مطالعات زنان
جمیله علم الهدی؛ پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اسماعیل جعفری
چکیده
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان ...
بیشتر
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان عمل کند. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این اصول بود. در ادراک اسلامی پیرامون مباحث جنسیت چه اصولی حاکم است؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به پارادایم تفسیری متعهد شدند؛ چون برای استخراج اصولی پیرامون مباحث جنسیت در ادراک اسلامی باید به ذهنیت و تجارب اندیشمندان مسلمان نیز رجوع میشد. سؤال پژوهش در 8 جلسه گروه کانونی با 32 پژوهشگر و اندیشمند مسلمان مطرح شد که در پژوهش یا فعالیتهای اجتماعی خود به دنبال بسط ادراک اسلامی در امر توانمندسازی زنان مسلمان بودند. از طریق کدگذاری باز، شواهد گفتاری جلسات تحلیل شدند و از طریق روش بازخورد مشارکتکننده، اعتبار یافتهها افزایش یافت. شش اصل بعنوان اصول حاکم بر ادراک اسلامی پیرامون مفهوم جنسیت، بدست آمد که عبارتند بودند از: مکملگرایی، پویایی در زمان و مکان، عاطفه اجتماعی، انتخابگری، برابری در فرصتهای تعالی، و رقابتگریزی. اصول ششگانه بدستآمده از ظرفیت بیشتری نسبت به ذهنیتهای سهگانه سلطهجو-برابریخواه-رهاییطلب برای توانمندسازی زنان مسلمان برخوردار هستند. میتوان اهمیت زمینه و محیط بعلاوهی ناکامی بنیانهای فکری غیرالهی در توانمندسازی زنان را از دلایل این امر برشمرد.
مطالعات زنان
امیر عسگری؛ صاحبه مسعودی؛ مائده تقی زاده طبرسی
چکیده
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی ...
بیشتر
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی می پردازد. خروجیهای این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، می تواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقهمندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخهایشان برای سیاستگزاری و تصمیمگیری در حوزههای مربوطه و انجام پژوهش های کاربردی و همچنین ایجاد شبکهای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهش های کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزههای مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که می تواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقه مندان مطالعات بینارشته ای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.
مطالعات زنان
کیوان شجاع چاغروند؛ علیرضا پورسعید؛ مریم امیدی نجف آبادی
چکیده
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. ...
بیشتر
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامۀ محققساخته برای پنج متغیر مهارتهای ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارتهای فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامۀ استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین میکند. درمجموع توصیه میشود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژهای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
قدیر صیامی؛ ملیحه ستاری وند
چکیده
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، همثابة هدف غایی برنامههای رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعة توانمندیهای زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارتهای فردی و اجتماعی آنها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند بهکارگیری راهبردها ...
بیشتر
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، همثابة هدف غایی برنامههای رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعة توانمندیهای زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارتهای فردی و اجتماعی آنها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند بهکارگیری راهبردها و سیاستهای هوشمندانه و متناسب با ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونتگاههای غیررسمی است. ازاینرو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محلة اروند و انصار واقع در یکی از سکونتگاههای پرجمعیت غیررسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوة توصیفیـ تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزة اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسشنامه بود. جامعة آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محلة انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05/0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوة تجزیه و تحلیل براساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجة این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاههای کسبوکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکة روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایهگذاری و ارائة تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژیها میتواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرتیابی آنها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسبتر خانوادههای آنان کمک کند.
شایسته کرمخانی؛ عالیه شکربیگی؛ احسان رحمانی خلیلی
چکیده
بلایای طبیعی به یک اندازه بر جمعیت درگیر تأثیر نمیگذارند. زنان سرپرست خانوار از گروههای اجتماعی آسیبپذیر در موقعیت بحرانزا هستند. نحوة مواجهة زنان با موقعیت بحران ارتباط بسیار زیادی با زمینة فرهنگی، سازوکارهای قدرت و موضوعات مرتبط با جنسیت دارد. از طرفی، عاملیت زنان نیز در این مواجهه اهمیت دارد. مقالة حاضر به تشریح تجربهزیستة ...
بیشتر
بلایای طبیعی به یک اندازه بر جمعیت درگیر تأثیر نمیگذارند. زنان سرپرست خانوار از گروههای اجتماعی آسیبپذیر در موقعیت بحرانزا هستند. نحوة مواجهة زنان با موقعیت بحران ارتباط بسیار زیادی با زمینة فرهنگی، سازوکارهای قدرت و موضوعات مرتبط با جنسیت دارد. از طرفی، عاملیت زنان نیز در این مواجهه اهمیت دارد. مقالة حاضر به تشریح تجربهزیستة زنان سرپرست خانوار از زلزله با هدف ارائة مدل مفهومی «فرایند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در بحران» میپردازد. این مطالعه کیفی و با روش «نظریة زمینهای» است. دادههای میدانی از طریق نمونهگیری نظری و مصاحبة عمیق با 15نفر از زنان سرپرست خانوار در مناطق هشتگانة زلزلهزدة کرمانشاه از جمله ثلاث باباجانی و سرپلذهاب تا حد اشباع نظری جمعآوری و با روش نظریة زمینهای تحلیل شده است. درنهایت، دادهها به 363 مفهوم، 20 مقولة عمده و مقولة هسته تشدید بنیادهای اجتماعی ناتوانساز کدگذاری و تحلیل شد. پدیدة برساختشدة «فقر قابلیتیـ تهدید فرصتها» (زنان ناتوان) ناشی از بستر نظامهای ارزشی و ایدئولوژیهای سرکوبگر حاکم بر زنان، ضعف مدیریت بحران، فقر و محرومیت منطقه و کمبود دانش فنی و مهارت است که راهبردهای تابآوری و کنش فعال، کنش منفعل و... را به دنبال داشت. درماندگی و دلزدگی، چالش قدرت، تهدید و ناامنی، احساس رهاشدگی، آسیبهای جسمی و روانی و چالش فرزندان پیامدهای ناشی از پدیدة ذکرشده است که نظریة زمینهای آن در قالب مدل پارادایمیک ارائه شده است. نتایج نشان میدهد فرایند «قدرتمندشدن» زنان سرپرست خانوار در بلایا مشروط به شرایطی است از جمله اینکه فرصتها از طریق ساختارهای حمایتی قابل دسترسی باشند و موانع و نیروهای بازدارنده آنقدر تهدیدکننده و قوی نباشد که جلوی فرصتها را بگیرد و به محرومیت از قابلیتها منجر شوند و زنان نیز خود را واجد «عاملیت» بدانند.
فهیمه کشاورزی؛ بابک شمشیری
چکیده
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعة موردی و مشارکتکنندگان بالقوة این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیئت علمی و همچنین زنان نمونة استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونة شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمعآوری دادههای کیفی مصاحبة عمیق و مطالعة اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران از روش تحلیل شبکة مضامین استفاده شد. براساس یافتههای بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران در قالب پنج مضمون سازماندهندة دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. براساس یافتههای بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفیـ پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعة آماری شامل اعضای هیئت علمی متخصص در رشتههای روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش آگاهیدهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرمافزارهای لیزرل 8/8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تأییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوینشده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.
جغرافیا
مریم قاسمی؛ لیدا علیزاده؛ الهام قندهاری
چکیده
توانمندسازی حلقة اتصال زن و توسعه به شمار میرود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب میشود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روانشناختی)، مقالة حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای ...
بیشتر
توانمندسازی حلقة اتصال زن و توسعه به شمار میرود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب میشود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روانشناختی)، مقالة حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای توانمندسازی روانشناختی زنان در نواحی روستایی میپردازد. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردیـ توسعهای است. گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز به شیوة اسنادی و میدانی بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM انجام گرفت. در این پژوهش، 142زن روستایی در بخش طرقبة شهرستان بینالود در تکمیل پرسشنامه به صورت داوطلبانه مشارکت داشتهاند. در ماتریس SWOT، با توجه به امتیاز نهایی در 79/1=IFE و در60/2=EFE، به منظور توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی، راهبردهای تدافعی (حداقلـ حداقل) بهینه شناخته شد. در بین ده راهبرد تدافعی ارائهشده به کمک ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)، مهمترین راهبرد «شناسایی عوامل بازدارنده و تسهیلکنندة توانمندسازی روانی زنان روستایی و تلاش برای رفع موانع پیش رو» با امتیاز 176/1 و دومین راهبرد «برگزاری کارگاههای آموزشی مختلف در راستای توانمندسازی ذهنی زنان روستایی» با امتیاز 256/0 و سومین راهبرد «تشویق زنان روستایی به تشکیل تعاونی و تشکلهای مختلف زنان (NGO) و حمایت از آنها» با امتیاز 219/0 معرفی شد.
توسعه روستایی
لیلا وثوقی؛ مهدیه قاسمی
چکیده
با توجه به وجود نابرابریهای جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده میشود، بحث توانمندسازی آنها در سالهای اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطۀ کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعۀ محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیتهای گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر ...
بیشتر
با توجه به وجود نابرابریهای جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده میشود، بحث توانمندسازی آنها در سالهای اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطۀ کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعۀ محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیتهای گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توسعۀ اکوتوریسم بر ابعاد مختلف توانمندسازی زنان روستایی، با بهرهگیری از روش پیمایشی انجام شد. جامعۀ آماری این تحقیق، زنان روستای شیبدراز جزیرۀ قشم بودند که در طرح حفاظتی «لاکپشتهای دریایی پوزهعقابی» با تأکید بر توسعۀ اکوتوریسم و صنایعدستی مشارکت داشتند. جهت گردآوری دادهها نیز از پرسشنامۀ محققساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توسعة اکوتوریسم میزان توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، و روانی زنان را بهطور معناداری در روستای مطالعهشده افزایش داده است.
رفاه و برنامه ریزی اجتماعی
محسن نوغانی دخت بهمنی؛ زهرا برادران کاشانی؛ مهدی کرمانی؛ احمدرضا اصغرپور ماسوله
چکیده
کارگران خدماتی غیرماهر، از جمله مستخدمان زن در هتلها و مراکز اقامتی، بهرغم سهم عمدهای که در کیفیت خدمات این مراکز دارند، معمولاً موقعیت شغلی نازل و کمترشناختهشدهای دارند؛ درحالیکه شناخت کافی از وضعیت ایشان و عوامل اثرگذار بر عملکرد شغلی آنها میتواند، با کمترین هزینهها، دستاوردهای درخور توجه در راستای بهبود ...
بیشتر
کارگران خدماتی غیرماهر، از جمله مستخدمان زن در هتلها و مراکز اقامتی، بهرغم سهم عمدهای که در کیفیت خدمات این مراکز دارند، معمولاً موقعیت شغلی نازل و کمترشناختهشدهای دارند؛ درحالیکه شناخت کافی از وضعیت ایشان و عوامل اثرگذار بر عملکرد شغلی آنها میتواند، با کمترین هزینهها، دستاوردهای درخور توجه در راستای بهبود وضعیت رفاهی ایشان و نیز ارتقای کیفیت خدمات وابسته به منابع انسانی در صنعت گردشگری از خود بر جای گذارد. تحقیق حاضر پیرامون چنین مسئلهای و با روش کیفی مبتنی بر رویکرد نظریۀ زمینهای به مطالعۀ وضعیت شغلی خانهداران زن ده مرکز اقامتی در شهر مشهد پرداخته است. نتایج این تحقیق نشاندهندة ضعف عملکرد شغلی و پایینبودن کیفیت زندگی جامعه مطالعهشده و درگیری ایشان با مجموعهای از مسائل فرساینده و آسیبرسان به سلامت جسمی و روانی در محیط شغلی و زندگی فردی آنهاست. همچنین، بخشی دیگر از نتایج مؤید لزوم همزمانی آموزش مهارت شغلی و آشنایی با مهارتهای عمومی زندگی بوده است که اتخاذ راهبردهای کمهزینه از سوی افراد در زمینۀ انجامدادن فعالیتهای یدی در محیط کار و درنتیجه حفظ سلامتی جسمانی و حصول رفاه مادی بیشتر در درازمدت را به دنبال داشته است.
کیومرث زرافشانی؛ امیرحسین علی بیگی؛ مژگان فقیری
چکیده
توانمندسازی زنان روستایی یکی از اهداف توسعه هزاره سوم است. در همین راستا طرح اعطای اعتبارات خرد به زنان روستایی با هدف فراهم ساختن سرمایه لازم برای راهاندازی مشاغل تولیدی بهمنظور توانمندسازی آنان مطرح گردید. اکنون با وجود گذشت حدود یک دهه از عمر صندوق اعتبارات خرد در ایران، مطالعات اندکی در زمینه رتبهبندی این صندوقها ...
بیشتر
توانمندسازی زنان روستایی یکی از اهداف توسعه هزاره سوم است. در همین راستا طرح اعطای اعتبارات خرد به زنان روستایی با هدف فراهم ساختن سرمایه لازم برای راهاندازی مشاغل تولیدی بهمنظور توانمندسازی آنان مطرح گردید. اکنون با وجود گذشت حدود یک دهه از عمر صندوق اعتبارات خرد در ایران، مطالعات اندکی در زمینه رتبهبندی این صندوقها انجام شدهاست. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که برای رتبهبندی صندوقهای اعتباراتخرد بر اساس توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه، با استفاده از جدول بارتلت و روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک، 183 نفر از زنان عضو این صندوق ها انتخاب گردیدند. رتبهبندی صندوقها بر اساس توانمندسازی زنان از ابعاد مختلف ، بر اساس آماره تحلیل عامل تاییدی نشان می دهد که در بعد اقتصادی: فش (کنگاور)، تمرگ و پریوه (هرسین) رتبههای اول تا سوم را کسب نمودند. در بعد اجتماعی: فش، پریوه و قیطاسآباد (صحنه) رتبهی اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. در بعد خانوادگی اعضای صندوقهای فش، پریوه و کوسهوند (کرمانشاه) به ترتیب در جایگاههای اول تا سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدست آمده، از آنجاییکه مسئولین صندوقها میتوانند نقش قابل توجهی را در موفقیت صندوقها ایفا نمایند، توصیه میگردد انتخاب مسئولین صندوق بر اساس رأی اعضا و تعیین معیارهایی همچون تحصیلات، سن و ... از سوی دفتر امورزنان روستایی باشد.
حسین محمودیان
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
چکیده
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، ...
بیشتر
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، شدت و قدرت بیشتر آن برای زنان( در بعضی ز بخش های زندگی آن ها)، به کمتر شدن شکاف جنسیتی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی بین مردان و زنان منجر شده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از داده های سرشماری ( از سال 1345 ) و سایر منابع ( طرح آمارگیری از ویژگی های اقتصادی و اجتماعی خانوارها در ایران که توسط مرکز آمار ایران در سال 1380 انجام شده است) بهبود موقعیت زنان را در مقایسه با مردان مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافته ها بهبود بیشتر موقعیت زنان در زمینه های آموزش ،بهداشت و تصمیم گیری در خانواده را نشان می دهند. با این حال موقعیت زنان برحسب مشارکت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در جامعه تغییر چندانی را به دنبال نداشته است. تلاش در جهت افزایش عدالت جنسیتی در خانواده ها، سیاست های جمعیتی و توسعه ای دولت جهت افزایش توانمندی زنان، تاکید ویژه دین اسلام بر رعایت حقوق زنان و عدالت جنسیتی ، و انگیزه قوی زنان برای بهبود موقعیت خود از مهم ترین عوامل تبیین کننده بهبود موقعیت زنان می باشند. ماهیت نا متجانس این توانمندسازی می تواند عواقب متعددی را به همراه داشته و راهکارهای متفاوتی را مطالبه کند. زنان توانمند از طریق افزایش مهارت ها، تخصص ها و ایده های نو، در طلب مشارکت بیشتر اقتصادی و اجتماعی خواهند بود. با توجه به مشارکت کم آن ها ، بسترسازی حضور چنین حجم بزرگی از جمعیت نیازمند تغییرات ساختاری در شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه است . توانمندی بیشتر زنان ، در عوض ، این بسترسازی را تقویت خواهد کرد. این تعامل به سطوح بالاتری از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان ، با توجه به اهداف توسعه هزاره منجر خواهد شد.