per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13270
تحلیلی بر عوامل اقتصادی مؤثر در اشتغال زنان ایران
-
مسعود صادقی
95441892
1
مصطفی عمادزاده
62411392
2
توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را فراهم آورد. به همین دلیل شناخت مجموعه عواملی که زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور است از اولویت ویژه ای برخوردار است. مهم ترین عامل مؤثر در اشتغال زنان در بازار کار احتمالاً میزان تحصیلات آنان است. زنان آموزش دیده علاقه مندند تا از مهارت های خود در بازار کار بهره گیرند. جذب زنان تحصیل کرده به بازار کار مستلزم سرمایه گذاری بیشتر است. در مقاله حاضر، برای شناخت عوامل مؤثر در اشتغال زنان و تعیین نقش هر یک از متغیر ها در جذب زنان تحصیل کرده به بازار کار، از یک الگوی اقتصادسنجی استفاده شده است. متغیر های سهم زنان در نیروی کار شاغل، میزان موالید، درصد دختران ثبت نام کرده در مدارس آموزش متوسطه از کل ثبت نام ها، تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم زنان شاغل دارای آموزش عالی در نیروی کار زنان، و نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی بررسی شده اند. یافته های حاصل از براورد الگو در دوره 80-1345 با استفاده از روش OLS نشان می دهد که افزایش تحصیلات عالی زنان احتمال یافتن شغل در بازار کار را برای آنان بالا می برد. همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی و حجم سرمایه گذاری ، سهم اشتغال را در بازار کار افزایش می دهد.
: Considering the status of women's employment in Iran and given their untapped potential as a labor force, facilitating their access to the labor market, can pave the way for increased social benefits. Therefore identifying the factors that promote greater participation of women in the economic and social sectors is of the utmost importance. Perhaps the most effective factor in promoting women's labor force participation is their level of education. Educated women demonstrate a greater willingness to put their skills to use in the labor market. Attracting educated and skilled women to the labor market requires greater investment. In an effort to identifying the impact of each of the variables in attracting educated women to the labor market, this study utilizes a econometric model. Variables in this analysis include women's share in the employed labor force, the birthrate, share of girls registered in middle school, gross domestic product per capita, the share of employed women in the labor force with higher education, and the relation of the level of investment to the level of gross domestic product. The results for the period 1345-1380 (1966-2001) using the OLS methodology, demonstrates that increase in education levels increase women's opportunities in employment. Also the increase in the gross domestic product and in the amount of investment increase women's share in the labor force.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13270_417ab81b127eb77a464e545dac3238c5.pdf
اشتغال
اقتصاد
زنان
سرمایه گذاری
economic
employment
Investment
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13271
قومیت و جنسیت: مطالعه موردی گروه های قومی در سیستان و بلوچستان
-
مهدی طالب
62673216
1
محسن گودرزی
51399329
2
در دو دهه اخیر، با گسترش جنبش ها و هویت یابی های قومی، مطالعات تجربی و نظری درباره قومیت در ابعاد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی افزایش یافته است. مروری بر آثار منتشر شده در این زمینه نشان می دهد که مطالعات نظری بعد جنسیتی قومیت را نادیده انگاشته اند و مطالعات تجربی نیز به جنسیت بیشتر به عنوان متغیر زمینه توجه کرده اند. این مقاله، با استفاده از داده های پیمایش انجام شده در چهار شهر استان سیستان و بلوچستان، تلاش می کند اهمیت نگرش جنسیتی را در رشد هویت یابی گروه های قومی نشان دهد . تحقیق حاضر این فرض را پیش می برد که نابرابری موقعیت دو گروه، به ویژه از حیث دسترسی به فرصت های آموزشی، دو طرز تلقی را نسبت به نقش های جنسیتی شکل داده است. وجود نگرش های سنتی و نسبتاً مدرن به نقش های جنسیتی، دو گروه قومی متمایز ساخته است. همچنین، آثار این نگرش ها بر الگوی زندگی خانوادگی و در نتیجه عملکرد متفاوت جمعیتی خانواده در دو گروه قومی تحلیل می شود. بخش مهمی از تفاوت های گروه قومی را می توان با تفاوت سطح آموزش توضیح داد، متغیرهای دیگری نیز در این میان نقش دارند که از جمله می توان به تفاوت رایش مذهبی اشاره کرد.
In the past two decades, the expansion of ethnic identity move¬ments has increased the number of studies examining the social, cultural, and political dynamics of ethnicity. A review of the studies demonstrates that the gender aspect of ethnicity has been largely over-looked and tended to consider gender as a contextual variable. This article is based on the findings of a survey in four cities of Sistan and Baluchestan Province, to examine the importance of gender attitude in the development of ethnic identity. The hypothesis is that the unequal status of the two ethnic groups (Baluch and Non-Baluch) especially in terms of access to educational opportunities, has resulted in two different attitudes with respect to gender roles. Traditional and relatively modern attitudes of gender have differentiated the two ethnic groups. Additionally, it has impacted the family structure and the social
dynamics within ethnic groups. The analysis of the data attributes many of the differences between groups to differences in the level of education .Other variables, such as different religions, also affect the difference in perspectives and cultural behavior.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13271_d822c1ca75993533332631dc72d69b0f.pdf
آموزش
زنان
قومیت
نابرابری
Education
Ethnicity
Inequality
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13272
فقر زنان سرپرست خانوار
-
ژاله شادی طلب
11579835
1
علیرضا گرایی نژاد
18788543
2
پارادیم جدید فقر به عواملی که در تأیید محرومیت زنان سرپرست خانوار مطرح شده پرداخته است: جنسیت و در پی آن ، محرومیت از منابع؛ طرح این پرسش را ضروری می سازد که آیا زنان سرپریت خانوار «فقیرترین فقرا» هستند؟ بررسی تعمیم پذیری این مفهوم در ایران هدف این مقاله است. داده های قابل دسترسی در سطح کلان ملی، در دو زمینه فقر مطلق و نسبی ،در سه مقطع از یک دوره 10 ساله – 1370 تا 1380 – تجزیه و تحلیل شده است. اصلی ترین یافته های پژوهش نشان می دهد که همواره سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار بوده است و زن بودن احتمال قرار گرقتن در دایره فقر را افزایش می دهد، اما شکاف و فاصله میان این دو گروه به مرور زمان کاهش یافته است. گرچه فقر زنان سرپرست خانوار در شهر روند نزولی داشته ، اما زنان بی سواد و کم سواد در مناطق شهری به شدت در معرض فقر قرار داشته اند. با افزایش تعداد شاغلان در خانوار، خطر قرار گرفتن خانوار در فقیرترین گروه ها کاهش می یابد. زنان سرپرست خانوار به دلیل بی سوادی، داشتن خانوارهای کوچک، و تعداد شاغلان کمتر در خانوار جزو فقیرترین فقرا هستند.
New poverty paradigm considers the reasons for deprivation of
female headed households: gender and lack of access to resources. This paradigm conveys the urgency and need for raising the question of "whether female headed households are the poorest of the poor?" The goal of this paper is to examine whether this generalization holds true in the case of Iran. Available national macro statistics on an absolute poverty and relative poverty in the period of 1370-1380 (1991-2001) have been analyzed and examined for the purpose of this research. The main findings indicate that women are at increased risk of poverty and that the poverty rate of female headed households is higher than the poverty rate of male headed households, but the gap between the two groups has diminished. While the poverty rate of female headed households in urban areas has decreased, uneducated and low literate female headed households remain at high risk of poverty. Also, the study indicates that as the number of income earners in these families increase, the likelihood of poverty in the poorest segments of this population decreases. Female headed households of Iran, because oflow education levels, small families and fewer numbers of income earners within the family can be classified as the poorest groups living in poverty.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13272_40f58c4bc3683d7657f3fd465078bd8b.pdf
درآمد
زنان سرپرست خانوار
سواد
فعالیت اقتصادی
فقر
Education
female headed households
Income
poverty
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13273
عوامل جامعه شناختی مؤثر در باز تعریف هویت اجتماعی زنان
-
باقر ساروخانی
45297659
1
مریم رفعت جاه
77785863
2
افزایش میزان تحصیلات و اشتغال زنان، از سویی، موجب مشروعیت نقش های زنان در خانواده سنتی(پدر سالار) می شود و، از سوی دیگر ، دشواری همامنگی نقش های سنتی با نقش های جدید ، به بحران هویت زنان منتهی می شود. در نتیجه ، زنان خود باید به باز تعریف هویت اجتماعی خویش بپردازند. در پژوهش حاضر، عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کایشه های جنسیتی و باز تعریف هویت اجتماعی قادر می سازد در دو سطح فردی و ساختاری بررسی شده است.روش پژوهش ترکیبی از دو روش پیمایشی و مصاحبه عمیق است. نتایج نشان می دهد که موقعیت ساختاری ، در مقایسه با هویت شخصی، تأثیر بیشتری در بازتعریف هویت اجتماعی زنان و مقاومت آنها در برابر کلیشه های جنسیتی داشته است و تأثیر تحصیلات در بازتعریف هویت اجتماعی زنان بیشتر از اشتغال بوده است. زنان مذهبی دارای تحصیلات دانشگاهی دچار عدم انسجام هویتی هستند که با ارتقا به سطوح تحصیلی بالاتر و بازاندیشی در هویت های مذهبی و سنتی تا حدود زیادی بر تعارض هویتی فائق می آیند.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13273_5b537756b4684c0f6d8c9768e3e9c879.pdf
اشتغال
بازتعریف
تحصیلات
زنان
موقعیت ساختاری
هویت اجتماعی
Education
employment
redefinition
Social Identity
Structural position
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13274
آثار جهانی شدن بر زنان
-
مهدی طاهرخانی
19274543
1
به نظر می رسد که جهانی شدن برای مردم جهان بیم و امید به رمغان آورده است. این پدیده دو رویه دارد. از یک سو ، تهدید است که کشورهای در حال توسعه با آن روبرو هستند و ، از سوی دیگر، فرصت هایی برای این کشورهای به وجود آورده است. ساز و کارهای مورد استفاده در فرآیند جهانی شدن مشابهت دارند، ولی آثار و پیامد های آن در جوامع مختلف – کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، شهرها و روستاها – و زنان و مردان کاملاً متفاوت است. در این بین، آثار جهانی شدن بر زنان عمق و پیچیدگی بیشتری دارد. بدین ترتیب ، اگرچه جهانی شدن آثار مثبتی همچون افزایش درآمد، رشد اشتغال، توسعه سرمایه اجتماعی،افزایش بهره وری، افزایش حق انتخاب، افزایش سطح آگاهی ها، و کاهش موالید را برای زنان به همراه داشته، به همان نسبت نیز آثار منفی نظیر رشد اشتغال غیر رسمی، پرداخت دستمزدهای اندک، کاهش امنیت غذایی، افزایش مهاجرت، فروپاشی ارزش های سنتی ، عدم امنیت شغلی، و گسترش فرهنگ مصرف را به زیان زنان تشدید کرده است. ویژگی های کارکردی زنان ایران نشان می دهد که به دلیل محدودیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه زنان و تجربیات جهانی حاصل از جهانی شدن، تهدید های فراروی زنان کشور بیشتر از فرصت های پیش روی آنان است.
It is apparent that globalization has created both a sense of promise and fear in the world community. This phenomenon has created both opportunities and threats for developing countries. Developed nations and developing, urban and rural areas, men and women, are affected differently by globalization. The depth and complexity of the outcome of globalization for women is more severe. As such, while globalization can have a positive impact on women, such as increases in income, employment, social capital, efficiency, choices, knowledge and information, and a decline in the birth rate, it also has an equally negative impact on women, such as growth of the employment in informal sector, low wages, reduced food safety, increased migration, disintegration of traditional values, lack of job security, and increases in consumerism. Globalization, because of social, economic, political and cultural limitations of women, has impacted them more severely, bringing greater challenges and threats as compared with the opportunities.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13274_189653e825254c8e9b28c7ba6051b91d.pdf
تهدیدها
جهانی شدن
زنان
فرصت ها
Globalization
Opportunities
Threats
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13275
عوامل مؤثر بر مشارکت اقتصادی زنان ایران
با استفاده از مدل رگراسیونی داده های پانلی
-
حسین میرزایی
18381494
1
یکی از معیارهای ارزیابی کشور ها از نظر توسعه، میزان حضور و مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه ، به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی، زمینه های مشارکت زنان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی محدود شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر در نرخ مشارکت زنان ایران در بازار کار به صورت تاریخی و در بین استان های کشور مورد بررسی همه جانبه قرار گیرد. کاربرد مدل رگرسیونی داده های پانلی نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر در حضور زنان در بازار کار سطح آموزش ،انگیزه کسب درآمد مالی و نرخ بیکاری مردان با اثر مثبت؛ و پدیده مهاجرت از روستا به شهر(درجه شهری شدن)، نرخ بیکاری زنان و نرخ زاد و ولد با اثر منفی است که هریک با ضرایب ویژه ای در نرخ مشارکت زنان تأثیر می گذارند.روند مشارکت زنان در بازار کار ایران به صورت یک منحنی سهمی شکل است که در سال های اخیر سیر صعودی به خود گرفته است.
Women's social and economic participation is considered to be an important development indicator. In developing countries, however, social and cultural factors have limited the opportunity for women's participation in social and economic structures. This paper examines the factors which promote the rate of participation by women in the labor market within the provinces of Iran. The methodology applied is a regression model utilizing panel data. The results indicate; factors influencing the women's participation in the labor market include level of education, the incentive to gain income, and the rate of male unemployment. Negative factors include rural-urban migration (the rate of urbanization), rate of women's unemployment, and the birthrate. The trend of women's participation in the labor market of Iran is V-shaped in which has experienced an upward turn in recent years.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13275_10823427b472fc3b6efe021eded4b866.pdf
آموزش
باروری
بیکاری
دستمزد
زنان
birthrate
Education
Income
Unemployment
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13276
رویکرد جنسیتی به عدم تعادل های بازار کار
-
علیرضا امینی
22241638
1
هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که عدم تعادل های جنسیتی در بازار کار ایران را نشان می دهد. با مروری بر نظریه های بازار کار دو گانه و موضوع تمایز شغل های بخش اول و دوم، پیدایش شغل های پرتراکم و پیامدهای آن برای زنان بررسی می شود. شاخص های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات و آمار موجود در گزارش های رسمی کشور محاسبه شده است. یافته ها حاکی از نرخ پایین مشارکت زنان به رغم افزایش آن نسبت به دهه گذشته، تمرکز اشتغال زنان در معدودی از فعالیت های اقتصادی، و سطح بالاتر نرخ بیکاری زنان به ویژه جوانان در مناطق شهری نسبت به نرخ بیکاری مردان است. شاخص های جنسیتی بازارکار در مناطق مختلف کشور نشان دهنده عدم تعادل های نگران کننده ای است. برای مثاال، در استان لرستان، نرخ بیکاری زنان در مناطق شهری و روستایی بسیار زیاد است. در مناطق شهری کشور ، مشکل بیکاری زنان و در مناطق روستایی ، مشکل بیکاری زیاد مردان به شکل نگران کننده ای وجود دارد.
The aim of this paper is to identify indicators that demonstrate the lack of gender balance in the Iranian labor market. Based on a review of the theories on the dual labor market and the distinctions between available
employment options in the first and second sectors, the emergence of
employment opportunities and their implications for women will be examined. The indicators have been identified based on data and official national reports. The findings point to the low level of women's participation, despite the increase in their presence as compared with the past decade, as well as the concentration of women in relatively few economic activities. The results also point to the relatively higher level of unemployment among women, especially young women in urban areas, as compared with men's unemployment level. The gender-based employment indicators in different parts of the country speak of alarming gender imbalances. For example, in Lorestan Province, the rate of women's unemployment in urban areas is 53% and 64.6% in rural areas. In urban areas, the problems of women's unemployment and in rural areas the high rate of male unemployment exist at alarming levels.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13276_c884882fca0aa13ba5191244b1e27204.pdf
اشتغال
بازارکار
بیکاری
روستا
زنان
شهر
employment
Labor Market
Rural
Unemployment
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13277
زنان،آموزش عالی و بازار کار
-
مقصود فراستخواه
61685488
1
بازارکار نیروی انسانی متخصص، هم در عرضه و هم در تقاضا شدید جنسیتی به زیان زنان است. با وجود تغییراتی که اخیراً در عرضه نیروی انسانی متخصص از طریق افزایش دسترسی کمی زنان به آموزش عالی به وجود آمده است، اولاً، در همین دسترسی کمی (و نه کیفی) نیز زنان در ابعاد مهمی مانند دسترسی به برخی گروه ها و به دوره های تحصیلات تکمیلی و میزان دانش آموختگان در سطحی نابرابر با مردان هستند. ثانیاً، از حیث تقاضای نیروی انسانی متخصص زن در بازار ، موانع و مشکلات و نابرابری های بسیاری از لحاظ نرخ فعالیت و مشارکت ، نسبت اشتغال، نرخ بیکاری، تنوع افقی و سطوح عمودی اشتغال و مانند آن وجود دارد که ریشه ساختاری،فرهنگی ،نگرشی و سیاستی دارند و رویارویی با آنها جز از طریق توسعه خط مشی ها و نهادها در کشور امکان پذیر نیست.
The market for skilled labor in Iran suffers from a severe gender imbalance in terms of both supply and demand, impacting women negatively. While there has been increased access to higher education for women, which has in turn impacted the rate of availability of skilled women, a lack of gender balance persists. First, while women have had increased access to higher education (in terms of numbers rather than quality), are still graduating at lesser rates than men, are under-represented in some technical courses, suffer from lack of access to certain fields, and are under¬represented in training and education sectors beyond the bachelors level (i.e., the Masters and PhD levels). Second, women face certain obstacles and challenges in the labor market, such as inequality in their level of activity and participation and rate of employment. Additionally, there are obstacles and challenges in the demand for women's skilled labor in the market. Horizontal and vertical employment diversity, stemming from structural, cultural, and political perspectives, can only be corrected through appropriate policies and institutional changes in the country
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13277_79c3b6a57483ca9e0c97fd178102df46.pdf
آموزش عالی
بازار کار
زنان
متخصص
Higher Education
Labor Market
Women
per
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
2004-03-20
2
1
13278
تفاوت های جنسیتی در ساختار شغلی
-
لادن نوروزی
23211551
1
زنان و مردان، علاوه بر آنکه در بازار کار از نظر نرخ مشارکت و بیکاری تفاوت قابل توجهی دارند، از لحاظ نوع شغل ، ارتقای شغلی و درآمد حاصل از کار با هم با شرایط متفاوتی رو به رو هستند. در این مقاله، برای تحلیل وضعیت نامساعد زنان در بازار کار، به چند نظریه اصلی مثل نظریه های نئوکلاسیک ، تجزیه شدن در بازار کار و جنسیتی پرداخته شده است. این نظریه ها مکمل یکدیگرند و هریک بخشی از این تفاوت ها را بهتر توضیح می دهند. هدف از این پژوهش برسی ابعاد جنسیتی ساختار شغلی از نظر تنوع شغلی، ارتقای شغلی و درآمد حاصل از کار در ایران است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیل های آماری نتایج سرشماری 1375 و آمارگیری هزینه و درآمد خانوار 1379 و آمارگیری اشتغال و بیکاری 1382 انجام شده است. نتایج این تحقیق در جهت تأیید نظریه ها و نشان دهنده محدودیت تنوع شغلی و فرصت های ارتقای شغلی برای زنان ایران است. عالوه بر این ، درآمد حاصل از کار زنان، حتی در شطوح تحصیلی برابر با مردان ،به مراتب کمتر است. تفاوت های درآمدی در روستاها و در سطوح تحصیلی پایین بیشتر است. در مناطق روستایی و شهری به ترتیب متوسط در آمد سالانه مردان 2/2 و 1/8 برابر درآمد زنان است. در نتیجه، در ساعات کار مساوی، مردان شهری 63 درصد بیشتر از زنان شهری درآمد کسب می کنند.
https://jwdp.ut.ac.ir/article_13278_3b3a8b61d2db52e76896814b1938fe2e.pdf
ارتقای شغلی
بازارکار
زنان
نابرابری
نوع شغل
employment types
Inequality
job promotion
Labor Market
Women