میزان دینداری در افراد متأهل بیش از افراد مجرد است. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش دینی با ضریب بتا 558/0- بر میزان رفتارهای پرخطر اثرگذارند.
جامعه شناسی
وحید قاسمی؛ سمیه عربخراسانی؛ علی ربانی خوراسگانی
چکیده
بررسی رابطة میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهمگسست فزایندة زندگیهای تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربة خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعة حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقة حداقل یکبار ازدواج و جدایی با استفاده از روش دادهبنیاد ...
بیشتر
بررسی رابطة میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهمگسست فزایندة زندگیهای تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربة خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعة حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقة حداقل یکبار ازدواج و جدایی با استفاده از روش دادهبنیاد (رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. زنان باتجربة جدایی واجد سه تجربه هستند که برای این مطالعه ضروری است: تصورات پیش از ازدواج، تجربة زیسته از زندگی تأهلی و تجربة جدایی. بررسی این تجربیات سهگانه بیانگر فرایندی از شکلگیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی است که از بازتعریف فضای زیست و ابعاد هویتی جدید حکایت دارد. زنان با درخواست توجه بیشتر به رابطة همسرانه و صمیمیت و با توجه به افزایش سرمایة اجتماعی و فرهنگی در مسیر حرکت به سمت تغییر فضای تکجنسیتی در عرصة خصوصی و عمومیاند. این امر به دلیل ناشناختهبودن مختصات و ابعاد آن از یک طرف، غفلت سنگین مردانه از توجه به تغییرات از طرف دیگر و درنهایت به دلیل نبود زبان مشترک سبب ابهام موقعیتی برای زنان و مردان شده است که نتیجة آن در زندگیهای آشفته یا ازهمگسسته نمود دارد.
مطالعات زنان
میمنت عابدینی بلترک؛ سیروس منصوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان نمونة پژوهش به شیوة هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامة خودتعاملی محققساخته بود. به منظور سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی محتوایی استفاده شد. بدین صورت که پرسشنامه در ابتدا از سوی متخصصان حوزة زنان بررسی و پس از اصلاحات عوامل نهایی تدوین شد. نتایج پژوهش نشان داد که 10 عامل بهعنوان موانع نهایی مؤثر بر عدم ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش به حساب میآیند. همچنین، تحلیل حاصل از دادهها به سطحبندی مدل به 8 سطح منجر شد. سطح هشتم مدل شامل هنجارهای مبتنی بر سنتگراییاند. سطح هفتم شامل غلبة فرهنگ مردسالاری و نگرش کلیشهای به مدیریت زنان است. تبعیضهای جنسیتی نانوشته بهعنوان سطح ششم مدل به حساب میآید. عاملهای نپذیرفتن مدیریت زنان از سوی کارکنان و همچنین ناتوانی زنان در برخورد قهرآمیز و ریسکناپذیری مشترکاً بهمنزلة سطح پنجم مدل به حساب میآیند. نداشتن خودباوری و اعتمادبهنفس زنان بهمنزلة سطح چهارم مدل و تعارض شغلی با وظایف خانوادگی نیز بهمنزلة سطح سوم مدل بهدست آمد. همچنین، عاملهای نپذیرفتن مسئولیت مدیریتی از سوی زنان بهمنزلة سطح دوم و عدم شایستهگزینی بهمنزلة سطح اول است.
مسعود حاجی زاده میمندی؛ حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگیاند و در شرایطی که کمآبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کمآبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریة دادهبنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل دادهها استفاده شده است. ...
بیشتر
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگیاند و در شرایطی که کمآبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کمآبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریة دادهبنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل دادهها استفاده شده است. نحوة نمونهگیری مبتنی بر نمونهگیری هدفمند بوده است. همچنین، برای حصول اعتمادپذیری پژوهش، از سه تکنیک اعتمادپذیری از سوی اعضا، روش مقایسة تحلیلی و بازرسی خارجی از سوی استادان راهنما و مشاور استفاده شده است. به منظور گردآوری دادهها، با 30 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبة نیمهساختاریافته انجام گرفت. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 10 مقولة اصلی و مدل پارادایمی ارائه شد. مخاطرات محیطی و طبیعی و مدرنشدن بهمنزلة شرایط علّی کمآبی، بیماری وسواس و دغدغههای اجتماعی و روانی بهمنزلة شرایط زمینهای، حکمرانی آب و فناوریهای مصرف آب بهمنزلة شرایط مداخلهگر و صرفهجویی و آگاهی و آموزش بهمنزلة استراتژیها و در آخر درک خطر و مسئولیتپذیری و احساس گناه از مصرف بیرویه بهمنزلة پیامدها به دست آمد. نظریة جوهری در این پژوهش، فرهنگ و زیرساخت در قالب یک مدل پارادایمی ارائه شد.
مطالعات زنان
امیر سلطانی نژاد؛ ادیبه برشان؛ امیر صدرا اسدی؛ مریم بلوردی؛ علی سادیی
چکیده
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای ...
بیشتر
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای تحقیق از مصاحبۀ عمیق در زندان مرکزی شهر کرمان با 18 زن قاچاقچی که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند به دست آمد و نتایج با استفاده از تحلیل تماتیک تحلیل شدند. طبق نتایج حاصله، علل قاچاق مواد مخدر توسط زنان را میتوان در هشت مضمون اصلی: موقعیتهای زنانه، مشکلات نظام اقتصادی، ضعف سیستمهای مقابله، بسترهای اکولوژیک منطقه، مشکلات خانوادگی، فقر فرهنگی، دوستان ناباب و تضاد طبقاتی قرار داد. بنابراین، قاچاق مواد مخدر توسط زنان پدیدهای چندعلتی است که علل و زمینههای شکلگیری آن را نباید فقط در شخص یا نهادی خاص جستوجو کرد؛ بلکه همواره مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی، خانوادگی، قضایی، انتظامی به همراه علل فردی زمینهساز تحقق قاچاق میشوند.
توسعه روستایی
سید احمد فیروزآبادی؛ حسین ایمانی جاجرمی؛ حمیده دباغی
چکیده
امروزه کارآفرینی اجتماعی در بخشهای عمومی، خصوصی و اجتماعی و در قالب اشکال متفاوت سازمانی (انتفاعی، غیرانتفاعی یا ترکیبی، خیریهها، تعاونیها، شرکتهای سهامی، بنگاههای تجاری، اتحادیهها) به تولید و خلق ارزش اجتماعی میپردازد. گسترش فعالیت تعاونیها و عضوگیری آنها از میان زنان این سؤال را ایجاد میکند که آیا تعاونیهای ...
بیشتر
امروزه کارآفرینی اجتماعی در بخشهای عمومی، خصوصی و اجتماعی و در قالب اشکال متفاوت سازمانی (انتفاعی، غیرانتفاعی یا ترکیبی، خیریهها، تعاونیها، شرکتهای سهامی، بنگاههای تجاری، اتحادیهها) به تولید و خلق ارزش اجتماعی میپردازد. گسترش فعالیت تعاونیها و عضوگیری آنها از میان زنان این سؤال را ایجاد میکند که آیا تعاونیهای زنان روستایی میتوانند پتانسیلی برای شکلگیری کارآفرینی اجتماعی باشند؟ برای پاسخ به این سؤال، متنهای حاصل از ۸ مصاحبه با کارآفرین و زنان عضو یک تعاونی زنان روستایی و همچنین متن اساسنامة شرکتهای تعاونی در قانون، اساس تحلیل قرار گرفت و پاسخ به سؤالات پژوهش از طریق کاربرد روش گرانددتئوری و نرمافزار تحلیل دادههای کیفی مکس کیو.دی.ای ممکن شد. پس از تحلیل، درمجموع ۴۳۸ عبارت معنایی استخراج شد و در ۱۶ مقولة اصلی، ۴۲ مقولة فرعی طبقهبندی و منظم شد. تعاونی به هنگام تأسیس در سال ۱۳۹۰، از دو نوع سرمایة مالیـ امکاناتی و سرمایة انسانی و ذخیرة دانش برخوردار بوده است. ماهیت کسبوکار ایجادشده در تعاونی مطالعهشده علاوه بر آنکه به حل مسئلة اجتماع محلی معطوف است، از رویکردی خیرخواهانه در مواجهه با زنان روستایی تحت پوشش برخوردار است. مسئلة اجتماعی در این تعاونی، در سطح یک، اشتغالزایی برای کارآفرین و در سطح دو، حل مسائل اقتصادی اجتماع محلی، توانافزایی گروههایی که فاقد درآمدند، برخورداری از رویکرد منفعترسانی به زنان روستایی سرپرست خانوار و عضوگیری از زنان بدسرپرست و خودسرپرست بوده است. محیط کارآفرینی در تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم از چهار تم اصلی یعنی: کارآفرین، زنان روستایی بهمثابة اجتماع محلی، زمینهها و بسترهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی و همچنین موانع بازدارنده از توسعة تعاونی ناشی از ضعف کارآفرین و هیئت مؤسس تشکیل میشود. استراتژیهای تعاونی مهرآفرین ارم از استراتژیهای فعلی (آموزشی، مدیریت نیروی انسانی، مالی، تولیدی و عرضه و فروش) و همچنین راهبردهای توسعهای تعاونی در آینده تشکیل شده است. مقولة خوشهای دستاوردها و پیامدهای تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم به توانمندسازی و توانافزایی زنان، خلق و ایجاد ارزش و موفقیتهای مالی و در عرصة رقابت تعاونی اشاره دارد.
جامعه شناسی
یسری محمودی؛ حسن محدثی گیلوایی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و فهم جامعهشناسانۀ صنعت بدن و انجامدادن جراحیهای زیبایی زنان است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گرانددتئوری انجام شده است. ابزار استفادهشده برای گردآوری دادهها، مصاحبة نیمهساختیافته بوده است. جهت انتخاب افراد مصاحبهشونده از روش نمونهگیری هدفمند و برای تشخیص تعداد افراد از نمونهگیری نظری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و فهم جامعهشناسانۀ صنعت بدن و انجامدادن جراحیهای زیبایی زنان است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گرانددتئوری انجام شده است. ابزار استفادهشده برای گردآوری دادهها، مصاحبة نیمهساختیافته بوده است. جهت انتخاب افراد مصاحبهشونده از روش نمونهگیری هدفمند و برای تشخیص تعداد افراد از نمونهگیری نظری استفاده شده است. جامعة بررسیشده، زنان ساکن شهر تهراناند که جراحی زیبایی داشتهاند. تعداد نمونة بررسیشده 27 نفر از زنان 20ـ60 ساله است که تجربة جراحی زیبایی داشتهاند. براساس یافتهها، شرایط علی این پژوهش، ترس از طردشدن و تصویر ذهنی منفی به بدن بوده است. میل به زیبایی و ابرازگرایی بدنی، پدیدة محوری پژوهش است که در بستر ارزشهای اجتماعی و شرایط خانوادگی اتفاق افتاده است. محدودیتهای اجتماعی و حس تعارض شرایط مداخلهگر و تبلیغات و ترغیب دیگران به جراحی شرایط تسهیلگر این پدیده است. پیامدها و آثار مطالعة صنعت بدن در این پژوهش، افزایش اعتمادبهنفس، صرفهجویی در زمان و صرفهجویی اقتصادی است.
جامعه شناسی
سهیلا علیرضانژاد؛ الهه خاکپور مروستی
چکیده
این پژوهش در پی بررسی تأثیر افزایش پول در دسترس زنان و نقش آن در پایداری خانواده است. برای این منظور از روش ترکیبی (مرکب از مطالعۀ میدانی و پیمایش) استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبۀ نیمهساختیافته در بخش مطالعۀ میدانی و پرسشنامه در پیمایش است. یافتهها نشان میدهد که درآمد زن میتواند بر نقش سنتی مرد بهمثابۀ نانآور ...
بیشتر
این پژوهش در پی بررسی تأثیر افزایش پول در دسترس زنان و نقش آن در پایداری خانواده است. برای این منظور از روش ترکیبی (مرکب از مطالعۀ میدانی و پیمایش) استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبۀ نیمهساختیافته در بخش مطالعۀ میدانی و پرسشنامه در پیمایش است. یافتهها نشان میدهد که درآمد زن میتواند بر نقش سنتی مرد بهمثابۀ نانآور تأثیرگذار باشد. ناتوانایی مرد در اجرای نقش نانآوری موجب چالش در خانواده میشود، زیرا زنان و مردان مشارکتکننده در پژوهش آن را وظیفهای مردانه تلقی میکنند. ایفانکردن این نقش از سوی مرد در سالهای اول ازدواج ممکن است موجب ظهور اندیشۀ جدایی و در مواردی جدایی شود. با افزایش سن ازدواج و گسترش تعامل اقتصادی زوجین و نیل خانواده به نوعی تعادل اقتصادی، تمایل به جدایی در زنان، حتی با وجود پارهای مشکلات مالی، کاهش مییابد، زیرا زنان مایل به حفظ تعادل اقتصادی و بهرهبردن از آناند. ازاینرو، پول بهمثابۀ کاتالیزور تأثیری دوگانه در تمایل به جدایی نزد زنان دارد.
مطالعات زنان
اکبر زارع شاه آبادی؛ مجتبی شفیعی نژاد؛ جواد مداحی
چکیده
اقدام به خودکشی بهمنزلۀ عملی غیرکشنده تعریف میشود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخلة دیگران، بهمنظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام میدهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواستههای زنان اقدامکننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند ...
بیشتر
اقدام به خودکشی بهمنزلۀ عملی غیرکشنده تعریف میشود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخلة دیگران، بهمنظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام میدهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواستههای زنان اقدامکننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند شدهاند انجام میگیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی و مصاحبۀ عمیق در میان زنان شهرستان آبدانان انجام شده است. در پژوهش حاضر، 23 نفر از زنانی که به خودکشی اقدام کردهاند، مشارکت داشتهاند که از نظر سنی، تحصیلات، طبقة اجتماعیـ اقتصادی و تأهل متفاوت بودند. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و برای گردآوری دادهها از مصاحبة نیمهساختیافته استفاده شد. دادهها بهوسیلة کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. براساس یافتهها، زنان مشارکتکننده اقدام به خودکشی را بهمنزلۀ «راهی برای ابراز و رسیدن به خواستهها» ادراک میکنند که در راستای آن سعی دارند به رفتارهای سلطهطلبانه، محدودیتها، تهمتها و بدبینیها واکنش نشان دهند و آن را مدیریت کنند. در پایان، بهبود نقش حمایتی، بهخصوص از جانب خانواده و همسر، و روابط تعاملمحور، در جلوگیری از خودکشی بهمنزلۀ راهکاری بسیار مهم پیشنهاد میشود.
اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، ...
بیشتر
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، از دو نمونه شامل زنان مجرد (410 مشاهده) و زنان متأهل (409 مشاهده) در شهر تهران استفاده شد. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ طراحیشدۀ محقق جمعآوری شدند. شواهد حاکی از تأیید پیشبینی نظری الگوی رفتاری است. برآوردها نشان میدهد که با وقوع ازدواج میزان خانهداری زنان در شبانهروز به طرز معناداری افزایش مییابد. این یافته مؤید تخصصیشدن زنان در امور خانگی در پی ازدواج است. همچنین، مشخص شد که درآمد، تحصیلات و اشتغال زنان تأثیر منفی بر میزان خانهداری دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان میدهد.
مطالعات زنان
سوسن باستانی؛ شهره روشنی؛ نهله غروی نائینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ نحوۀ مواجهه با اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی بین زنان متأهل ساکن شهر تهران بوده است. این پژوهش با استفاده از روش نظریۀ زمینهای و بهکارگیری تکنیک مصاحبة عمیق انجام شده است. زنان در مواجهه با اختلال در احساس آرامش، که حاصل شکاف بین هستها و خواستها بوده، به مجموعهای از راهبردها با دو رویکرد کلی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعۀ نحوۀ مواجهه با اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی بین زنان متأهل ساکن شهر تهران بوده است. این پژوهش با استفاده از روش نظریۀ زمینهای و بهکارگیری تکنیک مصاحبة عمیق انجام شده است. زنان در مواجهه با اختلال در احساس آرامش، که حاصل شکاف بین هستها و خواستها بوده، به مجموعهای از راهبردها با دو رویکرد کلی «تغییر هستها» شامل اصلاح رابطة همسری، مدیریت مشکلات تعاملی با خانوادهها، بهبودبخشی وضعیت فرزندان، پرداختن به خویشتن و رفع موانع ساختاری، با هدف تغییر وضعیت موجود به مطلوب و «تغییر خواستها» شامل تقلیل خواستهها، گذشت صبورانه و انتخاب رابطة تهی، با هدف پذیرش وضعیت موجود، روی آوردهاند که انتخاب راهبردها و اثربخشی آنها متأثر از مجموعهای از شرایط با عنوان «عوامل تصمیمساز» شامل رویکرد همسر، باورهای اعتقادی، غلبة عاطفه و جبر بیرونی بوده است.
جامعه شناسی
داریوش بوستانی؛ الهام کرمی زاده
چکیده
اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی برجسته در ایران است که اغلب مسئلهای مردانه تلقی میشود. اما واقعیت این است که زنان نیز با این پدیده درگیرند. آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم گرایش به سوء مصرف موادمخدر صنعتی در میان زنان است. با توجه به نقصان کارهای پژوهشی و بهخصوص کارهای کیفی در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی شرایط (علّی، مداخلهگر، ...
بیشتر
اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی برجسته در ایران است که اغلب مسئلهای مردانه تلقی میشود. اما واقعیت این است که زنان نیز با این پدیده درگیرند. آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم گرایش به سوء مصرف موادمخدر صنعتی در میان زنان است. با توجه به نقصان کارهای پژوهشی و بهخصوص کارهای کیفی در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی شرایط (علّی، مداخلهگر، زمینهای) و استراتژیهای مصرف شیشه از سوی زنان معتاد به شیشه در شهر کرمان پرداخته است. از آنجا که کشف و فهم مسئلۀ اعتیاد به شیشه میان زنان یکی از پدیدههای حساس است که به برقراری تعامل و گفتوگو نیاز دارد، از روششناسی کیفی گراندد تئوری بهمنزلة رویکرد پژوهش استفاده شد. تعداد 12 زن معتاد بهعنوان مشارکتکننده در این پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و تجربة زیستۀ آنها بررسی شد. برای جمعآوری دادهها از مصاحبۀ عمیق استفاده شد. بهطورکلی، کدگذاری دادهها به خلق 13 مقوله و 18 زیرمقوله منجر شد که بیانگر شرایط و استراتژیهای مصرف شیشه است. برخی از آنها عبارتاند از: تنشهای زندگی فردی، باورهای تسهیلگر مصرف شیشه، سکس و مصرف شیشه، یادگیری مصرف شیشه و استراتژیهای تأمین هزینۀ مواد. درنهایت، مقولات حاصله در قالب مدل شرایط و استراتژیهای مصرف شیشه ارائه شده است.
جامعه شناسی
سیدعلی هاشمیانفر؛ نفیسه چینی؛ مریم مکتوبیان
چکیده
با چرخش مفهومی غریزۀ جنسی به لذت جنسی شاهد غلبۀ گفتمانهای جنسی به حوزههای اجتماعی و درنوردیدهشدن مرز میان فضاهای خصوصی و عمومی هستیم. یکی از نمودهای ورود گفتمانهای جنسی به فضاهای عمومی را میتوان در میدان بررسیشدۀ پژوهش حاضر، یعنی در باشگاههای ورزشی، مشاهده کرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی ...
بیشتر
با چرخش مفهومی غریزۀ جنسی به لذت جنسی شاهد غلبۀ گفتمانهای جنسی به حوزههای اجتماعی و درنوردیدهشدن مرز میان فضاهای خصوصی و عمومی هستیم. یکی از نمودهای ورود گفتمانهای جنسی به فضاهای عمومی را میتوان در میدان بررسیشدۀ پژوهش حاضر، یعنی در باشگاههای ورزشی، مشاهده کرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی زنان در باشگاههای ورزشی در سال 1394ـ1395 در بازۀ زمانی 18 ماه مطالعۀ عمیق انجام شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از مشاهده، مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبۀ نیمساختیافته با 21 نفر از زنان ورزشکار شهر اصفهان انجام گرفت. روش نمونهگیری از نوع نمونهگیری هدفمند، نظری و گلولهبرفی است. برای تحلیل اطلاعات از تکنیکهای نظریۀ دادهبنیاد و رویکرد کدگذاری استراوس استفاده شد. همچنین، برای حصول اعتباریابی پژوهش از روش تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مشارکتیبودن پژوهش استفاده شد. تحلیل اطلاعات در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی بیانگر این است که در شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی زنان در باشگاههای ورزشی علایق جنسی تغییریافته بهمنزلۀ شرایط علّی اثرگذار، فرهنگ هوسران بهمنزلۀ شرایط بسترساز، فانتزیهای زیبایی در قالب استراتژیها و پیامدهایی در ابعاد روانی و اجتماعی مهم و درخور توجهاند. بنابراین، درهمریختگی زیستجنسی زنان بهمنزلۀ هستۀ مرکزی باید مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار بگیرد. خلق مفاهیم جدید در ایجاد هنجارهای نو یا جایگزینی هنجارهای ناکارآمد گذشته میتواند به کاهش بیهنجاری زیستجنسی و سامان بخشیدن به این نیاز اساسی کمک کند.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ ساناز جهانگیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت آسیبهای تعاملات اجتماعی زنان سرپرست خانوار شاهینشهر در رویکرد کیفی و با روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. به این منظور، با 35 نفر از زنان سرپرست خانوار مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد که برای گزینش آنها روش نمونهگیری هدفمند و نظری به کار گرفته شد. دادههای حاصل از مصاحبه با روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت آسیبهای تعاملات اجتماعی زنان سرپرست خانوار شاهینشهر در رویکرد کیفی و با روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. به این منظور، با 35 نفر از زنان سرپرست خانوار مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد که برای گزینش آنها روش نمونهگیری هدفمند و نظری به کار گرفته شد. دادههای حاصل از مصاحبه با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در کدگذاری باز، 49 مفهوم و در کدگذاری محوری 8 مقوله بهدست آمد. مقولۀ «حریم ناامن» بهمنزلۀ پدیدۀ اصلی ظهور یافت. یافتههای تحقیق نشان داد زنان سرپرست خانوار در تعاملات اجتماعی روزمرۀ خود با مسائل و کلیشههای منفی روبهرو هستند که تجربۀ حریم ناامن را برای آنان به همراه دارد. کنش آنان در مقابل آسیبها به صورت سازگاری نابهنجار رخ میدهد و از پیامدهای آنها میتوان به فرزندان آسیبدیده اشاره کرد. درنهایت، مدل نظری «مرزهای ناامنساز» مفهوم محوری حاصل از این پژوهش است.
جامعه شناسی پزشکی
مریم قاضی نژاد؛ هاجر سنگری سلیمانی
چکیده
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت ...
بیشتر
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت سلامت مطرح است و سلامت زنان در ابعاد مختلف، سلامت خانواده و نهایتاً سلامت جامعه را به دنبال دارد، این مهم ما را بر آن داشت تا بررسی تأثیر شغل بر سلامت اجتماعی زنان را بهمنزلۀ هدف اصلی تحقیق برگزینیم. جامعۀ آماری تحقیق، زنان (دانشجو) شاغل دانشگاه الزهرا(س) هستند. نمونهگیری به روش خوشهای احتمالی انجام شد و نمونهای به حجم 111 نفر از دانشجویان در حال تحصیل انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش مقطعی بود و اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته و مقیاس استاندارد سلامت اجتماعی کییز، جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مطلوبیت شرایط شغلی (حقوق و مزایا، امنیت شغلی، حمایت سازمانی و...) بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان داشته است. یافتهها مؤید تأثیر مکانیزمهای علّی استقلال مالی، روابط اجتماعی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و منزلت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان شاغل است. در میان متغیرهای زمینهای، سن، وضعیت تأهل و نوع منزل مسکونی (سطح رفاه) با سلامت اجتماعی رابطۀ معناداری داشتهاند. نتیجۀ نهایی اینکه، صرف داشتن شغل تغییری در میزان سلامت اجتماعی زنان ایجاد نمیکند. آنچه مهم است مؤلفههای ماهوی شغلی، شامل نوع شغل، مطلوبیت شرایط شغلی و توانمندیهای اجتماعی و روانی (پیامدهای شغلی) است که بر سلامت اجتماعی آنان تأثیرگذار است. زنان شاغل برخوردار از استقلال مالی، روابط اجتماعی قوی و حمایت اجتماعی بالا، سلامت اجتماعی بیشتری دارند.