جامعه شناسی پزشکی
علی محمد قدسی؛ اسماعیل بلالی؛ زهرا صمدی اخیجانی؛ فرشته بهروز
چکیده
اگرچه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، بدنی فربه و درشت بود، ارزشهای شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویجدهندة آنها الگوی دیگری را ارائه میدهند. داشتن بدن لاغر، ظریف و کشیده ارزشهاییاند که زنان بنا به نسبت ممارستشان با این ارزشها در پی آناند. طلب این شکل خاص از بدن، براساس ارزشهای اجتماعی منسوب به بدن نرمال ...
بیشتر
اگرچه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، بدنی فربه و درشت بود، ارزشهای شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویجدهندة آنها الگوی دیگری را ارائه میدهند. داشتن بدن لاغر، ظریف و کشیده ارزشهاییاند که زنان بنا به نسبت ممارستشان با این ارزشها در پی آناند. طلب این شکل خاص از بدن، براساس ارزشهای اجتماعی منسوب به بدن نرمال و متوازن، باعث بروز نارضایتی از بدن و ازاینرو افزایش نرخ شیوع بیاشتهایی عصبی در نوجوانان میشود که جزء آسیبپذیرترین گروههای در معرض بیاشتهایی عصبیاند. این پژوهش با هدف بررسی برخی عوامل اجتماعی مرتبط با بیاشتهایی عصبی در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونۀ 300نفری از 9 هزار و 742 دانشآموز دختر مقطع متوسطۀ شهر همدان به روش خوشهای چندمرحلهای در سال 1391ـ1392 انجام شده است. مطابق یافتههای پژوهش، 7/1 درصد پاسخگویان به بیاشتهایی عصبی و 16 درصد به سایر اختلالات خوردن مبتلا بودهاند. همچنین، بیاشتهایی عصبی با متغیرهای مقایسۀ اجتماعی، فشار هنجاری والدین برای لاغرشدن، فشار هنجاری دوستان برای لاغرشدن، مصرف رسانهها و شاخص تودۀ بدنی رابطۀ مستقیم و مثبت و نیز بیاشتهایی عصبی با تصور از بدن رابطۀ معکوس و منفی داشته است. همچنین، متغیرهای فشار هنجاری دوستان برای لاغرشدن (با بتای 24/0) و شاخص تودۀ بدنی (با بتای 13/0) عوامل مؤثر در توضیح بیاشتهایی عصبی دانشآموزان دختر مورد تحقیق بودهاند.
جامعه شناسی پزشکی
مریم قاضی نژاد؛ هاجر سنگری سلیمانی
چکیده
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت ...
بیشتر
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت سلامت مطرح است و سلامت زنان در ابعاد مختلف، سلامت خانواده و نهایتاً سلامت جامعه را به دنبال دارد، این مهم ما را بر آن داشت تا بررسی تأثیر شغل بر سلامت اجتماعی زنان را بهمنزلۀ هدف اصلی تحقیق برگزینیم. جامعۀ آماری تحقیق، زنان (دانشجو) شاغل دانشگاه الزهرا(س) هستند. نمونهگیری به روش خوشهای احتمالی انجام شد و نمونهای به حجم 111 نفر از دانشجویان در حال تحصیل انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش مقطعی بود و اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته و مقیاس استاندارد سلامت اجتماعی کییز، جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مطلوبیت شرایط شغلی (حقوق و مزایا، امنیت شغلی، حمایت سازمانی و...) بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان داشته است. یافتهها مؤید تأثیر مکانیزمهای علّی استقلال مالی، روابط اجتماعی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و منزلت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان شاغل است. در میان متغیرهای زمینهای، سن، وضعیت تأهل و نوع منزل مسکونی (سطح رفاه) با سلامت اجتماعی رابطۀ معناداری داشتهاند. نتیجۀ نهایی اینکه، صرف داشتن شغل تغییری در میزان سلامت اجتماعی زنان ایجاد نمیکند. آنچه مهم است مؤلفههای ماهوی شغلی، شامل نوع شغل، مطلوبیت شرایط شغلی و توانمندیهای اجتماعی و روانی (پیامدهای شغلی) است که بر سلامت اجتماعی آنان تأثیرگذار است. زنان شاغل برخوردار از استقلال مالی، روابط اجتماعی قوی و حمایت اجتماعی بالا، سلامت اجتماعی بیشتری دارند.
مطالعات زنان
علی یار احمدی؛ فاطمه روستا
چکیده
سبک زندگی ارتقادهندة سلامت، عاملی ارزشمند برای کاهش شیوع و تأثیر مشکلات سلامت، و بهبود کیفیت زندگی است. از آنجا که زنان وظایف مراقبت از سایر اعضای خانواده را برعهده دارند، سلامتی آنها امری محوری است. ازاینرو، توجه به وضعیت سلامتی آنان، از جمله سبک زندگی ارتقادهندة سلامت، بین آنها بسیار حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، مطالعۀ ...
بیشتر
سبک زندگی ارتقادهندة سلامت، عاملی ارزشمند برای کاهش شیوع و تأثیر مشکلات سلامت، و بهبود کیفیت زندگی است. از آنجا که زنان وظایف مراقبت از سایر اعضای خانواده را برعهده دارند، سلامتی آنها امری محوری است. ازاینرو، توجه به وضعیت سلامتی آنان، از جمله سبک زندگی ارتقادهندة سلامت، بین آنها بسیار حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، مطالعۀ سبک زندگی ارتقادهندة سلامت زنان سنین باروری است. جامعة آماری این پژوهش شامل زنان سنین باروری 15ـ49 سال ساکن شهر شیراز است و حجم نمونه 392 نفر، با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون روایی شاخصهای مختلف مطالعه شامل سلامت عمومی، خودکارآمدی، آگاهی از رفتار سالم، حمایت اجتماعی، سبک زندگی سلامتمحور به ترتیب 77/0، 72/0، 64/0، 91/0 و 87/0 است. یافتهها نشان میدهد که بین تحصیلات، میزان مطالعه در حوزة سلامت، میزان استفاده از وسایل ارتباطی، هویت طبقاتی، حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، سلامت عمومی خودگزارششده، و آگاهی از رفتار سلامتی با سبک زندگی سلامتمحور رابطة معناداری وجود دارد. از طرفی نتایج مطالعه نشان میدهد بین سن پاسخگویان، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، بعد خانواده، درآمد، و تجربه برخی بیماریهای خاص با متغیر وابسته رابطۀ معناداری وجود ندارد. نتایج مدلهای رگرسیونی نشان میدهد 4 متغیر شامل خودکارآمدی سلامت، سلامت عمومی خودگزارششده، مطالعه در حوزۀ سلامت، و آگاهی از رفتار سلامتی 51 درصد از تغییرات سبک زندگی ارتقادهندة سلامت زنان در سنین باروری را تبیین میکند که در این میان خودکارآمدی سلامت، مؤثرترین متغیر است.
اقتصاد
اسداله بابایی فرد
چکیده
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزۀ مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان میدهد که بین نقشهای کاری و نقشهای سنتی ...
بیشتر
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزۀ مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان میدهد که بین نقشهای کاری و نقشهای سنتی خانهداری، همسرداری، و فرزندداری و همچنین روابط اجتماعی تعارض وجود دارد و رابطة میان آنها معنادار و مستقیم است. علاوه بر این، به موازات بالارفتن سن و تعداد فرزندان، فشار کاری نیز افزایش مییابد. بین تحصیلات و فشار کاری نیز رابطة معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان میدهد از میان چهار متغیر مستقل اول، تنها دو متغیر، یعنی تعارض در روابط اجتماعی و تعارض در خانهداری، وارد معادلة رگرسیونی و متغیرهای دیگر از معادله خارج میشوند. درنتیجه، میتوان گفت فشار کاری زنان شاغل بیشتر روابط اجتماعی آنها و خانهداریشان را تحتالشعاع قرار میدهد و در این زمینهها برای آنها تعارض ایجاد میکند. مسلماً تعارضهای نقشی، بهویژه فشارهای کاری، میتوانند سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل را در معرض خطر قرار دهند.