نفیسه شریفی؛ امیلیا نرسیسیانس
چکیده
این مقاله برآمده از مطالعة مردمنگاری است که روی تجارب جنسی ۱۵ نفر از دانشجویان مرد متولد دهة 1370 در تهران انجام شده است. با تحلیل مصاحبههای عمیق و با استفاده از نظریة مردانگی هژمونیک کانل، این مقاله بحث میکند که هنجار باکرگی چه نقش و معنایی در بازتولید ایدئالهای مردانه یا تولید اشکال جدید مردانگی برای گروه نسلی مورد مطالعه دارد. ...
بیشتر
این مقاله برآمده از مطالعة مردمنگاری است که روی تجارب جنسی ۱۵ نفر از دانشجویان مرد متولد دهة 1370 در تهران انجام شده است. با تحلیل مصاحبههای عمیق و با استفاده از نظریة مردانگی هژمونیک کانل، این مقاله بحث میکند که هنجار باکرگی چه نقش و معنایی در بازتولید ایدئالهای مردانه یا تولید اشکال جدید مردانگی برای گروه نسلی مورد مطالعه دارد. جدای از مردانگی هژمونیک که رابطة جنسی را حق خود و حفظ باکرگی را وظیفه و مسئولیت زن میداند، سه گروه دیگر نیز، در طیفی از مردانگیها تحلیل شده است: «مردانگی معذب»، «مردانگی اخلاقمدار» و «مردانگی رها». مردانگی معذب نزدیکترین به مردانگی هژمونیک است، زیرا به هنجار باکرگی اهمیت میدهد، اما احساس عذاب وجدان دارد که در عمل به این هنجار پایبند نیست. مردانگی اخلاقمدار با آنکه منتقد هنجار باکرگی است، خود را مسئول و نگران آیندة زن و جایگاه اجتماعی او میبیند و همچنان ریشههای مردانگی هژمونیک در آن قابل تشخیص است. در سوی دیگر طیف، مردانگی رها قرار دارد که در عقیده و عمل منتقد هنجار باکرگی است. این مقاله تأکید میکند که هریک از این اشکال مردانگی را نمیتوان بهمنزلة مقولههایی جدا از هم دید و هریک با دیگری در عین تفاوت، همپوشانی دارد.