جامعه شناسی
صدیقه پیری؛ زهرا اسدحیدری
چکیده
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دختران و مادران آن ها چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند، به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد. همچنین در امتداد آن، این سوال مطرح میشود که استراتژی این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. محققان از خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دختران و مادران آن ها چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند، به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد. همچنین در امتداد آن، این سوال مطرح میشود که استراتژی این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. محققان از خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی و ارزشی مفهوم وفاداری توانستند تفاوت معنادهی، مواجهه و استراتژیهای به کار گرفته شده توسط دختران متأهل و مادرانشان را در مواجهه با فقدان وفاداری مورد مداقه قرار دهند. از مجموعه مفاهیم نظری «عشق سیال» باومن، «رابطه ناب» گیدنز، «سرمایه داری عاطفی» ایلوز، «ستایش عشق» بدیو، «انواع کنشهای معنادار» وبر، مفهوم مدارای اجتماعی و مواردی از این قبیل برای ایجاد حساسیت نظری در کار پژوهش استفاده بعمل آمده است. به کمک مصاحبه نیمهساختاریافته و با استفاده از نمونهگیری هدفمند، دادهها از 24 مصاحبه با دختران 23-33 سالۀ (متاهل) شهر تهران و مادرانشان جمع آوری شد. با استفاده از روش تحلیل تماتیک، 15 مضمون اصلی بدست آمده است، که آنان را در ذیل 3 محور دستهبندی کردهایم. محور اول تصور معنایی از وفاداری است؛ محور دوم شامل استراتژیهاست و محور پایانی را مداخلهگرها نامگذاری کردهایم.
مهدی طالب؛ سید احمد فیروزآبادی؛ صدیقه پیری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 135-153
چکیده
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری ...
بیشتر
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری علل اجتماعی و فرهنگی فقر زنان روستایی را مورد مطالعه قرار دهد. نمونه گیری تحقیق، به شیوهی نمونهگیری مبتنی بر هدف بوده است و از زنان متاهل و سرپرست خانوار و نیز دختران جوان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) مصاحبه گروهی انجام شده است. سؤالات محوری این پژوهش عبارتند از: عوامل تعیین کننده فقر از دیدگاه زنان و دختران روستای مورد مطالعه چه بوده است؟ راهبردهای فردی آنها در مواجهه مسأله فقر چه بوده است؟ پیامدهای فقر از نظر آنها چه بوده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که تبیینکنندههای فقر از دیدگاه زنان و دختران روستایی، ناآگاهی اجتماعی، تعصبات طایفهای، اولویت رسیدگی به افراد ذکور در خانواده، تقدیرگرایی، فقر بین نسلی، جمعیت زیاد خانواده، محدودیت-های تحصیلی، بیکاری و آثار جنگ تحمیلی میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بارزترین علل فقر در منطقه مورد مطالعه، عوامل اجتماعی و فرهنگی است.