طاهره صادقلو؛ شادی خوب؛ شیرین صاحبی
چکیده
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایرة فعالیتهای شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. ازاینروست که مشارکت زنان بهمنزلة بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی بهمنزلة یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، بهعنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از ...
بیشتر
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایرة فعالیتهای شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. ازاینروست که مشارکت زنان بهمنزلة بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی بهمنزلة یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، بهعنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از حقوق خود تا حد زیادی در معرض این تبعیض قرار دارند. ازاینرو، هدف مطالعة حاضر بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکتپذیری زنان روستایی است. روششناسی تحقیق توصیفیـ تحلیلی بوده که به صورت کتابخانهای و میدانی انجام شده است. از روش پیمایشی در قالب 116 پرسشنامة خانوار، به بررسی افراد نمونه در 10 روستا از دهستانهای رادکان و گلمکان شهرستان چناران پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داده که براساس آزمونt، بیشترین اثر تبعیض جنسیتی بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان روستایی با میانگین رتبهای53/3 است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشاندهندة اهمیت نسبی تبعیض جنسیتی بر مشارکتپذیری زنان است. ازاینرو، میتوان گفت از آنجا که زنان روستایی در زمینة اقتصاد روستا مشارکت زیادی دارند و در زمینههای دامداری، کشاورزی، باغداری و... همپای مردان کار میکنند، در زمینة اقتصادی بیشترین تبعیض را به خود اختصاص دادهاند، زیرا با وجود مشارکت فراوان در این زمینه از امکانات و مزایای اقتصادی بهرة چندانی نمیبرند.
اقتصاد
احمد یعقوبی فرانی؛ هاجر وحدت مودب؛ سمیه لطیفی
چکیده
اگرچه مشاغل خانگی یکی از زمینههای مناسب فعالیت اقتصادی زنان، بهویژه در مناطق روستایی، بهشمار میرود، توسعۀ آن با موانع و محدودیتهای متعددی روبهروست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی موانع عمدۀ گرایش زنان و دختران روستایی به مشاغل خانگی پرداخته شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را زنان روستایی بالای هجده سال بخش ...
بیشتر
اگرچه مشاغل خانگی یکی از زمینههای مناسب فعالیت اقتصادی زنان، بهویژه در مناطق روستایی، بهشمار میرود، توسعۀ آن با موانع و محدودیتهای متعددی روبهروست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی موانع عمدۀ گرایش زنان و دختران روستایی به مشاغل خانگی پرداخته شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را زنان روستایی بالای هجده سال بخش سردرود شهرستان رزن در استان همدان تشکیل میدهند که براساس فرمول کوکران 187 نفر از آنها به صورت تصادفی و با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای گزینش و مطالعه شدند. مهمترین ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان رسید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ، پایایی در همۀ قسمتهای پرسشنامه بیشتر از 8/0 برآورد شد که بیانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، عوامل بازدارندۀ گرایش زنان روستایی به راهاندازی مشاغل خانگی در شش عامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و مالی، شخصیتی، حمایتی، خانوادگی، و آموزشی دستهبندی شدند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد، بهرغم وجود این محدودیتها، نگرش زنان روستایی به راهاندازی مشاغل خانگی در سطح مطلوبی قرار دارد که بر این اساس میتوان گفت در صورت رفع عوامل بازدارنده، مشاغل خانگی در این منطقه توسعه خواهد یافت.