مطالعات زنان
مسعود نیکوقدم؛ محدثه قلیزاده امیرآباد؛ عبدالله خوشنودی
چکیده
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشورها، محققان به دنبال درک پیششرطهای لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریة نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگشدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی ...
بیشتر
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشورها، محققان به دنبال درک پیششرطهای لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریة نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگشدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی بدان نشده است، نقش توانمندسازی زنان است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعة دموکراسی، از الگوی «جنسیتـ توسعة دموکراسی» بهره گرفته شده است. روش اقتصادسنجی استفادهشده، یک الگوی پانل پویا به روش برآورد گشتاورهای تعمیمیافته برای سالهای 1990 تا 2015 در کشورهای منتخب است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای در نظر گرفته شده برای سنجش توانمندسازی زنان در این تحقیق، همگی تأثیری معنادار بر توسعة دموکراسی در طول دورة مورد نظر داشتند. به این صورت که دو متغیر «آموزش» و «نرخ مشارکت نیروی کار زنان» به ترتیب با ضرایب 61/0+ و 07/0+ تأثیر مثبت و معنادار بر توسعة دموکراسی دارند و متغیر «نرخ باروری» با ضریب 22/0- تأثیر منفی و معنادار بر توسعة دموکراسی دارد.