اسداله نقدی؛ اسماعیل بلالی؛ پروین ایمانی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 147-163
چکیده
امروزه مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی بخشی از حقوق اجتماعی آنان تلقی میشود، اما موانع فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مشارکت زنان در ورزش به دلیل تأثیرات آن بر سلامت جامعه دارای اهمیت بسیاری است. در اینجا برای مطالعه مشارکت زنان در ورزش از مدلی که ترکیبی از نظریههای فیش باین و آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، ...
بیشتر
امروزه مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی بخشی از حقوق اجتماعی آنان تلقی میشود، اما موانع فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مشارکت زنان در ورزش به دلیل تأثیرات آن بر سلامت جامعه دارای اهمیت بسیاری است. در اینجا برای مطالعه مشارکت زنان در ورزش از مدلی که ترکیبی از نظریههای فیش باین و آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و نیز نظریههای بم، چافتز و چو استفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی و تکنیک جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه بوده و از آزمون تی گروههای مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. حجم نمونه 200 نفر از زنان غیر ورزشکار به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از جامعه آماری 106404 نفری زنان 40- 20 ساله شهر همدان و یک گروه 50 نفری از زنان ورزشکار بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نتایج نشانگر پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر، میزان سرمایه فرهنگی، تمایل فردی و حمایت اجتماعی بیشتر از زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار است. نگرش خانواده زنان ورزشکار،مثبتتر و میزان پذیرش باورهای قالبی به طور معنیداری کمتر از زنان غیر ورزشکار است. اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود ندارد. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای سرمایه فرهنگی و تمایل فردی دو متغیر تأثیرگذار بر احتمال مشارکت ورزشی است.
آرین قلیپور؛ ندا محمداسماعیلی؛ فتانه قلیپور
دوره 8، شماره 4 ، بهمن 1389
چکیده
رقابت ملتها برای کسب سهمیبیشتر از جهان روزبهروز تشدید میشود و مدیریت منابع انسانی نقشی قابل توجه در این میان ایفا میکند. ورود گستردهی زنان به عرصههای اجتماعی نویدبخش استفادهی بهینه از همهی پتانسیلهای نیروی انسانی است. کشور ایران نیز در سالهای اخیر شاهد حضور گستردهی زنان در آموزش عالی بوده است. هرچه هویت اجتماعی ...
بیشتر
رقابت ملتها برای کسب سهمیبیشتر از جهان روزبهروز تشدید میشود و مدیریت منابع انسانی نقشی قابل توجه در این میان ایفا میکند. ورود گستردهی زنان به عرصههای اجتماعی نویدبخش استفادهی بهینه از همهی پتانسیلهای نیروی انسانی است. کشور ایران نیز در سالهای اخیر شاهد حضور گستردهی زنان در آموزش عالی بوده است. هرچه هویت اجتماعی این افراد قویتر باشد، آرمانهای کشور در سند چشمانداز بهتر تحقق مییابد. یکی از چالشهای اساسی مدیران کشور؛ تقویت هویت اجتماعی در نهادهای آموزش عالی است که نیروی انسانی را تربیت میکنند. برای شناسایی راهکارهای تقویت هویت اجتماعی، دو دانشگاه تهران و آزاد اسلامی واحد قزوین بهعنوان نمونه انتخاب شده و دادهها به دو روش مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. تعداد نمونه برای مصاحبه از هر دانشگاه 20 نفر و برای پرسشنامه در حدود 419 نفر است. میانگین احساس هویت ملی در دانشگاه تهران 61/3 و در دانشگاه قزوین 87/3 است. تحلیل دادهها حاکی از آن است که جداسازی فیزیکی، مکانی و نمادینِ هویتهای دختران و پسران منجر به سرخوردگی دخترها شده و اعتمادبهنفس آنها را از بین میبرد. فقدان توانایی ایجاد پیوند میان هویتهای مختلف، یکی از علل اصلی شکست در برقراری تعادل میان نقشهای مختلف اجتماعی است که منجر به یکبعدی شدن دختران و خودباوری ضعیف آنها میشود.
فضیله خانی
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
وجود نابرابریهای جنسیتی در جهان امری است که دستیابی کشورها به توسعه را با مشکل روبرو میکند و کشورهای درحالتوسعه بیش از کشورهای پیشرفته از این مسئله رنج میبرند. این نابرابری تحت تأثیر عوامل متعدد شکل میگیرد: عوامل اقتصادی از جمله وجود یا فقدان فرصتهای برابر در دسترسی به بازار کار، مالکیت، کسب درآمد و کنترل بر آن، ...
بیشتر
وجود نابرابریهای جنسیتی در جهان امری است که دستیابی کشورها به توسعه را با مشکل روبرو میکند و کشورهای درحالتوسعه بیش از کشورهای پیشرفته از این مسئله رنج میبرند. این نابرابری تحت تأثیر عوامل متعدد شکل میگیرد: عوامل اقتصادی از جمله وجود یا فقدان فرصتهای برابر در دسترسی به بازار کار، مالکیت، کسب درآمد و کنترل بر آن، برابری درآمد، دسترسی به اعتبارات و غیره. عوامل اجتماعی میتواند بهعنوان زیرساخت اصلی موجد این نابرابریها عمل کند و سایر انواع نابرابریهای اقتصادی، حقوقی و اجتماعی را در پی داشته باشد. هدف اصلی این مقاله این است که ضمن معرفی شاخصهای مهم در سنجش نابرابریهای جنسیتی در جهان به تعیین مشکل ساختاری این شاخصها در خصوص عدم توجه به الگوها و غالبهای ساختاری جامعه بپردازد. نگرش های مختلفی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفتهاند که عمدتاً مبنای تعیین شاخصها میباشند. از جمله رویکرد نوگرایی- نئوکلاسیک، دیدگاه بوزروپ و مطالعات زنان در توسعه. این مقاله با بهرهگیری از منابع مکتوب، به تحلیل این نابرابریها میپردازد. مطالعهی حاضر نشان میدهد که منابع منتشره در سطح جهان و ایران، وجود نابرابریها به شکل فوق را تأئید میکنند و بر عوامل اجتماعی بهعنوان کلید اصلی پیدایش سایر انواع نابرابریها تأکید میکند.
میثم موسایی؛ نادر مهرگان؛ روح الله رضایی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش ...
بیشتر
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و کاهش در نرخهای باروری میباشیم. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به تبیین رابطه ی علّی بین نرخ باروری و نیروی کار زنان پرداخته شده است. گروه کشورهای مورد مطالعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. همچنین این مطالعه طی دوره ی 1980-2004 صورت گرفته است. در این زمینه میتوان به دو دیدگاه موجود اشاره نمود. در دیدگاه اول اعتقاد بر کاهش میزان مشارکت زنان در نیروی کار در اثر افزایش نرخهای باروری است، اما در دیدگاه دوم افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار موجب کاهش نرخهای باروری میشود. بهمنظور مطالعه ی این دو دیدگاه از آزمون علّیتی هیسائو استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که در کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران، رابطه ی علّیِ دوطرفه برقرار است بدین معنا که افزایش در نرخهای باروری میتواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آنان در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصههای اقتصادی، نرخهای باروری نیز کاهش خواهد یافت.
عصمت دانش
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزهها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزشیابی است. بدین منظور از دو جامعهی آماری– 762 نفر بهصورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخشهای دولتی و 200 نفر از میان صاحبنظران در دسترس- استفاده میشود. ابزارهای پژوهش، دو پرسشنامهی محققساخته است. یافتهها نشان میدهد که از دیدِ زنانِ ...
بیشتر
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزهها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزشیابی است. بدین منظور از دو جامعهی آماری– 762 نفر بهصورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخشهای دولتی و 200 نفر از میان صاحبنظران در دسترس- استفاده میشود. ابزارهای پژوهش، دو پرسشنامهی محققساخته است. یافتهها نشان میدهد که از دیدِ زنانِ شاغلِ این پژوهش، برای ایجاد شرایط مطلوب و بالا بردن انگیزهی مشارکت زنان باید به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آنها توجه جدی شود. از دید صاحبنظران این پژوهش، برای اشتغال زنان هفت رستهی شغلی کاملا ًمناسب، یازده رستهی شغلی نسبتاً مناسب و شش رستهی شغلی نامناسب هستند. 92/95 درصد از صاحبنظران بهدلایلی مانند استفاده از نیروی عظیم زنان در توسعهی کشور، با اشتغال زنان موافق و 08/4 درصد آنها -آنهم فقط مردان- به-دلایلی نظیر محروم شدن فرزندان از حمایت عاطفی مادر، مخالف اشتغال زنان هستند. نتیجهگیری: توجهبه نیازها و خواستههای منطقی زنان و تخصیص مشاغل مناسب با طبیعت و روحیات زنان باعث افزایش انگیزه و ارتقای کمّی و کیفی اشتغال آنها میشود.
محمداسماعیل ریاحی؛ اکبر علی وردینیا؛ مرضیه حقگویی اصفهانی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
پژوهش حاضر بر آن است تا با سنجش رضایتمندی مورد نظر (انگیزهها) و نیز رضایتمندی کسبشده از تماشای سریالهای تلویزیونی در بین مخاطبان زن، رابطهی احتمالی بین انگیزهها و رضایتمندی را شناسایی نماید. این پژوهش بهشیوهی پیمایش انجام و دادهها از طریق پرسشنامه همراه با مصاحبه جمعآوری شده است. پاسخگویان پژوهش 383 نفر از زنان ...
بیشتر
پژوهش حاضر بر آن است تا با سنجش رضایتمندی مورد نظر (انگیزهها) و نیز رضایتمندی کسبشده از تماشای سریالهای تلویزیونی در بین مخاطبان زن، رابطهی احتمالی بین انگیزهها و رضایتمندی را شناسایی نماید. این پژوهش بهشیوهی پیمایش انجام و دادهها از طریق پرسشنامه همراه با مصاحبه جمعآوری شده است. پاسخگویان پژوهش 383 نفر از زنان متأهل 54-20 سالهی ساکن شهر اصفهان هستند. نتایج تحقیق نشان میدهد که قویترین انگیزه زنان برای تماشای سریالهای تلویزیونی، کسب هویت شخصی است، در حالیکه رضایتمندیِ حاصل از برقراری کنش متقابل اجتماعی، بهعنوانِ قویترین میزان رضایتمندی کسبشده از تماشا را به خود اختصاص داده است. به نظر میرسد که زنان تمایل دارند تا از طریق تماشای سریالها به تقویت ارزشهای فرهنگی و مذهبی، کسب ارزشهای مورد پسند جامعه، شناسایی و ارتقای جایگاه خود در عرصههای اجتماعی و خانوادگی و کشف واقعیتها (معیارهای کسب هویت شخصی) بپردازند. گرچه قویترین انگیزهی زنان برای تماشای سریالها کسب هویت شخصی است، اما آنها رضایتمندی اندکی از این بابت دارند. از این رو شاید بتوان چنین نتیجهگیری نمود که سریالهای تلویزیونی برای زنان بیش از آنکه آگاهیدهنده و هویتبخش باشند، سرگرمکننده و ابزاری برای برقراری کنش متقابل اجتماعی با دیگران هستند.
مجید موحد؛ اسفندیار غفارینسب؛ مریم حسینی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
جوامع، امروزه، تغییرات اجتماعی و رشد فرهنگ مصرفی فزایندهای را تجربه میکنند. از اینرو، بدن از اهمیت زیادی برخوردار شده و توجه بسیاری از جامعهشناسان را به خود معطوف داشته است. یکی از مسائل مطرحشده در این حوزه آرایش صورت است که امروزه در بین دختران جوان عمومیت و رواج زیادی یافته است. پایین آمدن سن آرایش و ارتباط آرایش با مسائل ...
بیشتر
جوامع، امروزه، تغییرات اجتماعی و رشد فرهنگ مصرفی فزایندهای را تجربه میکنند. از اینرو، بدن از اهمیت زیادی برخوردار شده و توجه بسیاری از جامعهشناسان را به خود معطوف داشته است. یکی از مسائل مطرحشده در این حوزه آرایش صورت است که امروزه در بین دختران جوان عمومیت و رواج زیادی یافته است. پایین آمدن سن آرایش و ارتباط آرایش با مسائل و مشکلات اجتماعی و تضاد آن با ارزشهای دینی، این پدیده را تبدیل به مسئلهای درخورِ توجه کرده است. مقالهی حاضر در پی مطالعه و کشف دلایل آرایش دختران و نقش آن در زندگی اجتماعی آنها است. این مطالعه به روش کیفی و بهوسیلهی مصاحبه با 30 دختر جوان (30- 18) که دارای آرایش هستند، صورت میپذیرد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آرایش با برنامهی زندگی افراد در هم تنیده است و توسط آن تنظیم و هماهنگ میشود. آنها در طول مصاحبه به دامنهای از دلایل اجتماعی، فردی و روانشناختی برای گرایش خود به آرایش اشاره میکنند. این اظهارات حاکی از آن است که با وجود فشارهای ساختاری موجود، دختران در انتخاب آرایش تا حدودی عاملیت خود را حفظ کردهاند. بنابراین به نظر میرسد که آرایشکردن، شیوهای عقلانی برای کسب سرمایهی نمادین و حتی تبدیل آن به انواع دیگر سرمایه است.
حلیمه عنایت؛ منصوره دسترنج
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
هدف اصلی مقالهی حاضر، مطالعه عواملی است که میتواند در ساخت قدرت در خانواده مؤثر باشد. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام میشود، 307 نفر از زنان متأهل شهر لار مطالعه میشوند. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریهی مبادله است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 2 درصد خانوادهها ساخت دموکراتیک دارند، 6/88 درصد تا حدی دارای ...
بیشتر
هدف اصلی مقالهی حاضر، مطالعه عواملی است که میتواند در ساخت قدرت در خانواده مؤثر باشد. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام میشود، 307 نفر از زنان متأهل شهر لار مطالعه میشوند. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریهی مبادله است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 2 درصد خانوادهها ساخت دموکراتیک دارند، 6/88 درصد تا حدی دارای ساخت دموکراتیکاند و در 4/9 درصد خانوادهها ساخت غیر دموکراتیک حاکم است. از میان متغیرهای مورد مطالعه ، متغیرهای سن ازدواج، تحصیلات زن، تحصیلات همسر، درآمد زن، طول مدت ازدواج، بعد خانوار و وضعیت اشتغال زن با متغیر وابسته رابطهی معنادار آماری دارند. در تحلیل چندمتغیره نیز متغیرهای مستقلِ موجود در مدل تحقیق، در کل 9/6 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعهی آماری تبیین میکنند.
حسین محمودیان؛ حجیهبیبی رازقی نصرآباد؛ محمّدرضا کارگر شورکی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1388
چکیده
یکی از مهمترین روندها در مهاجرت، ورود زنان به جریانهای مهاجرت است. این مقاله با تأکید بر زنانه شدن مهاجرت بهعنوان پدیدهای خاص که در طول دو قرن اخیر در حال رشد بوده است به مطالعه وضعیت زنانِ مهاجر با تحصیلات دانشگاهی در تهران میپردازد. هدف اصلی این پژوهش جستوجو، توصیف، تفسیر و کسبِ بینش عمیقتر و وسیعتر در مورد تجربهی ...
بیشتر
یکی از مهمترین روندها در مهاجرت، ورود زنان به جریانهای مهاجرت است. این مقاله با تأکید بر زنانه شدن مهاجرت بهعنوان پدیدهای خاص که در طول دو قرن اخیر در حال رشد بوده است به مطالعه وضعیت زنانِ مهاجر با تحصیلات دانشگاهی در تهران میپردازد. هدف اصلی این پژوهش جستوجو، توصیف، تفسیر و کسبِ بینش عمیقتر و وسیعتر در مورد تجربهی زندگی زنان مهاجر در تهران است. به همین دلیل، با بهکارگیری تکنیک مصاحبهی عمیق با 25 زنِ مهاجر با تحصیلات دانشگاهی در تهران، تجارب زنان مهاجر را مطالعه میکند. در این مطالعه انگیزههای مهاجرت زنان؛ جستوجوی کار، دستیابی به شغل بهتر، یافتن همسر مناسب و رهایی از مشکلات ناشی از تجرد است و در مجموع، تجربهی زندگی زنان مهاجر در تهران مشتمل بر احساس توانمندی و استقلال اقتصادی و اجتماعی بیشتر، افزایش سطح آگاهیها، افزایش حق انتخاب، همچنین تبعیض جنسیتی، تغییر از وضعیت عامل به قربانی و درگیری در پارادوکسی از محرومیت و مطلوبیت است. یافتههای این مطالعه بیانگر این مطلب است که مهاجرت نتایجی متباین دارد؛ در عین حال که سبب بهدست آوردن امتیازاتی میشود، میتواند باعث از دست دادن برخی مزایا نیز بشود. به دیگر سخن، فرصتها و تهدیدهای مهاجرت زنان باید بهصورت همزمان مد نظر قرار گیرد. همچنین اکثر زنان مهاجر تمایلی به از دست دادن استقلالی که در محل مهاجرت بهدست آورده بودند، نداشتند.
ابوالقاسم دادور؛ لیلا پورکاظمی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1388
چکیده
پوشاک اقوام محلی، بهویژه زنان، از مؤلفههایی نظیر طرح، رنگ و نقش برخوردار است. از کنار هم قرار گرفتن این عوامل، ترکیبات خاصی در پوشاک هر منطقه بهوجود میآید. این پژوهش به مطالعهی پایپوشهای آن دسته از زنانی که در جوامع کوچک روستایی در بخشهای مختلف ایران زندگی میکنند، پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق یافتن شباهت میان این ...
بیشتر
پوشاک اقوام محلی، بهویژه زنان، از مؤلفههایی نظیر طرح، رنگ و نقش برخوردار است. از کنار هم قرار گرفتن این عوامل، ترکیبات خاصی در پوشاک هر منطقه بهوجود میآید. این پژوهش به مطالعهی پایپوشهای آن دسته از زنانی که در جوامع کوچک روستایی در بخشهای مختلف ایران زندگی میکنند، پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق یافتن شباهت میان این پایپوشها و عوامل مؤثر در آن میباشد که در راستای معرفی پایافزار بومی زنان بهصورت مجزا از یکدیگر، محقق شده است. روش پژوهش انجام شده از نوع اسنادی است. از نتایج حاصل از آن، میتوان بهوجود ارتباط تنگاتنگ میان پایپوشها و شرایط زندگی زنان اشاره کرد. زیرا مشاهده میشود که در انجام فعالیتهایی نظیر؛ زراعت، دامداری و همچنین ییلاق و قشلاق، به چگونگی ساختار پایافزارها توجه شده است و همواره نوعی را مورد استفاده قرار میدهند که آسایش آنان را به هنگام کار فراهم آورد. همچنین شباهت چشمگیری میان کفش آن دسته از زنانی که در شرایط مکانی و اقلیمی نظیر هم زندگی میکنند، دیده میشود. از سویی با انجام چنین پژوهشهایی میتوان به نکاتی ظریف و مرتبط با فرهنگ اقوام، در زمینه پوشاک پی برد.
محمّدرضا بمانیان؛ Mojtaba Rafieian؛ الهام ضابطیان
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1388
چکیده
وجود امنیت در محیط های شهری یکی از الزامات اساسی کیفیت زندگی محسوب می شود. تحقیقات نشان می دهد که حساسیت وجود و یا میزان امنیت نسبت به برخی از گروههای سنی و جنسی متفاوت می باشد. در این پژوهش تلاش شده تا با بهره گیری از مطالعات میدانی، موضوع امنیت محیط های شهری با رویکرد جنسیتی مورد مطالعه قرار گیرد. روند کار شامل استخراج مبانی و تجارب ...
بیشتر
وجود امنیت در محیط های شهری یکی از الزامات اساسی کیفیت زندگی محسوب می شود. تحقیقات نشان می دهد که حساسیت وجود و یا میزان امنیت نسبت به برخی از گروههای سنی و جنسی متفاوت می باشد. در این پژوهش تلاش شده تا با بهره گیری از مطالعات میدانی، موضوع امنیت محیط های شهری با رویکرد جنسیتی مورد مطالعه قرار گیرد. روند کار شامل استخراج مبانی و تجارب مرتبط صورت گرفته، سپس مفهوم سازی و استخراج ابعاد و شاخصها و متغیرها است. داده های مورد نیاز بر پایه پرسشنامه گردآوری شده است، محدوده مطالعاتی با توجه به میزان کشش اجتماعی فضای عمومی شهری، محدوده ای در جنوب خیابان امام خمینی، انتخاب گردیده است. سنجش میزان امنیت درک شده از فضا و میزان تردد و استفاده از فضا و ارتباط بین این دو مؤلفه از اهداف اساسی این مقاله می باشد. در این زمینه نتایج مطالعه نشان داد که بین احساس امنیت درک شده از فضا و میزان تردد و استفاده از آن فضا رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین در سنجش شاخصهای بعد اجتماعی کالبدی به مسئله میزان آشنا بودن محیط و شهرت فضا و در بُعد اجتماعی به شاخص عدالت اجتماعی فضا و اهمیت متغیر چیرگی جنسیتی در احساس امنیت ذهنی زنان در این شاخص پرداخته شده است.
حسین بهروان
دوره 7، شماره 2 ، مرداد 1388
چکیده
مقاله به این پرسش پاسخ میدهد که آیا میزان احساس ناامنی اجتماعی و اقتصادی همسران ایثارگر
در ابعاد و زمینههای مختلف در مقایسه با زنان عادی کمتر است؟ روش تحقیق، پیمایشی و جامعهی آماری،
کلیهی همسران خانوادههای ایثارگر (شهید، جانباز و آزاده) و نیز همسران عادی همجوار آنان در شهرهای
استان خراسان رضوی است. حجم نمونه 1176 نفر است که نیمی از ...
بیشتر
مقاله به این پرسش پاسخ میدهد که آیا میزان احساس ناامنی اجتماعی و اقتصادی همسران ایثارگر
در ابعاد و زمینههای مختلف در مقایسه با زنان عادی کمتر است؟ روش تحقیق، پیمایشی و جامعهی آماری،
کلیهی همسران خانوادههای ایثارگر (شهید، جانباز و آزاده) و نیز همسران عادی همجوار آنان در شهرهای
استان خراسان رضوی است. حجم نمونه 1176 نفر است که نیمی از آنرا ایثارگران و نیمی دیگر را همسران
عادی تشکیل میدهند که با ترکیب روشهای نمونهگیریِ چندمرحلهای، طبقهای متناسب، خوشهای و تصادفی
سیستماتیک از فهرست همسران انتخاب میشود. اطلاعات از طریق پرسشنامهی محقق ساخته با پرسشهای
بسته جمعآوری میشود. چارچوب نظری شامل نظریهی نیازها و تضاد فمینیستی است. نتایج نشان میدهد که
میزان احساس نگرانی همسران ایثارگر در ابعاد مسکن، استقلال مالی، احساس خطر و تهدید در خیابان و
تهدید شغلی، کمتر از همسران عادی اما در ب?عد بیماری شوهر، مشکلات فرزند، مشکلات جنسی و نقش
مردم، بیشتر از همسران عادی است. ضمناً در ابعاد نگرانی از کمبود مالی، جانی، سلامت جسمی، اقتدار بر
فرزند، نقش شوهر، نقش فامیل، نقش قانون و نیز در شاخص کل نگرانی، تفاوتی بین دو گروه مشاهده نمیشود.
نتایج، تأثیر مثبت برنامههای حمایتی بنیاد شهید در کاهش نگرانیهای عمدتاً اقتصادی و فیزیولوژیک
ایثارگران را نشان میدهد، اما فقدان توجه کافی به نگرانیهای اجتماعی زنان بهویژه در منزل در ارتباط با نقش
شوهر و فرزند و نیز در سطح کل جامعه مشهود است.
بهجت یزدخواستی؛ حسینعلی میرزایی؛ لاله فتحی
دوره 7، شماره 2 ، مرداد 1388
چکیده
یکی از مباحث مطرح در حوزهی توسعه، میزان مشارکت فعال زنان در عرصههای مختلف اجتماع از جمله در تصمیمگیریهای کلان جامعه است. نابرابریهای جنسیتی بهویژه در حوزهی مدیریتی سبب شده تا آنگونه که شایسته است از نیروی بالقوهی زنان استفاده نشود، البته این نابرابریها با توجه به سطح توسعهی کشورها متفاوت است. در تحقیق حاضر بهمنظور ...
بیشتر
یکی از مباحث مطرح در حوزهی توسعه، میزان مشارکت فعال زنان در عرصههای مختلف اجتماع از جمله در تصمیمگیریهای کلان جامعه است. نابرابریهای جنسیتی بهویژه در حوزهی مدیریتی سبب شده تا آنگونه که شایسته است از نیروی بالقوهی زنان استفاده نشود، البته این نابرابریها با توجه به سطح توسعهی کشورها متفاوت است. در تحقیق حاضر بهمنظور تبیین نابرابریهای جنسیتی نظریههایی گوناگون ارایه، اما بر نظریهی نئوکلاسیک بیشتر تأکید میشود. بر اساس این نظریه مسئولیتهای خانوادگی زنان، ویژگیهای جسمی و جنسیتی آنان و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه و سازمانها باعث ایجاد نابرابریهای جنسیتی و تداوم آنها میشود. در نتیجه، نگرشی مثبت نسبت به واگذاری مشاغل مدیریتی به زنان وجود ندارد. این پژوهش با هدف محوری «شناخت نگرش شاغلان سازمانهای دولتی استان آذربایجان شرقی به موضوع مدیریت زنان» و بهشیوهی پیمایشی و با نمونهی 408 نفر انجام میشود. مهمترین نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که موانع نامریی و به تعبیری «سقف شیشهای» بهگونهای محسوس در سازمانهای مورد مطالعه وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد که به ترتیب؛ پذیرش باورها و کلیشههای مربوط به «ویژگیهای جسمی و جنسیتی زنان»، «مسئولیتهای خانوادگی»، «وضعیت اجتماعی حاکم بر جامعه و سازمانها» و سپس متغیرهای «سطح تحصیلات»، «تعداد اعضای خانوار» و «سن» مهمترین عوامل مرتبط با نگرش جامعهی آماریِ مورد مطالعه نسبت به تصدی پستهای مدیریتی توسط زنان است.
غلامرضا جمشیدیها؛ قاسم زائری
دوره 6، شماره 4 ، اسفند 1387
چکیده
سیاستگذاری فرهنگی در حوزة زنان، یکی از مباحث مبتلابه جامعة ایران در حوزة فرهنگ است. تحت تأثیر آموزههایی که پیامبر اسلام(ص)، در جزیرةالعرب رواج داد، وضعیت زنان، بهسرعت تغییر یافت و جایگاه فرهنگی- اجتماعی متفاوتی یافتند. در این مقاله، با اتکا به منطق گفتمان، تلاش میکنیم تا نظم اجتماعی در جزیرةالعرب را با اتکا به نظم گفتمانی ...
بیشتر
سیاستگذاری فرهنگی در حوزة زنان، یکی از مباحث مبتلابه جامعة ایران در حوزة فرهنگ است. تحت تأثیر آموزههایی که پیامبر اسلام(ص)، در جزیرةالعرب رواج داد، وضعیت زنان، بهسرعت تغییر یافت و جایگاه فرهنگی- اجتماعی متفاوتی یافتند. در این مقاله، با اتکا به منطق گفتمان، تلاش میکنیم تا نظم اجتماعی در جزیرةالعرب را با اتکا به نظم گفتمانی آن (با شناسایی گفتمان جاهلیت و گفتمان نبوی) مشخص نموده و نشان دهیم که پیامبر اسلام(ص) در جایگاه حکومتداری، چه گزارههای گفتمانی در حوزة زنان تولید کرده که توانسته است با اتکا به آنها، موقعیت فرهنگی- اجتماعی زنان را بهبود بخشد. برای این کار از شیوة لاکلاو و موفه در تحلیل گفتمان مبتنی بر مفهوم «مفصلبندی» استفاده میکنیم.
محمد رضایی؛ عباس کاظمی
دوره 6، شماره 3 ، آذر 1387
چکیده
در مقاله حاضر، تحلیل کیفی نحوه نمایش زنان در مجموعههای تلویزیونی مورد توجه ما بوده است. از این رو، سه مجموعه «اگه بابام زنده بود»، «آهوی ماه نهم» و طنز «خانه به دوش» از تولیدات شبکههای 1 و3 در شش ماهه دوم سال 1383 به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده است. محور تحلیل این نمونهها مفهوم حضور شایسته زنان در خطوط داستانی این مجموعهها بود ...
بیشتر
در مقاله حاضر، تحلیل کیفی نحوه نمایش زنان در مجموعههای تلویزیونی مورد توجه ما بوده است. از این رو، سه مجموعه «اگه بابام زنده بود»، «آهوی ماه نهم» و طنز «خانه به دوش» از تولیدات شبکههای 1 و3 در شش ماهه دوم سال 1383 به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده است. محور تحلیل این نمونهها مفهوم حضور شایسته زنان در خطوط داستانی این مجموعهها بود که پس از بررسی دیدگاههای برخی نظریهپردازان اسلامی و اهداف و برنامههای تلویزیون در سال 1383محور تحلیل قرار گرفته است. نویسندگان نتیجه میگیرند که هر چند کمیت حضور زنان در این مجموعهها حاکی از حضور پررنگ آنهاست اما حضور کیفی و شایسته آنها با الگوها و اهداف سیمای جمهوریاسلامیایران انطباق ندارد. در واقع، گسستی قابل توجه میان دو سطح سیاستگذاری و تولید برنامههای سیمای ج.ا.ا سبب ناکارآمدی اهداف این نهاد ارشادی در اِعمال سیاست جنسیت شده است.
آرین قلی¬پور؛ اشرف رحیمیان؛ اعظم میرزمانی
دوره 6، شماره 3 ، آذر 1387
چکیده
توانمندسازی به معنای تفویض و یا اعطای قدرت به کسی است. در دهههای اخیر توانمندسازی به عنوان مکانیزمی برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. تحصیلات و اشتغال از ابزارهای مؤثر تحقق توانمندسازی زنان است اما نمیتوان نقش فرهنگ را در این زمینه نادیده انگاشت. هنجارهای اجتماعی میتوانند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، میزان ...
بیشتر
توانمندسازی به معنای تفویض و یا اعطای قدرت به کسی است. در دهههای اخیر توانمندسازی به عنوان مکانیزمی برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. تحصیلات و اشتغال از ابزارهای مؤثر تحقق توانمندسازی زنان است اما نمیتوان نقش فرهنگ را در این زمینه نادیده انگاشت. هنجارهای اجتماعی میتوانند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، میزان توانمندسازی زنان را محدود نمایند. در این مقاله نقش تحصیلات و اشتغال در توانمندسازی روانشناختی زنان در شهر تهران مورد کنکاش قرار گرفت. تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی-توصیفی است. در این تحقیق تحصیلات رسمی و اشتغال سازمانی به عنوان متغیرهای مستقل و توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نمونهگیری به صورت تصادفی ساده و بهوسیله پرسشنامه، از حدود600 نفر از زنان شهر تهران بهعمل آمد.
جهت آزمون روایی سؤالات از اعتبار محتوا و اعتبار عاملی و برای سنجش اعتبار محتوای پرسشنامه از نظرات کارشناسان خبره استفاده شد. همچنین برای آزمون فرضیات، از آزمون همبستگی رتبهای اسپیرمن و روش معادلات ساختاری استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ مقیاس توانمندی، 8945/0 است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تحصیلات و اشتغال سازمانی موجب توانمندی روانشناختی زنان در شهر تهران میشود.
سهراب مروتی؛ عبدالجبار زرگوش نسب
دوره 6، شماره 2 ، مرداد 1387
چکیده
موضوع جواز و یا عدم جواز قضاوت زنان، یکی از موضوعات اختلاف برانگیز در بین مفسرین و فقهاء بوده است؛ تا جاییکه عدهای از این دانشمندان با استناد به بعضی از آیات قرآن کریم و برخی از روایات معصومین (ع) به صراحت رأی به عدم جواز قضاوت برای زنان دادهاند.
این مقاله با بررسی همه جانبهی موضوع، آیات و احادیث مورد استناد مخالفین، عدم جواز ...
بیشتر
موضوع جواز و یا عدم جواز قضاوت زنان، یکی از موضوعات اختلاف برانگیز در بین مفسرین و فقهاء بوده است؛ تا جاییکه عدهای از این دانشمندان با استناد به بعضی از آیات قرآن کریم و برخی از روایات معصومین (ع) به صراحت رأی به عدم جواز قضاوت برای زنان دادهاند.
این مقاله با بررسی همه جانبهی موضوع، آیات و احادیث مورد استناد مخالفین، عدم جواز قضاوت زنان را مورد نقد و بررسی قرارداده است. نتیجهی بررسی بر این مطلب دلالت دارد که نه از آیات قرآن کریم چنین رأیی بدست میآید و نه احادیث و روایات مورد استناد حق قضاوت را از زنان سلب نموده است. بنابراین از قرآن و سنت بدست نمیآید که این مسئولیت خطیر صرفاً به مردان سپرده شده و زنان نمیتوانند آن را برعهده گیرند.
هاله لاجوردی
دوره 5، شماره 3 ، بهمن 1386
چکیده
از عنوان مقاله نباید اینگونه استنباط شود که هدف، بررسی آرای نظریهپردازان فمینیست و قضاوت دربارة آنهاست. بکار بردن واژة فمینیسم به این سبب است که این واژه به طور عام و رایج در بین برخی ایرانیان به واژهای برای احقاق حقوق زنان بدل شده است. گاه مشاهده میشود که مدعیان و طرفداران فمینیسم از مبانی نحلههای فکری و شاخههای متعدد و ...
بیشتر
از عنوان مقاله نباید اینگونه استنباط شود که هدف، بررسی آرای نظریهپردازان فمینیست و قضاوت دربارة آنهاست. بکار بردن واژة فمینیسم به این سبب است که این واژه به طور عام و رایج در بین برخی ایرانیان به واژهای برای احقاق حقوق زنان بدل شده است. گاه مشاهده میشود که مدعیان و طرفداران فمینیسم از مبانی نحلههای فکری و شاخههای متعدد و متکثر و گاه مغایر آن با یکدیگر اطلاعی ندارند. در این مقاله میکوشم تا با اتکاء بر آرای نظریهپردازان انتقادی در آن چه با تسامح فمینیسم مثبت و منفی نامیدهام تحقیق کنم. میانجی من برای انجام این تحقیق سینماست. هنر قبل از فیلسوفان و جامعهشناسان کاوش در زندگی روزمره، سرنوشت زنان و خانواده – تولستوی در آنا کارنینا، فلوبر در مادام بووآری، تاماس هاردی در تس دوربرویل – را آغاز کرده بود، و سینمای بعد از جنگ جهانی دوم، خاصه سینمای نئورئالیستی و ژانر ملودراما سرنوشت خانواده و دست و پنجه نرم کردن آنان خاصه زنان با معضلات زندگی روزمره را به موضوع اصلی خود بدل کردند. در سینمای بعد از جنگ ایران نیز ژانر ملودراما گسترش یافت. دیدگاه فمینیستی که جسته گریخته در ایران مطرح شده بود، در این سینما به شیوهای گسترده مطرح شد. در این مقاله کوشیدهام تا با دو مقولة مذکور تصویری را که سینما از زندگی زنان ترسیم کرده است، نمایان سازم.
آرین قلی¬پور؛ امین بلاغی اینالو؛ میثم قاسمی؛ مهدی روحی خلیلی
دوره 5، شماره 3 ، بهمن 1386
چکیده
یکی از مسائل پیش روی زنان در سازمانهای ایران، کلیشههای رسوبگذاری شده از دوران گذشته است. بسیاری از این کلیشههای منفی نسبت به زنان را مردان ساختهاند و شاید از اثرات آن کلیشه-سازیهاست که کارایی و اثربخشی زنان در سازمانها نسبت به مردان پایین بنظر میآید. در این تحقیق تلاش میشود کلیشههای متداول در رابطه با تعهد سازمانی، ...
بیشتر
یکی از مسائل پیش روی زنان در سازمانهای ایران، کلیشههای رسوبگذاری شده از دوران گذشته است. بسیاری از این کلیشههای منفی نسبت به زنان را مردان ساختهاند و شاید از اثرات آن کلیشه-سازیهاست که کارایی و اثربخشی زنان در سازمانها نسبت به مردان پایین بنظر میآید. در این تحقیق تلاش میشود کلیشههای متداول در رابطه با تعهد سازمانی، عجین شدن با شغل و رفتار شهروندی سازمانی در نهادهای آموزشی (آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) بررسی شود. یافتههای تحقیق که از یک نمونه819 نفره میباشد، نشان میدهد که تعهد سازمانی زنان نسبت به مردان در نهادهای آموزشی تفاوت معنیداری ندارد، عجین شدن با شغل زنان نسبت به مردان بیشتر و رفتار شهروندی سازمانی زنان نسبت به مردان بیشتر میباشد. علاوه بر این یافتههای تحقیق نشان میدهد که تعهد سازمانی با عجین شدن با شغل و رفتار شهروندی سازمانی رابطه علّی معنیداری دارد.
سهیلا صادقی فسایی؛ سمیرا کلهر
دوره 5، شماره 2 ، آبان 1386
چکیده
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی ...
بیشتر
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی رابطه میان دموکراسی، توسعه و برابری نیز بدیهی بهنظر میرسد. برای رسیدن به این امر انجام اصلاحات ساختاری جهت افزایش مشارکت زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی امری ضروری است. بیتردید حمایت از نقش زنان و تقویت آن در جامعه موجب بهبود بهداشت، بالارفتن سطح سواد و تحصیلات، کنترل داوطلبانه رشد جمعیت و بهطور کلی بهبود رشد اقتصادی و توزیع عادلانهی منافع میگردد. در همین راستا در طی دهههای گذشته تغییرات عمیقی در رابطه با نقش و منزلت زنان ایجاد شده و بسیاری از کشورهای جهان بر روی کاهش شکاف جنسیتی در امر تحصیلات، بهداشت، اشتغال و تأمین اجتماعی به توافق کامل رسیدهاند. شواهد مربوط به ایران حاکی از آن است که اگر چه در راستای کاهش شکافهای جنسیتی گامهای بلندی برداشته شدهاست اما هنوز زنان با مسائل و مشکلاتی روبرو هستند؛ برخی از این مشکلات و موانع به فشارها و اجبارهای توسعه برمی-گردد اما بخشی نیز به فرهنگ و سنتهای حاکم مرتبط است که قابل اجتناب و مرتفع شدن می-باشد. برنامه پنجساله سوم توسعه از حیث تأکید بر شاخصها و ضرورت کاهش شکافهای جنسیتی نسبت به برنامههای پیشین آن متمایز میشود. مطالعه حاضر نشان داده است که در بسیاری از زمینهها شکافهای مذکور و در سطح استانی نیز تفاوتهای جنسیتی کمتر شده است. اما در زمینه اشتغال قضیه فرق میکند.
محسن خلیلی
دوره 5، شماره 2 ، آبان 1386
چکیده
جامعه ایران معاصر، در حال گذار از نگرشهای سنتی به ایستارهای نوین است. ویژگی دوران گذار، بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگیهای کرداری و اندیشهای است. ساختار سیاسی به همراه ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی، نیز به عنوان بخشی از جامعه، در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی و قانونی است. مشارکت سیاسی بهعنوان چهره عینی ...
بیشتر
جامعه ایران معاصر، در حال گذار از نگرشهای سنتی به ایستارهای نوین است. ویژگی دوران گذار، بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگیهای کرداری و اندیشهای است. ساختار سیاسی به همراه ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی، نیز به عنوان بخشی از جامعه، در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی و قانونی است. مشارکت سیاسی بهعنوان چهره عینی مشارکت اجتماعی، نیز با ویژگی آنومیک جوامع در حال گذار، سرنوشتی همانند مییابد. در این میان زنان جایگاهی شایسته در عرصه مشارکت سیاسی نیافته و بهعنوان موجود ناکامل سیاسی مورد قضاوت قرار گرفتهاند. نگارنده با پیجویی آسیبهای اجتماعی زنان، بر این باور است که به دلایل گوناگون که ریشه در باورها و ساختارهای دیرینه اجتماعی و اقتصادی دارد، زنان از شبکه تعاملات اجتماعی دور شدهاند و راه نیل آنان به سطوح عالی قدرت سیاسی دشوار شده است. بنابراین میبایست فرصتها و امکانهای برابر پدید آید تا زنان نیز بتوانند به شیوهای بهینه وارد شبکه پیوندهای متقابل جامعه گردند تا کلیشه رایج فرادستی مردان و فرودستی زنان رو به زوال رود.
ناصر فکوهی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1384
چکیده
یکی از ساز وکارهایی که بیشترین تأثیر را در تغییر وضعیت گروههای اقلیتی و محروم در جوامع کنونی در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم داشته، ساز وکاری است با عنوان ”تبعیض مثبت“ که چه در رابطه با مشروعیت ذاتی آن و چه در رابطه با تأثیر واقعیاش در تغییر موقعیتها بسیار بحث انگیز بوده است. کاربرد این روش در رابطه با موقعیت زنان در بسیاری ...
بیشتر
یکی از ساز وکارهایی که بیشترین تأثیر را در تغییر وضعیت گروههای اقلیتی و محروم در جوامع کنونی در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم داشته، ساز وکاری است با عنوان ”تبعیض مثبت“ که چه در رابطه با مشروعیت ذاتی آن و چه در رابطه با تأثیر واقعیاش در تغییر موقعیتها بسیار بحث انگیز بوده است. کاربرد این روش در رابطه با موقعیت زنان در بسیاری از کشورهای جهان و در حوزههای مختلفی همچون ورود زنان به دانشگاهها، ردههای مدیریتی و به طور کلی به مشاغل زنانه موضوع بحثهای گوناگونی بوده است که میتواند با توجه به موقعیت خاص زنان در کشور ما و در مقطع کنونی که جامعه ایرانی دگرگونیهای عظیم و عمیقی را تجربه میکند مثمر ثمر باشد. در واقع موقعیت زنان در جامعه کنونی ایران در طول سه دهه گذشته تغییرات محسوسی را شاهد بودهاست که این امر را میتوان به وضوح در حضور و مشارکت اجتماعی گسترده آنها به ویژه در برخی از عرصهها همچون دانشگاهها و حیات روشنفکرانه و خلاقیت ادبی شاهد بود. با این وصف این حضور مؤثر که پیامدهای آن در سالهای آتی به دلیل ورود دانشجویان کنونی به حوزة زندگی اجتماعی بیش از پیش افزایش خواهد یافت، دارای مابه ازای مناسب و درخوری در سطح اشتغال نبوده است. اشتغال زنان ایرانی موقعیت نسبتاً شکنندهای را نشان میدهد که چه در ارقام مطلق آن در مقایسه با اشتغال مردانه و چه در کیفیت آن یعنی سطح مهارت و میزان اهمیت فرصتهای شغلی به دست آمده به وسیله زنان در سلسه مراتب شغلی قابل مشاهده است. این وضعیت را البته نمیتوان خاص ایران و حتی خاص کشورهای در حال توسعه دانست. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز ورود زنان به حوزههای کاری و به ویژه ارتقاء یافتن آنها در سلسله مراتب شغلی نه در قالب یک تحول خودکار و آرام بلکه به سختی و با تکیه بر مطالبات و مبارزات برابرخواهانه خود آنها صورت گرفت. این تلاشها الزامات پدرسالارانة موجود در جوامع انسانی را به تدریج و در درجههای مختلف به عقب رانده و راه را برای دگرگونی موقعیت خود فراهم کرد. هدف از مقاله کنونی پیش از هر چیز بحث درباره این سازوکار، ریشههای تاریخی آن، چگونگی انطباق یافتن آن با موقعیت زنان در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و در نهایت قابلیت استفاده از آن با توجه به نقاط قدرت و ضعف آن در وضعیت کنونی ایران است.
مرتضی مردیها
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
چکیده
فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی برای دفاع از حقوق زنان، یا آنچه این پنداشته شده، عموماً به مکاتب و جریان های مسلط فکری هم عصر خود متکی بوده است. موارد مشهور آن تأثیر پذیری موج اول از " لیبرالیسم" و موج دوم از " چپ جدید" است . اما موارد باریکتری هم وجود دارد که در عین اهمیت داشتن ، کمتر به چشم می آید. بورژوازی مدرن که خود متکی به ارزش های ...
بیشتر
فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی برای دفاع از حقوق زنان، یا آنچه این پنداشته شده، عموماً به مکاتب و جریان های مسلط فکری هم عصر خود متکی بوده است. موارد مشهور آن تأثیر پذیری موج اول از " لیبرالیسم" و موج دوم از " چپ جدید" است . اما موارد باریکتری هم وجود دارد که در عین اهمیت داشتن ، کمتر به چشم می آید. بورژوازی مدرن که خود متکی به ارزش های برابری و آزادی بود، حاضر نبود این ارزش ها را به حوزه زنان تسری دهد، و این در میان جنبش زنان، نوعی سرخوردگی ایجاد می کرد. اوجگیری گرایش هنری – فلسفی رمانتیک که خود را در تعارض با ارزش های روشنگری چون "عقلانیت" و "پیشرفت" تعریف می کرد ، باعث شد که برخی از فمینیست ها، به آن به عنوان یک راه حل نگاه کنند. رماتیسم ، "احساس " را می ستود و "گذشته" را بزرگ می داشت، و این مبنای الهامی شد برای برخی فمینیست ها که به جای تلاش برای اثبات تساوی قدرت عقلی زنان و مردان و ضرورت حرکت زنان پا به پای مردان، بر اهمیت احساس زنانه و برتری آن تأکید کنند، و نیز فرضیه وجود گذشته ای طلایی به نام عصر مادرسالاری را جدی بگیرند، و در پی تجدید حیات آن باشند. به نظر می رسد رمانتیسم گرچه به عنوان یک واکنش در مقابل مصائب عقلانیت وتوسعه مدرن قابل درک است، اما راه حل مشکلات دنیای جدید نبود؛ همین داوری در مورد فمینیسم الهام گرفته از آن هم صادق است.
دکتر مجید موحد؛ دکتر حلیمه عنایت؛ عباس گرگی
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
حسین محمودیان
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
چکیده
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، ...
بیشتر
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، شدت و قدرت بیشتر آن برای زنان( در بعضی ز بخش های زندگی آن ها)، به کمتر شدن شکاف جنسیتی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی بین مردان و زنان منجر شده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از داده های سرشماری ( از سال 1345 ) و سایر منابع ( طرح آمارگیری از ویژگی های اقتصادی و اجتماعی خانوارها در ایران که توسط مرکز آمار ایران در سال 1380 انجام شده است) بهبود موقعیت زنان را در مقایسه با مردان مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافته ها بهبود بیشتر موقعیت زنان در زمینه های آموزش ،بهداشت و تصمیم گیری در خانواده را نشان می دهند. با این حال موقعیت زنان برحسب مشارکت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در جامعه تغییر چندانی را به دنبال نداشته است. تلاش در جهت افزایش عدالت جنسیتی در خانواده ها، سیاست های جمعیتی و توسعه ای دولت جهت افزایش توانمندی زنان، تاکید ویژه دین اسلام بر رعایت حقوق زنان و عدالت جنسیتی ، و انگیزه قوی زنان برای بهبود موقعیت خود از مهم ترین عوامل تبیین کننده بهبود موقعیت زنان می باشند. ماهیت نا متجانس این توانمندسازی می تواند عواقب متعددی را به همراه داشته و راهکارهای متفاوتی را مطالبه کند. زنان توانمند از طریق افزایش مهارت ها، تخصص ها و ایده های نو، در طلب مشارکت بیشتر اقتصادی و اجتماعی خواهند بود. با توجه به مشارکت کم آن ها ، بسترسازی حضور چنین حجم بزرگی از جمعیت نیازمند تغییرات ساختاری در شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه است . توانمندی بیشتر زنان ، در عوض ، این بسترسازی را تقویت خواهد کرد. این تعامل به سطوح بالاتری از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان ، با توجه به اهداف توسعه هزاره منجر خواهد شد.