اقتصاد
سعداله دارابی؛ حسین محمودیان
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت طول مدت بیکاری و مقایسه آن در بین زنان و مردان ایرانی در دوره 1398-1392 است. در این مطالعه تلاش شده است تأثیر چهار متغیر جنس و سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل بر روی طول مدت بیکاری کارجویان 20 تا 45 ساله مراجعهکننده به مراکز کاریابی سراسر کشور بررسی شود. این مطالعه با کمک تکنیک آماری تحلیل پیشینه بقا، از طریق ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت طول مدت بیکاری و مقایسه آن در بین زنان و مردان ایرانی در دوره 1398-1392 است. در این مطالعه تلاش شده است تأثیر چهار متغیر جنس و سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل بر روی طول مدت بیکاری کارجویان 20 تا 45 ساله مراجعهکننده به مراکز کاریابی سراسر کشور بررسی شود. این مطالعه با کمک تکنیک آماری تحلیل پیشینه بقا، از طریق پالایش و آنالیز حدود دو میلیون رکورد داده، (که توسط کاریابیهای سراسر کشور و با نظارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گردآوری شده است)، انجام پذیرفته است. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان طول دوره بیکاری بیشتر و شانس کمتری برای دستیابی به شغل دارند. در تببین این یافته، میتوان گفت؛ احتمالا یکی از دلایل میتواند این باشد که برای مردان مشاغل بیشتری وجود دارد که با شرایط زنان تناسب ندارد. و به عبارتی زنان با محدودیت تنوع شغلی مواجه هستند. تاهل و فرزندآوری و تربیت فرزندان توسط زنان نیز میتواند یکی از دلایل افزایش طول دوره بیکاری آنان در مقایسه با مردان باشد که این موضوع با توجه به تئوریهای جنسیتی قابل توجیه است. چرا که تئوریهای جنسیتی، خصوصاً با فرهنگ ایرانی، وظایف اصلی زنان را عمدتاً تربیت و پرورش فرزندان دانسته و این در حالی است که در این فرهنگ، تأمین درآمد موردنیاز خانوار برعهدۀ مردان گذشته شده است و از اینرو انتظار میرود تحمیل چنین وظیفهای بر مردان، باعث کاهش دورۀ بیکاری برای این گروه گردد.
زنان و مردان جویای کار در گروههای سنی 20 تا 24 سال نسبت به سایر گروههای سنی از میانگین طول دوره بیکاری کمتر و شانس بیشتری برای دستیابی به شغل و خروج از بیکاری برخوردار هستند. این یافته به کمک نظریه جستجوی شغل قابل تببین است. زیرا افراد 25 تا 45 سال، احتمالا به دلیل ارتقا سطح تحصیلات و مهارتهای خود، توقع بیشتری برای دریافت شغلهای با دستمزد بالا داشته و همین امر باعث میشود که هر شغل با هر سطح از دستمزد را نپذیرند و بنابراین دست به جستجوی شغلی بیشتری زده، که در نهایت این موضوع باعث افزایش طول دوره بیکاری در میان این افراد میشود.کارجویان متاهل، مطلقه و بیوه (بجز مردان مطلقه و بیوه)، دارای خطر بقای بیکاری کمتری نسبت به افراد مجرد هستند. به نظر میرسد، افراد متاهل، مطلقه و بیوه (بهویژه در بین زنان) به دلیل مسئولیت خانوادگی و بار تکفل، بیشتر از افراد مجرد تحت فشار جهت دریافت شغل به منظور کسب درآمد و رفع مایحتاج خانواده هستند از اینرو معمولاً هر شغلی با هر سطح از دستمزد را میپذیرند. در مقابل افراد مجرد بدلیل داشتن فرصت کافی و خارج از فشارهای مالی، در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش شغل پیشنهاد شده تصمیم میگیرند و این امر ممکن است منجر به افزایش طول دوره بیکاری آنها در مقایسه با افراد متاهل شود که این یافته با نظریه جستجوی شغل منطبق است.
در هر دو گروه زنان و مردان، کارجویان بیسواد بالاترین خطر بیکاری و افراد با سطح تحصیلات کارشناسی ارشد، و دکتری در رده دوم بالاترین خطر بیکاری قرار دارند. شانس خروج از بیکاری برای افراد با سطح تحصیلی متوسطه، دیپلم، پیش-دانشگاهی و حوزوی در مقایسه با سایر سطوح تحصیلی بیشتر است. این یافته بر اساس نظریه مهارت (تحصیل و آموزش)، قابل تبیین است. بر اساس این نظریه، برنامههای آموزشی و مهارتورزی سبب میشود شانس فرد جویای کار در یافتن شغل افزایش یابد. شرکت در برنامههای آموزشی میتواند علامت مثبت به کارفرمایان ارائه و همچنین نااطمینانی در مورد قابلیت استخدامی متقاضیان شغل را کاهش دهد.. بر اساس دیگر یافتههای این مطالعه، افراد با سطح تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در رده دوم بالاترین خطر بیکاری قرار دارند. در عوض، شانس خروج از بیکاری برای افراد با سطح تحصیلی متوسطه، دیپلم، پیشدانشگاهی و حوزوی در مقایسه با سایر سطوح تحصیلی بیشتر است بنابراین به نظر میرسد بازار کار ایران، هنوز به مرحلهای از پیچیدگی و بلوغ نرسیده است که خواهان افراد با سطوح تحصیلات بالاتر از دیپلم در سطح وسیع باشد. و تقریباً نیاز مهارتی بازار کار در همان سطوح دیپلم و زیر دیپلم برای اکثر مشاغل، بدلیل عدم نوآوری و رشد بسیار کند مشاغل مهارت محور، متوقف مانده است
از اینرو پیشنهاد میشود در فرایند سیاستگذاری و مدیریت بازار کار کشور، به تغییرات ساختار سنی و جنسی جمعیت اهتمام جدی شود. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند بنابراین ضروریست؛ استفاده از این ظرفیت، به ویژه در شرایط خروج از پنجره جمعیتی و نیز برنامهریزی برای ایجاد اشتغال پایدار و کاهش طول دوره بیکاری آنان، در اولویت قرار گیرد. با توجه به عدم تطابق آموزشهای رسمی و رشتههای تحصیلی با مهارتهای شغلی مورد نیاز بازار کار ایران، سیاستهای اصلاحی در این راستا اتخاذ شود. همچنین سیاستگذاران حوزه اشتغال کشور با طراحی و تصویب یک بسته تشویقی، کارفرمایان را مجاب کنند تا زمینه اشتغال افراد مجرد در سنین پایین مهیا و شانس خروج از بیکاری آنان تسهیل گردد.
کارآفرینی
فاطمه علی نژاد؛ مرتضی اکبری؛ نعمت اله شیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی مؤلفههای مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام شد. برای رسیدن به این هدف از پارادایم کیفی و روش تئوری بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور لیست زنان دارای کسب وکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنی و حرفهای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی مؤلفههای مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام شد. برای رسیدن به این هدف از پارادایم کیفی و روش تئوری بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور لیست زنان دارای کسب وکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنی و حرفهای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده از روش گلوله برفی با 21 نفر از زنان دارای کسب وکار در شهرستان بهبهان مصاحبههای عمیق انفرادی انجام گردید که در نهایت اشباع تئوریک به عنوان نقطه کفایت نمونهگیری حاصل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که عواملی مانند دانش بازار، شرایط خانوادگی، ویژگیهای فردی و شخصیتی، عامل اقتصادی، آموزش، سیاستهای حمایتی، بحرانهای اقتصدی و تلاطمهای محیطی بر پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان مؤثر است. بر مبنای نتایج این مطالعه، ارائه آموزشهای کسب و کار به زنان، اتخاذ سیاستهای حمایتی دولت و فرهنگسازی در راستای حمایت از کسب و کارهای زنان، راهبردهای توسعه پایداری کسب و کارهای زنان در شهرستان بهبهان بودند. یافتهها بیانگر آن بود که کاهش آسیبها و مشکلات اجتماعی، توانمندسازی زنان و افزایش رفاه اجتماعی از پیامدهای پایداری کسب و کارهای زنان در شهرستان بهبهان به شمار میرود.
جامعه شناسی
مهسا تیزچنگ؛ شراره مهدی زاده
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت پرداخته است. هدف این مطالعه درک تجربیات زیسته این زنان به منزلهای گروهی خاموش و در حاشیه به دلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش بوده است. رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربه سوژهی ...
بیشتر
مطالعه حاضر به بررسی تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت پرداخته است. هدف این مطالعه درک تجربیات زیسته این زنان به منزلهای گروهی خاموش و در حاشیه به دلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش بوده است. رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربه سوژهی بدنمند در جهان است که ادراکش بر اساس وضعیتِ او در نسبت با دیگران و جهان تعین مییابد. جامعه آماری شامل زنان کارگر خانگی در سن 25 تا 55 سال در تهران بوده است که از طریق گلوله برفی و نمونهگیری وابسته به معیار انتخاب شدهاند. نتایج مطالعه نشان میدهد سطوح برجستهی ادراکی در میان این دست از زنان حاصل از وضعیت بیقدرتی ، ابهام و در آسایش نبودن است که به طور مشخصی منتج از غلبهی روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندهشده است که ساختاری از سلسلهمراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید میکند. چنین زمینهای نیت یا انگیزه و اعمال روزمرهی هر دو سوی را دچار امکان چندخوانشی بودن مینماید؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینههای فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظامهای اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندیهای اجتماعی سلسلهمراتبی است. ما به طور مداوم در حال عمل بر اساس ادراک و آگاهی متاثر از چنین درهمتنیدگیهایی هستیم و بازتولید منظومههایی معرفتی را میسر میسازیم که لزوما اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
جمعیت شناسی
حبیب الله صادقی؛ فاطمه ترابی
چکیده
در یک دهه اخیر بهواسطه تحولات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اشکال ناهمگونی از خانوارها در ایران شکلگرفته است. در این میان افزایش خانوارهای زن سرپرست یکی از تغییرات جمعیتی کشور بهحساب میآید. این مقاله با بهرهگیری از دادههای تمام شماری شهرستانی مرکز آمار ایران و با استفاده از روشهای خودهمبستگی فضایی، خوشهبندی میانگین کا و ...
بیشتر
در یک دهه اخیر بهواسطه تحولات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اشکال ناهمگونی از خانوارها در ایران شکلگرفته است. در این میان افزایش خانوارهای زن سرپرست یکی از تغییرات جمعیتی کشور بهحساب میآید. این مقاله با بهرهگیری از دادههای تمام شماری شهرستانی مرکز آمار ایران و با استفاده از روشهای خودهمبستگی فضایی، خوشهبندی میانگین کا و رگرسیون حداقل مربعات معمولی در چارچوب نظریههای گذار دوم جمعیتی و نابرابری به ارزیابی نقش دو مکانیسم محرکه اختیاری و فشارهای اجباری بر توزیع خانوارهای زن سرپرست در شهرستانهای کشور در سال 1395 میپردازد. نتایج خودهمبستگی فضایی نشان داد تمرکز بالاترین مقادیر خانوارهای زن سرپرست در جنوب شرق کشور و تمرکز پایینترین مقادیر خانوارهای زن سرپرست در شمال غرب و در امتداد خطی تا مرکز قابلمشاهده است. مدل خوشهبندی فضایی نیز نشان داد خانوارهای زن سرپرست در پنج خوشه قرار میگیرند که یکی از آنها تنها شامل سه شهرستان و خوشهای پرت است. سایر خوشهها عبارتاند از: (1) شهرستانهای شمال غرب، جنوب و شمال شرق و متأثر از محرکههای اقتصادی؛ (2) شهرستانهای مرکزی و شمالی و متأثر از محرکههای اجتماعی و جمعیتی؛ (3) شهرستانهای غربی و جنوب غربی و متأثر از فشارهای جمعیتی و اقتصادی؛ و (4) شهرستانهای جنوب شرق و شرق و متأثر از فشارهای اجتماعی و اقتصادی. نتایج رگرسیون حداقل مربعات معمولی نشان داد 75 درصد از نوسانات فراوانی خانوارهای زن سرپرست توسط متغیرهای موردبررسی تبیین میشود. بدین ترتیب اجرای سیاستهای حمایت مالی، فرهنگی و بنیادی سطح خرد با تأکید بر نقش مکانیسمهای محرکه و فشار امری ضروری است.
مطالعات زنان
ناهید سلیمی
چکیده
خط مشی گذاری ابزاری در دست حکمرانان برای تبدیل چالش های عینی جامعه به مسائل علمی و حل آن ها است. در مسیر استفاده از این ابزار، شایسته است خط مشی گذار از نقطهنظر جامعه هدف به عنوان بخش بزرگی از ذینفعان، در فرایند تصمیمگیری بهرهمند شوند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی، که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است نیازمند توجه ...
بیشتر
خط مشی گذاری ابزاری در دست حکمرانان برای تبدیل چالش های عینی جامعه به مسائل علمی و حل آن ها است. در مسیر استفاده از این ابزار، شایسته است خط مشی گذار از نقطهنظر جامعه هدف به عنوان بخش بزرگی از ذینفعان، در فرایند تصمیمگیری بهرهمند شوند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی، که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است نیازمند توجه به زنان به عنوان بخش مهمی از بدنه فعال اجتماع و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایند خط مشی گذاری است. بدین منظور نیازمند احصاء الگوی مفهومی مشارکت در گفتمان دینی هستیم. در این پژوهش با هدف استخراج این مولفه ها از روش کیفی و استراتژی تحلیل مضمون استفاده شده است. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش نیز 13 مصاحبه عمیق با خبرگان دینی مشرف به فضای کنشگری زنان با سابقه عملی یا نظری خط مشی گذارانه انجام شده است. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری منجر به ظهور 48 مضمون پایه در قالب 10 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر و ارائه شبکه مضامین شد. یافته ها نشان داد الگوی مفهومی دینی مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری زنان و خانواده مشتمل بر دو بعد اساسی مولفه های مشارکت و مکانیزم های مشارکت است، نهایتا الگوی مفهومی مضامین دینی مشارکت در بعد مولفه ها شامل مضامین: غایتمندی، مسئلهمحوری، سطحبندی بدنه اجتماعی، دینمحوری و الهی بودن و تخصیص عرصهها و مرزها، و در بعد مکانیزم ها شامل مضامین: قانونی و شرعی بودن، عام بودن و جنسیتزدایی، توانمندسازی، نهادهای واسط و نهادهای تخصصی هستند.
مدیریت
زهره شرعی؛ مجید علوی منش
چکیده
زمینه: درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوق العاده نقش فرد باشد برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است،، بنابراین بررسی روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری است و میتواند به نفع شرکت و کارمندان آن باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر ...
بیشتر
زمینه: درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوق العاده نقش فرد باشد برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است،، بنابراین بررسی روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری است و میتواند به نفع شرکت و کارمندان آن باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر رفتار شهروندی سازمانی در میان کارمندان شعب بانک ملت استان البرز میباشد.
روش پژوهش: پرسشنامه این پژوهش بهصورت آنلاین در میان 500 نفر از کارمندان شعب بانک ملت استان البرز، بهطور در دسترس توزیع و در نهایت 220 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرضیههای پژوهش حاضر، بهدلیل بعد دار بودن متغیر اعتیاد به کار با استفاده از نرمافزار پی ال اس 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتیجه پژوهش نشانمیدهد که اعتیاد به کار با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنیدار و مثبت دارد. همچنین مشخص گردید که باورهای جنسیتی نقش با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنیدار و مثبت دارد. در نهایت در این پژوهش تأثیر تعدیل گری جنسیت بر رابطه بین باورهای جنسیتی نقش و رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه آن حاکی از تعدیل مثبت جنسیت بر رابطه بین آن دو متغیر است.
نتیجهگیری: همانطور که جامعه ما به تغییر ادامه میدهد، باورهای جنسیتی نقش کمتر به جنسیتهای بیولوژیکی ما محدود میشود و درک نحوه ارتباط آنها با رفتار کاری (مانند رفتارهای شهروندی سازمانی) برای سازمانها ضروری خواهد بود.
ارتباطات
زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی؛ مریم کشاورز
چکیده
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده است که می تواند عواقب بسیاری را برای افراد جامعه داشته باشد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانی ها در روابط زوجین شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نقش آفرینی می کند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکه های اجتماعی ...
بیشتر
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده است که می تواند عواقب بسیاری را برای افراد جامعه داشته باشد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانی ها در روابط زوجین شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نقش آفرینی می کند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقه شهر ایلام می باشد. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است؛ رویکرد پژوهش کیفی است و استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی می باشد. از تحلیل تماتیک همچنین چهارچوب براون و کلارک جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی زنان مطلقه شهر ایلام است که از مدت طلاق شان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی را در طول شبانه روز بین 5 تا 10 ساعت داشته اند. رده سنی این زنان 22 تا 37 سال بوده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. نتایج تحقیق نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمون های اصلی شامل «ایجاد پیله های تنهایی»، «انفصال از شبکه های خویشاوندی»، «آسیب های فردی»، «ساختارشکن»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف»، و «شبکه های مجازی به مثابه استحاله نظام ارزشی» قابل تحلیل و بررسی می باشد.
جامعه شناسی
عثمان هدایت
چکیده
هدف پژوهش حاضر درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجه با وضعیت فارغ التحصیلی است. پژوهش حاضر تجربیات دختران را دستمایهی تحلیل وضعیت فارغ التحصیلان مناطق مرزی میکند تا به تحلیل تعین چندگانه موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشیشان بپردازد. برای تحقق این امر، به تجربهی زیسته دختران فارغ التحصیل دانشگاههای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجه با وضعیت فارغ التحصیلی است. پژوهش حاضر تجربیات دختران را دستمایهی تحلیل وضعیت فارغ التحصیلان مناطق مرزی میکند تا به تحلیل تعین چندگانه موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشیشان بپردازد. برای تحقق این امر، به تجربهی زیسته دختران فارغ التحصیل دانشگاههای دولتی در چهار بُعد بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته بعد از فارغالتحصیلی پرداخته شده است. برای این امر از رویکرد هرمنوتیک و روششناسی ماکسوان مانن برای تفسیر و تحلیل تجربیات٣٠ نفر از دختران فارغ التحصیل در رشته-های مختلف دانشگاههای دولتی مناطق روستایی و شهری مرزی شهرستانهای مریوان، سروآباد و بانه استفاده شده است. نتایج نشان داد که مصاحبهشوندگان درکشان از بدنشان، حکایت از بدن فرسوده در حال تحلیل دارد که ورود به آموزش عالی و موقعیت مرزنشینی را سبب آن میدانند. دختران زمان را به صورت استرس و همراه با رنج اجتماعی زیست میکنند و فضای مرز برای آنها بعد از فارغالتحصیلی، به صورت فضای ناامن و بیثباتی درک میشود که نشان از تجربهی وضعیت استثنایی موقعیت آنها در مرز میباشد. آنها همچنین روابط انسانی را به صورت روابط متناقض تفسیر میکنند که حاکی از گسست از روابط قبل و بعد از فارغالتحصیلیشان دارد روابطی که ناپایدار و به صورت انقطاع تجربه می شود. بنابراین آنها اگرچه نتوانستهاند با فارغالتحصیلی، موقعیت خود را تغییر دهند اما درک عمیقی از آن را پیدا نمودهاند که حاکی از زیرسوال بردن نقش آموزش عالی در تغییر زنان در مناطق مرزی دارد.
مطالعات زنان
الهام شیردل؛ مهدی معینی؛ عبدالحمید دهانی
چکیده
یکی از هدفهای اقتصادی مهم که در جوامع مختلف به آن نگاهی ویژه شده است کیفیت زندگی مردمان آن کشور است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند.
هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش حاضر رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است.
پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی – ...
بیشتر
یکی از هدفهای اقتصادی مهم که در جوامع مختلف به آن نگاهی ویژه شده است کیفیت زندگی مردمان آن کشور است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند.
هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش حاضر رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است.
پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی – پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل 13 تن از زنان متاهل شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل 5 سال سابقه خانهداری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی هستند. روش گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه مقایسه زوجی میباشد که از آن جهت وزندهی معیارها استفاده شده است. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچکتر از 1/0 در سطح بالا محاسبه گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرمافزار choice Expert، انجامشده است.
یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در میان 6 عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان، عامل رابطه اجتماعی بهعنوان اصلیترین عامل شناخته شد. در ادامه، عامل امنیت اجتماعی در رتبه دوم، عامل حمایت اجتماعی در رتبه سوم، عامل منزلت اجتماعی در رتبه چهارم، عامل سرمایه فرهنگی در رتبه پنجم و عامل سلامت عمومی در رتبهی ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار قرار گرفتند.
کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار نقش اساسی دارد.
مطالعات زنان
مهدیه محمدتقی زاده
چکیده
مطالعه کیفی عوامل اثرگذار در مشارکت سازمانهای غیردولتی (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب: شهر تهران
امروزه توسعه اجتماعی کشورها، در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری ...
بیشتر
مطالعه کیفی عوامل اثرگذار در مشارکت سازمانهای غیردولتی (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب: شهر تهران
امروزه توسعه اجتماعی کشورها، در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همه افراد جامعه همراه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است. از اینرو در این پژوهش به مطالعه کیفی عوامل موثر بر مشارکت سمنها در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب پرداخته میشود. روش تحقیق حاضر، کیفی با تکنیک مصاحبه است. برای این منظور 20 سمن فعال در حوزه اجتماعی زنان که به روش نمونهگیری هدفمند از میان 50 سمن فعال در این حوزه که در شهر تهران مستقر هستند، انتخاب شدند و با مدیرعامل یا عضو هیات مدیره زن 10 سمن، مصاحبه نیمهساخت یافته انجام شد. نتایج نشان دارد هر دو عوامل خارجی و داخلی بر مشارکت سمنها در حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب موثر بوده است. بنابراین با توجه به این عوامل موثر، مشارکت سمنها از یک مشارکت فعالانه تا یک مشارکت منفعل تعریف میشود و در این میان مشارکتهایی از جنس نیمه فعال، نیمه منفعل و غیره نیز وجود خواهد داشت.
جامعه شناسی
صدیقه پیری؛ زهرا اسدحیدری
چکیده
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دختران و مادران آن ها چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند، به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد. همچنین در امتداد آن، این سوال مطرح میشود که استراتژی این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. محققان از خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دختران و مادران آن ها چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند، به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد. همچنین در امتداد آن، این سوال مطرح میشود که استراتژی این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. محققان از خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی و ارزشی مفهوم وفاداری توانستند تفاوت معنادهی، مواجهه و استراتژیهای به کار گرفته شده توسط دختران متأهل و مادرانشان را در مواجهه با فقدان وفاداری مورد مداقه قرار دهند. از مجموعه مفاهیم نظری «عشق سیال» باومن، «رابطه ناب» گیدنز، «سرمایه داری عاطفی» ایلوز، «ستایش عشق» بدیو، «انواع کنشهای معنادار» وبر، مفهوم مدارای اجتماعی و مواردی از این قبیل برای ایجاد حساسیت نظری در کار پژوهش استفاده بعمل آمده است. به کمک مصاحبه نیمهساختاریافته و با استفاده از نمونهگیری هدفمند، دادهها از 24 مصاحبه با دختران 23-33 سالۀ (متاهل) شهر تهران و مادرانشان جمع آوری شد. با استفاده از روش تحلیل تماتیک، 15 مضمون اصلی بدست آمده است، که آنان را در ذیل 3 محور دستهبندی کردهایم. محور اول تصور معنایی از وفاداری است؛ محور دوم شامل استراتژیهاست و محور پایانی را مداخلهگرها نامگذاری کردهایم.
حسابداری
وحید اسکو؛ مجید مرادی؛ محمد نوروزی؛ شهرزاد سراج
چکیده
هدف: بر پایه نظریه جامعهپذیری جنسیت، زنان و مردان در معرض توسعه های اخلاقی متفاوت، ارزشهای متفاوتی را بروز میدهند. تنوع جنسیتی بیانگر تفاوتهای موجود در ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی مردان و زنان است و عمل افراد بازتابی از مسیر فکر و احساس درونی آنهاست. لذا حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هیئتمدیره باعث اثربخشی سازمان و کاهش ...
بیشتر
هدف: بر پایه نظریه جامعهپذیری جنسیت، زنان و مردان در معرض توسعه های اخلاقی متفاوت، ارزشهای متفاوتی را بروز میدهند. تنوع جنسیتی بیانگر تفاوتهای موجود در ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی مردان و زنان است و عمل افراد بازتابی از مسیر فکر و احساس درونی آنهاست. لذا حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هیئتمدیره باعث اثربخشی سازمان و کاهش هزینههای نمایندگی شرکتها می شود و این امر بینظمیهای مالی را در شرکتها از طریق رفتار فرصتطلبانه مدیران نیز کاهش میدهد. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر حضور زنان در هیئتمدیره و کمیته حسابرسی بر بینظمی حسابداری است.
روش: تحقیق حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات نیمه تجربی پسرویدادی در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است، یعنی بر مبنای تجزیهوتحلیل اطلاعات گذشته انجام گرفته است. ازنظر روش تحلیل دادهها نیز تحقیق همبستگی است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که حضور زنان در کمیته حسابرسی باعث کاهش بینظمیهای مالی در شرکتها میگردد. همچنین یافتهها بیانگر این مطلب است که حضور زنان در هیئتمدیره میتواند از طریق نظارت بر رفتارهای فرصتطلبانه مدیران تاثیر منفی و معناداری بر بینظمی مالی دارد.
نتیجهگیری: بر پایه نظریه جامعهپذیری جنسیت، زنان و مردان در معرض توسعههای اخلاقی متفاوت، ارزشهای متفاوتی را بروز میدهند. تنوع جنسیتی بیانگر تفاوتهای موجود در ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی مردان و زنان است و عمل افراد بازتابی از مسیر فکر و احساس درونی آنهاست. لذا حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هیئتمدیره باعث اثربخشی سازمان و کاهش هزینههای نمایندگی شرکتها میشود
حقوق
مریم احمدی نژاد
چکیده
چکیده:
از جمله جنایاتی که در عصر جدید، اذهان جامعه بشری را مشوش نمود، جنایاتی است که از سوی گروه های ارهابی چون داعش در سوریه و عراق علیه زنان و کودکان ارتکاب یافت. در طول سالهای حضور وحکومت داعش در سرزمین های تحت سلطه اش، جمهوری اسلامی ایران با محوریت شهید سلیمانی خدمات بی نظیری را جهت تامین امنیت شهروندان این مناطق ارائه دادند. بر ...
بیشتر
چکیده:
از جمله جنایاتی که در عصر جدید، اذهان جامعه بشری را مشوش نمود، جنایاتی است که از سوی گروه های ارهابی چون داعش در سوریه و عراق علیه زنان و کودکان ارتکاب یافت. در طول سالهای حضور وحکومت داعش در سرزمین های تحت سلطه اش، جمهوری اسلامی ایران با محوریت شهید سلیمانی خدمات بی نظیری را جهت تامین امنیت شهروندان این مناطق ارائه دادند. بر این اساس پژوهش حاضر بدنبال پاسخ به این پرسش است که عمده جنایات داعش علیه زنان و کودکان چه بود و تلاش شهیدسلیمانی و همرزمانش در دفع این خطرات چه تاثیری داشت؟ در این بین در عرصه مکتوبات و مستندات بین المللی، شاهد تحریف واقعیات موجود در خصوص نقش سردار سلیمانی هستیم که منجر به این شد تا نگارندگان بکوشند با استناد به منابع معتبر جهانی شامل مقالات علمی و اسناد بین المللی و آژانس های خبری معروف غربی، برخی از مهم ترین فجایع داعش علیه زنان و کودکان را از منظر حقوق بین الملل برشمرده و نقش شهیدسلیمانی را در دفع این خطرات بیان نمایند. از این رو، مقاله پیشرو طی پژوهشی توصیفی بدنبال بیان چیستی جنایات داعش علیه زنان و کودکان و نقش و تاثیر عملکرد شهید سلیمانی و یارانش در مبارزه با این جنایات و سرنگونی دولت اسلامی در عراق و سوریه(داعش) است، که به حفظ امنیت زنان و کودکان در مناطق تحت سلطه این گروه تروریستی منجر شد.
حقوق
زینب عصمتی؛ سیده لطیفه حسینی؛ محمد مهدی حسینمردی
چکیده
قانون اساسی در راس هرم سلسله مراتب قوانین نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی ...
بیشتر
قانون اساسی در راس هرم سلسله مراتب قوانین نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی است که در دوران تصویب قانون اساسی ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث بوده است. از این رو هدف اصلی این پژوهش بررسی جایگاه حقوق رفاهی زنان در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر تامین اجتماعی به عنوان یک حق بشری میباشد. در نوشتار حاضر این پرسش مورد واکاوی قرار گرفته که مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از چه امتیازات حقوق رفاهی در راستای عدالت جنسیتی و کسب فرصتهای ناشی از آن برخوردارند و قانون چه اولویتهایی را برای آنها در نظر داشته است ؟پژوهش پیش رو مطالبات حقوق رفاهی در حوزه تامین اجتماعی بانوان جامعه ایران را به عنوان منابع انسانی مهم در ساختار قانون اساسی کنونی مورد بررسی قراردهد. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که تجربه بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای برقراری نظام قانون اساسی برآمده از ارزشهای ملی – مذهبی، مبین آن است که بانوان در منظومه اقتصاد رفاهی به عنوان شهروند جامعه از تامین اجتماعی در حوزههای مختلف برخوردار است.
مطالعات زنان
فریبا علاسوند
چکیده
موضوع عدالت از موضوعات پردامنه و پرچالش است که با وجود متون پیچیده درباره عدالت در منابع غربی، رویکرد اسلامی به آن نحیف است. مطالعات نشان میدهد با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی، اجتماعی ابعاد نظریهپردازانه که منجر به نظامسازی یا ساختارهای روندساز بشوند در این رویکرد مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، ...
بیشتر
موضوع عدالت از موضوعات پردامنه و پرچالش است که با وجود متون پیچیده درباره عدالت در منابع غربی، رویکرد اسلامی به آن نحیف است. مطالعات نشان میدهد با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی، اجتماعی ابعاد نظریهپردازانه که منجر به نظامسازی یا ساختارهای روندساز بشوند در این رویکرد مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن به مثابه یک راهبرد اداره جامعه باشد. این ابعاد اگر چه در مطالعات دو دهه اخیر حوزه عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفتهاند نیازمند کاوش بیشتر و متمرکز روی موضوعات خرد هستند. در مسیر گذار از تحسین عدالت در مطالعات دینی آن به پردازش نظریهای عملگرا باید دانست که مهمترین چالش نظری و عملی عدالت در این حوزه چیست. همین مساله پرسش اصلی در این مقاله است. برای پاسخ به این پرسش، کوشش نویسنده این است که یک ملاحظه نظری و دو ملاحظه عملگرایانه در نظریهپردازی عدالت ارائه کند. ملاحظه نظری به چالش معیار نابرابری میپردازد و ملاحظه عملی به دو بحث ادارکسنجی و شاخص سازی برای عدالت پرداخته است . این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورتها به طرح ایده خود پرداخته و از آن جهت که در قرن اخیر یکی از چالشهای عدالت به ویژه رویکرد اسلامی آن، حقوق و مزایای اجتماعی برای زنان است میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. روش مقاله پس از جمعآوری دادههای لازم، تحلیل محتوا و مقاله اسنادی و بنیادی است.
اقتصاد
محمد مهدی زارع شحنه؛ مهدی اکابری تفتی؛ ابراهیم بهرامی نیا؛ احسان سلیمی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانه مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایهگذاری و اشتغال در ایران است. جهت بررسی تأثیر این تکانهها، از یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شده است. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانه مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایهگذاری و اشتغال در ایران است. جهت بررسی تأثیر این تکانهها، از یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شده است. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل شامل خانوارها، تولیدکنندگان، دولت و بانک مرکزی میباشند که با بهینهیابی رفتار آنها در قالب این الگو به بررسی تکانههای آموزش زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از توابع عکسالعمل آنی تکانههای بهبود سطح تحصیلات زنان و بهبود فناوری نشان میدهد که تکانه مثبت آموزش زنان باعث افزایش تولید و سرمایهگذاری میشود. همچنین این تکانه، اشتغال را نیز افزایش میدهد. همچنین تکانه فناوری، باعث افزایش تولید و سرمایهگذاری و کاهش اشتغال شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه میگردد با اتخاذ سیاستهای مناسب به منظور دستیابی هر چه بیشتر منافع توسعه علمی و نیل به رشد اقتصادی بالاتر، سرمایهگذاریهای مناسب در زمینه آموزش زنان مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد. به نحوی که آموزشهای کاربردی در مشاغل مرتبط با زنان نه تنها باعث ایجاد رقابت در تصاحب فرصتهای شغلی نشده است، بلکه عاملی در جهت ایجاد اشتغال و فرصتهای شغلی جدید نیز میگردد.
توسعه روستایی
ناصر سیف اللهی؛ گلثوم اکبری آرباطان
چکیده
باز کردن پتانسیل دیجیتالی مناطق روستایی برای آینده مشاغل روستایی، جوامع روستایی و اقتصاد کشور به عنوان یک موضوع مهم مطرح است و کسب و کارهای خانگی زنان روستایی به عنوان یکی از بزرگترین انواع کسب و کارها در اقتصاد جهانی متاثر از فناوری دیجیتال است. با توجه به اهمیت این موضوع شناسایی فرصتها و چالشهای اقتصاد دیجیتال در مشاغل خانگی زنان ...
بیشتر
باز کردن پتانسیل دیجیتالی مناطق روستایی برای آینده مشاغل روستایی، جوامع روستایی و اقتصاد کشور به عنوان یک موضوع مهم مطرح است و کسب و کارهای خانگی زنان روستایی به عنوان یکی از بزرگترین انواع کسب و کارها در اقتصاد جهانی متاثر از فناوری دیجیتال است. با توجه به اهمیت این موضوع شناسایی فرصتها و چالشهای اقتصاد دیجیتال در مشاغل خانگی زنان روستایی حایز اهمیت است این پژوهش با این هدف به شیوهی توصیفی، از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعهی آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و صاحبان مشاغل زنان روستایی هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی میکند. برای محاسبه پایایی مصاحبه با روش توافق درون موضوعی یا دو کدگذار برابر 79% شد که قابلیت اعتماد کدگذاری را تایید میکند. یافتههای پژوهش نشان میدهد مفاهیم در قالب ۲ مضمون اصلی فرصتها و چالشها است که فرصتها با ۵ مضمون شامل قابلیت خوشه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، شبکه ای از روابط فراملی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب ۵مضمون شامل شکافهای فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصتها دسته بندی شده اند.
جامعه شناسی
مهدیه اخوندی؛ کرم حبیب پور گتابی؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیده پیچیدهای است و به پویایی و توسعه نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریه زمینهای انجام شد. به این منظور با 17 زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از استراتژیهای گلولهبرفی و حداکثر ...
بیشتر
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیده پیچیدهای است و به پویایی و توسعه نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریه زمینهای انجام شد. به این منظور با 17 زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از استراتژیهای گلولهبرفی و حداکثر تغییرات انتخاب شده بودند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. پس از تحلیل دادهها، 85 کد اولیه، 7 مقوله محوری و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری دادهها استخراج شد: شرایط علّی (مسائل و چالشهای اقتصادی، حکمرانی برابرمحور)، شرایط زمینهای (ساختار سیاسی نابرابر و چالشهای مردسالارانه)، شرایط مداخلهگر (عوامل شخصیتی- روحی)، استراتژیها (شایستهسالاری و ایجاد بستر شکوفایی) و پیامدها (کنشگری فعال سیاسی زنان و طرد انفعال سیاسی). همچنین، «مشارکت سیاسی زنان؛ کنشی معنادار و چندوجهی» بهعنوان مقوله هسته احصاء شد و درنهایت مدل پارادایمی مستخرج از دادهها تنظیم شد. یافتهها بر این دلالت دارند که زنان در مشارکت سیاسی عاملان و کنشگرانی فعال بوده و دست به کنشهای مبتنی بر زمینههای سیاسی میزنند؛ کنشی از نوع مشارکت که با شناسایی موانع و عوامل تسهیلگر میتواند راهگشای مشارکت سیاسی فعال آنان به عنوان شهروندانی اثرگذار در حوزه سیاست بدل گردد.
تربیت بدنی و علوم ورزشی
مرضیه موفق؛ رسول نظری؛ الهام مشکل گشا
چکیده
هدف این پژوهش ارائه مدل و تبیین راه کارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران بود. پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع استقراریی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و برای گردآوری دادههای آن از ابزار مصاحبه استفاده ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارائه مدل و تبیین راه کارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران بود. پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع استقراریی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و برای گردآوری دادههای آن از ابزار مصاحبه استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را صاحبنظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری گلولهبرفی استفاده شد و نمونهگیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با اقتباس از متن همه مصاحبهها در مرحلۀ کدگذاری باز تعداد 303 مفهوم یا کد اولیه شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه با هم به 23 کد کاهش پیدا کرد. سپس در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 10 مقولۀ اصلی مشخص شد. بر مبنای نتایج تحقیق مشخص شد که معیارهای انتخاب احراز پستهای مدیریت درسازمانهای ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیست. باید به صورت سلسله مراتبی و با شروع ازسطح میانی، با لوایحی که منتهی به قوانینی شود که حضور بانوان در حیطههای اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیتهای ورزشی، برجستهتر گردد و بانوان در جایگاهها و موقعیتهای فعلی با نگرش به شایستهسالاری و تخصصگرایی، انتخاب گردند.
علوم سیاسی
علی علی حسینی
چکیده
درجهان مدرن امروز یکی ازمهمترین پیششرطهای توسعه وثبات کشورها، استفادۀ بهینه ازهمه ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان درامور اجتماعی وسیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی وعمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار درجهان ضروری است؛ با اینحال، شواهد ودادههای موجود حاکی از آن است که ...
بیشتر
درجهان مدرن امروز یکی ازمهمترین پیششرطهای توسعه وثبات کشورها، استفادۀ بهینه ازهمه ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان درامور اجتماعی وسیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی وعمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار درجهان ضروری است؛ با اینحال، شواهد ودادههای موجود حاکی از آن است که زنان درتمام سطوح تصمیمگیری درسراسر جهان کمتر حضور دارند ودستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی واجتماعی را همچنان دور ازدسترس میبینند. دراین میان، اروپا تنها منطقه درعصر کنونی است که ظرف دو دهه گذشته و درپرتو سیاستگذاریهای نسبتاً مناسب درحوزۀ زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شدهاند تاضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی درسطوح ملی ومنطقهای، ازشایستگی واعتبار خود درمراتب عالیِ سیاسی، تقنینی وقضایی دفاع کنند. نظر به این مهم، مقالۀ حاضر با کاربست نظریه فمنیسم وبهرمندی ازمدل سیاستگذاری جونز درصدد است به این پرسش محوریِ پاسخ دهد که تجربۀ حضور زنان درحوزۀ سیاستگذاری وتصمیمگیری درقاره اروپا، به ویژه درحوزۀ پارلمانی، ناظر به چه مسائل وملاحظاتی است وخروجیِ آن، دربردارندۀ چه ابعاد وپیامدهایی بوده است. درمقام پاسخ به سوال پژوهش نیز، به نظر میرسد حضور زنان درمناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخستوزیری و پستهای وزارتی، درکنار تصویب قوانینی همچون قانون سقط جنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان، سیاستهای مربوط به جبران خسارتِ کارگران و بودجه رفاه اجتماعی؛ از جمله عوامل تعیینکننده و اقدامهای مؤثر تقنینی بوده است که به تدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیتهای بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
حسابداری
مهدی فیل سرائی
چکیده
این پژوهش تأثیر تنوع جنسیتی هیأت مدیره بر ناکارآیی سرمایهگذاری شرکت را بررسی میکند. استدلال بر این است که شرکتها با تنوع جنسیتی هیأت مدیره، ناکارآیی سرمایهگذاری کمتری نسبت به شرکتهای با تنوع جنسیتی هیأت مدیره بالا میباشند و وجود مدیران زن در هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی دارد. در راستای بررسی این موضوع، ...
بیشتر
این پژوهش تأثیر تنوع جنسیتی هیأت مدیره بر ناکارآیی سرمایهگذاری شرکت را بررسی میکند. استدلال بر این است که شرکتها با تنوع جنسیتی هیأت مدیره، ناکارآیی سرمایهگذاری کمتری نسبت به شرکتهای با تنوع جنسیتی هیأت مدیره بالا میباشند و وجود مدیران زن در هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی دارد. در راستای بررسی این موضوع، فرضیههای پژوهش بر مبنای یک نمونهی آماری متشکل از 108 شرکت طی سالهای 1396 لغایت 1400 (540 مشاهده) و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره مورد آزمون قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نمونهی پژوهش نشان میدهد که بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که استقلال هیأت مدیره، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. اما دورهی تصدی مدیر عامل، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل نمیکند.تجزیه و تحلیل نمونهی پژوهش نشان میدهد که بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که استقلال هیأت مدیره، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. اما دورهی تصدی مدیر عامل، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل نمیکند.
مطالعات زنان
جمیله علم الهدی؛ پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اسماعیل جعفری
چکیده
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان ...
بیشتر
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان عمل کند. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این اصول بود. در ادراک اسلامی پیرامون مباحث جنسیت چه اصولی حاکم است؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به پارادایم تفسیری متعهد شدند؛ چون برای استخراج اصولی پیرامون مباحث جنسیت در ادراک اسلامی باید به ذهنیت و تجارب اندیشمندان مسلمان نیز رجوع میشد. سؤال پژوهش در 8 جلسه گروه کانونی با 32 پژوهشگر و اندیشمند مسلمان مطرح شد که در پژوهش یا فعالیتهای اجتماعی خود به دنبال بسط ادراک اسلامی در امر توانمندسازی زنان مسلمان بودند. از طریق کدگذاری باز، شواهد گفتاری جلسات تحلیل شدند و از طریق روش بازخورد مشارکتکننده، اعتبار یافتهها افزایش یافت. شش اصل بعنوان اصول حاکم بر ادراک اسلامی پیرامون مفهوم جنسیت، بدست آمد که عبارتند بودند از: مکملگرایی، پویایی در زمان و مکان، عاطفه اجتماعی، انتخابگری، برابری در فرصتهای تعالی، و رقابتگریزی. اصول ششگانه بدستآمده از ظرفیت بیشتری نسبت به ذهنیتهای سهگانه سلطهجو-برابریخواه-رهاییطلب برای توانمندسازی زنان مسلمان برخوردار هستند. میتوان اهمیت زمینه و محیط بعلاوهی ناکامی بنیانهای فکری غیرالهی در توانمندسازی زنان را از دلایل این امر برشمرد.
جامعه شناسی
جمال محمدی؛ فاطمه بازگیر
چکیده
تلاش این پژوهش مطالعۀ کیفی تجارب زیستۀ زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرمآباد است. برای نیل به این هدف، از نظریۀ زمینهای استفاده شده تا علل، شرایط مداخلهگر و پیامدهای تجربۀ طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند بهشیوهای ژرفنگرانه واکاوی شود. سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق ...
بیشتر
تلاش این پژوهش مطالعۀ کیفی تجارب زیستۀ زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرمآباد است. برای نیل به این هدف، از نظریۀ زمینهای استفاده شده تا علل، شرایط مداخلهگر و پیامدهای تجربۀ طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند بهشیوهای ژرفنگرانه واکاوی شود. سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شدهاند و با آنها مصاحبۀ عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبهها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانۀ مالی و ازدستدادن توان کار)، افول همبستگیهای سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبکهای زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطرۀ مناسبات جنسیتی) اصلیترین شرایطیاند که خانوادهها در بستر آنها تصمیم میگیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، بهموازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، بهمیانجی برخی شرایط مداخلهگر به عوامل شکلدهندۀ تجربۀ طردشدگی زنان سالمند بدل میشوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموششدگی) دو مورد از مهمترین شرایط مداخلهگری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را بهتدریج در وضعیتی ذهنی ـ روانی فرو میبرند که پیامدهایی اساسی برای آنها و تأثیر عمیقی بر شخصیتشان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آنچه در سرای سالمندان عاید زنان میشود احساس کندهشدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
مطالعات زنان
گودرز شاهمرادی؛ اژین عباس پور؛ حسین صادقی
چکیده
در جهان امروز که با نرخ بالا پژوهشهای مختلف در حوزههای گوناگون علمی به خصوص حوزه کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجه معناگرایانه با یک خروجی قابل مشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها، نگرش فرهنگی کارآفرینی میباشد که به صورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعه کارآفرینی ...
بیشتر
در جهان امروز که با نرخ بالا پژوهشهای مختلف در حوزههای گوناگون علمی به خصوص حوزه کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجه معناگرایانه با یک خروجی قابل مشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها، نگرش فرهنگی کارآفرینی میباشد که به صورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان تاثیر بگذارد. لیکن محقق به دلیل تعدد مطالعات، پاسخ خود را در برآیندی علمی از نتایج این پژوهشها میبیند و همچنین به لحاظ گسترده بودن حوزه مطالعاتی یعنی حوزه کارآفرینی زنان، در یک مرور نظاممند با بهرهگیری از نرم افزار cma2 اقدام به تحلیل و بررسی جامع و کلی بر پژوهشهای کمی دیگر محققین پرداخته است. بر این اساس در پژوهش حاضر کل مقالات جستجو شده مرتبط با موضوع به تعداد 1547 مقاله بین سالهای 2021 - 2010 می باشد که 305 مقاله انتخاب و از این تعداد با رعایت پروتکل استاندارد 17 مقاله وارد سبد تحلیل شده و این سبد تحلیل به مقادیری قابل قیاس و تجمیع که اندازه اثر خوانده میشود، تبدیل شده است. نتایج فرضیه تاثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازه اثر (345/1) بین نگرش فرهنگی و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، این مقدار تاثیر قوی تلقی میشود. در نهایت نتایج این پژوهش میتواند در حوزه کسب و کارهای کارآفرینانه و جامعه شناسی مورد استفاده قرار گیرد.
شهرسازی
مانا وحیدبافنده؛ ملیکا وحیدبافنده؛ جواد ایمانی شاملو
چکیده
تحلیل رابطه ی جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میگردد تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد بخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر گردد. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع ...
بیشتر
تحلیل رابطه ی جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میگردد تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد بخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر گردد. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل میباشد. جستجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های"فضاهای شهری، زنان" صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های"پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی" جایگزین همراه کلید واژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در بین منابع فارسی و بین سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی میباشد. همچنین از نرم افزار Spss در جهت انجام آزمون های فراتحلیل استفاده شده است که در نتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید گردیده است. در جهت سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی پژوهش شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری میباشد. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.