جامعه شناسی
محمدجواد زاهدی؛ پروانه دانش؛ فیروز راد؛ رضا مجرب قوشچی
چکیده
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه ...
بیشتر
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقولۀ عمده در شکلگیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارتاند از: «ضعف سرمایۀ فرهنگی»، «محدودیتهای مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقولۀ عمدۀ «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئلهاند که باعث تقویت و تداوم این پدیده میشود. مقولۀ نهایی هسته، که دربرگیرندۀ کل فرایند شکلگیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجارـ پیوند» مطرح شده است. درخصوص شیوههای ایجاد طرد اجتماعی، شکلهای بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
جامعه شناسی
امید قادرزاده؛ فاطمه غلامی؛ الهه غلامی
چکیده
دختران مجرد در زمرۀ گروههایی محسوب میشوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ دختران از تجرد، کشف زمینهها، پیامدها و نحوۀ مواجهۀ دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
دختران مجرد در زمرۀ گروههایی محسوب میشوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ دختران از تجرد، کشف زمینهها، پیامدها و نحوۀ مواجهۀ دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان دختران مجرد شهر ایوان به انجام رسید. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شد. در نمونۀ پژوهش، 28 نفر از دختران مجرد مشارکت داشتند که به لحاظ بهرهمندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینههایی چون تثبیت دالهای پذیرفتهشده، ازدواج بهمثابۀ نهاد حمایتی، جنسیتیشدن فضای عمومی و تقدیرگرایی در تجرد زنان نقش دارند. در این میان، محدودیتهای پذیرفتهشده بهمثابة زمینۀ تسهیلگر و بازنمایی وابستگی در رسانه بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک دختران مجرد از تجرد بر الزامهای استتار، مکانهای مذهبی بهمثابۀ پناهگاه، سیاست حضور و رویآوردن به مشاغل زنانه، بازاندیشی و مجازیشدن روابط دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، تجربۀ تجرد برای دختران، خشونت روانی، انزوای مضاعف، آیندۀ مبهم و احساس سرباری و ابژههای حقارت در پی داشته است. مقولۀ هسته نیز بر دسترسناپذیر بودن موقعیتها دلالت دارد.
جامعه شناسی
فریده خلج آبادی فراهانی؛ فاطمه تنها؛ فاطمه ابوترابی زارچی
چکیده
امروزه، تعداد زنانی که همسران خود را بر اثر طلاق از دست دادهاند رو به افزایش است. این زنان به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی معمولاً تغییراتی را در روابط خود تجربه میکنند. این تحقیق با هدف کشف تجربیات زیستة زنان زیر 35 سال مطلقه از تغییرات در روابط خانوادگی و اجتماعی پس از اطلاق در شهر ساوه انجام شد. مصاحبهشوندگان از نظر وضعیت ...
بیشتر
امروزه، تعداد زنانی که همسران خود را بر اثر طلاق از دست دادهاند رو به افزایش است. این زنان به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی معمولاً تغییراتی را در روابط خود تجربه میکنند. این تحقیق با هدف کشف تجربیات زیستة زنان زیر 35 سال مطلقه از تغییرات در روابط خانوادگی و اجتماعی پس از اطلاق در شهر ساوه انجام شد. مصاحبهشوندگان از نظر وضعیت اشتغال و مادر بودن در شرایط متفاوتی قرار داشتند. نمونهگیری این تحقیق به شکل هدفمند و با روش گلولة برفی انجام شد. با توجه به اینکه تجربیات زنان در مورد ماهیت روابط آنان پس از طلاق مورد کنکاش قرار میگیرد، رویکرد این تحقیق پدیدارشناختی است. جوهرة مشترک در تجربیات زنان در روابط خانوادگی، محیط حمایتی و کنترلی و در روابط اجتماعی، طرد اجتماعی درونزا و برونزا و فضای ناایمن شغلی و اجتماعی بود. این نتایج کاربردهای زیادی برای حمایتهای اجتماعی زنان پس از طلاق و همچنین آموزشهای زوجین از تغییرات روابط پس از طلاق خواهد داشت.
جامعه شناسی
داریوش بوستانی؛ الهام کرمی زاده
چکیده
اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی برجسته در ایران است که اغلب مسئلهای مردانه تلقی میشود. اما واقعیت این است که زنان نیز با این پدیده درگیرند. آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم گرایش به سوء مصرف موادمخدر صنعتی در میان زنان است. با توجه به نقصان کارهای پژوهشی و بهخصوص کارهای کیفی در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی شرایط (علّی، مداخلهگر، ...
بیشتر
اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی برجسته در ایران است که اغلب مسئلهای مردانه تلقی میشود. اما واقعیت این است که زنان نیز با این پدیده درگیرند. آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم گرایش به سوء مصرف موادمخدر صنعتی در میان زنان است. با توجه به نقصان کارهای پژوهشی و بهخصوص کارهای کیفی در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی شرایط (علّی، مداخلهگر، زمینهای) و استراتژیهای مصرف شیشه از سوی زنان معتاد به شیشه در شهر کرمان پرداخته است. از آنجا که کشف و فهم مسئلۀ اعتیاد به شیشه میان زنان یکی از پدیدههای حساس است که به برقراری تعامل و گفتوگو نیاز دارد، از روششناسی کیفی گراندد تئوری بهمنزلة رویکرد پژوهش استفاده شد. تعداد 12 زن معتاد بهعنوان مشارکتکننده در این پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و تجربة زیستۀ آنها بررسی شد. برای جمعآوری دادهها از مصاحبۀ عمیق استفاده شد. بهطورکلی، کدگذاری دادهها به خلق 13 مقوله و 18 زیرمقوله منجر شد که بیانگر شرایط و استراتژیهای مصرف شیشه است. برخی از آنها عبارتاند از: تنشهای زندگی فردی، باورهای تسهیلگر مصرف شیشه، سکس و مصرف شیشه، یادگیری مصرف شیشه و استراتژیهای تأمین هزینۀ مواد. درنهایت، مقولات حاصله در قالب مدل شرایط و استراتژیهای مصرف شیشه ارائه شده است.
جامعه شناسی
سیدعلی هاشمیانفر؛ نفیسه چینی؛ مریم مکتوبیان
چکیده
با چرخش مفهومی غریزۀ جنسی به لذت جنسی شاهد غلبۀ گفتمانهای جنسی به حوزههای اجتماعی و درنوردیدهشدن مرز میان فضاهای خصوصی و عمومی هستیم. یکی از نمودهای ورود گفتمانهای جنسی به فضاهای عمومی را میتوان در میدان بررسیشدۀ پژوهش حاضر، یعنی در باشگاههای ورزشی، مشاهده کرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی ...
بیشتر
با چرخش مفهومی غریزۀ جنسی به لذت جنسی شاهد غلبۀ گفتمانهای جنسی به حوزههای اجتماعی و درنوردیدهشدن مرز میان فضاهای خصوصی و عمومی هستیم. یکی از نمودهای ورود گفتمانهای جنسی به فضاهای عمومی را میتوان در میدان بررسیشدۀ پژوهش حاضر، یعنی در باشگاههای ورزشی، مشاهده کرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی زنان در باشگاههای ورزشی در سال 1394ـ1395 در بازۀ زمانی 18 ماه مطالعۀ عمیق انجام شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از مشاهده، مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبۀ نیمساختیافته با 21 نفر از زنان ورزشکار شهر اصفهان انجام گرفت. روش نمونهگیری از نوع نمونهگیری هدفمند، نظری و گلولهبرفی است. برای تحلیل اطلاعات از تکنیکهای نظریۀ دادهبنیاد و رویکرد کدگذاری استراوس استفاده شد. همچنین، برای حصول اعتباریابی پژوهش از روش تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مشارکتیبودن پژوهش استفاده شد. تحلیل اطلاعات در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی بیانگر این است که در شناخت عوامل زمینهساز زیستجنسی زنان در باشگاههای ورزشی علایق جنسی تغییریافته بهمنزلۀ شرایط علّی اثرگذار، فرهنگ هوسران بهمنزلۀ شرایط بسترساز، فانتزیهای زیبایی در قالب استراتژیها و پیامدهایی در ابعاد روانی و اجتماعی مهم و درخور توجهاند. بنابراین، درهمریختگی زیستجنسی زنان بهمنزلۀ هستۀ مرکزی باید مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار بگیرد. خلق مفاهیم جدید در ایجاد هنجارهای نو یا جایگزینی هنجارهای ناکارآمد گذشته میتواند به کاهش بیهنجاری زیستجنسی و سامان بخشیدن به این نیاز اساسی کمک کند.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ ساناز جهانگیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت آسیبهای تعاملات اجتماعی زنان سرپرست خانوار شاهینشهر در رویکرد کیفی و با روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. به این منظور، با 35 نفر از زنان سرپرست خانوار مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد که برای گزینش آنها روش نمونهگیری هدفمند و نظری به کار گرفته شد. دادههای حاصل از مصاحبه با روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت آسیبهای تعاملات اجتماعی زنان سرپرست خانوار شاهینشهر در رویکرد کیفی و با روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. به این منظور، با 35 نفر از زنان سرپرست خانوار مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد که برای گزینش آنها روش نمونهگیری هدفمند و نظری به کار گرفته شد. دادههای حاصل از مصاحبه با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در کدگذاری باز، 49 مفهوم و در کدگذاری محوری 8 مقوله بهدست آمد. مقولۀ «حریم ناامن» بهمنزلۀ پدیدۀ اصلی ظهور یافت. یافتههای تحقیق نشان داد زنان سرپرست خانوار در تعاملات اجتماعی روزمرۀ خود با مسائل و کلیشههای منفی روبهرو هستند که تجربۀ حریم ناامن را برای آنان به همراه دارد. کنش آنان در مقابل آسیبها به صورت سازگاری نابهنجار رخ میدهد و از پیامدهای آنها میتوان به فرزندان آسیبدیده اشاره کرد. درنهایت، مدل نظری «مرزهای ناامنساز» مفهوم محوری حاصل از این پژوهش است.
جامعه شناسی
احمد بخارایی؛ ملکه رفیعی
چکیده
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی ...
بیشتر
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی دربارۀ کیستی و هویت خود به دیگران ارسال میکنند. تحقیق حاضر با تکیه بر الگوی پوشش و بررسی نگرش زنان راجع به مد میکوشد شرح و تفسیری از زمینهها و انگیزهها و دلایل گرایش زنان به استفاده از لباسهای مد به دست دهد و به شناسایی تیپولوژی آنان بپردازد. تحقیق با روش کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختیافته انجام شده است. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها بازگوی تیپهای سهگانهای است که هریک با داشتن ویژگیهای متفاوت از یکدیگر تفکیک میشوند؛ گرچه در مواردی با یکدیگر همپوشی نیز دارند. نتایج نشان میدهد که گرایش فزایندۀ زنان به استفاده از پوشاک و البسۀ مد روز بیش از هرچیز با لحاظکردن رابطۀ دیالکتیکی میان عاملیت و ساختار و در چرخۀ عوامل ذهنی و عینی قابل فهم است.
جامعه شناسی
فیروز راد؛ گیتا بیلان
چکیده
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای ...
بیشتر
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در بین زنان شهر تبریز به مرحلۀ اجرا درآمده است. چارچوب نظری تحقیق با نظریههای بوردیو، گیدنز، گافمن و فمنیسم شکل گرفته است. جامعۀ آماری تحقیق متشکل از کلیۀ بانوان مراجعهکننده به باشگاههای ورزش بدنسازی (تناسب اندام) دایر در شهر تبریزند. با استفاده از روش پیمایش و شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، تعداد 55 باشگاه انتخاب شده و تعداد 385 نفر از بانوان مراجعهکننده به این باشگاهها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. اطلاعات مورد نیاز با بهکارگیری پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار آماری Spss صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد که میانگین گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در زنان مطالعهشده، 12/111 است. براساس نتایج بهدستآمده از تحلیلهای دومتغیره و چندمتغیره، متغیرهای نگرش فمنیستی، سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه، وضعیت تأهل و سن، با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام رابطۀ آماری معناداری نشان دادهاند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه و سن از طریق تحتتأثیر قرار دادن متغیر نگرش فمنیستی بر میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام تأثیرگذار است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، این متغیرها توانایی پیشبینی 37درصد از تغییرات میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام را دارند.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ رقیه دهقانی دارامرود
چکیده
کاهش صمیمیت و گسست عاطفی یکی از چالشهای خانوادۀ معاصر است که افراد و گروههای مختلف به شیوههای گوناگونی آن را درک و تفسیر میکنند. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و نحوۀ مواجهه با طلاق عاطفی از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان زنان شهر یزد انجام شد. ...
بیشتر
کاهش صمیمیت و گسست عاطفی یکی از چالشهای خانوادۀ معاصر است که افراد و گروههای مختلف به شیوههای گوناگونی آن را درک و تفسیر میکنند. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و نحوۀ مواجهه با طلاق عاطفی از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان زنان شهر یزد انجام شد. در نمونۀ پژوهش 33 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مشارکت داشتند که از نظر سن، تحصیلات، تعداد سالهای زندگی مشترک و فاصلۀ سنی با همسر، متفاوت بودند. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شد. دادهها با شیوۀ کدگذاری نظری تجزیهوتحلیل شد. براساس یافتهها، زنان مشارکتکننده، طلاق عاطفی را بهصورت خلأ ارتباطیـ حمایتی ادراک میکنند. بخشی از فرایند شکلگیری طلاق عاطفی به بستر نابسامان خانوادۀ قبل از ازدواج بازمیگردد. پس از ازدواج نیز عواملی همچون ضعف تعهد همسری، خشونت و رسانۀ مخاطرهآمیز در شکلگیری و تداوم فرایند طلاق عاطفی نقش دارند. نحوۀ واکنش و مدیریت زنان در مواجهه با طلاق عاطفی به صورتهای کنش اصلاحی، پنهانسازیو تلافیجویانه بروز مییابد. در پایان، حمایت محوری بهمنزلۀ راهکار کاهش طلاق عاطفی مطرح شد.
جامعه شناسی
امید قادرزاده؛ سیده چیمن حسینی
چکیده
در مقایسه با گذشته، که ورزش در ذیل ابعاد آیینی، مذهبی و جنگاوری معنا پیدا میکرد و امری مردانه تلقی میشد، امروزه، به دلیل پیوند عمیق با مدیریت بدن، فراغت و سلامت، ورزش ماهیتی فراجنسیتی به خود گرفته و به بخشی از زندگی روزمره بین زنان مبدل شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از ورزش، به روش نظریة مبنایی ...
بیشتر
در مقایسه با گذشته، که ورزش در ذیل ابعاد آیینی، مذهبی و جنگاوری معنا پیدا میکرد و امری مردانه تلقی میشد، امروزه، به دلیل پیوند عمیق با مدیریت بدن، فراغت و سلامت، ورزش ماهیتی فراجنسیتی به خود گرفته و به بخشی از زندگی روزمره بین زنان مبدل شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از ورزش، به روش نظریة مبنایی با 30 نمونة زن دارای تجربة فعالیت ورزشی مصاحبۀ نیمهساختیافته بهعمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان بهدلیل تناسب بافت فضایی و مکانی و ترس از افتادگی بدن به ورزش روی میآورند. در این میان، فهم برابریطلبانه از جنسیت، ایدهآلنگری بدن بهمثابة زمینۀ تسهیلگر و رسانهایشدن و فراگیری ورزش بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از ورزش بر آگاهانهبودن ورزش (ورزش بهمثابة هویت نقشی)، واسازی ردهبندیهای اجتماعی، تناسب اندام و لذتطلبی دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، ورزش برای بانوان کسب پذیرش اجتماعی، بازاندیشی و ارتقای سلامت جسمی و روانی در پی داشته است.
جامعه شناسی
منصوره اعظم آزاده؛ مریم تافته
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اندازهگیری میزان احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار تهران و همچنین شناسایی منابع طرد و محرومیت اجتماعی این جمعیت و مکانیزم اثرگذاری آن بر شادمانی آنها صورت گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق، اکتشافیـ پیمایشی است. بدینمنظور، ابتدا نمونهای 30نفری از زنان سرپرست خانوار تهران به روش نمونهگیری گلولهبرفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اندازهگیری میزان احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار تهران و همچنین شناسایی منابع طرد و محرومیت اجتماعی این جمعیت و مکانیزم اثرگذاری آن بر شادمانی آنها صورت گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق، اکتشافیـ پیمایشی است. بدینمنظور، ابتدا نمونهای 30نفری از زنان سرپرست خانوار تهران به روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب و دادهها با تکنیک مصاحبه جمعآوری شده است. سپس پیمایش با نمونة 180نفری و روش نمونهگیری دردسترس و تکنیک پرسشنامه اجرا شده است. نتایج حاصل از مصاحبهها نشان داد: مجموعه عواملی مثل محرومیت از نیازهای اساسی و احساس نابرابری، دست به دست هم داده و زمینۀ طرد و محرومیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار را فراهم کرده و از طریق و بهواسطۀ ایجاد این طرد و محرومیت، احساس بیانصافی در این قشر از زنان شکل گرفته است؛ درنتیجه این وضعیت باعث کاهش احساس شادمانی در زندگی آنها شده است. طبق معادلة رگرسیون نزدیک به 70درصد از کل تغییرات میزان احساس شادمانی در بین زنان سرپرست خانوار تهران از سوی متغیرهای احساس بیانصافی، طرد اجتماعی و احساس نابرابری پیشبینی میشود. درنهایت، طبق معادلة تحلیل مسیر، متغیر طرد اجتماعی قویترین و مهمترین قدرت پیشبینیکننده نسبت به مابقی عوامل تأثیرگذار بر احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر شادمانی این قشر از زنان تأثیر منفی داشته است. در مرتبة بعدی، به ترتیب احساس بیانصافی و احساس نابرابری بهصورت مستقیم و عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای اساسی به صورت غیرمستقیم بر احساس شادمانی این جمعیت تأثیر منفی گذاشته است.
جامعه شناسی
اسماعیل بلالی؛ مونس سیاح؛ سیده فاطمه محبی
چکیده
جنسیت، بهمنزلة یکی از عناصر تعیینکنندة فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از ابعاد حیات جمعی زنان همچون اشتغال آنان را تحتتأثیر قرار میدهد و میتواند بر نوع مشاغل زنان و مردان در جامعه تأثیرگذار باشد. امروزه، جداسازی جنسیتی مشاغل در ایران بهتدریج در حال برداشته شدن است، اما سیاستگذاری اجتماعی در مورد این موضوع نیازمند مطالعات ...
بیشتر
جنسیت، بهمنزلة یکی از عناصر تعیینکنندة فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از ابعاد حیات جمعی زنان همچون اشتغال آنان را تحتتأثیر قرار میدهد و میتواند بر نوع مشاغل زنان و مردان در جامعه تأثیرگذار باشد. امروزه، جداسازی جنسیتی مشاغل در ایران بهتدریج در حال برداشته شدن است، اما سیاستگذاری اجتماعی در مورد این موضوع نیازمند مطالعات علمی است. ازاینرو، در این مطالعه با استفاده از روش کیفی و بحث گروهی متمرکز، دیدگاههای 19 نفر از کارشناسان مسائل زنان و خانواده دربارة پدیدة «ورود زنان به مشاغل مردانه» و دلایل آن، مورد پرسش و بحث قرار گرفته است. یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل تماتیک نشان داد مشارکتکنندگان در مورد این پدیده دیدگاههای پیامدگرای مثبتگرا، پیامدگرای منفیگرا و تلفیقی داشتند. تعالی تواناییهای فردی و ارتباطی زنان و تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی از دلالتهای مثبت ورود زنان به مشاغل مردانه ذکر شدهاند. همچنین، جداسازی مشاغل زنان مانع پرورش استعدادهای آنها، تقویت باورهای جنسیتی در جامعه و عدم تعادل اقتصادیـ جنسیتی قلمداد شده است. اما پیامدگرایان منفیگرا ورود زنان به مشاغل مردانه را مترادف فاصلهگیری زنان از دنیای زنانه، عدم تعادل هویتی و شخصیتی، فرسودگی جسمی و روانی، کاهش فرصت ازدواج، ناامنی اخلاقی و جنسی برای زنان درگیر در این مشاغل و بازخوردهای اجتماعی مردانه دانستهاند.
جامعه شناسی
سهیلا علیرضانژاد؛ سحر خاکپور
چکیده
پول و نحوة هزینهکرد آن از عواملی است که میتواند در خانواده تنشهایی گاه عمیق ایجاد کند و ازاینرو مهم است که به چگونگی هزینهکرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله دربارة چگونگیتفاوتها و شباهتهای رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، میپرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبیـ مطالعة میدانی و پیمایشـ استفاده شد. ابزار گردآوری ...
بیشتر
پول و نحوة هزینهکرد آن از عواملی است که میتواند در خانواده تنشهایی گاه عمیق ایجاد کند و ازاینرو مهم است که به چگونگی هزینهکرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله دربارة چگونگیتفاوتها و شباهتهای رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، میپرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبیـ مطالعة میدانی و پیمایشـ استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبة نیمهساختیافته و پرسشنامه بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که زنان معمولاً در مقایسه با مردان، پول را بهمثابة پول خاص هزینه میکنند. همین ویژگی در انجام و هزینهکرد پسانداز و سرمایهگذاری نیز مشاهده میشود. سیاستگذاران مالی مرداناند؛ درحالیکه زنان بهمثابة مدیران خانواده، بر منابع محدودتری کنترل دارند. درک زنان و مردان از هزینة شخصی باهم متفاوت است. تمایل زنان به پسانداز و سرمایهگذاری با بالارفتن سن کم میشود و الگوی آن تغییر میکند؛ اما این روند در مردان مشاهده نمیشود.
جامعه شناسی
زینب کاوهفیروز؛ فریبا کرمی
چکیده
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران میپردازد. دادهها ...
بیشتر
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران میپردازد. دادهها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای حداقل یک فرزند در شهر تهران جمعآوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره نشان میدهد که رابطة بین متغیرهای دسترسی به منابع ارزشمند (تحصیلات، اشتغال، سرمایة اقتصادی)، استقلال فکری زنان، تقسیم کار خانگی، نگرش به نابرابریهای جنسیتی و ساختار قدرت در خانواده با میزان فرزندآوری معنادار است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر دسترسی زنان به منابع ارزشمند و تقسیم کار خانگی نقش تعیینکنندهای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونهای که با افزایش دسترسی زنان به منابع ارزشمند و کاهش مشارکت آنان در تقسیم کار خانگی فرزندآوری کاهش مییابد. علاوه بر این، متغیر استقلال زنان نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم در رابطه با متغیر فرزندآوری قدرت تبیین بالایی دارد؛ به گونهای که وقتی استقلال زنان افزایش مییابد، فرزندآورشان کاهش پیدا میکند.
جامعه شناسی
محمدتقی ایمان؛ مهتا بذرافکن
چکیده
منطقۀ عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و بهطور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکتهای پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرحکردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از ...
بیشتر
منطقۀ عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و بهطور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکتهای پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرحکردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از این لحاظ حائز اهمیت است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی انتقادی، درک معنایی زنان ساکن در مجاورت منطقۀ گازی پارس جنوبی عسلویه را از مسئولیت اجتماعی شرکتها در برابر ذینفعان بررسی کند. برای انجامدادن این پژوهش، از روششناسی کیفی و از روش مردمنگاری انتقادی و تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته با مشاهده استفاده شده است. بدین منظور با در نظر گرفتن ترکیب سن، شغل، وضعیت تأهل و عنصر بومیبودن با 15 زن ساکن مناطق اطراف منطقۀ انرژی پارس، که به شیو نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. از دادههای حاصل از مصاحبهها، چهار مقولۀ آسیبهای اجتماعی، توانمندسازی زنان، سلامت و محیط زیست و توسعه و رفاه اجتماعی استخراج و تحلیل شد و سپس طرحواره نظری ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان مجاور این منطقه از رونق اقتصادی و برخی موقعیتهای پیشآمده برای توانمندسازی زنان، ارزیابی مثبتی داشتهاند؛ اما عملکرد شرکتها درخصوص مسئولیت اجتماعی شرکتیشان را منفی ارزیابی کردهاند. آنها معتقد بودند که با توجه به تأثیر مستقیم شرکتها بر زندگیشان، شرکتها باید دربرابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ناشی از حضورشان در منطقه احساس مسئولیت کنند و برنامههای مداخلهای و اصلاحی و کارشناسیشده داشته باشند.
جامعه شناسی
نادر رازقی؛ حیدر جانعلیزاده؛ مهدی علیزاده
چکیده
تفاوتهای جنسیتی در تولید علم، امروزه بهطور فزایندهای، مورد توجه جامعهشناسان علم قرار گرفته است. آگاهی از وضعیت اولویتهای علم، فناوری، و منابع انسانی مبتنی بر جنس، از عوامل تعیینکننده در سیاستگذاریهای علم و موفقیت برنامهها خواهد بود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی جایگاه و سهم زنان در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی ...
بیشتر
تفاوتهای جنسیتی در تولید علم، امروزه بهطور فزایندهای، مورد توجه جامعهشناسان علم قرار گرفته است. آگاهی از وضعیت اولویتهای علم، فناوری، و منابع انسانی مبتنی بر جنس، از عوامل تعیینکننده در سیاستگذاریهای علم و موفقیت برنامهها خواهد بود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی جایگاه و سهم زنان در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش کمّی از نوع تحلیل ثانویه استفاده کرده است. در این راستا، با مراجعه به بایگانی 18 نشریۀ علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی در فاصلۀ سالهای 1388ـ1392 و انتخاب تصادفی یک شماره از هر سال در مجموع 89 جلد از نشریات مذکور جهت تحلیل انتخاب شدند. نتایج نشان داد از میان نشریات بررسیشده، زنان فقط در 4 مجله (22درصد) مدیر مسئول و در 5 مجله (28درصد) مسئولیت سردبیری را برعهده داشتهاند. همچنین، 47 نفر (21درصد) از کل هیئت تحریریه نشریات (224 نفر) زن بودند. از مجموع 685 مقالۀ چاپشده در کل نشریات منتخب، زنان در 19درصد مقالات نویسندۀ اول و در 23درصد مقالات نویسندۀ دوم بودهاند. همچنین، فقط 4درصد کل مقالات را زنان بهصورت انفرادی نوشتهاند و فقط 7/6درصد مقالات بهصورت همنویسی بین زنان بوده است. میزان کلی مشارکت زنان در تولید ایدهها و تألیف مقالات معادل 42درصد کل مقالات است که نشان میدهد با وجود پایینبودن حضور زنان در موارد ذکرشده، زنان نقش تعیینکنندهای در تولیدات علمی داشتهاند. نتایج تحقیق نشاندهندۀ وجود نابرابری جنسیتی در گروههای علمی و نشریات علمیـ پژوهشی علوم اجتماعی و ناکافیبودن سیاستگذاری در درون نهاد علم در این حوزه است.
جامعه شناسی
عبدالحسین کلانتری؛ سهیلا صادقی فسایی؛ صدیقه رضانیا
چکیده
هرچند ازدواج موقت یکی از اشکال ازدواجهای مشروع به لحاظ تطابق با نهادهای حقوقی و دینی حاکم بر جامعۀ ایران است، در پژوهش حاضر بهمنزلۀ یک سنت اجتماعی و قرائت عرفیشده یک حکم دینی مورد توجه بوده است. در این مطالعه، به درک و تصوری که از عوامل زمینهساز و انگیزههای ازدواج موقت زنان وجود دارد پرداخته شده است. این مهم از طریق روش ...
بیشتر
هرچند ازدواج موقت یکی از اشکال ازدواجهای مشروع به لحاظ تطابق با نهادهای حقوقی و دینی حاکم بر جامعۀ ایران است، در پژوهش حاضر بهمنزلۀ یک سنت اجتماعی و قرائت عرفیشده یک حکم دینی مورد توجه بوده است. در این مطالعه، به درک و تصوری که از عوامل زمینهساز و انگیزههای ازدواج موقت زنان وجود دارد پرداخته شده است. این مهم از طریق روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبۀ عمیق انجام پذیرفته است. یافتههای پژوهش از خلال مصاحبه با 26 زن ساکن شهر تهران، که برخی دارای تجربۀ ازدواج موقت و برخی فاقد این تجربه بودهاند، بهدست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد از نظر مشارکتکنندگان، «فشار اجتماعی»، «تسهیل دینی»، «فشار فرهنگی»، «احساس نیاز اساسی»، «ناکارآمدی تعاملات زناشویی (بهخصوص برای برخی مردان)»، «فراهمنبودن موقعیت ازدواج دائم»، «فرار از تعهدات ازدواج دائم»، «زمینهسازی برای ازدواج دائم»، «تنوعطلبیـ سیالیت»، و «رجحان نسبی ازدواج موقت به رابطۀ خارج از چارچوب»، شرایط و زمینههای تأثیرگذار بر ازدواج موقت زناناند. ذکر این نکته ضروری است که یافتهها، ماهیت بسترمند و موقعیتی دارند و بههیچوجه از تعمیم آماری کمّی برخوردار نیستند.
جامعه شناسی
جهانگیر جهانگیری؛ وحید کشافی نیا
چکیده
مطالعة حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده با تمرکز بر زنان متأهل شهر تبریز انجام گرفته است. برای این منظور، از رهیافت پولهای خاص زلیزر بهمنزلۀ چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق با تکنیک پیمایشی انجام گرفته و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان متأهل شهر تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که برای 8/61درصد از زنان ...
بیشتر
مطالعة حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده با تمرکز بر زنان متأهل شهر تبریز انجام گرفته است. برای این منظور، از رهیافت پولهای خاص زلیزر بهمنزلۀ چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق با تکنیک پیمایشی انجام گرفته و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان متأهل شهر تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که برای 8/61درصد از زنان مطالعهشده مفهوم پول خانوادهمحور، 5/31درصد خودمحور/خانوادهمحور و 7/6درصد خودمحور است. بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و الگوهای تخصیص پول در خانواده با مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطة معناداری وجود دارد، اما بین متغیر سن و مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطة معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون گامبهگام نشان داد که از بین متغیرهای واردشده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای میزان درآمد زن، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و وضعیت اشتغال باقی ماندند که در مجموع 4/36درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
جامعه شناسی
امیر رستگار خالد؛ هاجر عظیمی
چکیده
چکیده زنان سرپرست خانوار، بهمنزلۀ یکی از گروههای آسیبپذیر اجتماعی، با مشکلات متعددی در زندگی روبهرو هستند که در این میان، تعارض بین نقشهای شغلی و خانوادگی به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) یکی از مسائل مهمی است که این گروه از زنان با آن مواجهاند. به همین دلیل، پژوهش حاضر با استفاده از روش گراندد تئوری و مصاحبۀ عمیق و رودررو، ...
بیشتر
چکیده زنان سرپرست خانوار، بهمنزلۀ یکی از گروههای آسیبپذیر اجتماعی، با مشکلات متعددی در زندگی روبهرو هستند که در این میان، تعارض بین نقشهای شغلی و خانوادگی به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) یکی از مسائل مهمی است که این گروه از زنان با آن مواجهاند. به همین دلیل، پژوهش حاضر با استفاده از روش گراندد تئوری و مصاحبۀ عمیق و رودررو، که با 25 نفر از زنان سرپرست خانوار صورت گرفته است، به بررسی مشکلات عمدۀ آنان در این زمینه میپردازد. نتایج بهدستآمده براساس تحلیل دادهها و مدل پارادایمی حاکی از آن است که اجبار به ایفای همزمان نقش شوهری (نانآوری) و زنی (مادری) شرایط علّیِ ایجاد تعارض را در زنان سرپرست خانوار فراهم میکند و از جهت دیگر، فقدان حمایت خانوادگی و اجتماعی بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر، سهم زیادی در تشدید این تعارض برعهده دارند که در بستر مشکلاتی چون اضافهبار نقش خانوادگی و شغلی بروز میکند. راهبرد زنان سرپرست خانوار در این وضعیت برقراری توازن بین نقشهای شغلی و خانوادگی است که به دلیل نبود حمایتهای لازم در این زمینه، با تعارض بین نقشها مواجه میشوند که برای آنان پیامدهای نامطلوبی چون کاهش کیفیت زندگی و تضعیف نقشهای خانوادگی را به دنبال دارد.
جامعه شناسی
ستار پروین؛ ایوب اسلامیان
چکیده
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده به کلینیکهای بیماریهای رفتاری شهر تهران در این مطالعه شرکت کردند و تجربۀ روابط اجتماعی در آنان بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد این افراد در روابط اجتماعی خود با تجربۀ طرد مواجهاند که در هفت میدان اجتماعی رخ میدهد که شامل ایدزهراسی، طرد از روابط اجتماعی، طرد اقتصادی، طرد از شبکههای حمایتی، طرد نمادین، طرد از حوزۀ درمان، و طرد فضایی میشود.
جامعه شناسی
بهجت یزدخواستی؛ سید علی محمد آذربخش؛ راضیه مرتضوی آبالوان
چکیده
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی ...
بیشتر
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی انجام شد. دادههای پژوهش در میان مردان و زنان شاغل در کتابخانۀ ملی و با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد دنیسون با شصت سؤال و چهار بخش گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار 20/SPSS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که میان عامل جنسیت و ابعاد چهارگانۀ فرهنگ سازمانی، که شامل درگیری در کار (مشارکتپذیری)، انطباقپذیری (ثبات و یکپارچگی)، سازگاری (انعطافپذیری) و رسالتپذیری (مأموریت) هستند، رابطۀ معناداری وجود ندارد و اختلاف مشاهدهشده بین میانگین نمرات برحسب جنسیت با توجه به این ابعاد چهارگانه، که خود شاخصهای دوازدهگانه در فرهنگ سازمانی دارند، در شاخصهای توانمندسازی، تیمسازی، توسعۀ قابلیتها، ارزشهای بنیادین، هماهنگی و پیوستگی، تغییرپذیری، مشتریگرایی، یادگیری سازمانی، و چشمانداز با متغیر جنسیت معنادار نبوده، اما در شاخصهای توافق، جهتگیری استراتژیک، و اهداف و مقاصد این تفاوت معنادار بوده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد میانگین امتیازات کلی «فرهنگ سازمانی کتابخانۀ ملی براساس مدل دنیسون» کمتر از سطح متوسط است. بیشترین امتیاز در بُعد درگیرشدن در کار (مشارکتپذیری)، (با میانگین01/3) و کمترین امتیاز در بُعد رسالتپذیری (مأموریت) (با میانگین 83/2) حاصل شده است.
ارتباطات
بیژن خواجه نوری؛ مریم کریمی؛ سعید کشاورزی
چکیده
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی ...
بیشتر
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی و کنترل بر منابع، مشارکت در تصمیمگیری، آگاهی جنسیتی، تحرک، و امنیت بررسی شد. متغیرهای مستقلی که در این پژوهش بررسی شدند نیز عبارتاند از: طبقة اجتماعی، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و شکاف دسترسی به اطلاعات. برای این پژوهش، نمونهای به حجم 600 نفر با روش نمونهگیری لین و با شیوة نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه، از بین زنان 15ـ54 سالة شهر شیراز جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای طبقۀ اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و دسترسی به اطلاعات با توانمندی زنان رابطة معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای شکاف سواد اطلاعاتی و تحصیلات زیر دیپلم حدود 27درصد از تغییرات متغیر توانمندی زنان را تبیین کردهاند.
علوم سیاسی
محمدرحیم عیوضی؛ زهره همتی
چکیده
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده ...
بیشتر
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده است. مقالۀ حاضر، در چارچوب روشی توصیفی و تحلیلی، درصدد است موانع حضور سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران را، با تأکید بر مجلس شورای اسلامی، در چارچوب ساختارهای فرصت بررسی کند. با بررسی دورۀ 32ساله پس از انقلاب اسلامی، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در قالب سه ساختار فرصتهای سیاسیـ حقوقی، فرصتهای فردیـ شخصیتی، و فرصتهای اقتصادیـ اجتماعی زنان ایرانی بهرغم اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی با موانع جدی روبهرو نیستند، به دلیل برخی عوامل فردیـ شخصیتی و نیز سیاسیـ اجتماعی نتوانستهاند حضور گستردهای در انتخابات مجلس داشته و کرسیهای قابل توجهی در مجلس شورای اسلامی بهدست آورند.
جامعه شناسی
محمد اسحاقی؛ سیده فاطمه محبی؛ شهربانو پاپینژاد؛ زینب جهاندار
چکیده
در دهههای اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن نیز تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، زنان شاغل نیز با چالشهای مختلف در زمینۀ فرزندآوری دست به گریباناند. بر این اساس، پژوهش حاضر در یک مطالعۀ کیفی و برپایۀ روش نظریۀ ...
بیشتر
در دهههای اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن نیز تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، زنان شاغل نیز با چالشهای مختلف در زمینۀ فرزندآوری دست به گریباناند. بر این اساس، پژوهش حاضر در یک مطالعۀ کیفی و برپایۀ روش نظریۀ مبنایی و استفاده از شیوة نمونهگیری هدفمند، چالشهای پیش روی زنان شاغل در فرزندآوری را بررسی کرده است. مشارکتکنندگان در این پژوهش را 24 زن متأهل شاغل در بخش دولتی و خصوصی و در سنین 24 تا 36 سال تشکیل میدهند. دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبۀ عمیق و نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. از جمله سؤالات محوری این پژوهش عبارتاند از: عوامل تعیینکنندۀ چالشهای فرزندآوری زنان مطالعهشده چه بوده است؟ راهبردهای زنان شاغل در مواجهه با چالشهای فرزندآوری چه بوده است؟ پیامدهای این وضعیت چیست؟
یافتههای پژوهش نشان میدهد که زنان شاغل با چالشهای برونشغلی و چالشهای درونشغلی در زمینۀ فرزندآوری مواجهاند که کنشهای آنها را به سمت کمفرزندی بهمثابۀ سبک زندگی سوق میدهد. سوژههای پژوهش، کمفرزندی را جزء تفکیکناپذیری از رفتار اجتماعی و سبک زندگی کنونی محسوب میکند.
جامعه شناسی
امیر رستگار خالد؛ مهدی کاوه
چکیده
جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در دوران جدید استانداردهای جدیدی پیدا کرده، بهطوریکه مدیریت بدن، بهطور عام، و جراحی زیبایی، بهطور خاص، اهمیت روزافزونی یافته و طیف وسیعی از رفتارهای گوناگون از بهداشت، بدنسازی، رژیمغذایی، و... تا انواع گوناگون جراحی را شامل میشود. این پژوهش با هدف بررسی معانی ذهنی مراجعهکنندگان ...
بیشتر
جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در دوران جدید استانداردهای جدیدی پیدا کرده، بهطوریکه مدیریت بدن، بهطور عام، و جراحی زیبایی، بهطور خاص، اهمیت روزافزونی یافته و طیف وسیعی از رفتارهای گوناگون از بهداشت، بدنسازی، رژیمغذایی، و... تا انواع گوناگون جراحی را شامل میشود. این پژوهش با هدف بررسی معانی ذهنی مراجعهکنندگان برای عمل جراحی زیبایی در میان شهروندان تهرانی صورت گرفته است. مشارکتکنندگان این پژوهش را 26 نفر از دختران مراجعهکننده تشکیل میدهند. محققان از رویکرد کیفی نظریۀ زمینهای[1] و تکنیک جمعآوری اطلاعات مصاحبۀ عمیق بهره جستهاند. تحلیل دادهها و مدل پارادایمی ساختهشده حاکی است گسترش فرهنگ ظاهرگرایی بهمنزلۀ شرایط علی، فرایند جامعهپذیری بهمنزلۀ بستر و زمینه و افزایش درگیری فضای ذهنی بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر تأثیرگذارند. مشارکتکنندگان با قرارگرفتن در شرایط یادشده، راهبرد بازاندیشی را اتخاذ میکنند، که در نتیجۀ آن پذیرش اجتماعی بهمنزلۀ پیامد مطرح میشود.
[1]. Grounded Theory