جامعه شناسی
احمد بخارایی؛ ملکه رفیعی
چکیده
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی ...
بیشتر
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی دربارۀ کیستی و هویت خود به دیگران ارسال میکنند. تحقیق حاضر با تکیه بر الگوی پوشش و بررسی نگرش زنان راجع به مد میکوشد شرح و تفسیری از زمینهها و انگیزهها و دلایل گرایش زنان به استفاده از لباسهای مد به دست دهد و به شناسایی تیپولوژی آنان بپردازد. تحقیق با روش کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختیافته انجام شده است. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها بازگوی تیپهای سهگانهای است که هریک با داشتن ویژگیهای متفاوت از یکدیگر تفکیک میشوند؛ گرچه در مواردی با یکدیگر همپوشی نیز دارند. نتایج نشان میدهد که گرایش فزایندۀ زنان به استفاده از پوشاک و البسۀ مد روز بیش از هرچیز با لحاظکردن رابطۀ دیالکتیکی میان عاملیت و ساختار و در چرخۀ عوامل ذهنی و عینی قابل فهم است.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ لیلا رادی؛ ایوب لیموچی
چکیده
جامعهشناسی سیاسی سنتی به طرزی جزمی، زنان را به لحاظ نگرش سیاسی محافظهکارتر از مردان میپندارد، اما الگوی تجدیدنظرطلبانة شکافهای جنسیتی اینگلهارت نشان میدهد که از دهۀ 1990 به اینسو زنان از برنامهها و اهداف احزاب چپ جدید که عمدتاً مبتنی بر ارزشهای فرهنگی فرامادیگرایی است، بیشتر حمایت میکنند. در این راستا، ...
بیشتر
جامعهشناسی سیاسی سنتی به طرزی جزمی، زنان را به لحاظ نگرش سیاسی محافظهکارتر از مردان میپندارد، اما الگوی تجدیدنظرطلبانة شکافهای جنسیتی اینگلهارت نشان میدهد که از دهۀ 1990 به اینسو زنان از برنامهها و اهداف احزاب چپ جدید که عمدتاً مبتنی بر ارزشهای فرهنگی فرامادیگرایی است، بیشتر حمایت میکنند. در این راستا، مطالعۀ حاضر، پژوهشی است در زمینۀ مقایسۀ نگرشهای سیاسی زنان و مردان که روی 596 نفر از دانشجویان دانشگاههای سراسری شهر اصفهان در سال 1395 انجام گرفته است. در این راستا، نتایج پژوهش نشان میدهد اول اینکه بین زنان و مردان در میزان گرایش به دموکراسی تفاوتی وجود ندارد و هر دو گروه به یک میزان از نگرشهای دموکراتیک حمایت میکنند و بدین ترتیب صحت مفروضات الگوهای کلاسیک در مورد گرایش زنان به سوی محافظهکاری در حوزههای سیاسی رد میشود. ثانیاً، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میزان گرایش به ارزشهای فرامادیگرایانه، که براساس نظریههای اینگلهارت بنیان احزاب چپ جدید را تشکیل میدهند، بین زنان به شکل معناداری بیشتر از مردان است و این امر نشان میدهد که نهتنها زنان از نگرشهای راستگرایانه در حوزههای سیاسی فاصله گرفتهاند، بلکه براساس الگوهای تجدیدنظرطلبانه حتی تمایل بیشتری به برنامههای چپ جدید پیدا کردهاند.
مطالعات زنان
علی حسین حسینزاده؛ مرضیه شهریاری؛ مریم فرجی بهبهانی زاده
چکیده
در خانواده، زنان با استفاده از جدیدترین اطلاعات و دانش در رابطه با موضوعات مختلف زندگى و آموزش به دیگر اعضاى خانواده و همچنین دقت و نظارت در انجامدادن صحیح آنها مىتوانند روشهاى نوین و بهینه را جانشین باورهاى غلط و غیراقتصادى اعضاى خانواده کنند و سطح فرهنگى و اجتماعى خانواده را بیش از پیش افزایش دهند. در این پژوهش، بهرهوری ...
بیشتر
در خانواده، زنان با استفاده از جدیدترین اطلاعات و دانش در رابطه با موضوعات مختلف زندگى و آموزش به دیگر اعضاى خانواده و همچنین دقت و نظارت در انجامدادن صحیح آنها مىتوانند روشهاى نوین و بهینه را جانشین باورهاى غلط و غیراقتصادى اعضاى خانواده کنند و سطح فرهنگى و اجتماعى خانواده را بیش از پیش افزایش دهند. در این پژوهش، بهرهوری اقتصادی خانواده از جمله مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده، تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی، نظارت زنان بر نحوۀ مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه برای ایجاد انضباط اقتصادی و آموزش رفتار درست اقتصادی به فرزندان از جنس تقسیم کار و ایفای نقش و... در خانواده مد نظر است. برای شناسایی مؤلفههای ذکرشده از نظریههای منابع، قدرت، نظریۀ سیستمی و توانمندسازی استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها پیمایشی بود که با استفاده از نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای بر 200 زن متأهل شهرستان اهواز انجام شد. تکنیک نمونهگیری استفادهشده نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای است. یافتهها نشان میدهند که متغیرهای مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده، تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی، نظارت زنان بر نحوۀ مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه برای ایجاد انضباط اقتصادی و آموزش رفتار درست اقتصادی به فرزندان با متغیر وابستۀ بهرهوری اقتصادی خانواده رابطۀ مثبت دارد. براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری، مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده و تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی از تبیینکنندههای مهم بهرهوری اقتصادی خانواده معرفی شد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نزدیک به 39/0درصد از واریانس بهرهوری اقتصادی خانواده از سوی متغیرهای تحقیق تبیین میشود.
اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
در نظریۀ اقتصادی متعارف، به تولید خانگی و خدمات ارائهشده در داخل خانوار چندان توجه نمیشود، زیرا آنچه در خانوارها تولید و مصرف میشود ارزش اقتصادی ندارد و در محاسبات ملی اقتصادی وارد نمیشود. این در حالی است که خانواده محل شکلگیری بسیاری از کالاها و خدمات ارزشمند است که در تعیین رفاه مردم جامعه نقشی برجسته دارند و زنان در ...
بیشتر
در نظریۀ اقتصادی متعارف، به تولید خانگی و خدمات ارائهشده در داخل خانوار چندان توجه نمیشود، زیرا آنچه در خانوارها تولید و مصرف میشود ارزش اقتصادی ندارد و در محاسبات ملی اقتصادی وارد نمیشود. این در حالی است که خانواده محل شکلگیری بسیاری از کالاها و خدمات ارزشمند است که در تعیین رفاه مردم جامعه نقشی برجسته دارند و زنان در کانون این بحثاند. ازاینرو، در این مقاله برای تحلیل فعالیت مهم و ارزشمندی با نام «خانهداری»، الگویی جایگزین ارائه میشود که با خصوصیات خانوادۀ ایرانی کمی سازگارتر است. در این تحقیق، از روش پیمایشی و مطالعۀ میدانی استفاده شده است. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر نمونهگیری تصادفی ساده از زنان متأهل و مراجعه به واحدهای انتخابی بوده است. بر این اساس، تابع عرضۀ خانهداری که از الگو بهدست میآید، با استفاده از نمونهای شامل 409 زن متأهل ساکن شهر تهران با دستکم 35 سال، براساس الگوی رگرسیونی سانسورشده، با در نظر گرفتن توزیع لجستیک برای جزء خطای رگرسیون و به روش حداکثر راستنمایی تخمین زده شده است. نتایج از این حکایت دارد که درآمد، آموزش، اشتغال و سن زنان و همچنین درآمد خانواده و مدت زندگی زناشویی همگی بر میزان خانهداری زنان اثر منفی دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان میدهد.
مدیریت
سعید فرح بخش؛ ایرج نیک پی؛ راضیه قنبری
چکیده
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان ...
بیشتر
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان با تعدیلگری متغیر خودپنداره آنان بود. در این مطالعۀ توصیفیـ همبستگی، جامعۀ آماری را کلیۀ کارکنان زن واحدهای ستادی ادارات استان لرستان تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی و براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 306 نفر بهعنوان نمونه از میان کارکنان انتخاب شدند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش شامل پرسشنامۀ سقف شیشهای بابایی زکلیکی (1385)، پرسشنامۀ خلاقیت مقیمی و رمضان (1390) و پرسشنامۀ خودپندارۀ کالیفرنیا (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد که سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان تأثیر دارد و همچنین بین این دو متغیر همبستگی منفی وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان میدهد که متغیر خودپنداره در رابطه با تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان نقش تعدیلکننده دارد.
کارآفرینی
داود قرونه؛ حسین عابدی؛ آرزو احمدآبادی
چکیده
کارآفرینی محور توسعۀ اقتصادی است و کارآفرینان با تخریب روشهای کهن و ناکارآمد قبلی و جایگزینی آنها با شیوههای کارآمد و نوین به نظام اقتصادی پویایی و حیات میبخشند. از عواملی که در کارآفرینی دخیلاند، مسئلۀ جنسیت است و میزان موفقیتی که هر جنس در کسبوکار خود به دست خواهد آورد، بهطور خاص به ویژگیهای آنها برمیگردد. ...
بیشتر
کارآفرینی محور توسعۀ اقتصادی است و کارآفرینان با تخریب روشهای کهن و ناکارآمد قبلی و جایگزینی آنها با شیوههای کارآمد و نوین به نظام اقتصادی پویایی و حیات میبخشند. از عواملی که در کارآفرینی دخیلاند، مسئلۀ جنسیت است و میزان موفقیتی که هر جنس در کسبوکار خود به دست خواهد آورد، بهطور خاص به ویژگیهای آنها برمیگردد. ازاینرو، هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای کارآفرینانۀ مؤسسان زن و مرد دبیرستانهای غیردولتی شهر تهران است. روش پژوهش توصیفیـ پیمایشی و جامعۀ آماری شامل مؤسسان زن و مرد دبیرستانهای غیردولتی شهر تهران است (507 نفر) که از بین آنها تعداد 213 نفر (90 زن و 123 مرد) بهمنزلۀ نمونۀ آماری به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ محققساخته (با ضریب قابلیت اعتماد 82/0) استفاده شده است که دو گروه از ویژگیهای شخصیتی و شناختیـ مهارتی کارآفرینان را میسنجد. نتایج پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای کارآفرینانۀ مؤسسان زن و مرد دبیرستانهای غیردولتی شهر تهران در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. بین ویژگیهای کارآفرینانه در دو گروه زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. ویژگی شخصیتی تحمل ابهام در زنان کارآفرین و استقلالطلبی در مردان کارآفرین در سطح نامطلوبی ارزیابی شده است. همچنین، بین ویژگیهای شخصیتی زنان و مردان مؤسس مراکز آموزشی، بهجز ویژگیهای استقلالطلبی و تحمل ابهام، تفاوت معناداری وجود ندارد. بین ویژگیهای شناختیـ مهارتی زنان و مردان نیز تفاوت معناداری وجود ندارد و در هر دو گروه در سطح نسبتاً مطلوبی ارزیابی شده است.
زینب کاوه فیروز؛ بیژن زارع؛ حسین شمس الدینی
چکیده
ایران طی دهههای اخیر با مسئلهای جمعیتی به نام کاهش شدید باروری مواجه شده است. با توجه به حرکت جامعۀ ایران به سمت مدرنیته و درنتیجه تغییر سبک زندگی افراد، سؤال اساسی این تحقیق آن است که تغییر در سبک زندگی چه اندازه میتواند نگرش کنشگران در معرض باروری را تحتتأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش ...
بیشتر
ایران طی دهههای اخیر با مسئلهای جمعیتی به نام کاهش شدید باروری مواجه شده است. با توجه به حرکت جامعۀ ایران به سمت مدرنیته و درنتیجه تغییر سبک زندگی افراد، سؤال اساسی این تحقیق آن است که تغییر در سبک زندگی چه اندازه میتواند نگرش کنشگران در معرض باروری را تحتتأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش به فرزندآوری بین زنان در آستانۀ ازدواج مراجعهکننده به شبکههای بهداشت درمانی شهر تهران انجام گرفته است. با استفاده از تکنیک پرسشنامه، 384 نفر از زنان شهر تهران بررسی شدند. طبق نتایج تحقیق، 3/83درصد زنان بررسیشده نگرش متوسط و ضعیفی به فرزندآوری و کارکردهای آن دارند. همچنین، بین مؤلفههای سبک زندگی (مدیریت بدن، اوقات فراغت، مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی اجتماعی) با نگرش به فرزندآوری رابطۀ معناداری وجود دارد و 32درصد از تغییرات نگرش به فرزندآوری با متغیرهای مستقل تبیین میشود. بین مؤلفههای سبک زندگی، متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی قویترین متغیر پیشبین متغیر وابسته است. به عبارتی، متغیر مذکور علاوه بر اثر مستقیم بر نگرش زنان شهر تهران به فرزندآوری، بر همۀ ابعاد سبک زندگی اثرگذار است و متغیر مصرف فرهنگی نیز علاوه بر تأثیر بلافصل بر نگرش زنان، تحتتأثیر سایر ابعاد و مؤلفههای سبک زندگی است. همچنین، مؤلفۀ مدیریت بدن بعد از پایگاه اقتصادی اجتماعی، بر نگرش زنان به فرزندآوری اثرگذار بوده است.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ رقیه دهقانی دارامرود
چکیده
کاهش صمیمیت و گسست عاطفی یکی از چالشهای خانوادۀ معاصر است که افراد و گروههای مختلف به شیوههای گوناگونی آن را درک و تفسیر میکنند. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و نحوۀ مواجهه با طلاق عاطفی از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان زنان شهر یزد انجام شد. ...
بیشتر
کاهش صمیمیت و گسست عاطفی یکی از چالشهای خانوادۀ معاصر است که افراد و گروههای مختلف به شیوههای گوناگونی آن را درک و تفسیر میکنند. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و نحوۀ مواجهه با طلاق عاطفی از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان زنان شهر یزد انجام شد. در نمونۀ پژوهش 33 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مشارکت داشتند که از نظر سن، تحصیلات، تعداد سالهای زندگی مشترک و فاصلۀ سنی با همسر، متفاوت بودند. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شد. دادهها با شیوۀ کدگذاری نظری تجزیهوتحلیل شد. براساس یافتهها، زنان مشارکتکننده، طلاق عاطفی را بهصورت خلأ ارتباطیـ حمایتی ادراک میکنند. بخشی از فرایند شکلگیری طلاق عاطفی به بستر نابسامان خانوادۀ قبل از ازدواج بازمیگردد. پس از ازدواج نیز عواملی همچون ضعف تعهد همسری، خشونت و رسانۀ مخاطرهآمیز در شکلگیری و تداوم فرایند طلاق عاطفی نقش دارند. نحوۀ واکنش و مدیریت زنان در مواجهه با طلاق عاطفی به صورتهای کنش اصلاحی، پنهانسازیو تلافیجویانه بروز مییابد. در پایان، حمایت محوری بهمنزلۀ راهکار کاهش طلاق عاطفی مطرح شد.
مطالعات زنان
امیر رستگار خالد
چکیده
مادرشدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمدۀ هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشکاری با تلاش زنان برای حضور در عرصۀ عمومی و نیز تغییرات اجتماعیـ فرهنگی جامعه دارد. دراینصورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادریکردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا دینداری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری ...
بیشتر
مادرشدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمدۀ هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشکاری با تلاش زنان برای حضور در عرصۀ عمومی و نیز تغییرات اجتماعیـ فرهنگی جامعه دارد. دراینصورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادریکردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا دینداری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی (A.G.I.L) پارسونز بهمثابۀ یک نظام کنش صورتبندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است که پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یادشده بسته به مؤلفههای بررسیشدة آنها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخگویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلکه ترکیبی از این دو است. این امر درخصوص بُعد اجتماعی به بیشترین حد (2/76درصد) و درخصوص بعد فرهنگی به کمترین حد (66درصد) میرسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهدۀ دینداری ذهنی است (32/0) تا دینداری عملی (17/0). التقاطی و ترکیبیبودن نگرش غالب به مادری را میتوان حاکی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر کرد.
علیرضا دهقاننیری؛ عاطفه آقایی؛ محدثه ضیاچی
چکیده
براساس نظریۀ گروه خاموش، زبان و شیوههای ارتباطی، متأثر از شرایط اجتماعی است که در آن مردان قدرت و امکانات بیشتری دارند و زنان، به دلیل محرومیت، بهمثابۀ گروههای خاموش محسوب میشوند؛ لیکن تحولات تکنولوژیکی اخیر و دسترسی به فضاهای مجازی به کاهش نابرابریهای اجتماعی و تقویت گروههای ضعیف اجتماعی از جمله زنان انجامیده است. در ...
بیشتر
براساس نظریۀ گروه خاموش، زبان و شیوههای ارتباطی، متأثر از شرایط اجتماعی است که در آن مردان قدرت و امکانات بیشتری دارند و زنان، به دلیل محرومیت، بهمثابۀ گروههای خاموش محسوب میشوند؛ لیکن تحولات تکنولوژیکی اخیر و دسترسی به فضاهای مجازی به کاهش نابرابریهای اجتماعی و تقویت گروههای ضعیف اجتماعی از جمله زنان انجامیده است. در این مطالعه، نحوۀ تأثیر فضاهای مجازی (سایتهای مربوط به مراقبتهای پزشکی دوران بارداری و زایمان) بر توانمندسازی زنان باردار بهمثابۀ گروههای خاموش واکاوی شده است. این تحقیق با بهرهگیری از روش نظریۀ مبنایی و نمونهگیری هدفمند با 16 نفر از زنان باردار مراجعهکننده به این سایتها و مصاحبۀ کیفی با آنها انجام شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد زنان با استفاده از فضای مجازی توانستهاند بر محدودیت ناشی از جنسیت فایق آیند و مسائل بارداری را بدون دغدغه بیان کنند و فضاهای مجازی به توانمندسازی ارتباطاتی زنان باردار یاری رسانده است. علاوه بر این، زنان توانستهاند به کمک اطلاعات حاصله از اینترنت، نقش فعالی در فرایند مراقبتهای پزشکی خود ایفا کنند؛ بنابراین، فضاهای مجازی به تعدیل قدرت در رابطة پزشک و بیمار انجامیده است.
مطالعات زنان
مجید کافی؛ لیلا بهمنی؛ مریم سادات دلاور
چکیده
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هرچه بیشتر زنان از سرمایة فرهنگی میتواند موقعیت آنها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آنها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، دادههای مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز بهدست آمد. روش نمونهگیری، ...
بیشتر
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هرچه بیشتر زنان از سرمایة فرهنگی میتواند موقعیت آنها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آنها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، دادههای مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز بهدست آمد. روش نمونهگیری، تصادفی چندمرحلهای و تصادفی ساده بود و برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها روشهای آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشاندهندة وجود رابطة معنادار بین انواع سرمایة فرهنگی (نهادینه، تجسمیافته و عینیتیافته) با قدرت زنان در خانواده است؛ بدین معنا که با افزایش انواع سرمایة فرهنگی در زنان، قدرت آنها نیز افزایش مییابد. همچنین از بین متغیرهای زمینهای تحصیلات مرد، اشتغال زن و بعد خانواده با قدرت زنان ارتباط معناداری را نشان داده است. نتایج ضریب رگرسیونی نشان میدهد که 3 متغیر اشتغال، تعداد اعضای خانواده و سرمایة فرهنگی به ترتیبِ میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتهاند وارد معادله شده و درمجموع 40درصد از واریانس متغیر وابسته را توضیح دادهاند (40/0R2= ).
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ حسین مسعودنیا؛ زهرا صادقی نقدعلی
چکیده
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال ...
بیشتر
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال هدف این پژوهش بررسی چنین تفاوتهایی در گروههای زنان و مردان در جامعة آماری مورد پژوهش است. در این زمینه، جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاههای شهر اصفهان است که با شیوة نمونهگیری خوشهای 914 نفر از آنان بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان در حوزههای فرهنگی و سیاسی بیش از مردان گرایشهای محافظهکارانه دارند. اما، برعکس، در مسائل اقتصادی این مردان بودند که از بازارهای آزاد و خصوصیسازی اقتصادی بیشتر حمایت میکردند و این امر نشاندهندة آن است که زنان در مقایسه با مردان گرایشهای محافظهکارانة اقتصادیِ کمتری دارند. از سوی دیگر، بررسی جزئیتر یافتهها حاکی از آن است که اندازة اثر میان متغیر جنسیت و مؤلفههای محافظهکاری فقط در زمینة محافظهکاری فرهنگی متوسط است و در بقیة فرضیهها اندازة اثر کوچکی مشاهده شد. بنابراین، میتوان به این نتیجه دست یافت که بهاستثنای حوزههای فرهنگی که هنوز شکافهای نسبتاً عمیقی میان زنان و مردان وجود دارد، در عرصههای دیگر جامعه، یعنی حوزههای سیاسی و اقتصادی، این شکافهای جنسیتی نسبتاً ضعیف و در حال رنگباختناند.
احمد نادری؛ علی قشمی
چکیده
زنان، بهعنوان نیمی از جوامع انسانی، ظهور و بروز برجستهای را در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی عهدهدارند و تحلیل و بررسی محتوایی رسانهها در چگونگی بازنمایی زنان یک جامعه بیگمان ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق، از دو روش تحلیل محتوا و نشانهشناسی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، با انتخاب یک هفتة آماری، از شش ماهة اول سال ...
بیشتر
زنان، بهعنوان نیمی از جوامع انسانی، ظهور و بروز برجستهای را در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی عهدهدارند و تحلیل و بررسی محتوایی رسانهها در چگونگی بازنمایی زنان یک جامعه بیگمان ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق، از دو روش تحلیل محتوا و نشانهشناسی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، با انتخاب یک هفتة آماری، از شش ماهة اول سال 1393، اخبار و مطالب چاپشده در سه روزنامة کیهان، ایران و شرق، تحلیل محتوا شد. سپس با روش نشانهشناسی تصاویرِ چاپشده از زنان در روزنامههای مذکور تحلیل شد. نتایج بررسی نشان میدهد روزنامة ایران در تعداد مطالب بیش از دیگر روزنامهها به موضوع زنان پرداخته است و سپس روزنامة شرق و کیهان قرار داشتهاند. اختلاف تعداد مطالب روزنامة ایران حدود یک و نیم برابر روزنامة شرق و مطالب روزنامة شرق دو برابر روزنامة کیهان بوده است. روزنامة ایران در تیترهای صفحة اول و نیز تعداد عکسهای چاپشده از زنان جایگاه بهتری از دو روزنامه دیگر دارد. در بخش نشانهشناسی عکسهای چاپشده از زنان نیز مشخص شد که بازنمایی زنان ایرانی در مقایسه با زنان خارجی مطلوب نیست و در روزنامة ایران،بهخصوص در صفحة اول، انعکاس زنان خارجی به لحاظ نشانهشناختی، بهتر از زنان ایرانی بوده است و حتی در تصاویر داخلی نیز نمونهای برای این مدعا وجود دارد. البته رویکرد روزنامة شرق را میتوان بینابینی دانست و با وجود انعکاس زنان خارجی به بهترین وجه، زنان ایرانی نیز فراموش نشدهاند و نوع مواجهة روزنامة شرق در بخش تصاویر با زنان ایرانی بهتر از دو روزنامة دیگر بوده است. روزنامة کیهان نیز کمترین توجه را به تصاویر زنان، چه ایرانی و چه خارجی، در صفحة اول داشته است.
روانشناسی
مریم سروش؛ پگاه ادیبی پارسا
چکیده
زنان محور خانواده محسوب میشوند. برای تبدیلکردن خانواده به کانونی برای رشد و تعالی افراد باید به زنان اهمیت بیشتری داد. از مسائل مهمی که در سلامتی زنان باید مد نظر قرار گیرد احساس تنهایی و علل و همبستههای آن است. حدود 413 نفر از زنان 19 تا 65 سال شهر شیراز بهعنوان نمونه با استفاده از نمونهگیری طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
زنان محور خانواده محسوب میشوند. برای تبدیلکردن خانواده به کانونی برای رشد و تعالی افراد باید به زنان اهمیت بیشتری داد. از مسائل مهمی که در سلامتی زنان باید مد نظر قرار گیرد احساس تنهایی و علل و همبستههای آن است. حدود 413 نفر از زنان 19 تا 65 سال شهر شیراز بهعنوان نمونه با استفاده از نمونهگیری طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. پرسشنامۀ دینداری گلاک و استاک، احساس تنهایی و سرمایۀ فرهنگی، اجتماعی از سوی پاسخگویان تکمیل شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نمرة کل دینداری و ابعاد آن موجب کاهش احساس تنهایی عاطفی و سرمایههای فرهنگی اجتماعی موجب کاهش احساس تنهایی اجتماعی در زنان میشود. زنانی که دیندارترند از نظر عاطفی و روانی قویترند و زنانی که سرمایههای بیشتری در اختیار دارند از نظر اجتماعی فعالترند و احساس تنهایی کمتری دارند. زنان شاغل تحصیلات و سرمایة بالاتری از زنان غیرشاغل دارند؛ بنابراین، احساس تنهایی اجتماعی بسیار کمتری دارند. احساس تنهایی عاطفی در زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری نداشت؛ بنابراین میتوان دید که اشتغال زنان برای آنها بهروزی روانی و اجتماعی به همراه میآورد.
جامعه شناسی
نادر رازقی؛ حیدر جانعلیزاده؛ مهدی علیزاده
چکیده
تفاوتهای جنسیتی در تولید علم، امروزه بهطور فزایندهای، مورد توجه جامعهشناسان علم قرار گرفته است. آگاهی از وضعیت اولویتهای علم، فناوری، و منابع انسانی مبتنی بر جنس، از عوامل تعیینکننده در سیاستگذاریهای علم و موفقیت برنامهها خواهد بود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی جایگاه و سهم زنان در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی ...
بیشتر
تفاوتهای جنسیتی در تولید علم، امروزه بهطور فزایندهای، مورد توجه جامعهشناسان علم قرار گرفته است. آگاهی از وضعیت اولویتهای علم، فناوری، و منابع انسانی مبتنی بر جنس، از عوامل تعیینکننده در سیاستگذاریهای علم و موفقیت برنامهها خواهد بود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی جایگاه و سهم زنان در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش کمّی از نوع تحلیل ثانویه استفاده کرده است. در این راستا، با مراجعه به بایگانی 18 نشریۀ علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی در فاصلۀ سالهای 1388ـ1392 و انتخاب تصادفی یک شماره از هر سال در مجموع 89 جلد از نشریات مذکور جهت تحلیل انتخاب شدند. نتایج نشان داد از میان نشریات بررسیشده، زنان فقط در 4 مجله (22درصد) مدیر مسئول و در 5 مجله (28درصد) مسئولیت سردبیری را برعهده داشتهاند. همچنین، 47 نفر (21درصد) از کل هیئت تحریریه نشریات (224 نفر) زن بودند. از مجموع 685 مقالۀ چاپشده در کل نشریات منتخب، زنان در 19درصد مقالات نویسندۀ اول و در 23درصد مقالات نویسندۀ دوم بودهاند. همچنین، فقط 4درصد کل مقالات را زنان بهصورت انفرادی نوشتهاند و فقط 7/6درصد مقالات بهصورت همنویسی بین زنان بوده است. میزان کلی مشارکت زنان در تولید ایدهها و تألیف مقالات معادل 42درصد کل مقالات است که نشان میدهد با وجود پایینبودن حضور زنان در موارد ذکرشده، زنان نقش تعیینکنندهای در تولیدات علمی داشتهاند. نتایج تحقیق نشاندهندۀ وجود نابرابری جنسیتی در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی و ناکافیبودن سیاستگذاری در درون نهاد علم در این حوزه است.
جامعه شناسی
عبدالحسین کلانتری؛ سهیلا صادقی فسایی؛ صدیقه رضانیا
چکیده
هرچند ازدواج موقت یکی از اشکال ازدواجهای مشروع به لحاظ تطابق با نهادهای حقوقی و دینی حاکم بر جامعۀ ایران است، در پژوهش حاضر بهمنزلۀ یک سنت اجتماعی و قرائت عرفیشده یک حکم دینی مورد توجه بوده است. در این مطالعه، به درک و تصوری که از عوامل زمینهساز و انگیزههای ازدواج موقت زنان وجود دارد پرداخته شده است. این مهم از طریق روش ...
بیشتر
هرچند ازدواج موقت یکی از اشکال ازدواجهای مشروع به لحاظ تطابق با نهادهای حقوقی و دینی حاکم بر جامعۀ ایران است، در پژوهش حاضر بهمنزلۀ یک سنت اجتماعی و قرائت عرفیشده یک حکم دینی مورد توجه بوده است. در این مطالعه، به درک و تصوری که از عوامل زمینهساز و انگیزههای ازدواج موقت زنان وجود دارد پرداخته شده است. این مهم از طریق روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبۀ عمیق انجام پذیرفته است. یافتههای پژوهش از خلال مصاحبه با 26 زن ساکن شهر تهران، که برخی دارای تجربۀ ازدواج موقت و برخی فاقد این تجربه بودهاند، بهدست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد از نظر مشارکتکنندگان، «فشار اجتماعی»، «تسهیل دینی»، «فشار فرهنگی»، «احساس نیاز اساسی»، «ناکارآمدی تعاملات زناشویی (بهخصوص برای برخی مردان)»، «فراهمنبودن موقعیت ازدواج دائم»، «فرار از تعهدات ازدواج دائم»، «زمینهسازی برای ازدواج دائم»، «تنوعطلبیـ سیالیت»، و «رجحان نسبی ازدواج موقت به رابطۀ خارج از چارچوب»، شرایط و زمینههای تأثیرگذار بر ازدواج موقت زناناند. ذکر این نکته ضروری است که یافتهها، ماهیت بسترمند و موقعیتی دارند و بههیچوجه از تعمیم آماری کمّی برخوردار نیستند.
مطالعات زنان
محمدحسن صیف؛ میترا یادگار
چکیده
فرسودگی شغلی سندرمی مشتمل بر خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، و کاهش موفقیت فردی است که افراد به دلیل مواجهه با استرسهای فیزیکی، روانی، و هیجانی در معرض آن قرار میگیرند. از جمله ضرورتهای این پژوهش، ناکافی بودن پژوهش در خصوص جامعۀ زنان است. هدف پژوهش حاضر تبیین فرسودگی شغلی زنان شاغل با تأکید بر نقش متغیرهای سازمانی و روانشناختی ...
بیشتر
فرسودگی شغلی سندرمی مشتمل بر خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، و کاهش موفقیت فردی است که افراد به دلیل مواجهه با استرسهای فیزیکی، روانی، و هیجانی در معرض آن قرار میگیرند. از جمله ضرورتهای این پژوهش، ناکافی بودن پژوهش در خصوص جامعۀ زنان است. هدف پژوهش حاضر تبیین فرسودگی شغلی زنان شاغل با تأکید بر نقش متغیرهای سازمانی و روانشناختی در دانشگاه فنی و حرفهای و آزاد اسلامی شیراز است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ کارکنان زن شاغل در دانشگاه فنی و حرفهای و آزاد شیراز (225=N) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 143 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ فرسودگی شغلی ماسلاچ، پرسشنامۀ تعهد سازمانی آلن و مییر، پرسشنامۀ تعارض و ابهام نقش لو و همکاران، و پرسشنامۀ عدالت سازمانی کلکوئیت استفاده شده است. اطلاعات جمعآوریشده به کمک روشهای آماری توصیفی و روشهای آماری استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که: تعهد سازمانی اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم با میانجیگری ابهام نقش و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی دارد. همچنین عدالت سازمانی اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم با میانجیگری ابهام نقش و تعارض نقش بر فرسودگی شغلی دارد. درنهایت، ابهام نقش و تعارض نقش اثر مستقیم بر فرسودگی شغلی دارد. طبق شاخصهای برازششده، مدل نهایی پژوهش از برازش نسبتاً خوبی برخوردار است.
مطالعات زنان
امید قادرزاده؛ سارا خزایی
چکیده
این پژوهش درصدد است از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی شهر بپردازد. دادههای این مطالعۀ کیفی از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 27 نفر از زنان مصاحبه شد و ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی شهر بپردازد. دادههای این مطالعۀ کیفی از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 27 نفر از زنان مصاحبه شد و درنهایت دادههای گردآوریشده در قالب 10 مقولۀ محوری و یک مقولۀ هسته، کدگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهآزار جنسی، ترس از بدنامی، و جامعهپذیری جنسیتی به منزلۀ شرایط علّی احساس ناامنی زنان را در فضاهای عمومی بهدنبال دارد. در این میان، کدگذاری جنسیتی فضا به منزلۀ زمینه و شیءوارگی بدن زنانه بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از احساس ناامنی در فضاهای عمومی بیانگر آن است که مشارکتکنندگان با قرارگرفتن در شرایط یادشده به استراتژیهای کتمان و گریز توسل میجویند. براساس مطالعۀ حاضر، تجربۀ ناامنی در فضاهای عمومی، بیاعتمادی، نهادینهشدن ترس، و انزوای اجتماعی را در پی داشته است.
زینب کاوه فیروز؛ شهلا کاظمی پور؛ مرتضی رنجبر
چکیده
هدف کلی این تحقیق، شناخت متغیرهای اجتماعیـ جمعیتی مؤثر بر افزایش سن ازدواج دختران دانشگاههای تهران و مورد مطالعه، زنان دانشجوی مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای تهران بوده است. با استفاده از روش پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه، 387 زن ازدواجکردۀ شاغل به تحصیل در دانشگاههای تهران با روش نمونهگیری خوشهای مورد سؤال قرار گرفتند. ...
بیشتر
هدف کلی این تحقیق، شناخت متغیرهای اجتماعیـ جمعیتی مؤثر بر افزایش سن ازدواج دختران دانشگاههای تهران و مورد مطالعه، زنان دانشجوی مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای تهران بوده است. با استفاده از روش پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه، 387 زن ازدواجکردۀ شاغل به تحصیل در دانشگاههای تهران با روش نمونهگیری خوشهای مورد سؤال قرار گرفتند. متغیرهای استفادهشده برای تبیین افزایش سن ازدواج دختران دانشگاههای تهران عبارتاند از: مقطع تحصیلی، محل سکونت، درجۀ توسعهیافتگی زادگاه جغرافیایی، اختلاف نگرش با والدین در امر ازدواج، توقعات اجتماعی، توقعات اقتصادی، میزان دسترسی و استفاده از وسایل ارتباطجمعی، موافقت با تسهیل روابط دختر و پسر، شیوههای انتخاب همسر و پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای جمعیتی اجتماعی بررسیشده در حدود 33درصد از تغییرات افزایش سن ازدواج دختران دانشگاههای تهران را تبیین میکند. نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد در بین متغیرهای مورد بررسی، مهمترین متغیر اثرگذار بر سن ازدواج دختران، متغیر دسترسی و استفاده از وسایل ارتباطجمعی با ضریب بتای 435/0 بوده است و بعد از این متغیر، متغیرهای اختلاف نگرش دختران با والدین و نیز توقعات اجتماعی بیشترین سهم را در افزایش سن ازدواج دختران دارند. این در حالی است که متغیرهای توقعات اقتصادی و پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین نقش بسیار ناچیزی در افزایش سن ازدواج دختران دارد.
مدیریت
مریم ناخدا؛ سمانه رحیمیان؛ محمد رضا اسمعیلی گیوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان در خدمات اطلاعاتی و دانشی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش و چگونگی بهدست آوردن دادههای مورد نیاز، آمیختۀ اکتشافی با کمک راهبرد توصیفیـ پیمایشی است. برای بسط مدل نظری (مدل اسپریتزر) و همچنین پیبردن به عوامل مؤثر بر توانمندسازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان در خدمات اطلاعاتی و دانشی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش و چگونگی بهدست آوردن دادههای مورد نیاز، آمیختۀ اکتشافی با کمک راهبرد توصیفیـ پیمایشی است. برای بسط مدل نظری (مدل اسپریتزر) و همچنین پیبردن به عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان کتابدار و اطلاعرسان، تعداد 9 مصاحبه با مدیران زن شاغل در کتابخانههای عمومی شهر تهران انجام گرفت. یافتههای بخش کیفی نشان داد 8 مؤلفه بر توانمندسازی روانشناختی زنان تأثیرگذار است. مؤلفههای دانش و مهارت تخصصی، انگیزش، و الگوسازی به سایر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی در مدل نظری اضافه شد، و درنهایت ترکیب یافتههای بخش کیفی و مدل اسپریتزر مدل مفهومی پژوهش را بهوجود آورد. جامعۀ آماری در بخش کمی، 137 نفر از زنان کتابخانههای عمومی شهر تهران بودند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ خودساختة عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی استفاده شد. روایی پرسشنامه به وسیلۀ روایی محتوا تأیید شد. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 90درصد تعیین شد. برای تحلیل یافتهها در این پژوهش از نرمافزار PLS جهت تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد عوامل فردی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: انگیزش، الگوسازی، دانش و مهارت تخصصی، و عزت نفس. عوامل گروهی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: اهمیت گروهی، اعتماد بینگروهی، ادراکگروه از میزان تأثیرگذاری و تصمیمگیری گروهی. عوامل سازمانی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: وضوح نقش، حیطۀ کنترل، دسترسی به اطلاعات، فضای مشارکتی، دسترسی به منابع، و حمایتهای سازمانی.
جامعه شناسی
ستار پروین؛ ایوب اسلامیان
چکیده
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده به کلینیکهای بیماریهای رفتاری شهر تهران در این مطالعه شرکت کردند و تجربۀ روابط اجتماعی در آنان بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد این افراد در روابط اجتماعی خود با تجربۀ طرد مواجهاند که در هفت میدان اجتماعی رخ میدهد که شامل ایدزهراسی، طرد از روابط اجتماعی، طرد اقتصادی، طرد از شبکههای حمایتی، طرد نمادین، طرد از حوزۀ درمان، و طرد فضایی میشود.
حجیه بی بی رازقی نصرآباد؛ حسن سرایی
چکیده
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی ...
بیشتر
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی از روشهای نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی سیستماتیک بوده است. جامعة آماری 405 زن ازدواجکرده ساکن استان سمنان است. یافتههای مطالعه نشان میدهد که متولدان همدورۀ دهۀ 1340 بالاترین ارزش را به فرزند میدهند. ارزش فرزند به جهت منافع حمایتی، عاطفی، و تداوم و پیوستگی خانواده از ویژگیهای این همدوره است. کمترین نمرۀ ارزش فرزند، متعلق به متولدان سالهای 1360 به بعد است. تأکید بر هزینههای اقتصادی و هزینۀ فرصت ازدسترفته و اهمیت زیاد به منافع عاطفی و روانی فرزندان از ویژگیهای متولدان همدورۀ 1360 به بعد است. براساس این مطالعه، ملازم با تغییرات اجتماعی، تغییرات محسوسی در زمینۀ ارزش فرزند در سه نسل پدید آمده است. بااینحال، متولدان همدورۀ 1360 به بعد نیز، که بیش از هر نسل دیگر ارزشها و رفتارهای مدرن فرزندآوری را تولید میکند، به کارکرد عاطفی فرزندان اهمیت میدهند و فرزندآوری یکی از اهداف و ارزشهای آنهاست. نتایج تحلیل طبقهبندی چندگانه نشان داد که با کنترل عوامل مرتبط با نوسازی و برخی ویژگیهای جمعیتی افراد، میانگین ارزش فرزند در بین سه همدوره تغییر میکند. بخش زیادی از تفاوت بین همدورهها تحتتأثیر متغیر تحصیلات است. با ورود این متغیر، شدت رابطۀ ارزش فرزند و همدوره بهطور درخور توجهی کم میشود. بااینحال، تفاوت در میانگین ارزش فرزند در دورههای مختلف، همچنان به لحاظ آماری معنادار باقی میماند.
مطالعات زنان
حسین اطهری؛ ابوالقاسم شهریاری
چکیده
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر ...
بیشتر
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی آنان میتواند فهم ما از علل و چگونگی مشارکت سیاسی را مشخص سازد و راهکارهای بهبود مشارکت زنان را نمایان کند. هدف از این تحقیق، که به روش پیمایش صورت گرفته است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در شهر بوشهر است. حجم نمونه 350 نفر بوده که به روش خوشهای (مناطق شهری) و تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج حاصل نشان میدهد که کیفیت مشارکت زنان بوشهری از نوع تودهای یا تماشاگرانه است. معادلۀ حاصل از رگرسیون، متغیر آگاهی سیاسی را دارای بیشترین تأثیر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان نشان داده و پس از آن، متغیرهای مذهبیبودن، تحصیلات، احساس بیقدرتی، طبقۀ اجتماعی، احساس اثربخشی سیاسی و عضویت در انجمنها بیشترین اثر را بر مشارکت سیاسی زنان دارند که در این میان متغیر بیقدرتی سیاسی اثر منفی بر مشارکت سیاسی دارد.
مطالعات زنان
بیژن خواجه نوری؛ مریم کریمی؛ سعید کشاورزی
چکیده
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی ...
بیشتر
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی و کنترل بر منابع، مشارکت در تصمیمگیری، آگاهی جنسیتی، تحرک، و امنیت بررسی شد. متغیرهای مستقلی که در این پژوهش بررسی شدند نیز عبارتاند از: طبقة اجتماعی، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و شکاف دسترسی به اطلاعات. برای این پژوهش، نمونهای به حجم 600 نفر با روش نمونهگیری لین و با شیوة نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه، از بین زنان 15ـ54 سالة شهر شیراز جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای طبقۀ اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و دسترسی به اطلاعات با توانمندی زنان رابطة معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای شکاف سواد اطلاعاتی و تحصیلات زیر دیپلم حدود 27درصد از تغییرات متغیر توانمندی زنان را تبیین کردهاند.
اقتصاد
فیروزه اصغری؛ عطیه هنردوست
چکیده
برابری جنسیتی، عدالت و توانمندسازی زنان از ارکان اصلی توسعۀ انسانی و عاملی مهم برای دستیابی به توسعۀ سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی کشورهاست. زنان، همانند مردان، بهعنوان منابع ارزشمند در توسعه و پیشرفت جامعۀ خود نقش تعیینکنندهای دارند. تجربۀ بسیاری از کشورها نشان داده در هر جامعهای که سهم زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی ...
بیشتر
برابری جنسیتی، عدالت و توانمندسازی زنان از ارکان اصلی توسعۀ انسانی و عاملی مهم برای دستیابی به توسعۀ سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی کشورهاست. زنان، همانند مردان، بهعنوان منابع ارزشمند در توسعه و پیشرفت جامعۀ خود نقش تعیینکنندهای دارند. تجربۀ بسیاری از کشورها نشان داده در هر جامعهای که سهم زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بیشتر باشد، آن جامعه از رشد و توسعۀ بیشتری برخوردار خواهد بود. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تبیین وضعیت و جایگاه زنان در دو کشور ایران و مالزی براساس شاخصهای نابرابری و شکاف جنسیتی بر پایۀ نظام برنامهریزی و برنامههای توسعۀ هر کشور، میزان عملیکردن این اهداف و درنهایت انعکاس این اقدامات در آمار و گزارشهای جهانی است. روش تحقیق استفادهشده در این پژوهش، روش تطبیقی است که با تکیه بر گزارشهای اسنادی سازمان ملل، شاخصهای توسعۀ انسانی و مجمع جهانی اقتصاد و همچنین برنامۀ توسعه و گزارشهای رسمی مربوط به زنان در دو کشور مالزی و ایران انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بهرغم اینکه در برنامۀ توسعۀ هر دو کشور به بهبود وضعیت زنان توجه و اقداماتی نیز انجام شده است، در عمل، براساس آمارهای جهانی، بهخصوص در شاخص نابرابری و شکاف جنسیتی، مالزی رتبۀ بالاتری از ایران دارد. در این مقاله، تلاش خواهد شد دلایل این تفاوت تبیین و بررسی شود.