مطالعات زنان
رضوان حسین قلی زاده؛ زهرا قاسمی؛ ساجده ناصری صادق؛ آرزو احمدآبادی
چکیده
بهرغم حضور زنان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگیهای عمومی، تعداد کمی از بانوان در پستهای مدیریتی و مهم منصوب شدهاند؛ درنتیجه به علت حضورنداشتن در تصمیمگیریهای سازمانی قدرت کمتری نسبت به مردان دارند. در این پژوهش، فرهنگ سازمانی و به تبع آن جنسیت بهمنزلة مهمترین عامل اثرگذار بر توزیع قدرت سازمانی مدنظر قرار ...
بیشتر
بهرغم حضور زنان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگیهای عمومی، تعداد کمی از بانوان در پستهای مدیریتی و مهم منصوب شدهاند؛ درنتیجه به علت حضورنداشتن در تصمیمگیریهای سازمانی قدرت کمتری نسبت به مردان دارند. در این پژوهش، فرهنگ سازمانی و به تبع آن جنسیت بهمنزلة مهمترین عامل اثرگذار بر توزیع قدرت سازمانی مدنظر قرار گرفته است. ازاینرو، از روش پژوهش توصیفیـ همبستگی استفاده شد. جامعة آماری مطالعهشده را کلیة کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد (1250 نفر) تشکیل دادند. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه برابر 300 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و توزیع قدرت رابطة معناداری وجود دارد و همچنین فرهنگ سازمانی توزیع قدرت در سازمان را پیشبینی میکند. بین توزیع قدرت در دو گروه زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به مقادیر میانگین در دو گروه مردان و زنان میتوان اینگونه نتیجه گرفت که توزیع قدرت مردان در سازمان بهطور معناداری بیشتر از گروه زنان است.
جامعه شناسی
بهجت یزدخواستی؛ سید علی محمد آذربخش؛ راضیه مرتضوی آبالوان
چکیده
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی ...
بیشتر
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی انجام شد. دادههای پژوهش در میان مردان و زنان شاغل در کتابخانۀ ملی و با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد دنیسون با شصت سؤال و چهار بخش گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار 20/SPSS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که میان عامل جنسیت و ابعاد چهارگانۀ فرهنگ سازمانی، که شامل درگیری در کار (مشارکتپذیری)، انطباقپذیری (ثبات و یکپارچگی)، سازگاری (انعطافپذیری) و رسالتپذیری (مأموریت) هستند، رابطۀ معناداری وجود ندارد و اختلاف مشاهدهشده بین میانگین نمرات برحسب جنسیت با توجه به این ابعاد چهارگانه، که خود شاخصهای دوازدهگانه در فرهنگ سازمانی دارند، در شاخصهای توانمندسازی، تیمسازی، توسعۀ قابلیتها، ارزشهای بنیادین، هماهنگی و پیوستگی، تغییرپذیری، مشتریگرایی، یادگیری سازمانی، و چشمانداز با متغیر جنسیت معنادار نبوده، اما در شاخصهای توافق، جهتگیری استراتژیک، و اهداف و مقاصد این تفاوت معنادار بوده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد میانگین امتیازات کلی «فرهنگ سازمانی کتابخانۀ ملی براساس مدل دنیسون» کمتر از سطح متوسط است. بیشترین امتیاز در بُعد درگیرشدن در کار (مشارکتپذیری)، (با میانگین01/3) و کمترین امتیاز در بُعد رسالتپذیری (مأموریت) (با میانگین 83/2) حاصل شده است.