موضوع اشتغال زنان مقولهای حیاتی است که نقش بزرگی را در برنامه های توسعه و رسیدن به توسعه پایدار و اقتصاد مقاومتی تشکیل میدهد ولی موضوع توسعه ایران و نقش زنان در فرایندی قرار گرفته که زنان را از مشارکت درتوسعه حذف میکند.
کمال اطهاری کارشناس اقتصادی گفت: راههایی زیادی در ایجاد مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی قرار دارد که نباید از انها غافل شد چرا که زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند که این جمعیت خود بیش از نیمی از دانشجویان و فارغ التخصیلان دانشگاهی هستند بنابراین این سرمایه اجتماعی تحصیلکرده اگر خانهنشین شود دچار سرخوردگی خواهد شد و آسیب های فراوانی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد.
کمال اطهاری در گفت و گو با خبرنگار «کلیدملی» و در پاسخ به این سئوال که با توجه به اینکه نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و همین جمعیت هم اکثریت دانشگاهها را در اختیار دارند برنامه ششم توسعه چه وظیفهای در قبال این جمعیت دارد تصریح کرد: موضوع اشتغال زنان مقولهای حیاتی است که نقش بزرگی را در برنامه های توسعه و رسیدن به توسعه پایدار و اقتصاد مقاومتی تشکیل میدهد ولی موضوع توسعه ایران و نقش زنان در فرایندی قرار گرفته که زنان را از مشارکت درتوسعه حذف میکند همان طور که آمارها در سرشماری سال 1385 نشان می دهد نرخ مشارکت زنان ۱۶/۴ بوده و در سال 1390 این مشارکت به ۱۲/۶ رسیده و به همین ترتیب نرخ اشتغال زنان 84 درصد به 79 درصد رسیده است.
وی در توضیح نرخ مشارکت اظهار کرد: این نرخ به معنای جمع جمعیت شاغل و فعال( به کسانی بالای 15 سال دارندو میتوانند شاغل باشند) است. در حال حاضر نرخ مشارکت نشان میدهد هم شاغلین کاهش پیدا کرده و هم بیکاران به خصوص در جوانان که نرخ آن در زنان بیشتر است روند افزایشی داشته است. درهمین راستا نرخ بیکاری جوانان در سال 92 در مردان 20درصد و در زنان 41 درصد بوده که آمار سال 93 هم این عدد را تایید می کند و نشان می دهد که مشکلات زیادی وجود دارد چرا که امار بیکاری 20 درصد بین جوانان مرد هم بسیار زیاد است.
اطهاری با اشاره به اینکه آمار بیکاری در زنان جوان ما هم بسیار زیاد است تاکید کرد: هنگامی که دختران ما اکثریت دانشجویان دانشگاههای ما را تشکیل میدهد که آماری معادل 55 درصد است از طرفی دیگر دختران سرزمین ما در دورههای مختلف دانشجویی و دانشآموزی دستاوردهای بسیار زیادی از لحاظ علمی و فناوری به دست آورده اند و مدال آور بوده انداما اشتغالی پیدا نمیکنند و این مسئله نه تنها از بعد مالی برای جامعه ما مضر است بلکه از نظر جوشش ذهنی تاثیرگذار و مایه سرخوردگی در بین جوانان است بنابراین باید انتظار داشته باشیم این نوع از سرخوردگی ها عوارض منفی را از لحاظ سرمایه اجتماعی و اخلاق اجتماعی به وجود بیاورد نهایتا وجود این پارادایمها و سرمشق ها در حوزه زنان بر عهده دولت است که با آن برخورد کند ولی متاسفانه برخی از مدیران کشور ما دستور شخصی میدهند که زنان درخانهها بمانند و دقت نمیکنند که نرخ اشتغال زنان در کشورهای دارای قدرت اقتصادی حدود 40 درصد است که رقم معمولی است و بعضی از کشورها در صدد هستند تا این نرخ مشارکت را بالا ببرند چرا که استفاده از این توان ذهنی و نیروی انسانی کشور برای رسیدن به اهدافی که در اقتصاد مقاومتی مطرح شده بدون استفاده از این ظرفیت محقق نمیشود.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: طیف وسیعی از دستاوردهای علمی و فناوری کشور ما توسط زنان صورت میگیرد و حتی در مقولات ورزش حرفهای هم این مسئله مطرح است و نشانگر نیروی جسمی فراوان در زنان وجود است که اگر این نیروها سرکوب و تنها خانهنشین شوند مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد البته وجود دستاوردهای حرفهای همیشه درایران وجود داشته چرا که ما در ایران قدیم زنان پهلوان هم داشتهایم به هر حال وجود زنان در حرفههای مختلف حتی به آنان کمک خواهد کرد مادران بهتری برای فرزندانشان شوند.
وی با اظهار تاسف از معضلات فرهنگی در کشور ما گفت: متاسفانه کشور ما از منظر فرهنگی این در این حوزه بسیار ضعیف است حتی در برنامههایی مانند برنامههای تلویزیونی زنان در نقش های علمی و بزرگ مطرح نمیشود و همیشه زنان رنج دیده هستند و میبایست که در دنبالهرو مردان قرار بگیرد این در صورتی است که در بسیاری از خانواده ها دخترانی دارند که نمونه هستند و از نبوغ بالایی برخوردارند. به طور مثال اخیرا قهرمانی زنان ایرانی درفوتسال این موضوع را نشان داد که بسیار آوازه مثبتی را در جهان ایجاد میکند و خلاف اوازه امپریالیسم به معنی خانهنشینی زنان عمل کرد.
اطهاری با اشاره به اینکه این توصیفات پایه اصلی توسعه پایدار را به وجود میآورد که فرهنگ و سرمایه اجتماعی توسعه است تصریح کرد: متاسفانه رسانههای عمومی و رسمی ما به آن نمیپردازند و یا معکوس میپردازنند و در برنامه ششم امیدوارم که قدمی در این راه برداشته شود. زنان ما در حرفه هایی مشغول به کار هستند که بسیار حیاتی است مانند کشاورزی؛ نسبت اشتغال زنان درکشاورزی بیشتر از متوسط اشتغال در کشور است در صنعت و آموزش هم به همین ترتیب است به این معنی که زنان ایرانی بیشتر در رشتههای مولد مشغول به کار هستند وسرمایههای آینده ما در اختیار آنان است.
این پژوهشگر اقتصادی یکی از راههای اشتغال زنان را در صنایع دانشبنیان دانست افزود: در این مشاغل چون هم به نیروی جسمانی کمتری نیاز است و از جنبه دیگر کارهای ظریفتری است زنان نقش بالاتری از مردان میتوانند داشته باشند و زمانی که این صنایع دانش بنیان کنار گذاشته میشوند این مقاصد اقتصادی نمیتواند تحقق پیدا کنند چرا که اقتصاد دانشبنیان پایه اقتصاد مقاومتی است. موضوع دیگری که به شدت از آن غفلت شده است صنایع خلاق است. صنایع خلاق صنایعی است که هم فعالیتهای فرهنگی را دربر میگیرد و هم صنایع دستی و هم رشتههایی مانند طراحی و غیره را؛ ساماندهی صنایع خلاق تضمین کننده اشتغال هم در شهرها هم در روستاهاست و این کار حتی از قالی بافی در روستاها هم می تواند آغاز شود و ساماندهی شوند البته در حال حاضر اقدامات نسبتا خوبی صورت گرفته اما درجا میزند البته قسمتی از این ساماندهی به ثبت میراث فرهنگی بر میگردد.
وی افزود: صنایع خلاق رشته بسیار در حال توسعه و از لحاظ ارزش افزوده، ارزش افزوده بسیار بالایی دارد. سامان دادن به انواع تعاونی ها یکی از لوازم و ضروریت ها در رشتههایی است که به صنایع دستی مربوط میشوند به طور کلی هم مدیریت تعاونیها در بین زنان سابقه بالایی دارد که نمونه آن صندوقهای اعتباری به شکل تعاونی است اما این تعاونیها تاکنون مورد حمایت دولت قرار نگرفته و ازکمک های فنی وحقوقی و آموزش های لازم غفلت شده است.
اطهاری با اشاره به نوع سوم از زمینههای اقتصادی مناسب زنان به شرکتهای اجتماعی اشاره کرد و گفت: این شرکتها هم زمینههای اقتصادی و هم مشارکتهای اجتماعی را فراهم میکنند. ارتقا سمنها و سی.بی. او که به معنی شرکتهای محلهای عمومی و یا مردمی و سازمانهای غیرانتفاعی محلی است که هم منافع اقتصادی و هم منافع اجتماعی دارد از جمله در زمینههایی مانند آموزش، محیط زیست، آموزشهای فرهنگی و آموزشها برای کاهش خشونت زنان میتوانند نقش اصلی را داشته باشند. اما متاسفانه این واژگان در حوزه عمومی در ایران مغفول مانده است و حتی در برنامه ها هم این شرکت های اجتماعی دیده نشده در صورتی که این شرکت ها نحوه ارتباط سازمانهای داوطلبانه و مردمی با بخش عمومی و دولت مانند شهرداریها یا حکومتها را فراهم میکنند. عموما برای این شرکتها اعتباراتی را قایل هستند و از طرف دیگر روابط مشخصی را با شهرداری ها و یا دولت تعریف می کنند به این معنی که بهای پایه خدمات را به آنها میدهند مثلا در مسایل زیست محیطی یک سمن میتواند با حضور کارشناسان محیطی ثبت شود و به جای یک مشاوری که باید پرداخت بالایی به آن شود هزینه پایه را پرداخت میکنند به این ترتیب این کار داوطلبانه تشویق میشود و تا سطوح پایینتر هم در این کارها مشارکت میکنند و نهایتا به ئلیل مشارکت زیاد در صرفه جویی ها به نفع اقتصاد ملی است.
این پژوهشگر اقتصادی همچنین خاطر نشان کرد: این تشکیلات به این ترتیب ساماندهی میشوند تا بتواند در انواع نظارتها و پایشهای اجتماعی حضور داشته باشند به این ترتیب هم مشارکتهای اجتماعی زنان بالا میرود که بسیار لازم است چرا که آمیزه ای از کارهای اقتصادی و داوطلبانه است و باعث ارتقاء زنان، خانواده و جامعه می شوند. البته این نوع از ساماندهیها باید براساس یک برنامه یکپارچه تعریف شود، غفلتهای در دورههای گذشته انجام شده باید جبران شود به این ترتیب توسعه پایدار با مشارکت های اجتماعی و اقتصادی و البته سیاسی تضمین میشود.