مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
رابطۀ مصرفگرایی و نگاه کالایی به انسان با سیالیت عشق در زندگی زناشویی
483
498
FA
منصوره
زارعان
استادیار گروه علوم اجتماعی و توسعة پژوهشکدة زنان دانشگاه الزهرا
man.zarean@gmail.com
امالبنین
چابکی
دانشیار گروه علوم اجتماعی و توسعة پژوهشکدة زنان دانشگاه الزهرا
chaboki1@yahoo.com
10.22059/jwdp.2019.265229.1007486
مصرفگرایی یکی از شاخصههای دنیای مدرن است که به مصارف کالایی اکتفا نکرده و به ارتباطات و حتی ارتباط عاطفی زوجین نیز سرایت کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطۀ فرهنگ مصرفگرایی کالایی بر مصرفگرایی ارتباطی زوجین یا سیالیت عشق است. این نوشته از نوع توصیفیـ تبیینی است. روش این بررسی پیمایش و جامعة آماری شامل همة زنان و مردان متأهل شهر تهران است که از میان آنها 384 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامۀ محققساخته پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بین مصرفگرایی و سیالیت عشق رابطة معنادار وجود دارد. آزمون رگرسیون گامبهگام نیز نشان داد متغیرهای مستقل مصرفگرایی و نگاه کالایی به انسان، 1<sub>/</sub>10 درصد از واریانس متغیر سیالیت عشق را پیشبینی میکنند. این یافتهها نشاندهندۀ آن است که فرهنگ مصرفگرایی و نگاه کالایی به انسان میتواند روابط بین زوجین را تحت تأثیر قرار دهد و تداوم زندگی زناشویی را متزلزل کند.
روابط عاطفی,زندگی زناشویی,سیالیت عشق,مصرفگرایی
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69955.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69955_7338683456766222c8b894be6abcbeec.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
تقاطع جنسیت و خانواده؛ فهم زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی
499
524
FA
وحید
قاسمی
استاد گروه علوم اجتماعی دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان
vahidghasemi1980@gmail.com
سمیه
عربخراسانی
0000-0002-5733-9764
دانشجوی دکتری جامعهشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان
sohakhorasani@wrc.ir
علی
ربانی خوراسگانی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان
a.rabbani@ltr.ui.ac.ir
10.22059/jwdp.2019.260472.1007444
بررسی رابطة میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهمگسست فزایندة زندگیهای تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربة خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعة حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقة حداقل یکبار ازدواج و جدایی با استفاده از روش دادهبنیاد (رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. زنان باتجربة جدایی واجد سه تجربه هستند که برای این مطالعه ضروری است: تصورات پیش از ازدواج، تجربة زیسته از زندگی تأهلی و تجربة جدایی. بررسی این تجربیات سهگانه بیانگر فرایندی از شکلگیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی است که از بازتعریف فضای زیست و ابعاد هویتی جدید حکایت دارد. زنان با درخواست توجه بیشتر به رابطة همسرانه و صمیمیت و با توجه به افزایش سرمایة اجتماعی و فرهنگی در مسیر حرکت به سمت تغییر فضای تکجنسیتی در عرصة خصوصی و عمومیاند. این امر به دلیل ناشناختهبودن مختصات و ابعاد آن از یک طرف، غفلت سنگین مردانه از توجه به تغییرات از طرف دیگر و درنهایت به دلیل نبود زبان مشترک سبب ابهام موقعیتی برای زنان و مردان شده است که نتیجة آن در زندگیهای آشفته یا ازهمگسسته نمود دارد.
ازدواج,جنسیت,زنان,داده بنیاد,معنا
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69956.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69956_0ad8d458e844436f697f5197032a6cd9.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
فرایندپژوهی تکوین رشتۀ مطالعات زنان معطوف به تغییرات پارادایمی جنسیت (مطالعۀ موردی: دانشگاههای امریکا)
525
549
FA
فاطمه
قاسمپور
دکتری فلسفة تطبیقی و پژوهشگر مقیم مرکز تحقیقات زن و خانواده
fateme.ghasempour@gmail.com
زهره
نصرت خوارزمی
استادیار گروه مطالعات امریکا، دانشکدة مطالعات جهان، دانشگاه تهران
zkharazmi@ut.ac.ir
10.22059/jwdp.2019.267941.1007519
رشتة مطالعات زنان از دهة 1970 در امریکا تأسیس شده و به دلیل تعداد، تنوع موضوع و مواد درسی رشد روزافزونی داشته است. از وجوه مهم تکوین این رشته، پیوستگی به واقعیتِ در حال تغییر وضعیت زنان در جامعة امریکاست. تأسیس این رشته در کنار جنبشهای مدنی زنان و با عنایت به تغییرات مفهومی و توسعة مصداقی حقوق و توانمندسازی زنان قابل پیگیری است. بیش از یک دهه است که رشتة مطالعات زنان در امریکا، بهرغم پویایی درونگفتمانی، با چالشی برخاسته از تغییرات پارادایمی حوزة جنسیت روبهرو هستند؛ بهنحویکه حتی نام این رشته ناکافی و نارسا قلمداد میشود. مقالة حاضر، با روش فرایندپژوهی مبتنی بر آثار تاریخنگارانة مطالعات زنان در امریکا، به تحلیل انعکاس تغییرات پارادایمی زنان و جنسیت در تکوین این رشته و چالشهای پیش روی آن میپردازد. فرایند تکوین این رشته در سه دوره، اعم از پارادایم سیستم جنس دوگانه: زنان در برابر مردان (1970ـ اوایل دهة 1980)، تغییر پارادایم از زن به زنانـ از زنان به جنسیت (دهة 1980ـ نیمة دهة 1990) و پارادایم تفوق گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی (نیمة دهة 1990 تاکنون)، واکاوی شده است. فهم این پویایی گفتمانی در امریکا به فهم گفتمان جنسیت در سطح بینالمللی میانجامد.
رشتة مطالعات زنان,برابری جنسیتی,توانمندسازی زنان,گرایشهای جنسی و هویت جنسیتی,ایالات متحدة امریکا
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69957.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69957_38d8af7f612e2f22c85c67f22e8ba709.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
تأملی بر تحول پارادایمی مسئلۀ «مادری» در اندیشۀ فمینیستی
551
579
FA
مریم
رفعتجاه
دانشیار گروه مردمشناسی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
rafatjah2@ut.ac.ir
ابوعلی
ودادهیر
دانشیار گروه مردمشناسی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
vedadha@ut.ac.ir
شیوا
علینقیان
دانشجوی دکتری مردمشناسی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
sh_alinaghian@yahoo.com
10.22059/jwdp.2019.265876.1007497
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئلهیابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریانهای سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئلة مادری در اندیشة فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئلة مادری نشان میدهد. پارادایم طرد و ذاتگرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربرمیگیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود میآورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوتها مبتنی است و درنهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریة تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوههای خلاقانه و مخربِ شناختِ آنها معرفی میکند که میتواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعة فراگیر صلح و دنیایی انسانیتر بینجامد.
اکتیویسم,تجربة زیسته,تفکر مادرانه,نظریة تلاقی,مادری توانمندانه,مادری,فمنیسم,نظریة پسااستعماری
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69958.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69958_a3164971d3ee59d9cae3dc0f0deb8d07.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
استرس و خشونت فیزیکی مردان علیه زنان: یک تحقیق کیفی
581
602
FA
حسین
بنیفاطمه
استاد جامعهشناسی، دانشگاه تبریز، دانشکدة علوم اجتماعی
h.banifatemeh@tabrizuniversity.ac.ir
محمد
عباسزاده
0000-0003-2885-8458
استاد جامعهشناسی، دانشگاه تبریز ، دانشکدة علوم اجتماعی
m.abbaszadeh2014@gmail.com
محمدباقر
علیزادهاقدم
استاد جامعهشناسی، دانشگاه تبریز، دانشکدة علوم اجتماعی
aghdam1351@yahoo.com
نیّر
محمدپور
0000-0003-0037-6801
دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصاد و توسعه، دانشگاه تبریز
mohammadpour.6456@gmail.com
10.22059/jwdp.2019.266725.1007506
خشونت علیه زنان یکی از موانع مهم بازدارنده در توسعة همة جوامع است. خشونت علیه زنان را میتوان در همة اشکال فیزیکی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی، هم در حوزة عمومی و هم در حوزة خصوصی، مشاهده کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این تحقیق به مطالعة زنان متأهل 20 تا 60 سال در شهر تبریز پرداخته شده است. شیوة نمونهگیری به روش گلولهبرفی است. دادههای کیفی با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته در حول محورهای اساسی تحقیق از 24 نفر از زنان متأهل شهر تبریز جمعآوری شدهاند. تحلیل دادهها با روش نظریة زمینهای و با استفاده از شیوة کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافتهها نشان میدهد خشونت فیزیکی مردان علیه زنان بازتاب فشارها و استرسهای متعددی است که بر آنها وارد میشود. به این معنا که خشونت مردان علیه زنان در خانواده نمایانگر واکنش مردان در برابر فشارهای بیرونی و درونی موجود در حوزههای عمومی و خصوصی است. مفهوم «استرس» در این مطالعه نوعی واکنش منفی مردانه به شرایط و وضعیت حاکم بر جامعه است که اعمال خشونت علیه زنان بخشی از تبعات آن شرایط است.
استرس,برهم خوردن توازن قدرت,پدرسالاری,خشونت فیزیکی
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69959.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69959_d39595642f99965c702f672df78ed759.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
نقش هویت، کلیشههای جنسیتی و خودکارآمدی بر مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
603
619
FA
مسعود
یزدانپناه
0000-0001-8610-0173
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
masoudyazdan@gmail.com
کژال
خدری
دانشجوی کارشناسی ارشد توسعۀ روستایی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
kazhal.khedri@gmail.com
معصومه
فروزانی
استادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
m.forouzani@yahoo.com
مسعود
برادران
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
masoudbaradar@yahoo.com
10.22059/jwdp.2019.262499.1007461
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) در مناطق روستایی شهرستان لیکک، استان کهگیلویه و بویراحمد است. جامعة هدف این مطالعه شامل زنان روستایی فعال 15 تا 64 سال شهرستان لیکک است که براساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونة 300 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای است که روایی صوری آن از سوی گروهی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعة راهنما و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (73<sub>/</sub>0 تا 94<sub>/</sub>0) بهدست آمد. نتایج مطالعه نشاندهندة میانگین بالای مشارکت زنان روستایی مطالعهشده در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعة روستایی است. همچنین، یافتهها نشان داد همبستگی منفی بین مشارکت اقتصادی، مشارکت سیاسی و مشارکت اجتماعی و برخی از متغیرهای کلیدی نظیر کلیشة جنسیتی، هویت کشاورز و هویت خانهداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی و هویت خانهداری بر نیت مشارکت تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این، کلیشة جنسیتی تأثیر منفی بر مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته است. در مدل نهایی، 85 درصد از واریانس در مشارکت اقتصادی، 77 درصد در مشارکت اجتماعی و 69 درصد در مشارکت سیاسی از سوی متغیرهای مستقل پژوهش تبیین میشود. براساس نتایج بهدستآمده ارزشبخشی به فعالیتهای زنان خانهدار در جامعه و رسانهها و ایجاد حقوق مادی و معنوی برای این فعالیتها پیشنهاد میشود. افزون بر آن، برگزاری گردهمایی زنان خانهدار با زنان فعال و موفق میتواند خودکارآمدی زنان را افزایش دهد.
زنان روستایی,قصد مشارکت,کلیشة جنسیتی,خودکارآمدی,هویت
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69960.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69960_1225004d43dcfaebd6dfa11077069145.pdf
مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران
زن در توسعه و سیاست
2538-3124
2538-3132
16
4
2018
12
22
بررسی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعۀ دموکراسی
621
640
FA
مسعود
نیکوقدم
استادیار اقتصاد دانشگاه بجنورد
masoudnikooghadam@gmail.com
محدثه
قلیزاده امیرآباد
کارشناس ارشد اقتصاد
mohadese.gholizadeh1991@gmail.com
عبدالله
خوشنودی
استادیار اقتصاد دانشگاه بجنورد
akhoshnoodi@gmail.com
10.22059/jwdp.2019.263033.1007470
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشورها، محققان به دنبال درک پیششرطهای لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریة نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگشدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی بدان نشده است، نقش توانمندسازی زنان است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعة دموکراسی، از الگوی «جنسیتـ توسعة دموکراسی» بهره گرفته شده است. روش اقتصادسنجی استفادهشده، یک الگوی پانل پویا به روش برآورد گشتاورهای تعمیمیافته برای سالهای 1990 تا 2015 در کشورهای منتخب است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای در نظر گرفته شده برای سنجش توانمندسازی زنان در این تحقیق، همگی تأثیری معنادار بر توسعة دموکراسی در طول دورة مورد نظر داشتند. به این صورت که دو متغیر «آموزش» و «نرخ مشارکت نیروی کار زنان» به ترتیب با ضرایب 61<sub>/</sub>0+ و 07<sub>/</sub>0+ تأثیر مثبت و معنادار بر توسعة دموکراسی دارند و متغیر «نرخ باروری» با ضریب 22<sub>/</sub>0- تأثیر منفی و معنادار بر توسعة دموکراسی دارد.
الگوی جنسیت,توسعة دموکراسی,توانمندسازی زنان,دموکراسی,نظریة نوسازی
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69961.html
https://jwdp.ut.ac.ir/article_69961_a08e3b8a2784f9bdc0c291204c4ec220.pdf