اگر طرح یک موضوع در جامعه قبح آن را میشکند، پس باید تفسیر جدید از امر به معروف و نهی از منکر ارائه کرد زیرا اساس این دو بر طرح مسئله (معضل اجتماعی) و نهی از آن است. با این نوع نگاه به مسئله میتوان گفت صداوسیما بیشتر قبحشکنی میکند تا تلاش برای حل مشکلات جامعه. بنابراین بنیان این نوع استدلال از اساس اشتباه است.
محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
اخیرا نشستی با عنوان سلامت زنان با محوریت زنان تنفروش انجام شد، که انتقاداتی را به همراه داشت. اگر یک موضوع یا بهتر بگوییم یک معضل اجتماعی که گریبانگیر جامعه ماست، به بحث و تبادلنظر گذاشته شود، تنها نتیجهاش، یافتن راهکارهای بهتر برای برطرف کردن آن مشکل است. موضوع زنان خیابانی یا تنفروش، سالهاست که در کشور ما وجود داشته و به یک بیماری برای جامعه تبدیل شده است. رفع این بیماری نیازمند نگاه تخصصی به مسئله از سوی استادان علوم اجتماعی و جامعهشناسان است.
در مسائل اجتماعی نگاه علمی است که میتواند راهگشا باشد. در برنامه ششم توسعه نیز اگر این نگاه علمی، آن هم با حضور افرادی با دیدگاههای مختلف، وجود داشته باشد، میتوانیم به نتایج آن در آینده امیدوار باشیم. در برنامههای سابق که تنها یک نگاه تنظیمکننده سند بود، نتایج ملموسی حاصل نشده است چراکه به مشکلات آنطور که باید توجه نشد.
برخی با طرح این موضوع که طرح مسائلی مانند زنان خیابانی، قبح این مسئله را میشکند، سعی در مخالفت با بررسی علمی این مسائل دارند اما وقتی از همین افراد میپرسیم که چرا روحانیون بالای منبر مردم را از دروغگفتن منع میکنند و این کار باعث ترویج دروغ نمیشود، تنها سکوت میکنند. اگر طرح یک موضوع در جامعه قبح آن را میشکند، پس باید تفسیر جدید از امر به معروف و نهی از منکر ارائه کرد زیرا اساس این دو بر طرح مسئله (معضل اجتماعی) و نهی از آن است. با این نوع نگاه به مسئله میتوان گفت صداوسیما بیشتر قبحشکنی میکند تا تلاش برای حل مشکلات جامعه. بنابراین بنیان این نوع استدلال از اساس اشتباه است.
نگاه علمی به مشکلات اجتماعی در همه جوامع موفق عمل کرده است. در ایران نیز میتوان مدل علمی با توجه به فرهنگ، آیین و عرفها ترسیم کرد که براساس آن مشکلات حل شود. تاکنون به دلیل عدم توجه علمی به برخی مشکلات اجتماعی، هیچ راهکار مقابلهای ارائه نشده است.
دانشگاه و استادان به دلیل رویکرد علمی که در برخورد با آسیبهای اجتماعی دارند، میتوانند راهکارهای علمی مناسبی در کنار دولت و جامعه مدنی ارائه کنند. وجود این سه رکن در کنار یکدیگر، لازمه حل مشکلات اجتماعی است.
یکی از مشکلات کشور در برنامهریزیهای گذشته این بود که برنامهریزیها به بخشهای بوروکراتیک سپرده میشده است که براساس جهتگیریهای سیاسی خاص، سمتوسوی برنامه را تعیین میکردند. بنابراین باید راهبردی انتخاب شود که کلیه ذینفعان برنامه ششم به هر نحوی در حوزههای مختلف بهویژه بخش زنان، در برنامهریزی حل شوند.
درحالحاضر برای تصمیمسازی در حوزههای مختلف منجمله حوزه زنان، یک نوع همکاری بین بخش دانشگاه، دولت و جامعه مدنی نیاز است که در کنار یکدیگر بنشینند و سعی کنند تا از نگاه علمی به مسائل اجتماعی راهکارهایی را برای حل مشکلات بیابند.
یکی از دلایلی که مشکلات اجتماعی در جامعه ما بهراحتی حل نمیشوند این است که دولت در کنار مراکز علمی برای حل این مشکلات قرار نمیگیرد و در بررسی مشکلات و رفع آنها از روشهای غیرعلمی و بعضا غیرکارشناسی استفاده میشود. گاهی اوقات حل یک مشکل خود موجبات بروز مشکلات دیگری برای جامعه میشود.
بنابراین اینکه طرح مسئله در مراکز علمی و با استفاده از شخصیتهایی که به صورت آکادمیک درباره موضوعات تحقیق کردهاند، منجر به حل بهتر و سریعتر مشکلات شود، یک ادعا نیست بلکه یک اصل پذیرفتهشده در تمام جهان است. چه اتفاقی بهتر از اینکه مشکلات از طریق متخصصان بررسی شوند و برای حل آنها راهکار ارائه کنند؟