رضا کریمی؛ سمیه عرب خراسانی؛ فائزه السادات طباطبایی امیری؛ محمدرضا نصیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او نولج و 1295 مقالة فارسی منتشر در ایران از پایگاه تحقیقات پژوهشکدة زن و خانواده است. براساس تجزیهوتحلیل دادهها، واژگان هسته در قبل از سال 1380 شامل 4 کلیدواژه در پژوهشهای داخلی و در بازة زمانی سال 2000 در پژوهشهای کشورهای توسعهیافته 12، دهة 1980، 14 و در فاصلة میان 2000ـ2010 میلادی 30 کلیدواژه و دهة 1990، 26 و در سالهای 2011ـ2020 شامل 56 کلیدواژه مرتبط بوده است. چهار کلیدواژة اصلی پیش از دهة 1980 شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان معادل چهار کلیدواژة اصلی مطالعات کشورهای توسعهیافته شامل خشونت خانگی، خشونت، همسرآزاری و زنان است. دو کلیدواژة اول شامل خشونت خانگی و خشونت در دو حوزة فارسی و لاتین کاملاً مشابه هستند. در دهة 1980 چهار کلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان و همسرآزاری است که معادل کشورهای توسعهیافتة آن در رتبهبندی Gendered-based violence, Aggression, Battered women & Dating violence است. در دهة 1990 چهارکلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان و خشونت شوهر است. معادل کشورهای توسعهیافته چهارکلیدواژة نخست در مطالعات لاتین شامل Intimate violence, Domestic violence, violence & Gender اشاره شده است که به نوعی تکرار کلیدواژههای دهة پیشین میلادی با تغییر در رتبهبندی و پرداخت پژوهشی به آنهاست. کلیدواژههای دهة 1980 (دورة دوم) نسبت به قبل از 1380، 42درصد متفاوت بوده است و کلیدواژههای دهة 1990 (دورة سوم) نسبت به دهة 1980 (دورة دوم)، 62درصد تغییر داشته است. کلیدواژههای مهم قبل از 1380 خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان است. مهمترین کلیدواژههای دهة 1980 خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان، همسرآزاری، زن، خشونت جنسی، خشونت خانگی، کودکآزاری، خشونت زناشویی، بارداری، پزشکی قانونی، خانواده و خشونت روانشناختی است. کلیدواژههای مهم دهة 1990 خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان، خشونت شوهر، خشونت، همسرآزاری، عوامل مؤثر بر خشونت خانگی، عوامل خشونت علیه زنان، خشونت روانشناختی، خشونت فیزیکی، زن و خشونت فیزیکی علیه زنان است. برآیند کلی سه دهه مؤید این مسئله است که پژوهشهای حوزة خشونت در حوزة جنسیت، زنان و خانواده با موضوعات کلی قبل از 1380 شروع شده و در دهههای 1380 و 1390 به صورت تخصصیتر واکاوی شدهاند. در کشورهای توسعهیافته، مهمترین خوشهها در قبل از دهة 1380 خشونت علیه زن، دهة 1380 خوشة قومی و در دهة 1390 خشونت خانوادگی و در ایران قبل از دهة 1380 مهمترین خوشهها خشونت خانواده علیه زن، دهة 1380 نابرابری جنسیتی و دهة 1390 خشونت خانگی و خشونت جنسی است. در ایران و کشورهای توسعهیافته خوشههای خشونت خانگی و خشونت خانواده علیه زن در ناحیة بالغ و مرکزی قرار گرفته است.
زهره خسروی؛ میترا خاقانی فرد
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مطالعه ی عوامل پیش بینی کنندهی خشونت علیه زنان در دو گروه از زنان مراجعه-کننده به دادگاهها و زنان گروه کنترل در شهر تهران انجام شد. بر این اساس، به طور تصادفی 184 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به مجتمع قضایی خانواده، پزشکی قانونی و مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند و 228 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به علت هایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور مطالعه ی عوامل پیش بینی کنندهی خشونت علیه زنان در دو گروه از زنان مراجعه-کننده به دادگاهها و زنان گروه کنترل در شهر تهران انجام شد. بر این اساس، به طور تصادفی 184 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به مجتمع قضایی خانواده، پزشکی قانونی و مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند و 228 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به علت هایی به مراکز فوق مراجعه نکرده بودند انتخاب شدند. از پرسشنامههای سنجش خشونت، پرسشنامهی جامعهپذیری، پرسشنامهی حمایتهای اجتماعی که میزان حمایت های اجتماعی واقعی و ادراکشدهی زنان را میسنجد و پرسشنامهی سرمایههای اجتماعی استفاده شد. یافتهها نشان داد که اعمال انواع خشونت از سوی مردان علیه همسرانشان در گروه مراجعهکننده به دادگاه بیشتر از گروه کنترل است. همچنین حمایتهای اجتماعی واقعی ادراکشده و سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در زنان خشونتدیدهای که به دادگاه مراجعه کردهاند، کمتر از زنان خشونتدیدهای است که به دادگاهها مراجعه نکردهاند. زنانی که دسترسی بیشتری به منابع شغلی، تحصیلی و حمایت های خانوادگی دارند کمتر از سوی همسرانشان مورد خشونت قرار میگیرند. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که جامعهپذیری، حمایتهای اجتماعی و سرمایههای اجتماعی، سهمیتعیینکننده در پیشبینی اعمال خشونت علیه زنان دارند.
منصوره اعظم آزاده؛ راضیه دهقان فرد
دوره 4، 1-2 ، شهریور 1385
چکیده
پژوهشهایی که تاکنون در زمینه خشونت علیه زنان انجام گرفته به این واقعیت که خشونت خانگی از اختلال در تعاملات سالم اجتماعی و خانوادگی و عدم دسترسی به منابع با ارزش نتیجه میشود کمتر توجه نمودهاند. بنابراین در این مقاله سعی میشود علاوه بر توجه به عواملی همچون شکل روابط در خانواده جهتیاب، شیوه جامعه پذیری نقشهای جنسیتی در خانواده ...
بیشتر
پژوهشهایی که تاکنون در زمینه خشونت علیه زنان انجام گرفته به این واقعیت که خشونت خانگی از اختلال در تعاملات سالم اجتماعی و خانوادگی و عدم دسترسی به منابع با ارزش نتیجه میشود کمتر توجه نمودهاند. بنابراین در این مقاله سعی میشود علاوه بر توجه به عواملی همچون شکل روابط در خانواده جهتیاب، شیوه جامعه پذیری نقشهای جنسیتی در خانواده جهتیاب و سرمایهها و منابع قابل دسترس زنان، پدیده خشونت علیه زنان از زاویه نوع روابط حاکم میان همسران نیز بررسی شود. برای شناسایی مؤلفههای ذکر شده از نظریههای یادگیری اجتماعی، منابع، جامعه پذیری جنسیت، اثرات تعامل و نظریه کنش متقابل استفاده شده است. روش این مطالعه، پیمایش است و دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه ساختارمند 200 زن تهرانی متأهل که دارای حداقل یک فرزند می باشند بدست آمده است. تکنیک نمونه گیری مورد استفاده نمونهگیری طبقهای چند مرحلهای توأم با نمونهگیری احتمالی متناسب با حجم خوشه میباشد. یافتهها نشان میدهند نوع روابط در خانواده دارای نقش اساسی در تعین میزان خشونت علیه زنان میباشد. همچنین بین شیوه جامعهپذیری نقشهای جنسیتی، سرمایهها و منابع در دسترس زنان و شکل روابط در خانواده جهتیاب با خشونت علیه زنان رابطه معناداری وجود دارد. در تحلیل چند متغیری، روابط گفتمانی و درآمد ماهانه بهترتیب بهعنوان مهمترین تبیینکنندههای خشونت علیه زنان معرفی شده و ضریب تعینی برابر با 77/0 را برای توضیح تغییرات خشونت علیه زنان بدست دادهاند.