%0 Journal Article %T دیرینه شناسی بی حجابی در ایران %J زن در توسعه و سیاست %I مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران %Z 2538-3124 %A زائری, قاسم %D 2014 %\ 06/22/2014 %V 12 %N 2 %P 153-186 %! دیرینه شناسی بی حجابی در ایران %K انقلاب مشروطه %K بی‏حجابی %K دیرینه‏شناسی %K رضاخان %K صدیقه دولت‏آبادی %K فمنیسم مادرانه %K ‌ قرةالعین بابی %R 10.22059/jwdp.2014.52354 %X این مقاله به بررسی شرایط امکانی پیدایی بی‏حجابی در ایران اختصاص دارد و درصدد است نشان دهد که در برآیند چه نیروها و مناسباتی، نخستین اقدام به بی‏حجابی در ایران ممکن شده است. برای رسیدن به این هدف، از جهت‏گیری فوکویی متکی بر روش دیرینه‏شناسی استفاده شده است. مقاله نشان می‏دهد که «بی‏حجابی» حکمی از احکام تجدد است که باید در مناقشة «تجدد بومی» و «تجدد غربی» در ایران فهمیده شود. از‌این‌رو، برخلاف تصور رایج، حضورِ بدون حجابِ قرةالعین بابی در اجتماع بدشت در 1231 ش.، در‌حالی‏که «تجدد بومی» و نظامات آن در مرحلة مهمی از اقتدار خود است، نمی‏تواند نقطة صفر بی‏حجابی در ایران باشد. به‏علاوه، شیوة استدلال و اسلوب بیانی قرةالعین نیز به تمامی در متن سنت است. مقاله نشان می‏دهد که بی‏حجابی فقط در مرحلة پیشرفته‏ای از «تجدد غربی»، و با پیدایی نظامات و نیروهای آن، در ایران می‏توانسته ممکن شود و از حیث تاریخی، این امر در 1306 ش. و با حضورِ بدون حجابِ صدیقه دولت‏آبادی در خیابان‏ها محقق شد. اقدام دولت‏آبادی در برآیند مجموعه‏ای از روابط و مناسبات داخلی و بین‏المللی مورد حمایت «دولت جدید» رضاخان قرار گرفت: تأثیر الگوهای نوسازی در ترکیه و افغانستان، و میل به شناساییِ بین‏المللی در پایان جنگ جهانی اول، و نیز راهبرد ملت‏گرایانة تربیت زنان از این جمله‏اند. خود دولت‏آبادی نیز، هرچند بدواً تحت‌تأثیر مناسبات جدیدی قرار داشت، که از زمان سپهسالار و خصوصاً از انقلاب مشروطه ذیلِ «گفتمان عقب‏ماندگی» در حیطة آموزش جدید پدید آمده بود، بعدها خود به مبلغ گفتار جدیدی برای ترویج بی‏حجابی و تعریف حقوق زنان بدل شد که تحت‌تأثیر روندهای فمنیستی بین دو جنگ جهانی، از استدلال‏های رایج مبتنی بر نوگرایی دینی به نوعی «فمنیسم مادرانه» تمایل پیدا کرد. %U https://jwdp.ut.ac.ir/article_52354_c5361f36cacb14b8b2f53f0fc6e7cefc.pdf