جامعه شناسی
عثمان هدایت
چکیده
هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغالتحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغالتحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانۀ موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آنها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربۀ زیستۀ دختران فارغالتحصیل دانشگاههای دولتی در چهار بعد بدن ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغالتحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغالتحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانۀ موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آنها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربۀ زیستۀ دختران فارغالتحصیل دانشگاههای دولتی در چهار بعد بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته پرداخته شد. از رویکرد هرمنوتیک و روششناسی ماکس وانمانن برای تفسیر و تحلیل تجربیات سی نفر در رشتههای مختلف دانشگاههای دولتی مناطق روستایی و شهری مرزی شهرستانهای مریوان، سروآباد و بانه استفاده شد. نتایج نشان داد درک مصاحبهشوندگان از بدنشان، حکایت از بدن فرسودۀ درحالتحلیل دارد که ورود به آموزش عالی و موقعیت مرزنشینی را مسبب آن میدانند. دختران زمان را بهصورت استرس و همراه با رنج اجتماعی زیست میکنند و فضای مرز برای آنها بعد از فارغالتحصیلی، بهصورت فضای ناامن و بیثباتی درک میشود که نشان از تجربۀ وضعیت استثنایی موقعیت آنها در مرز است. آنها همچنین روابط انسانی را متناقض تفسیر میکنند که حاکی از گسست از روابط قبل و بعد از فارغالتحصیلیشان دارد؛ روابطی که ناپایدار و بهصورت انقطاعی تجربه میشود؛ بنابراین آنها اگرچه نتوانستهاند با فارغالتحصیلی، موقعیت خود را تغییر دهند، درک عمیقی از آن را پیدا کردهاند که بیانگر نقد جدی به نقش آموزش عالی در تغییر زنان در مناطق مرزی است.
جامعه شناسی
محمود محمدی
چکیده
ادراک و تجربه از جنسیت بهمثابۀ الگوی تثبیتشده میتواند در کنشهای اجتماعی و تربیتی افراد نقش مهمی داشته باشد. این مقاله به بررسی تجربیات زیستۀ دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از دخترانگی میپردازد. روش پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. نمونههای مورد بررسی 22 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان هستند. تعداد نمونهها ...
بیشتر
ادراک و تجربه از جنسیت بهمثابۀ الگوی تثبیتشده میتواند در کنشهای اجتماعی و تربیتی افراد نقش مهمی داشته باشد. این مقاله به بررسی تجربیات زیستۀ دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از دخترانگی میپردازد. روش پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. نمونههای مورد بررسی 22 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان هستند. تعداد نمونهها براساس اصل اشباع نظری تعیین شد. جمعآوری دادهها نیز به روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت. روش تحلیل دادهها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمعآوری دادهها، روایتهای دانشجویان از دخترانگی کدگذاری و مقولهبندی شدند. پس از کدگذاری، شش مقوله و سه مضمون اصلی استخراج شدند. مضامین اصلی استخراجشده شامل ویژگیهای دخترانگی، مسائل دخترانگی و عاملیت دخترانگی است. بررسی تجربیات زیستۀ دختران نشان میدهد اگرچه نمونههای بررسیشده برخی از ویژگیهای احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید میکنند، روایتهای دانشجویان از دخترانگی نشان میدهد آنها بهدلیل دختربودن با محدودیتها و محرومیتهایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره احساس بیعدالتی و تبعیض میکنند. دانشجویان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد ناراضیاند و خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.