مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923An analytical framework for studying gender inequalityچارچوب تحلیلی در مطالعات نابرابریهای جنسیتی در جهان21266FAفضیلهخانیدانشگاه تهرانJournal Article19700101وجود نابرابریهای جنسیتی در جهان امری است که دستیابی کشورها به توسعه را با مشکل روبرو میکند و کشورهای درحالتوسعه بیش از کشورهای پیشرفته از این مسئله رنج میبرند. این نابرابری تحت تأثیر عوامل متعدد شکل میگیرد: عوامل اقتصادی از جمله وجود یا فقدان فرصتهای برابر در دسترسی به بازار کار، مالکیت، کسب درآمد و کنترل بر آن، برابری درآمد، دسترسی به اعتبارات و غیره. عوامل اجتماعی میتواند بهعنوان زیرساخت اصلی موجد این نابرابریها عمل کند و سایر انواع نابرابریهای اقتصادی، حقوقی و اجتماعی را در پی داشته باشد. هدف اصلی این مقاله این است که ضمن معرفی شاخصهای مهم در سنجش نابرابریهای جنسیتی در جهان به تعیین مشکل ساختاری این شاخصها در خصوص عدم توجه به الگوها و غالبهای ساختاری جامعه بپردازد. نگرش های مختلفی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفتهاند که عمدتاً مبنای تعیین شاخصها میباشند. از جمله رویکرد نوگرایی- نئوکلاسیک، دیدگاه بوزروپ و مطالعات زنان در توسعه. این مقاله با بهرهگیری از منابع مکتوب، به تحلیل این نابرابریها میپردازد. مطالعهی حاضر نشان میدهد که منابع منتشره در سطح جهان و ایران، وجود نابرابریها به شکل فوق را تأئید میکنند و بر عوامل اجتماعی بهعنوان کلید اصلی پیدایش سایر انواع نابرابریها تأکید میکند.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21266_120682ae6706cf1ad60bc260414c3cd7.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923Qualitative analysis of the role of internet (cyberspace) in women's career and private life (Case study: female professors of Tehran University)مطالعهی کیفی نقش اینترنت در زندگی فردی و حرفهای زنان متخصص
(اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران)21267FAمهدیمنتظر قائمدانشگاه تهرانمریمنورایی نژاددانشگاه تهرانJournal Article19700101تکنولوژی با ورود به عرصههای فردی و جمعی سبب تغییراتی شده است که انتظار میرود در درازمدت به دگرگونیهای اساسی در تعاریف سنتی از وظایف زن و مرد منجر شود. در این میان، تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT's) از جمله تکنولوژیهایی هستند که با ورود به عرصـهی کار و زندگـی، سبب تغییـرات بسیاری شدهاند. این تکنولوژیها دربرگیرندهی تلفیق اطلاعات و ارتباطاتی هستند که جهان را به سمت یک جامعهی اطلاعاتی و دانشمدار، فارغ از امتیازاتی چون جنسیت رهنمون میسازد. اینترنت بهعنوان بارزترین وجه این تکنولوژیها، با گسترش روزافزون خود در حال شکل دادن فضایی جدید است. زنان نیز که در توزیع قدرت از جایگاه «اولینها» برخوردار نیستند، و طبق تعاریف سنتی بیشتر در نقشهای مادری و همسری دیده میشوند، میتوانند با بهرهگیری از این امکان جدید، ابتدا از فشارهای این تعاریف بکاهند و سپس به ارتقای شغلی دست یابند. قابلیتهای انعطافی تکنولوژیهای اطلاعاتی و مخصوصاً اینترنت بهعنوان ابزاری برای کاستن از فشارهای سنتی، اجتماعی و فرهنگی در عرصهی کار و شغل زنان در کنار آمدن با تضاد میان نقشهای خانگی و شغلیشان، زمینهی اصلی این کار پژوهشی بوده است. نتایج این کار نشاندهندهی کاربرد اینترنت بهعنوان ابزار مدیریتی در کاستن از تضادهای میان زندگی خانوادگی و شغلی و برقراری تعادل میان زندگی خانوادگی و حرفهای برای زنان متخصص (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) است.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21267_0bade3fce6e0fa1ba7d9f494c4ced868.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923A study on the relationship between job burnout and couple burnout of female gynecologists (Case study: Tehran)فرسودگی شغلی و دلزدگی زناشویی (مطالعه موردی: زنانِ متخصصِ جراحیِ زنان و زایمان، شاغل در بیمارستانهای شهر تهران)21268FAمنیژهمقصودیدانشگاه تهرانشهنازمحمدیدانشگاه تربیت معلمJournal Article19700101در هزارهی سوم، گسترش فوقالعادهی فنآوری و صنعت از سویی تخصصی شدن مشاغل را روزافزون نموده و از سوی دیگر، باعث افزایش استرسهای شغلی شده است. استرس تأثیری مستقیم بر فعالیتهای گوناگون انسان در زمینههای روانشناختی، جسمانی و خانوادگی میگذارد. برخی مشاغل به سبب وظایف و مسئولیتهای خاص بسیار حساس و پراسترس هستند. از جملهی این مشاغل، پزشکی و خصوصاً برخی از تخصصها مانند جراحی و تخصصهایی در حوزهی زنان و زایمان است. اکثر متخصصان این رشته در ایران زنان هستند. استرسهای ناشی از این حرفهی تخصصی از سویی و مسئولیتهای خانوده از سوی دیگر، ما را بر آن داشت تا تحقیقی در این زمینه انجام دهیم. این پژوهش با هدف مطالعه رابطهی بین فرسودگی شغلی و دلزدگی زناشویی پزشکان زن انجام میشود. روش تحقیق، پیمایشی است. جمعیت آماری، زنان متخصص جراحی زنان و زایمان شاغل در بیمارستانهای شهر تهران هستند. از این میان، دویست نفر از پزشکان زن شاغل در بیمارستانهای تهران بهصورت تصادفی انتخاب میشوند.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21268_7db117f92402540ac92cbf7b7473b0bd.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923The relationship between gender and educational performance Case study: accounting students of Tehran Universityرابطهی جنسیت و عملکرد آموزشی دانشجویان حسابداری21269FAبیتامشایخیدانشگاه تهرانمهدیمحمدآبادیدانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه تهرانJournal Article19700101در سالهای اخیر تعداد پذیرفتهشدگان، دانشجویان و فارغالتحصیلان دخترِ رشتهی حسابداری در مقاطع مختلف آموزش عالی افزایشی چشمگیر داشته است. صاحبنظران و محققان این رشته درصدد برآمدهاند به تبیین تفاوتهایی بپردازند که ممکن است بین دختران و پسران در زمینههای علمی و عملی حسابداری وجود داشته باشد. هدف این تحقیق نیز تحلیل این موضوع است که آیا میتوان شواهدی در حمایت از این نظر (طرز تفکر) یافت که حسابداری یک رشتهی تحصیلیِ مردانه است. در این راستا پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر جنسیت بر عملکرد آموزشی دانشجویان حسابداری میپردازد. در این تحقیق، دانشجویان حسابداری دانشگاه تهران - در حال گذراندن درس اصول حسابداری 3- نمونهی مورد تحلیل هستند و فرضیههای تحقیق با استفاده از مدل توانمندیهای آموزشی اسپیرمن آزمون میشوند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در صورت کنترل اثرات تبعیِ توانمندیهای آموزشی، در حمایت از این فرضیه که جنسیت تأثیری مهم بر عملکرد آموزشی دانشجویان حسابداری بر جای میگذارد، شواهد تجربی قابل قبولی وجود ندارد.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21269_dde85906cccfc0198d1f56f9f91edd4d.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923An analysis of rural tourism as perceived by the host community:A Gender Approach (case study: Oraman)تحلیل ابعاد گردشگری روستایی با رویکرد جنسیتی از دیدگاه جامعهی میزبان (مطالعهی موردی منطقهی اورامان)21270FAمنصورغنیاناستادیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامینمجتبیقدیری معصومدانشیار دانشگاه تهرانسیدحسنمطیعیلنگرودیدانشیار دانشگاه تهرانکیومرثزرافشانیدانشیار دانشگاه رازیJournal Article19700101Countries around the world are finding rural tourism as an alternative to sustainable development. This line of thinking requires a more diversified economy, enhanced human resource criteria, reduced rural migration, enhanced efficiency in human resources, job creation, cultural interaction, and environmental conservation. In addition, farm families are seeking more diversified form of production in order to survive the competitive world in agriculture. Environmental stress, reduced government support, climate change, and higher living expenses coupled with demand for better life quality are the motivational factors influencing farm families’ desire for multi-functional agriculture. Undoubtedly, women are the key players in rural development. However, their role is not as effective as their male counterparts. This is more visible in traditional society where women are more marginalized and excluded in rural development interventions. This gender differentiation has caused rural women to be excluded in many rural development interventions. This study aims to investigate the perception of local villagers of different gender groups in terms of acceptance of tourists in their village. Moreover, the present study determines the level of participation among local villages (men and women) in tourism activities and how this level of participation differs across gender. Finally, the present study focuses on motivation of local people in engaging in tourism activities and how this motivation has changed their social role. For the mentioned purposes, the study uses a mixed method design (a survey method and a case study) which includes structured questionnaire and semi-structured interview. In the qualitative part of the study, 19 people are interviewed using semi-structure format. In the quantitative part, 134 men and women residing in Oraman village located in Sarvabad town of Kurdistan province respond to the questionnaire. Results reveal that men and women hold different perceptions in terms of having tourists in their communities; motivation towards participating in tourism activities, and changing social role of women in the development of rural tourism. Moreover, an indigenous structure in rural tourism seems to be emerging as an entrepreneurial tourism. The result of this study has implications for Travel and Tourism Organization. First of all, tourist attraction can be made easier with rural women playing a major role. Their non-economic intentions as compared to men make them a valuable resource in attracting more tourists in their area. Men on the other hand, can be given state-support in setting up a business venture. This would in turn motivate local villagers in seeking more entrepreneurial ventures.تنوعبخشی به اقتصاد، بالابردن شاخصهای توسعهی انسانی، جلوگیری از مهاجرتهای روستایی، افزایش بهرهوری و کارآمدی نیروی انسانی، اشتغالزایی، تعامل فرهنگها و گفتمانها و حفظ محیط زیست از دغدغههایی است که جهان امروز برای نیل به توسعهی پایدار در صدد ارائهی راهکارهایی نو و گزیدارهایی مطلوب همچون گردشگری روستایی است. صاحبنظران شکی در نقش غیرقابل انکار زنان در فرایند توسعهی روستایی ندارند. در جوامع سنتی به نقش و جایگاه جنسیت در برنامهریزیها توجه کافی نمیشود در حالیکه در بیشتر این جوامع، جنسیت عاملی مهم در تعیین برخورداری یا محرومیت است. این مطالعه در صدد تحلیل و تبیین دیدگاه گروههای جنسیتی جامعهی میزبان در خصوص توسعهی فعالیتهای گردشگری روستایی در منطقهای روستایی در غرب ایران است. روش تحقیق این مطالعه، هم کمّی و هم کیفی است؛ یک پیمایش کمّی در کنار یک مطالعهی موردی که روشی کیفی است، صورت میپذیرد. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبهی نیمهساختاریافته گردآوری میشود. نمونهی مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 19 نفر و در بخش کمّی، 134 نفر از زنان و مردان روستای اورامان تخت، مرکز دهستان اورامانات، شهرستان سروآباد در استان کردستان است. نتایج نشان از تفاوت دیدگاه بین زنان و مردان در خصوص دلایل موافقت با حضور گردشگران، انگیزههای مشارکت و تغییر نقشهای اجتماعی زنان در اثر توسعهی فعالیتهای مرتبط با گردشگری در سطح منطقه دارد. همچنین نتایج نشان از شکلگیری ساختاری بومی در فعالیتهای مرتبط با گردشگری دارد که امروز در جهان تحت عنوان گردشگری کارآفرین شناخته میشود.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21270_32174fa68d547e132274a9a60589b505.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923Sociological Analysis of sexual harassment against women in workplaceمطالعهی جامعهشناختیِ آزارِ جنسی زنان در محیط کار21271FAسهیلاصادقیفسائیعضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهرانمهسارجب لاریجانیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهرانJournal Article19700101امروز، آزار جنسی زنان در محیط کار و فقدان امنیت روانیِ آنان، بحث سلامت محیط کار را به چالش کشانده است و این مسئله در بسیاری از کشورها وجود دارد. دیدگاه غالب جامعه مجرمانگاری قربانی و مقصر دانستن او در بروز چنین جرائمی می باشد. مقالهی حاضر، که مبتنی بر یک تحقیق کیفی و با استفاده از مصاحبههای عمیق با سی زن شاغلِ 22 تا 32 ساله در شهر تهران بدست آمده است، به مطالعه، تجربهی آزارجنسی زنان در محیط کار و نگرش آنان در این خصوص می پردازد. مصاحبههای عمیق، امکان دستیابی به یک الگوی فرضی از مجرمان و قربانیان را میسر میسازد، اما نویسندگان بهعلت محدودیتهای روشی قصد ندارند یافتههای خود را به جامعهی آماری تعمیم دهند. نتایج پژوهش نشان میدهد که آزار جنسی زنان در محیط کار امری فراگیر و یک مسئلهی مهم اجتماعی است و قربانیان کمترین نقش را در بروز این مسئله داشتهاند. فقدان تعادل قدرت میان مجرم و قربانی، نگرش مردسالار جامعه، فقدان نظارت بر بعضی از بخشهای کاری مثل بخش خصوصی، مقصر دانستن زنان شاغل، از علل عمدهای است که منجر به آزار جنسی زنان در محیط کار میشود.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21271_0b9921273b9574eb268db568bcc1b1b5.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923The Relationship between Gender and Religiosity (The extent and Dimensions)رابطهی جنسیت با میزان و ابعاد دینداری21272FAمسعودحاجی زاده میمندیاستادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه یزدفاطمهابراهیمی صدرآبادیکارشناسی ارشد جامعه¬شناسی، مدرس دانشگاه پیامنور رضوان شهر یزدJournal Article19700101جنسیت و دینداری دو مفهوم جامعهشناختی در روزگار ما هستند که مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفتهاند و گسترش نهضتهای طرفدار حقوق زنان و اهمیت جنبشهای دینی در جهان سببِ افزایش توجه به این دو پدیده و رابطهی بین آنها شده است. این پژوهش با هدف مطالعهی رابطهی بین جنسیت و میزان و ابعاد دینداری انجام میپذیرد. جامعهی مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه یزد هستند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با استفاده از نسبت دانشجویان دختر به پسر، برابر 160 دختر و 106 پسر تعیین و دو گروه با هم مقایسه خواهند شد. تکنیک گردآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان دینداری در مجموع، بالا (67 درصد) و نمرهی زنان بالاتر از مردان است. همچنین در همهی ابعاد دینداری جز بُعد مناسکی، تفاوت بین مردان و زنان معنادار است بهطوریکه در همهی ابعاد پیامدی، اعتقادی و عاطفی نمرهی زنان بیشتر از مردان است.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21272_a2dbeae91feaa9b61dfcaa8600fc2321.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923The Youth, Cultural Capital and appearance management (case study: Boys and Girls of Babolsar City)سرمایهی فرهنگی، مدیریت ظاهر و جوانان (مطالعهی دختران و پسران شهر بابلسر)21273FAقربانعلیابراهیمیاستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندرانعباسبهنوئیگدنهکارشناس ارشد جامعه¬شناسی از دانشگاه مازندرانJournal Article19700101The appearance of body, which is considered as people’s physical capital, is influenced by cultural position of individuals. People have different attitude towards their body and appearance depending on their cultural capital. In addition, in today’s world visible characteristics and features of individuals are ever more important than they used to be in the past. Thus, as appropriate and desired appearance is gaining importance in different social groups, particularly youngsters, this study investigates the relationship between cultural capital and appearance management among the youth. In order to investigate this relationship, the theory of Anthony Giddens and Pierre Bourdieu are used. Data collection is conducted through a questionnaire. The sample population consists of youngsters between 15 to 25 years old residing in Babolsar city. Through proportional multi-step cluster stratified sampling and Cochran formula 380 cases are chosen as the statistical sample of the study. The results of descriptive findings show that nowadays young people control their weight in order to look physically attractive and young in front of others, thus more youngsters are inclined to join a bodybuilding and fitness club. Based on gender analysis, a greater number of girls resort to dieting to keep their bodies fit (40 percent) while higher number of boys choose sports clubs (58/15 percent). The findings show that among the many criteria, hair and face makeup along with using perfume are more important than other items of appearance management. Age and native language had no significant relationship with body management. In addition, there is a positive and significant relationship between cultural capital and appearance management. In general, the results of descriptive statistics show that girls and boys use a variety of mechanisms for appearance management to a degree that these mechanisms put their health at risk. As modernisms, culture of media, commercialization, fashion and beauty industry, have put great importance on attractive bodies, a situation referred to as Physical Culture which is prevalent among boys and girlsمدیریتِ ظاهر و بدن که در دنیای امروزی آنرا سرمایهی جسمانی افراد میدانند، بر حسب اینکه افراد بیشتر از چه محصولات فرهنگی استفاده میکنند بهنوعی از جایگاه فرهنگی آنها متأثر است زیرا افراد بر حسب اینکه دارای چه میزان سرمایهی فرهنگی میباشند، دارای نگرشهای خاصی نسبت به بدن و چگونگی ظاهر شدنشان در اجتماع هستند. از این رو، تحقیق حاضر در صدد مطالعهی رابطهی بین سرمایهی فرهنگی و مدیریت ظاهر جوانان است. بهمنظور سنجش این رابطه، از نظریهی پیر بوردیو و آنتونی گیدنز استفاده میکنیم. به اعتقاد بوردیو، سرمایهی فرهنگی از طریق قریحه و سلیقهی افراد بر مدیریت ظاطر و بدن آنان تأثیر میگذارد. در نظریهی گیدنز، مدیریت بدن نشانهی دخالتِ آگاهانهی کنشگر در شکل دادن به خود در متن اجتماعی است. این تحقیق به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در میان جوانان 25- 15 سالهی شهر بابلسر در سال 1386 انجام میشود. روش نمونهگیری، طبقهای خوشهایِ چندمرحلهایِ متناسب و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر انتخاب میشود. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که مدیریت ظاهر در میان جوانان از اهمیتی ویژه برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات حاکی از آن است که هرچه میزان سرمایهی فرهنگی افراد بیشتر باشد، نحوهی مدیریت ظاهر نیز در میان دختران و پسران جوان اهمیت ییشتری پیدا میکند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از جداول توصیفی بیانگر آن است که الگوی رایجِ مدیریت ظاهر در میان جوانان، متأثر از نوگرایی و مؤلفه-های مرتبط با دنیای مدرن است.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21273_77012dbb824a59412d07ec267fc939c5.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923Gender Socialization in Iranian textbooks (Case study: Primary Schools)جامعهپذیری جنسیتی در کتابهای درسی مدارس ایران21274FAیعقوبفروتناستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران، بابلسرJournal Article19700101جامعهپذیریِ جنسیتی عمدتاً در دوران کودکی و سنین مدرسه شکل میگیرد و بهتدریج در ذهن و رفتارهای اجتماعی درونی و متبلور میشود. بدین ترتیب، مدارس و کتابهای درسی بهعنوان اولین و مؤثرترین مرجع رسمی آموزش و انتقال انتظارات اجتماعی و استانداردهای فرهنگی، نقشی مهم در تکوین و توسعهی هویت جنسیتی کودکان و نوجوانان ایفا میکنند. در این تحقیق با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی، کلیهی کتابهای درسی دورهی ابتدایی سال تحصیلی 1389- 1388 به تفکیک پایهی تحصیلی و عنوان کتاب درسی مطالعه میشوند. در مجموع مطابق یافتههای این تحقیق، فراوانی اسامی و تصاویر مردان غلبهی چشمگیری بر اسامی و تصاویر زنان دارد. این نوع سوگیریِ جنسیتی در واژههای کلیدی مرتبط با جنس مذکر و مؤنث (مانند کلمات مرد و زن، پسر و دختر)، الگوها و ویژگیهای کارهای داخل و خارج خانه، ترکیب بُعد خانواده بر حسب جنس فرزندان، و فعالیتهای ورزشی نیز وجود دارد. نکتهی مهمتر آنکه، غالباً همبستگی مستقیم و معناداری بین پایهی تحصیلی و این نوع سوگیریهای جنسیتی مشاهده میشود. بهعلاوه، تفاوتهای کمابیش مهمی در خصوص چگونگی بازنمایی برخی از نقشهای جنسیتی به تفکیک عنوان کتابهای درسی نیز وجود دارد.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21274_7324dbf431026b4b5f01acb19be724a6.pdfمرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهرانزن در توسعه و سیاست2538-31248320100923مطالعهی عوامل پیشبینیکنندهی خشونت علیه زنان در دو گروه از زنان مراجعهکننده به دادگاهها و زنان گروه کنترلمطالعهی عوامل پیشبینیکنندهی خشونت علیه زنان در دو گروه از زنان مراجعهکننده به دادگاهها و زنان گروه کنترل21275FAزهرهخسرویدانشگاه الزهرامیتراخاقانی فرددانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه ارمنستانJournal Article19700101پژوهش حاضر به منظور مطالعه ی عوامل پیش بینی کنندهی خشونت علیه زنان در دو گروه از زنان مراجعه-کننده به دادگاهها و زنان گروه کنترل در شهر تهران انجام شد. بر این اساس، به طور تصادفی 184 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به مجتمع قضایی خانواده، پزشکی قانونی و مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند و 228 زن که مورد خشونت قرار گرفته اند و به علت هایی به مراکز فوق مراجعه نکرده بودند انتخاب شدند. از پرسشنامههای سنجش خشونت، پرسشنامهی جامعهپذیری، پرسشنامهی حمایتهای اجتماعی که میزان حمایت های اجتماعی واقعی و ادراکشدهی زنان را میسنجد و پرسشنامهی سرمایههای اجتماعی استفاده شد. یافتهها نشان داد که اعمال انواع خشونت از سوی مردان علیه همسرانشان در گروه مراجعهکننده به دادگاه بیشتر از گروه کنترل است. همچنین حمایتهای اجتماعی واقعی ادراکشده و سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در زنان خشونتدیدهای که به دادگاه مراجعه کردهاند، کمتر از زنان خشونتدیدهای است که به دادگاهها مراجعه نکردهاند. زنانی که دسترسی بیشتری به منابع شغلی، تحصیلی و حمایت های خانوادگی دارند کمتر از سوی همسرانشان مورد خشونت قرار میگیرند. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که جامعهپذیری، حمایتهای اجتماعی و سرمایههای اجتماعی، سهمیتعیینکننده در پیشبینی اعمال خشونت علیه زنان دارند.https://jwdp.ut.ac.ir/article_21275_5c4e73830b6b68ea26234206df76928b.pdf