در حال حاضر زنان، برای افزایش نقش خود در جامعه تلاش نمیکنند و حتی در تعیین رییس برای زنان هم نگاه مردانه اعمال میشود. از سوی دیگر نگاه به قانونگذاری و نمایندگان زن مجلس، باید با رویکرد بهبود کیفی عملکرد آنها در مجلس آتی اعمال شود تا زنان بتوانند خواستهای خود را در مجلس برده و آن را پیگیری کنند.
دکتر محمد قانعیراد ٭
در بررسی برنامه اول تا پنجم توسعه با این نکته رو به رو شدم که در همه آنها بر اصل مشارکت زنان در مسائل اجتماعی اشاره شده است حتی در برنامه پنجم که در زمان تدوین آن رویکردهایی به عنوان نقش اصلی زن در خانه حاکم بود اما باز هم فعالیت اجتماعی زنان مورد توجه قرار گرفته است. بهطور کلی در این قوانین پنج گانه توسعه روی مشارکت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تاکید شده است بنابراین یک اصل پذیرفته شده و مورد اجماع عمومی بحث مشارکت زنان است اما در خصوص اجرایی شدن آن مقداری چالش وجود دارد. در برنامه توسعه، اصل مشارکت زنان مورد توجه قرار گرفته و البته در ابتدا بر حوزه آموزش و فعالیتهای علمی برای زنان تاکید شده و بعد از آن مشارکتهای اقتصادی و اشتغال وجود دارد. در مراحل بعد مشارکت در عرصههای فرهنگی مثل هنر و فعالیتهای کلی هنری برای زنان تعیین شده است.
در مشارکت سیاسی نیز بیشتر زنان به رایدهندگان تفسیر میشوند و به نقش مدیریتی و سیاستسازی زن توجه نشده است. برای محدود کردن زن هیچ محدودیت قانونی وجود ندارد اما هنوز مهمترین چالش فعال شدن زنان در عرصه سیاسی است؛ زنان حتی در حوزه آموزش و اشتغال نیز با مشکل رو به رو هستند و در برخی رشتهها از شرایط برابر برای ورود به دانشگاه برخوردار نیستند. دانشگاهها در عمل اجازه ورود زنان به هیات علمی را به ندرت میدهند. این فرهنگ مردانه بهطور ناخودآگاهانه در میان فرهنگیان نیز وجود دارد و گروههای علمی بیشتر تمایلات مردانه به خرج میدهند. در حال حاضر حتی دولت هم در انتخاب رییسهای دانشگاهها از زنان استفاده نمیکند.
بنابراین این رفتار مردانه ناشی از قوانین و برنامهها نیست بلکه در عملکرد به مساله حضور زنان توجه نشده است. بخشی از این رفتار درباره زنان فرهنگی است و بخشی از آن نیز به دیدگاههای سیاسی برمیگردد. از طرف دیگر مسائل سیاسی و مشاغل مدیریت و مدیریت میانی به عرصه سیاسی برمیگردد. در حال حاضر تنها یک فرماندار زن داشتیم که در حادثه منا در جرگه جانباختگان قرار گرفتند. حتی در سطح معاونین استاندار یا استانداران از زنان استفاده نمیشود. در حوزه مجلس وضعیت بدی داریم، در افغانستان زنان ٢٥ درصد سهمیه دارند اما در ایران شرایط مناسبی وجود ندارد، حتی خود زنان به مردان رای میدهند و این باعث شده نمایندگان زن در مجلس بسیار اندک باشند.
این در حالی است که اگر سهمیهای برای زنان در نظر گرفته شود و زنان در قانونگذاری فعال شوند بسیاری از مشکلات زنان و خانواده از مسیر قانونگذاری حل خواهد شد. باید به این نکته توجه داشت که حضور نقطه نظر زنانه در عرصه تصمیمگیری به غنیتر شدن تصمیمات کمک میکند چرا که مردان در بعضی موارد مشترک فکر میکنند و نمیتوانند دیدگاه یک زن را داشته باشند. به همین جهت اگر دستاورد زنان را از شاخصهای توسعه کم کنیم شاخص، افت قابل توجهی خواهد داشت با این حال نمیتوانیم ادعا کنیم که وضعیت زنان قابل قبول است. از آنجایی که توجه جدی به مساله زنان نشده، به جز در بخش آموزش و بخش کمی هم در حوزه اشتغال زنان، در سایر بخشها با ضعف جدی روبه رو هستیم و باید برای این امر شاخصهای کمی تعریف شود تا امکان اندازهگیری باشد. یکی از مسوولیتهایی که در وزارتخانهها یا سازمانها قرار داده شده وجود مشاورین امور زنان است که غالبا نقش تشریفاتی دارند و عملکرد خاصی را ایفا نمیکنند.
از سوی دیگر در حال حاضر عرف جامعه یک مشکل در مسیر زنان است و برای این امر باید دولت شروع به تغییر این عرف کند. رییسجمهور در حال حاضر هیچ وزیر زنی انتخاب نکرده است و حتی در وزارتخانههای کشور تعداد معاونین زن انگشتشمار است. بنابراین به تغییر این نگرش برویم و به شرایطی برسیم که وظایف مدیریتی به زنان نیز سپرده شود. البته در برخی موارد محدودیتها مبنای قانونی وجود ندارد اما دیدگاه مردانه حاکم بر جامعه اجازه نمیدهد که نقش زنان پر رنگ شود بنابراین به نظر من تغییر در برنامه ششم باید در حوزه عملی شدن برنامهها باشد و به اندازه کافی قانون حمایتی از نقش زنان وجود دارد. در گام اول معاونت زنان باید خود پیشگام شده و برای عملیاتی شدن عملکرد زنان، نقش بیشتری ایفا کند. در حال حاضر زنان، برای افزایش نقش خود در جامعه تلاش نمیکنند و حتی در تعیین رییس برای زنان هم نگاه مردانه اعمال میشود. از سوی دیگر نگاه به قانونگذاری و نمایندگان زن مجلس، باید با رویکرد بهبود کیفی عملکرد آنها در مجلس آتی اعمال شود تا زنان بتوانند خواستهای خود را در مجلس برده و آن را پیگیری کنند.
٭رییس انجمن جامعهشناسی ایران