آمارها نشان از بیکاری حدود 50 درصد زنان تحصیلکرده دارد. فارغالتحصیلان زن نسبت به دهه های گذشته درمقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا چندین برابر شده اند و این در حالی است که هنجارهای اجتماعی و تصورات قالبی هنوز جایگاه مشخصی برای این تعداد زن تحصیلکرده قائل نیست.
ناهید توسلی- جامعه شناس در روزنامه قانون نوشت: توجه به نیازها و مطالبات زنان در جامعه ایرانی هرروز بیشتر از قبل مطرح می شود و در این میان، برنامهریزی برای پاسخگویی به این مطالبات از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالباتی که از اشتغال و برابریهای جنسیتی در مشاغل گرفته تا نیازهای بهداشتی و درمانی، همه و همه به برنامه ریزی و دیده شدن سهم زنان در برنامه های توسعه ای نیاز دارد. زمانی که از «برنامه» سخن به میان می آید گذشته، حال و آینده نمود می یابد و «برنامه» با نگاهی به گذشته و ارزیابی آن در حال برای آینده ای نزدیک و دور، بخشی یا تمامی سرنوشت فرد، گروه، سازمان یا ملتی را رقم می زند. تدوین چنین برنامهای باید عادلانه با شناخت کافی از «متن»، تمامی افراد،گروه ها و حوزه های اجتماعی را در بر گیرد. برنامه توسعه گر چه در حوزه قوانین جاریاست، اما در واقع تدوین کننده آن چیزی است که در آینده رقم خواهد خورد. آینده ای با نگرشی متفاوت نسبت به حال، تفاوت هایی بیش و کم در ارزش ها، نگرش ها، هنجارها، ساختارها، کارکردها و.... بنابراین گرچه آنچه رقم میخورد برای فرد،گروه ، سازمان و جامعه کنونی است، اما، آیا تغییرات جامعه و تحولات آن در این برنامه لحاظ شده است؟ برنامه 5 ساله پیش رو چشم انداز 20 سال آینده کشور خواهد بود. تاکنون برنامه هایی که در حوزه توسعه تدوین شده اند هرچه سعی کرده اند همه جانبه با در نظر گرفتن بخش اعظم مسائل،رویکرد جامعی نسبت به تمام حوزه ها داشته باشند ،اما باید پذیرفت امکان اجرایی شدن برنامه های اول، دوم، سوم و چهارم توسعه را گاه جنگ، گاه تحریم، گاه رشد جمعیت و گاه ... حاصل نکرد و برنامه پنجم نیز بنا به گفته مسئولان به طور کامل محقق نشد.
ابتر ماندن سهم زنان در برنامه توسعه
برای اجرای برنامه پنجم توسعه با توجه به تعداد احکامی که وجود داشت زمان کافی برای تحقق تمام برنامه ها حاصل نشد. تعدادی از مواد آن فرصت اجرا نیافت و برخی برنامه ها که باید در سال های اول و دوم برای رسیدن به اهداف اجرایی می شد اجرا نشد و در سالهای بعد برای اجرای آنها به مشکل برخورد و اکنون با این تجارب به پیشواز برنامه ششم توسعه می رود. سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه بر پایه محورهای سه گانه اقتصاد مقاومتی، پیشتازی در عرصه علم و فناوری و تعالی و مقاوم سازی فرهنگی قبلا ابلاغ و سیاست های کلی آن تدوین شده است. اصل 46 از سیاست های کلی برنامه ششم توسعه در بخش امور اجتماعی اشاره میکند به «تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در آن و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصه ها و توجه ویژه به نقش سازنده آنها». اکنون مطالبات برنامه نویسان جهت تدوین برنامه عملیاتی، اقدامی و کاربردی اعلام شده است، اما به نظر می رسد این برنامه آنقدر از اهمیت برخوردار است که شاید در راستای تدوین آن نیاز به سال ها پژوهش، تحقیق و برگزاری همایش باشد. فرا تحلیل ها و پژوهشهای دانشگاهی و آکادمیکی نیاز است تا با در نظر گرفتن ضمانت اجرایی و تمرکز در این حوزه این امر مهم به خوبی به انجام برسد. با نگاهی به برنامه پنجم توسعه می توان دریافت که این برنامه در ماده 230 و در 14 محور کلی به زنان و خانواده پرداخته است اما عدم در نظر گرفتن حمایت دستگاه های اجرایی باعث شده تا گزارش قابل قبولی تا کنون در این راستا ارائه نشود. ماده 230 مهمترین ماده در خصوص زن و خانواده است. طبق این ماده بایدوضعیت زنان در عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی بهبود پیدا کند. توانمندسازی زنان در 14 محور کلی تا حدود 40 درصد محقق شده ،اما مشکلات اساسی در تحقق 60 درصد باقی مانده برنامه عبارتند از نادرستی گزاره های عنوان شده در خصوص زنان، عدم وجود امکانات اجرایی در دستگاه ها و ... بررسی برنامه پنجم نشان می دهد که در برنامه ششم زن باید محوریت فراگیرتری بیابد. حذف رویکرد ابزاری نسبت به زن از جمله مسائل مهمی است که باید گفتمان توسعه ششم را شکل دهد. مثالی از اشتغال زن می تواند تاحدی راهگشای مسئله باشد.
اشتغال زنان؛ مشکلی که حل نمی شود؟
مسئله اشتغال زنان در دهه های اخیر از مهمترین موضوعات مهم برنامه ریزی و تصمیم گیری است. ازآنجا که ایران به هر دو مقاوله نامه در برنامه پژوهشیILO )مقاوله نامه شماره 100 که اشاره دارد به «تساوی زن و مرد در مقابل کار هم ارزش»و مقاوله نامه 111 در خصوص«برابری فرصت و منع تبعیض در استخدام واشتغال» پیوسته است و باید سالانه گزارش های خود را به دایره نظارت ILO ارائه دهد، بنابراین چاره ای جز حرکت به سمت کاهش شکاف جنسیتی اشتغال در برنامه ششم ندارد. اما آمارها حاکی از افزایش شکاف جنسیتی اشتغال طی دوره های پنج ساله و روند نزولی شکاف جنسیتی بیکاری طی این دوران است:
این مقایسه نشان می دهد که جذب مردان در بازار کار نسبت به زنان همواره بیشتر بوده و از سوی دیگر انباشت بیکاران زن و نا امنی شغلی آنان نسبت به مردان رو بهافزایش است. گزارش های وزارت کار نشان میدهد که بیکاری زنان و مردان در بازار کار نتایج مشابهی نداشته است. با توجه به شانس کمتر زنان برای ورود به بازار کار، این گروه ناچارند سطح کاری پایین تری را انتخاب کنند و لذا آمارها حکایت از کوچ زنان شاغل از بخش صنعت و کشاورزی به بخش خدمات دارد. به طوری که در سال 1392 حدود 52 درصد زنان در بخش خدمات و 48 درصد مجموعا در بخش کشاورزی و صنعت شاغل بوده اند. این آمارها در حالی ارائه می شود که تا سال 2022 یک میلیارد زن وارد اقتصاد جهانی خواهند شد. سهم زنان ایران از این تعداد چقدر خواهد بود؟ تجربه کشورهای دیگر مانند آرژانتین و ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که ورود زنان به بازار کار GDP را افزایش میدهد. ارزش کار خانگی زنان و کار زنان روستایی می تواند تولید نا خالص ملی را تا حدود 15 درصد افزایش دهد. همچنین اشتغال زنان پیامدهای کیفی بیشماری نیز به دنبال دارد. زنان نقش ابرازی، تربیتی و مراقبتی ایفا می کنند و رویکردشان به سطح تحصیلات ، مشارکت اجتماعی ، بهداشت و ......بهتر است،به نحوی که حاضرند درصد بالایی از درآمد خود را صرف سرمایه گذاری در آموزش فرزندان کنند.
برنامه ششم و اشتغال زنان
افزایش درخواست زنان و تمایل ایشان برای اشتغال به دلیل افزایش سطح سواد ، باعث شده سهم زنان شاغل در بخش خصوصی که از امنیت کافی برخوردار نیستند در تمامی سال ها، بیش از بخش عمومی باشد. همچنین سهم شاغلان زن در گروه کارکن فامیلی بدون مزد، بیشتر از مردان بوده است. افزایش تحصیلات دانشگاهی زنان را نیز باید به عنوان یکی از محور های اساسی تصمیم گیری برای تدوین برنامه ششم توسعه در حوزه اشتغال زنان در نظر گرفت. شاید بتوان تشدید بیکاری زنان را به افزایش تحصیلات دانشگاهی ایشان و آمادگی زنان برای ورود به بازار کار نسبت داد. آمارها نشان از بیکاری حدود 50 درصد زنان تحصیلکرده دارد. فارغالتحصیلان زن نسبت به دهه های گذشته درمقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا چندین برابر شده اند و این در حالی است که هنجارهای اجتماعی و تصورات قالبی هنوز جایگاه مشخصی برای این تعداد زن تحصیلکرده قائل نیست.گرچه نا گفته نماند افزایش تحصیلات زنان را می توان در احراز پستهای مدیریتی مشاهده کرد به طوری که نه در حوزه سیاستگذژاری بلکه در سطح مدیریت سازمانی شواهد قابل توجهی از مدیران موفق زن قابل مشاهده است. علاوه بر اشتغال و افزایش سطح تحصیلات در سال های آتی باپدیده رو به رشد دیگری تحت عنوان تجرد زنان رو به رو خواهیم بود.بسیاری از زنان مجرد تحصیلکرده هستند به عبارت دیگر افزایش سطح تحصیلات زنان رابطه معناداری با تجرد ایشان دارد. بنابراین در 5 سال آینده شاهد زنان مجرد بیشماری با تحصیلات عالیه خواهیم بود. البته باید در نظر داشت تحصیلات گرچه باعث افزایش تجرد زنان می شود اما قطعا باعث افزایش طلاق ایشان نیست. گرچه در برنامهریزی ها زن تاکنون در خانواده مفهوم یافته است اما در صورت افزایش تجرد زن تحصیلکرده ، باید آمادگی لازم برای پاسخگویی به این قشر،خارج از محیط خانواده را نیز مد نظر قرار داد، زن مجرد تحصیلکرده ای که اهدافش در خانواده و تشکیل زندگی و همسر داری و فرزند آوری محقق نشده یا اصولا این موضوع برایش مطرح نبوده است . بنابراین گفتمان زن در درون خانواده نمی تواند پاسخگوی بسیاری از معضلات زنان امروز جامعه باشد.تقسیم بندی محور زن و خانواده به دو بخش خانواده با محوریت «خانواده» و زن با محوریت «زن» می تواند در برنامه ششم به اقشار دیده نشده در برنامه های قبلی نظر بیفکند و بخشی از اصل 46 سیاست کلی برنامه ششم توسعه مبنی بر«استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصهها» را تحقق بخشد.
آیا برنامه ششم رویکردی فراجنسیتی دارد؟
زمانی میتوان چنین رویکردی را اتخاذ کرد که هیچ محور و رکن جنسیت زده ای در جامعه وجود نداشته باشد. تا آن زمان و تحقق اعتدال جنسیتی نمی توان به مسائل زنان نگاهی فرا جنسیتی داشت. رویکرد فرا جنسیتی برای یک آینده آرمانی قابل تصور است. رویکرد فرا جنسیتی گزاره ای است برای فردا و نه امروز، که پس از تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی قابل دست یافتن است.اصل فراجنسیتی با جنسیت زدایی نهادها قابل تحقق است. تا زمان دستیابی به کاهش شکاف جنسیتی، برنامههای توسعه باید به نحوی تدوین شوند که مسائل مربوط به بیمه زنان خانه دار، خشونت خانگی علیه زنان،خشونت محیط کار، نا امنی شغلی، بهداشت و سلامت زنان، حمایت از زنان سرپرست خانوار، در نظر گرفتن نقش حمایتی سالمند کودک و مباحث مراقبتی زنان، مدیریت زنان به خصوص در عرصه سیاسی و قانونگذاری، تخصیص اعتبار و بودجه ورزشی، حمایت قبل و پس از ازدواج و فرزندآوری، ضمانت اجرایی و امنیت طرح های مربوط به زنان شاغل، حمایت از دورکاری یا بازنشستگی پیش از موعد و مرخصی زایمان، اعتدال جنسیتی درآزمون های استخدامی ،حمایت از کارآفرینی زنان در نظام آموزش عالی،بازنگری قوانین مدنی در خصوص زنان مجرد و زنان سرپرست خانوار، تدوین برنامه های سلامت محور زنان و پوشش بیمهای بیماریهای خاص زنان مانند سرطانپستان ، سرطان رحم، پوکی استخوان، کم خونی و pms به طور کامل و عملیاتی در برنامه ششم در نظر گرفته شود .بدیهی است برنامه توسعه ششم با توجه ویژه به زنان است که تاحدی موفقیت خود را تضمین خواهد کرد.