زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی؛ مریم کشاورز
چکیده
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از ...
بیشتر
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقۀ شهر ایلام است. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است. رویکرد پژوهش کیفی است و راهبرد پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. از تحلیل تماتیک و همچنین چارچوب براون و کلارک برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی زنان 22 تا 37 سالۀ مطلقۀ شهر ایلام است که از مدت طلاقشان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربۀ استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی را در طول شبانهروز بین 5 تا 10 ساعت داشتهاند. سوژههای مورد مطالعه برمبنای نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری 15 نفر برآورد شد. گردآوری دادهها با مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت. نتایج نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمونهای اصلی شامل «ایجاد پیلههای تنهایی»، «انفصال از شبکههای خویشاوندی»، «آسیبهای فردی»، «ساختارشکنی»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف» و «شبکههای مجازی بهمثابۀ استحالۀ نظام ارزشی» قابلتحلیل و بررسی است.
اقتصاد
زهرا رضایی نسب
چکیده
توسعۀ هر کشور در گروِ استفادۀ بهینه از همة امکانات، بهویژه نیروی انسانی، است که یکی از مهمترین و کلیدیترین سرمایههای آن کشور بهشمار میآید و بیشک در این میان نقش نیروی انسانی متخصص بیش از دیگران است. هدف از این تحقیق، مطالعۀ زمینهها و بسترهای شکلگیری بیکاری فارغالتحصیلان دختر در شهر ایلام با استفاده ...
بیشتر
توسعۀ هر کشور در گروِ استفادۀ بهینه از همة امکانات، بهویژه نیروی انسانی، است که یکی از مهمترین و کلیدیترین سرمایههای آن کشور بهشمار میآید و بیشک در این میان نقش نیروی انسانی متخصص بیش از دیگران است. هدف از این تحقیق، مطالعۀ زمینهها و بسترهای شکلگیری بیکاری فارغالتحصیلان دختر در شهر ایلام با استفاده از روش کیفی، و بهطور خاص رویکرد روشی دادهبنیاد، میباشد. جامعۀ موردمطالعۀ پژوهش شامل کلیۀ فارغالتحصیلان دختر دانشگاهی بیکار از بازه زمانی 1390 تاکنون در همۀ رشتههای دانشگاهی شهر ایلام میباشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین شده و اعتبار یافتهها ازطریق تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعان کلیدی تأمین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات ازطریق مصاحبۀ ژرفانگر و بهصورت نیمهساختاریافته گردآوری شده است. تحلیل مصاحبههای فارغالتحصیلان، به شکلگیری چهارچوب مفهومی در قالب تعریف و درک زنان فارغالتحصیل از پدیدۀ بیکاری، شرایط زمینهای در قالب «نهادینه نشدن فرهنگ کار»، «محدودیتهای ساختاری»، «فرهنگ ایلی بهمثابه عامل بازدارنده»، شرایط میانجی در قالب «ضعف مدیریتی»، «ضعف سرمایههای انسانی»، «فرسایش سرمایۀ اجتماعی» انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط بین مقولههای ذکرشده، درنهایت مقولۀ توسعۀ اجتماعی نامتوازن بهعنوان مقولۀ هسته انتخاب شد.