مهری بهار؛ مریم فروغی
چکیده
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانهشدن فقر از خلال تجربههای مراجعان به خیریههای شهر اصفهان و فهم تأثیر اینگونه انجمنها یا سازمانها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریة زمینهای مورد نظر چارمز در روششناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سؤال بهدست آید که چگونه خیریهها در بازتولید فقر ...
بیشتر
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانهشدن فقر از خلال تجربههای مراجعان به خیریههای شهر اصفهان و فهم تأثیر اینگونه انجمنها یا سازمانها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریة زمینهای مورد نظر چارمز در روششناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سؤال بهدست آید که چگونه خیریهها در بازتولید فقر زنانه مؤثرند؟ اطلاعات این پژوهش، که از طریق انجامدادن 20 مصاحبة عمیق با زنان سرپرست خانوار یا زنان نیازمند کمک جوان و تنها که برای درخواست کمک به خیریههای شهر اصفهان مراجعه کردهاند گرد آمده است، در مرحلة اول با رویکردی تفسیرگرایانه از تجارب مراجعة زنان نیازمند کمک به خیریهها طی سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و گزینشیِ روش نظریة زمینهای، 6 مفهوم اولیه، 2 مقولة مرکزی و نهایتاً یک مقولة هستهای استخراج شد که مؤید مقولات عمدة «اصرار بر تسلط اقتصادی» و «ابقای انفعال اجتماعی» از سوی خیریهها بر زنان بود. در مرحلة دوم، با نگاه نقادانة فمنیستی برآمده از دیدگاه هاردینگ، هریک از مفاهیم و مقولات بهطور جداگانه و در تحلیلی نهایی بررسی شد. درنهایت، در مدل نظریای که برآمده از یافتههای تحقیق بود، مکانیسم «نابرابری مضاعف» از واکاوی روابط بین مقولات بهدستآمده در توضیح سؤال اولیه بهدست آمد. همچنین، بخشی یا هریک از مفاهیم اولیة بهدستآمده در جریان کدگذاریها بهعنوان «متعینهای زمینهای، مقوم، پشتیبان و تأثیرگذار» بازشناسایی شدند که در تولید، تداوم و بازتولید فقر زنانه از طریق فعالیتهای مبتنی بر خیریه و امور خیر نقش دارند. براساس این پژوهش، میتوان مدعی شد که فعالیتهای مبتنی بر کمکرسانی در خیریهها نهتنها بر بنیانی مردسالارانه وضع شدهاند، بلکه با قراردادن زنان نیازمند کمک در وضعیت نابرابری مضاعف، شرایط فقیرترشدن این زنان و تداوم چنین وضعیتی و درنهایت بازتولید فقر در زنان را فراهم میکنند. درواقع، طبق یافتهها میتوان بدین نظر رسید که خیریهها برای زنان در جامعه طبق الگوی کمکرسانیِ فعلی خود، «بازتولید انقیاد» میکنند.
مطالعات زنان
احمد کلاته ساداتی؛ حمید حجازی؛ الهام مرادی نژاد
چکیده
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ...
بیشتر
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر برآورد شد. شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS.ver 16 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد گرایش به رفتارهای پرخطر بین زنان در حد متوسط قرار دارد. بین میزان دینداری و رفتار پرخطر رابطة معنادار و معکوس (619/0-) وجود دارد. بین دینداری و وضعیت تأهل رابطة معنادار (126/24) وجود دارد. میزان دینداری در افراد متأهل بیش از افراد مجرد است. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش دینی با ضریب بتا 558/0- بر میزان رفتارهای پرخطر اثرگذارند.
علیرضا دهقاننیری؛ عاطفه آقایی؛ محدثه ضیاچی
چکیده
براساس نظریۀ گروه خاموش، زبان و شیوههای ارتباطی، متأثر از شرایط اجتماعی است که در آن مردان قدرت و امکانات بیشتری دارند و زنان، به دلیل محرومیت، بهمثابۀ گروههای خاموش محسوب میشوند؛ لیکن تحولات تکنولوژیکی اخیر و دسترسی به فضاهای مجازی به کاهش نابرابریهای اجتماعی و تقویت گروههای ضعیف اجتماعی از جمله زنان انجامیده است. در ...
بیشتر
براساس نظریۀ گروه خاموش، زبان و شیوههای ارتباطی، متأثر از شرایط اجتماعی است که در آن مردان قدرت و امکانات بیشتری دارند و زنان، به دلیل محرومیت، بهمثابۀ گروههای خاموش محسوب میشوند؛ لیکن تحولات تکنولوژیکی اخیر و دسترسی به فضاهای مجازی به کاهش نابرابریهای اجتماعی و تقویت گروههای ضعیف اجتماعی از جمله زنان انجامیده است. در این مطالعه، نحوۀ تأثیر فضاهای مجازی (سایتهای مربوط به مراقبتهای پزشکی دوران بارداری و زایمان) بر توانمندسازی زنان باردار بهمثابۀ گروههای خاموش واکاوی شده است. این تحقیق با بهرهگیری از روش نظریۀ مبنایی و نمونهگیری هدفمند با 16 نفر از زنان باردار مراجعهکننده به این سایتها و مصاحبۀ کیفی با آنها انجام شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد زنان با استفاده از فضای مجازی توانستهاند بر محدودیت ناشی از جنسیت فایق آیند و مسائل بارداری را بدون دغدغه بیان کنند و فضاهای مجازی به توانمندسازی ارتباطاتی زنان باردار یاری رسانده است. علاوه بر این، زنان توانستهاند به کمک اطلاعات حاصله از اینترنت، نقش فعالی در فرایند مراقبتهای پزشکی خود ایفا کنند؛ بنابراین، فضاهای مجازی به تعدیل قدرت در رابطة پزشک و بیمار انجامیده است.
مطالعات زنان
سیدرضا سیدجوادین؛ مژگان روشن نژاد؛ پروانه گلرد
چکیده
افزایش حضور زنان در محیطهای کاری، در سالهای اخیر، توازن میان کار و خانواده را به یکی از چالشهای پیش روی مدیران معاصر تبدیل کرده است. مقالۀ حاضر با هدف شناخت عوامل تأثیرگذار بر توازن کارـ خانواده زنان شاغل در تعدادی از دانشگاههای شهر تهران انجام شده است. نمونۀ آماری شامل 261 نفر از زنان شاغل در این دانشگاههاست. برای ...
بیشتر
افزایش حضور زنان در محیطهای کاری، در سالهای اخیر، توازن میان کار و خانواده را به یکی از چالشهای پیش روی مدیران معاصر تبدیل کرده است. مقالۀ حاضر با هدف شناخت عوامل تأثیرگذار بر توازن کارـ خانواده زنان شاغل در تعدادی از دانشگاههای شهر تهران انجام شده است. نمونۀ آماری شامل 261 نفر از زنان شاغل در این دانشگاههاست. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و برای تحلیل آنها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. متغیرهای پژوهش عبارتاند از حمایت خانوادگی، حمایت سازمانی، انعطافپذیری کار، منابع فردی، و توازن کارـ خانواده. به منظور بررسی روابط میان متغیرها چهار فرضیه مطرح شده که تأثیر متغیرهای حمایت خانوادگی، حمایت سازمانی، انعطافپذیری کاری، و منابع فردی را بر توازن کارـ خانواده بررسی میکند. نتایج نشان میدهد که حمایت خانوادگی و منابع فردی بر توازن کارـ خانواده تأثیر مثبت دارد، ولی حمایت سازمانی و انعطافپذیری کار بر این متغیر بیتأثیر بوده است. به مدیران پیشنهاد شده که به منظور ترویج فرهنگ حامی کارـ خانواده و نیز فراهمکردن فرصتهای انعطاف زمانی و مکانی در کار تلاش کنند.
مهری بهار؛ علی حاجی محمدی
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 43-72
چکیده
بازنمایی زنان در رسانهها، یکی از مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی به ویژه در رسانه ملی صداوسیما است. آگهی-های بازرگانی در این رسانه به عنوان ژانر تلویزیونی، علاوه بر پیامی درباره کالا و خدمات، گفتمان ثانویهای را درباره جامعه، فرهنگ و نقشهای جنسیتی برمیسازد. هدف اصلی این مقاله بررسی قرائتها و خوانشهای زنان از آگهیهای بازرگانی ...
بیشتر
بازنمایی زنان در رسانهها، یکی از مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی به ویژه در رسانه ملی صداوسیما است. آگهی-های بازرگانی در این رسانه به عنوان ژانر تلویزیونی، علاوه بر پیامی درباره کالا و خدمات، گفتمان ثانویهای را درباره جامعه، فرهنگ و نقشهای جنسیتی برمیسازد. هدف اصلی این مقاله بررسی قرائتها و خوانشهای زنان از آگهیهای بازرگانی تلویزیون پیرامون بازنمایی نقشهای جنسیتی از منظر مطالعات فرهنگی است. برای دست-یابی به این هدف، از روش کیفی مصاحبه گروهی متمرکز، استفاده شده و سپس برداشتهای مصاحبه شوندگان تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که آگهیهای بازرگانی توجهی به تحولات فرهنگی- اجتماعی و تغییر نقشهای جنسیتی در جامعه در جنبههای مختلف نداشته، بلکه بیانگر بازنمایی از وضعیت گروه حداقلی از زنان میباشد. در حال حاضر، گروههای مختلف زنان وارد گفتمانهای مختلف شدهاند و به تدریج وارد گفتمانهای دیگر نیز خواهند شد. در صورت ادامه این روند از سوی گروههای مختلف زنان و عدم بازنمایی یا سوءبازنمایی از آنها در رسانه، مخاطبانی که خوانشی معارض با برنامهها دارند، به بازاندیشترین گروهها تبدیل خواهند شد.
آرین قلی پور؛ سمیه لبافی؛ مهدیه جلال پور
چکیده
شبکهسازی و ورود به شبکههای رسمی و غیر رسمی امروزه اصلیترین مسیری است که افراد میتوانند از آن طریق در سازمانها ارتقاء پیدا کنند، به طوری که ورود به شبکههای علمی در دانشگاهها نیز به عنوان یک دغدغه مهم برای افرادی است که خواستار ارتقاء علمی خود میباشند. در ایران علی رغم افزایش چشمگیر تعداد زنان در دانشگاهها، هنوز ورود ...
بیشتر
شبکهسازی و ورود به شبکههای رسمی و غیر رسمی امروزه اصلیترین مسیری است که افراد میتوانند از آن طریق در سازمانها ارتقاء پیدا کنند، به طوری که ورود به شبکههای علمی در دانشگاهها نیز به عنوان یک دغدغه مهم برای افرادی است که خواستار ارتقاء علمی خود میباشند. در ایران علی رغم افزایش چشمگیر تعداد زنان در دانشگاهها، هنوز ورود و ارتقاء علمی آنها به عنوان هیئت علمی با مشکلاتی همراه است. تحقیق حاضر در تلاش است با بهرهگیری از یک تحقیق کیفی با نظریه زمینهای به شناسایی و تبیین چالشهای ورود زنان به شبکههای علمی مردانه در دانشگاهها بپردازد. بدین جهت تعداد 18 نفر از اساتید دانشگاهها از طریق روش نمونه گیری هدفمند و شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. دادههای پژوهش به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و همچنین از روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که شرایط قانونی، فرهنگی و خانوادگی از جمله مهمترین موانع ورود زنان به شبکههای علمی مردانه در دانشگاهها میباشد.
محمدجلال عباسی شوازی؛ زهره خواجه صالحی
چکیده
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است و استقلال زنان عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب میشود. مقالة حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد استقلال ...
بیشتر
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است و استقلال زنان عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب میشود. مقالة حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد استقلال زنان با تمایل به فرزندآوری زنان در شهر سیرجان، واقع در استان کرمان، میپردازد. دادهها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای فرزند واقع در سنین باروری جمعآوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره نشان میدهد که رابطة بین متغیرهای استقلال و تمایل به فرزندآوری با کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، مشارکت اجتماعی، و وضعیت اشتغال) معنادار نیست. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر تحصیلات زنان و مشارکت اجتماعی زنان نقش تعیینکنندهای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونهای که با افزایش این دو عامل تمایل به فرزندآوری کاهش مییابد. علاوه بر این، دو متغیر سن زنان و تعداد فرزندان در رابطه با متغیر تمایل به فرزندآوری از قدرت تبیین بالایی برخوردارند. بدین لحاظ سیاستهای جمعیتی به منظور دستیابی به باروری بالاتر باید به برنامههایی معطوف گردد که زمینههایی را جهت هماهنگی بین فرزندآوری و ادامة فعالیتهای زنان در حوزة آموزش عالی و مشارکت در امور اجتماعی هماهنگی بهوجود آورد.
احمد پوراحمد؛ فاطمه سالاروندیان
چکیده
یکی از انواع فضاهای عمومی شهر، فضاهای گذران اوقات فراغت میباشد. مهمترین علت تفاوت فضاهای فراغتی در شهرهای اسلامی با سایر شهرها، تأکید دین اسلام بر مساله جنسیت در فضاهای عمومی و رعایت اصل تفکیک جنسیتی و تعیین شرایط و ضوابط خاص برای حضور زنان و مردان در این فضاهاست. تهران به عنوان مهمترین کلان شهر ایران و پایتخت یک کشور اسلامی از ...
بیشتر
یکی از انواع فضاهای عمومی شهر، فضاهای گذران اوقات فراغت میباشد. مهمترین علت تفاوت فضاهای فراغتی در شهرهای اسلامی با سایر شهرها، تأکید دین اسلام بر مساله جنسیت در فضاهای عمومی و رعایت اصل تفکیک جنسیتی و تعیین شرایط و ضوابط خاص برای حضور زنان و مردان در این فضاهاست. تهران به عنوان مهمترین کلان شهر ایران و پایتخت یک کشور اسلامی از گذشته تا کنون شاهد تغییرات زیادی در سیمای فضاهای فراغتی خود بوده است. در این مقاله با تکیه بر دو نوع روش تحقیق تاریخی و نیز روش تحقیق توصیفی- تحلیلی سیر تاریخی مساله جنسیت و فضاهای گذران اوقات فراغت زنان از زمان قاجاریه تا کنون در تاریخ شهر تهران بررسی گردد و نقش فرهنگ اسلام و ویژگی های تاریخی- سیاسی در تغییرات حضور زنان در فضاهای فراغتی شهر تهران از آن دوره تا کنون نشان داده شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فضاهای فراغتی شهر تهران بر اساس جنسیت، ازدوره قاجار تا دوره معاصر را میتوان به سه دسته فضاهای فراغتی کاملاً زنانه، فضاهای فراغتی کاملاً مردانه و فضاهای فراغتی مردانه/ زنانه تقسیم کرد. حضور زنان در هر کدام از این فضاهای فراغتی متفاوت از دیگری بوده است. بررسیها نشان داد حضور زنان در فضاهای فراغتی که متعلق به هر دو جنس میباشد نسبت به گذشته بیشتر شده و در عین حال فضاهای فراغتی منحصر به یک جنس نیز در این دوره بازتولید شدهاند که میتوان به پارک بانوان, پارکهای آبی، سالنهای اجرای موسیقی منحصراً برای بانوان و استادیومهای ورزشی برای مردان اشاره کرد.
حاتم حسینی؛ بلال بگی
چکیده
تحوّلات گسترده در نقشهای زنان در جامعه موجب گردیده تا حضور زنان در عرصههای اجتماعی افزایش یابد و با افزایش استقلال در جنبههای مختلف زندگی آنان از موقعیت و پایگاهی بالاتر نسبت به دهههای قبل برخوردار شدند. این امر زمینهی دگرگونی در کنشهای باروری (رفتار، تمایلات و ایدهآلهای باروری) زنان را فراهم ساخت. هدف اصلی این مقاله ...
بیشتر
تحوّلات گسترده در نقشهای زنان در جامعه موجب گردیده تا حضور زنان در عرصههای اجتماعی افزایش یابد و با افزایش استقلال در جنبههای مختلف زندگی آنان از موقعیت و پایگاهی بالاتر نسبت به دهههای قبل برخوردار شدند. این امر زمینهی دگرگونی در کنشهای باروری (رفتار، تمایلات و ایدهآلهای باروری) زنان را فراهم ساخت. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر شاخصهای مختلف استقلال زنان بر تمایلات، رفتار و ایدهآلهای باروری زنان کُرد شهر مهاباد است. دادهها با استفاده از پیمایشی که در فروردین 1391 بر روی 700 خانوار انجام گرفت جمعآوری شده و سپس با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که زنان مورد بررسی از استقلال نسبی در همهی شاخصهای مرتبط با استقلال زنان برخوردارند. بر اساس این بررسی، کمی بیش از 61 درصد زنان اظهار داشتهاند که تمایل ندارند فرزند دیگری داشته باشند. در میان آنهایی که تمایل به ادامهی فرزندآوری دارند، نزدیک به 70 درصد شمار فرزندان ایدهآل برای یک خانواده را دو فرزند میدانند. نتایج تحلیل طبقهبندی چندگانه نشان داد که ایدهآلها و تمایلات فرزندآوری زنان به ترتیب از شاخصهای مستقیم و غیرمستقیم استقلال زنان تأثیر میپذیرند. علاوه بر این، اگرچه رفتار باروری زنان از شاخصهای سهگانهی استقلال تأثیر میپذیرد، ولی استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری در کنار سایر متغیرها، نقش تعیینکنندهای در تبیین رفتار باروری زنان دارد. با توجّه به نتایج این تحقیق، انتظار نمیرود سیاستهای جمعیتی در راستای تشویق موالید منجر به افزایش باروری در همهی لایههای اجتماعی شود.
یعقوب موسوی؛ اعظم پاک خصال
چکیده
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگیها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئلهی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعهای جامعهشناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر میرسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزشها و ...
بیشتر
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگیها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئلهی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعهای جامعهشناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر میرسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزشها و هنجارهای شهرگرایی، شرایط خاص و قابل مطالعهای دارند. در این نوشتار تلاش میشود با تحلیل یافتههای تحقیق، الگوها و شاخصهای اساسی زنان شهرنشین در ارتباط با شهرگرایی مورد بررسی قرار گیرد. سطح تحلیل در این پژوهش، خرد و واحد تحلیل، فرد است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 50-20 سالهی ساکن در سه منطقهی شهر تهران است که به صورت تصادفی و با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش مبیّن وجود رابطهی معنادار بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی و کاهش پیوند عاطفی در بین زنان است.
مهری بهار؛ محمدرضا وکیلی قاضی جهانی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 63-92
چکیده
این مقاله درصدد است در چارچوب نظریه طبقه ی مرفه وبلن و الگوهای اجتماعی مورد نظر او نظیر مالکیت مالی، گرایش دختران جوان به جراحی های زیبایی را مورد مطالعه قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دختر دانشگاه تهران میباشد که از طریق نمونهگیری گلوله برفی انتخاب گردیدهاند و از روش تحلیل گفتمان برای تحلیل گفت و گوهای بدست آمده ...
بیشتر
این مقاله درصدد است در چارچوب نظریه طبقه ی مرفه وبلن و الگوهای اجتماعی مورد نظر او نظیر مالکیت مالی، گرایش دختران جوان به جراحی های زیبایی را مورد مطالعه قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دختر دانشگاه تهران میباشد که از طریق نمونهگیری گلوله برفی انتخاب گردیدهاند و از روش تحلیل گفتمان برای تحلیل گفت و گوهای بدست آمده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته استفاده گردیده است.نتایج تحلیل گفتمان دانشجویان درخصوص جراحیهای زیبایی نشان میدهد که رویکرد نظری وبلن در مورد الگوهای اجتماعی قابل استناد و بسط می باشد. دانشجویان به جای "مالکیت مادی" از "مالکیتهای نشانهای " و به عنوان نیروی فرهنگی – اجتماعی تازه به جای چشم و هم چشمی مالی و نیز مصرف متظاهرانه مادی به " چشم و هم چشمی نشانهای" و" مصرف متظاهرانهی نشانهای (زیبایی)" روی آوردهاند. تحلیلهایی پیرامون جنسیت، رسانهها و ابژههای نسلی، نقش مؤثری در شکلگیری گفتمان جراحیهای زیبایی صورت دارند.
مریم مختاری؛ حلیمه عنایت
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 67-87
چکیده
هدف از پژوهش حاضر کشف نقش و نحوه عمل نگرشهای جنسیتی در پیدایش تصور بدنی زنانی بوده که تحت عمل جراحی زیبایی در شهر شیراز قرار گرفتهاند. روش تحقیق مورد استفاده، روش کیفی نظریه مبنایی بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 24 نفر از زنانی که در طی سال 1387 در شهر شیراز اقدام به جراحی زیبایی نمودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. جهت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر کشف نقش و نحوه عمل نگرشهای جنسیتی در پیدایش تصور بدنی زنانی بوده که تحت عمل جراحی زیبایی در شهر شیراز قرار گرفتهاند. روش تحقیق مورد استفاده، روش کیفی نظریه مبنایی بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 24 نفر از زنانی که در طی سال 1387 در شهر شیراز اقدام به جراحی زیبایی نمودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. جهت دستیابی به نظریه مبنایی از طریق تحلیل کدگذاری، 36 مفهوم، 3 مقوله اصلی، 9مقوله فرعی و 1 مقوله هسته تحت عنوان: «تصور بدنی زنان تحت سیطره نگرش ظاهرگرایانه مردان در صور گوناگون» استخراج گردید. نتایج این مطالعه کیفی نشان میدهد که تصور بدنی زنان از طریق نگرش جنسیتی که آنان نسبت به خود، مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان دارند، شکل میگیرد. اما نگرش زنان نسبت به خود، ملهم از نگرش ظاهرگرایانه مردان نسبت به زنان است. پیشرفتهای علمی در زمینه جراحیهای زیبایی نقش تسهیلگر در افزایش توجه به بدن و ظاهر داشته و به نگرش ظاهرگرایانه مردان نسبت به زنان یاری رسانده است.
مریم قاضی نژاد؛ ماریا عباسیان
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 77-110
چکیده
همسرکشی مسئلهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تأثیر مخرب و نابودکنندای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای میگذارد. قتلهای خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتلهای دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیانبار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو ...
بیشتر
همسرکشی مسئلهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تأثیر مخرب و نابودکنندای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای میگذارد. قتلهای خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتلهای دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیانبار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو هدف مقاله حاضر، کشف علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پدیده همسرکشی است که در سالهای اخیر در جامعه ما افزایش داشته و زنان و مردان بسیاری را در جایگاه قاتل یا مقتول درگیر ساخته است. بدین منظور، با روش کیفی از میان پروندههای جنایی همسرکشی مربوط به قتلهایی که در خلال سالهای 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است، 34 پرونده، 17 مورد مربوط به زنکشی مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشی زنان، به طور تصادفی انتخاب شدهاند و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که وجود فشارهای روانی ـ اجتماعی بر زنان و مردان در خانواده، در غیاب یا ضعف شبکههای حمایت اجتماعی و فردی، همچنین معاشرت با دوستان بزهکار و انسداد راههای قانونی مواجهه با این فشارها، همسران را به قتل شریک زندگی سوق داده است. یافتهها همچنین تفاوتهایی را در الگوی ارتکاب قتل زنان و مردان و عوامل دخیل در ارتکاب قتل توسط آنان نشان دادهاند. علاوه بر این، متغیرهای جمعیت شناختی و اجتماعی چون پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زن و شوهر و خانواده منشأ، سن زن و شوهر و تعداد و سن فرزندان نیز بر ارتکاب همسرکشی تأثیر داشتهاند.
مدیریت
سعید فرح بخش؛ ایرج نیک پی؛ راضیه قنبری
چکیده
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان ...
بیشتر
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان با تعدیلگری متغیر خودپنداره آنان بود. در این مطالعۀ توصیفیـ همبستگی، جامعۀ آماری را کلیۀ کارکنان زن واحدهای ستادی ادارات استان لرستان تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی و براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 306 نفر بهعنوان نمونه از میان کارکنان انتخاب شدند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش شامل پرسشنامۀ سقف شیشهای بابایی زکلیکی (1385)، پرسشنامۀ خلاقیت مقیمی و رمضان (1390) و پرسشنامۀ خودپندارۀ کالیفرنیا (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد که سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان تأثیر دارد و همچنین بین این دو متغیر همبستگی منفی وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان میدهد که متغیر خودپنداره در رابطه با تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان نقش تعدیلکننده دارد.
مطالعات زنان
رضا اسماعیلپور؛ حمیدرضا تفقدی
چکیده
هدف این مقاله تحلیل عواملی است که مانع پیشرفت و ارتقای شغلی بانوان در سازمانها میشوند. در این تحقیق، از روششناسی کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی جهتدار استفاده شده و طی فرایند تحقیق، با 16 نفر از بانوان، در طول 4 ماه، از خرداد تا شهریور 1395، در مناطق 2 و 4 و 13 و 16 و 22 شهرداری تهران مصاحبه شد. با مرور چندباره و تحلیل مصاحبههای مکتوبشده، ...
بیشتر
هدف این مقاله تحلیل عواملی است که مانع پیشرفت و ارتقای شغلی بانوان در سازمانها میشوند. در این تحقیق، از روششناسی کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی جهتدار استفاده شده و طی فرایند تحقیق، با 16 نفر از بانوان، در طول 4 ماه، از خرداد تا شهریور 1395، در مناطق 2 و 4 و 13 و 16 و 22 شهرداری تهران مصاحبه شد. با مرور چندباره و تحلیل مصاحبههای مکتوبشده، 85 واحد معنایی، 33 رمز، 5 طبقه و 2 درونمایه استخراج شدند. دو مفهوم «الزامات فرهنگی و اجتماعی» و «الزامات نقشی» بهمنزلۀ درونمایههای پژوهش و علل اصلی عدم ارتقای شغلی و مدیریتی بانوان شناسایی شدند. الزامات فرهنگی و اجتماعی مربوط به عواملی است که از طرف ساختار جامعه مانع پیشرفت بانوان میشود و الزامات نقشی مربوط به عواملی است که بهصورت مستقیم بانوان را از پیشرفت باز نمیدارد، بلکه با تأثیرگذاری بر میل درونی و فردی آنها، شوق شخصیشان را برای پیشرفت شغلی از بین میبرد. در این تحقیق، نتیجه گرفته شد که با تمرکز بر الزامات نقشی، میتوان تا حدودی محدودیتهای ارتقای شغلیِ بانوان به سِمتهای مدیریتی را رفع کرد.
مطالعات زنان
سهیلا صادقی فسایی؛ مرضیه ابراهیمی
چکیده
درحالیکه خشونت مردان در متن زندگی اجتماعی آنها بررسی میشود، خشونت زنان، بدون در نظر گرفتن تأثیر عوامل اجتماعی، به عوامل فردیای چون استرسهای روانی، پرخاشگری یا عصبانیتهای زنانه نسبت داده میشود. برخلاف اینگونه تفسیرهای رایج و متعارف، که سعی میکند خشونت زنان را در قالب تفاسیر فردی و کلیشهای قرار دهد، در این مقاله، ...
بیشتر
درحالیکه خشونت مردان در متن زندگی اجتماعی آنها بررسی میشود، خشونت زنان، بدون در نظر گرفتن تأثیر عوامل اجتماعی، به عوامل فردیای چون استرسهای روانی، پرخاشگری یا عصبانیتهای زنانه نسبت داده میشود. برخلاف اینگونه تفسیرهای رایج و متعارف، که سعی میکند خشونت زنان را در قالب تفاسیر فردی و کلیشهای قرار دهد، در این مقاله، خشونت زنان در ارتباط با تجربیات زندگی آنها توضیح داده میشود. مطالعة حاضر، که از نوع مطالعات کیفی است، با انجامدادن مصاحبههای عمیق با 30 زن، که به علت ارتکاب جرایم خشن در زمان اجرای مصاحبهها (سالهای 1391 تا 1393) در زندان بودهاند، به این مطلب دست یافت که خشونت زنان عمدتاً مواجههای است و تفسیر جرایم خشن زنان بدون توجه به نابرابریهای ساختاری، نابرابریهای جنسیتی، انزوا و بیقدرتی آنها ممکن نیست. روایت زندگی زنان مصاحبهشده نشان میدهد که خشونت زنان انعکاسدهندة سبک زندگی آنهاست که با محرومیتها و تبعیضهای فردی، خانوادگی و اجتماعی درهم تنیده است و به عبارت دیگر، رفتارهای خشن زنان نوعی مقابله با شرایطی است که دائماً آنها را در موضع قربانیشدن قرار داده است. پیشینه و نحوة زندگی زنان مطالعهشده نشان میدهد که بسیاری از آنها در دوران کودکی خشونتهای فیزیکی، عاطفی، روانی و جنسی را تجربه کردهاند یا با ازدواجهای اجباری و زودرس دائماً تحت یک نوع رابطة اجباری و سلطهجویانه درآمدهاند که درواقع منعکسکنندة تعاریف فرهنگی از نقش مردان است.
جامعه شناسی
مریم سروش؛ شعله بحرانی
چکیده
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و ...
بیشتر
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامة محققساخته، این موضوع در بین 400 نفر از زنان متأهل شیراز با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که گرچه دینداری رابطة معناداری با تعداد واقعی فرزندان دارد، دربارة تعداد ایدهآلِ فرزند وفاق چشمگیری بین زنان متأهل وجود دارد و این امر ارتباطی با میزان دینداری آنها نداشته است. نگرش به نقشهای جنسیتی رابطة معناداری با تعداد ایدهآل فرزند داشته است که این رابطه با کنترل متغیرهای زمینهای هم معنادار باقی میماند. نتایج تحلیلهای چندمتغیره نشان میدهد دینداری سهم ناچیزی در تعیین تعداد فرزند داشته و فقط 4/1 درصد از واریانس را تبیین میکند و نکتة درخور توجه آنکه تحصیلات بهتنهایی تعیینکنندۀ 40 درصد از واریانس تعداد فرزندان است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاهش نرخ رشد جمعیت از عوامل فرهنگی نظیر فرایند جهانیشدن و چرخش ارزشهای جمعگرایانه به فردگرایانه تأثیر پذیرفته است.
رضا کریمی؛ سمیه عرب خراسانی؛ فائزه السادات طباطبایی امیری؛ محمدرضا نصیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسة روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعهیافته و ایران در سه بازة زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علمسنجی و با استفاده از روش تحلیل همرخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعة پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعهیافته وب او نولج و 1295 مقالة فارسی منتشر در ایران از پایگاه تحقیقات پژوهشکدة زن و خانواده است. براساس تجزیهوتحلیل دادهها، واژگان هسته در قبل از سال 1380 شامل 4 کلیدواژه در پژوهشهای داخلی و در بازة زمانی سال 2000 در پژوهشهای کشورهای توسعهیافته 12، دهة 1980، 14 و در فاصلة میان 2000ـ2010 میلادی 30 کلیدواژه و دهة 1990، 26 و در سالهای 2011ـ2020 شامل 56 کلیدواژه مرتبط بوده است. چهار کلیدواژة اصلی پیش از دهة 1980 شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان معادل چهار کلیدواژة اصلی مطالعات کشورهای توسعهیافته شامل خشونت خانگی، خشونت، همسرآزاری و زنان است. دو کلیدواژة اول شامل خشونت خانگی و خشونت در دو حوزة فارسی و لاتین کاملاً مشابه هستند. در دهة 1980 چهار کلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان و همسرآزاری است که معادل کشورهای توسعهیافتة آن در رتبهبندی Gendered-based violence, Aggression, Battered women & Dating violence است. در دهة 1990 چهارکلیدواژة نخست پژوهشهای داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان و خشونت شوهر است. معادل کشورهای توسعهیافته چهارکلیدواژة نخست در مطالعات لاتین شامل Intimate violence, Domestic violence, violence & Gender اشاره شده است که به نوعی تکرار کلیدواژههای دهة پیشین میلادی با تغییر در رتبهبندی و پرداخت پژوهشی به آنهاست. کلیدواژههای دهة 1980 (دورة دوم) نسبت به قبل از 1380، 42درصد متفاوت بوده است و کلیدواژههای دهة 1990 (دورة سوم) نسبت به دهة 1980 (دورة دوم)، 62درصد تغییر داشته است. کلیدواژههای مهم قبل از 1380 خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان است. مهمترین کلیدواژههای دهة 1980 خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان، همسرآزاری، زن، خشونت جنسی، خشونت خانگی، کودکآزاری، خشونت زناشویی، بارداری، پزشکی قانونی، خانواده و خشونت روانشناختی است. کلیدواژههای مهم دهة 1990 خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان، خشونت شوهر، خشونت، همسرآزاری، عوامل مؤثر بر خشونت خانگی، عوامل خشونت علیه زنان، خشونت روانشناختی، خشونت فیزیکی، زن و خشونت فیزیکی علیه زنان است. برآیند کلی سه دهه مؤید این مسئله است که پژوهشهای حوزة خشونت در حوزة جنسیت، زنان و خانواده با موضوعات کلی قبل از 1380 شروع شده و در دهههای 1380 و 1390 به صورت تخصصیتر واکاوی شدهاند. در کشورهای توسعهیافته، مهمترین خوشهها در قبل از دهة 1380 خشونت علیه زن، دهة 1380 خوشة قومی و در دهة 1390 خشونت خانوادگی و در ایران قبل از دهة 1380 مهمترین خوشهها خشونت خانواده علیه زن، دهة 1380 نابرابری جنسیتی و دهة 1390 خشونت خانگی و خشونت جنسی است. در ایران و کشورهای توسعهیافته خوشههای خشونت خانگی و خشونت خانواده علیه زن در ناحیة بالغ و مرکزی قرار گرفته است.
قاسم زائری؛ فاطمه یوسفی نژاد
چکیده
این مقاله به جایگاه «حجاب» در جهتگیری نیروهای سیاسی و اجتماعی فعال در نهضت ملیکردن صنعت نفت در اواخر دهة 1320 شمسی (1320ـ1330) اختصاص دارد. دهة 1320 و بهویژه تحولات اواخر این دهه، تحتتأثیر دو دسته روندهای بینالمللی و داخلی است: نخست «چرخش استعماری»، و ظهور نظم تازة جهانی پس از جنگ جهانی دوم و نیز بازخیزی اسلامی درنتیجة ...
بیشتر
این مقاله به جایگاه «حجاب» در جهتگیری نیروهای سیاسی و اجتماعی فعال در نهضت ملیکردن صنعت نفت در اواخر دهة 1320 شمسی (1320ـ1330) اختصاص دارد. دهة 1320 و بهویژه تحولات اواخر این دهه، تحتتأثیر دو دسته روندهای بینالمللی و داخلی است: نخست «چرخش استعماری»، و ظهور نظم تازة جهانی پس از جنگ جهانی دوم و نیز بازخیزی اسلامی درنتیجة افول سلطنتهای ملی در کشورهای اسلامی؛ و دوم، احیای نیروهای سرکوبشدة اجتماعی و سیاسی پس از برکناری رضاخان و بازبینی راهبردهای سیاسی و اجتماعی نیروهای متجدد ملیگرا برای عبور از بحران مشروعیت ناشی از ملیگرایی استبدادی رضاخانی. مقاله نشان خواهد داد که در میانة مناقشات بر سر نفت و انتخابات در تحولات آخر این دهه، چگونه مسئلة زنان تحول یافته است و سه راهبرد در میان نیروهای سیاسی و اجتماعی پیرامون موضوع «حجاب» را شرح خواهد داد: راهبرد نادیدهانگاری سیاسی حجاب، راهبرد بیاثرسازی اجتماعی حجاب و راهبرد الزامیسازی حداکثری حجاب. در این مقاله، برای استخراج داده، به منابع و مواضع جبهة ملی ایران، حزب تودة ایران، جامعة مجاهدین اسلام و جمعیت فداییان اسلام رجوع شده و از منابع دست اول تاریخی و تاریخ شفاهی استفاده شده است.
مدیریت
علی ایمان زاده؛ سریه علیپور
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجربیات دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز از حس تنهایی اگزیستانسیال است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است و نمونهها از طریق نمونهگیری هدفمند و مصاحبة ژرفنگر با 18 نفر از دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و به روش استرابرت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجربیات دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز از حس تنهایی اگزیستانسیال است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است و نمونهها از طریق نمونهگیری هدفمند و مصاحبة ژرفنگر با 18 نفر از دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و به روش استرابرت و کارپینتر تجزیه و تحلیل شدند. از یافتههای حاصل از تجربیات حس تنهایی اگزیستانسیال دانشجویان، 4 مضمون اصلی: احساس درکشده، تنهایی مثبت، تنهایی منفی و راهکاری برای کاهش تنهایی منفی شناسایی شد. دانشجویان دختر دانشگاه تبریز از تنهایی اگزیستانسیال احساس وانهادگی، اضطراب و جدایی داشتند که این احساس برای آنها هم پیامدهای مثبت و هم منفی داشته است. با اتخاذ تدابیری نظیر تبیین موقعیت وجودی دانشجویان در هستی و تعالیبخشی به این جایگاه میتوان به این نوع از حس تنهایی در دانشجویان فائق آمد.
جامعه شناسی
ستار پروین؛ ایوب اسلامیان
چکیده
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعۀ تجربۀ تعاملات و روابط اجتماعی زنان مبتلا به ویروس اچآیوی است. روش تحقیق استفادهشده در این مقاله کیفی است و از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعۀ بررسیشده زنان مبتلا به ویروس اچآیوی در شهر تهران است. براساس نمونهگیری هدفمند،30 نفر از زنان مبتلا به ویروس اچآیوی مراجعهکننده به کلینیکهای بیماریهای رفتاری شهر تهران در این مطالعه شرکت کردند و تجربۀ روابط اجتماعی در آنان بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد این افراد در روابط اجتماعی خود با تجربۀ طرد مواجهاند که در هفت میدان اجتماعی رخ میدهد که شامل ایدزهراسی، طرد از روابط اجتماعی، طرد اقتصادی، طرد از شبکههای حمایتی، طرد نمادین، طرد از حوزۀ درمان، و طرد فضایی میشود.
جامعه شناسی
فاطمه منصوریان راوندی؛ نرگس نیکخواه قمصری؛ محمد گنجی؛ سوسن باستانی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی و طرح نظرات زنان و مردان دانشآموختۀ شاغل و چگونگی برساخت جنسیت در فضای کسبوکار است. این پژوهش ضمن اجتناب از نگاه تکبعدی و جزیرهای در تحلیل موضوع اشتغال و جنسیت، از روش نظریۀ دادهمحور استفاده نموده است. دادههای کیفی با کمک ابزار مصاحبۀ نیمهساختیافته و با روش نمونهگیری هدفمند از 22 نفر از زنان و ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش بررسی و طرح نظرات زنان و مردان دانشآموختۀ شاغل و چگونگی برساخت جنسیت در فضای کسبوکار است. این پژوهش ضمن اجتناب از نگاه تکبعدی و جزیرهای در تحلیل موضوع اشتغال و جنسیت، از روش نظریۀ دادهمحور استفاده نموده است. دادههای کیفی با کمک ابزار مصاحبۀ نیمهساختیافته و با روش نمونهگیری هدفمند از 22 نفر از زنان و مردان دانشآموختۀ شاغل در شهر تهران و با نرمافزار MAXQDA و روش نظریۀ دادهمحور تفسیر شده است. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات جامعۀ هدف این پژوهش نشانگر آن است که در تعامل با مجموعهای از شرایط همچون شرایط علّی (مناسبات جنسیتی حاکم بر فضای کار، باورهای جنسیتی و قواعد ساختدهنده)، شرایط زمینهای (چالشهای فضای کار، ماهیت فضای کار و حمایت شبکههای ارتباطی)، شرایط مداخلهگر (آشنایی با جایگاه حرفهای، کیفیت شغلی و پارادوکس دانشگاه و بازار کار)، و پدیدۀ هسته (ساخت جنسیتی اشتغال) معنا مییابد. زنان شاغل وقتی در شرایط دسترسی نابرابر به فرصتها و منابع قرار میگیرند، با استراتژی کنشگری فعال خود میتوانند نحوۀ دسترسی به منابع را تغییر دهند؛ اما این به معنای آزادی مطلق نیست و ساختار حاکم بر فضای کار با قواعد و منابعی مانند مناسبات جنسیتی، باورهای جنسیتی، قواعد ساختدهنده، فقدان حمایت شبکههای ارتباطی، فضای کار آمرانه، چالشهای محیط کار و تناقض بین خروجی دانشگاه و نیازهای بازار کار، کنش آنها را تغییر داده و با محدود کردن زنان، الزامآور بودن خود را نشان میدهد. مردان همچون زنان به وجود نوعی سلطۀ مردانه در کار، وجود قوانین تبعیضآمیز، چالشهای فضای کار، و پارادوکس دانشگاه و بازار کار در به حاشیه راندن زنان اذعان داشتند. بر مبنای این نتایج و نگاه چندمتغیره به برساخت جنسیت در فضای کار، دست یافتن زنان به امکان مشارکت بیشتر و سوق یافتن فضای کار بهسمت بیسالاری جنسیتی، در تعامل با بازاندیشی در سیاستگذاریهای اشتغال، اصلاح نگرش مدیران، و برقراری توازن قدرت در خانواده امکانپذیر خواهد شد.
مطالعات زنان
ابوالفضل دلاوری؛ الهه صادقی
چکیده
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و ...
بیشتر
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و چگونه و تا چه اندازه به دگرگونی در وضعیت حقوقی و حقیقی زنان منجر شد؟ این مقاله با رویکرد نظری تلفیقی (کنشگرایی تاریخمند) و استفاده از روش تاریخیـ اسنادی و تحلیل طولی نشان داد که سیاست جنسیت در دورة اشارهشده تحولات متعددی به خود دیده است. تحولات مزبور از سه متغیر ناهمزمان و ناهمسوی «ایدهها و جنبشهای معطوف به اصلاحات»، «مقاومت نیروهای محافظهکار» و «جهتگیری و عملکرد حکومت» متأثر بوده است. در دورة پیشامشروطه، نطفههای اولیة ایدهها و تحرکهای معطوف به تغییر وضعیت زنان شکل گرفت؛ اما مقاومت شدید محافظهکاران و بیمیلی دولتمردان مانع تغییر قابل ملاحظه در وضعیت زنان بود. در فاصلة جنبش مشروطیت تا کودتای 1299، با افزایش تحرک اجتماعی خود زنان و حمایت برخی نیروها و نهادهای سیاسی جدید نظیر مجلس و احزاب اصلاحطلب علاوه بر اعطای حق آموزش به زنان، ایدهها و مطالبات جدیدی نظیر برابری حقوقی و حق مشارکت سیاسی زنان نیز مطرح شد. در دورة بیستساله پس از کودتا، که دولت خود عهدهدار تغییر وضعیت زنان شد، گرچه تغییرات قابل ملاحظهای در آموزش، اشتغال و حضور زنان در عرصههای عمومی رخ داد، سرشت آمرانة این تغییرات و ناسازگاری آن با فرهنگ مسلط نهتنها مانع توسعه و تعمیق ایدهها و جنبشهای اصلاحی در حوزة جنسیت بود، بلکه زمینهساز رشد گرایشها و نیروهای واگشتگرا در دورههای بعد شد.
مدیریت
آصف کریمی؛ رضوان ولایتی شکوهی؛ اسماعیل شعبانی نژاد؛ الهام گیلانی
چکیده
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی ...
بیشتر
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی استادان دانشگاه علمیـ کاربردی و آزمون اثر تعدیلگری متغیر جنسیت در رابطۀ میان این دو متغیر است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و جامعۀ آماری تحقیق شامل همۀ استادان در دانشگاههای علمیـ کاربردی در سطح شهر تهران بودند که تعداد 384 نفر از آنان بهعنوان نمونۀ تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. همچنین، به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق پیشآزمون انجام شد که مقدار آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب بود. دادههای گردآوریشده با استفاده از تکنیک چندمتغیرۀ مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافتههای تحقیق نشان داد بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، متغیر جنسیت در رابطۀ بین بازاریابی داخلی و عملکرد سازمانی اثر تعدیلگری دارد؛ بهنحویکه این رابطه برای استادان مرد غیرمعنادار، ولی برای استادان زن مثبت و معنادار بود.
مطالعات زنان
محمد حسن فطرس؛ مریم نجمی؛ عباس معمارزاده
چکیده
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان ...
بیشتر
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهۀ 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از دادههای سالهای 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شدهاند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانهای با وقفههای توزیعی به بررسی رابطۀ میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافتههای مطالعه نشان میدهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطۀ منفی دارند؛ درحالیکه نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطهای مثبت دارد که نشان میدهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطۀ منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمیشود.