شرط لازم برای بهبود کلی شرایط کارگران تحرک اقتصادی است، در این شرایط است که شما می‌توانید وضعیت کارگران را بهبود ببخشید، اما شرط کافی برای بهبود وضعیت زنان در بازار کار ایران تغییر این بینش اجتماعی است که معتقد است: زنان ضرورتی ندارد شاغل باشند یا زنان نان‌آور خانواده نیستند.

«هر فردی حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست‏، برگزیند.   دولت نیز موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.» بنا به نص صریح اصل 28 قانون اساسی کشور عبارت «هر فرد» شامل زنان و مردان است، اما نگاهی به آمار سال 93 بیانگر این مهم است که نرخ مشارکت زنان حدود 13 درصد و مردان 5/62 درصد بوده است. این فاصله 50 درصدی میان زنان و مردان بهانه‌ای شد تا به سراغ دکتر زهرا کریمی، اقتصاددان و عضو هیأت علمی اقتصاد دانشگاه مازندران برویم.

   تحصیل و اشتغال زنان

این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش خبرنگار قدس که چرا با وجود حضور چشمگیر زنان در سطوح عالی تحصیلی، همچنان این زنان هستند که سهم کمتری از بازار کار را می‌برند، می‌گوید: این فاصله میان حضور زنان در سطوح عالی تحصیلی و بازار کار محدود به ایران نیست و در سایر کشورهای خاورمیانه نیز به وضوح قابل مشاهده است، اما عامل اصلی این رخداد نبود امکان ایجاد فرصت‌های شغلی کافی در اقتصاد کل کشورهای منطقه است. از آنجا که فرصت‌های شغلی کم است، باورهایی شکل گرفته از قبیل اینکه مردان در اولویت هستند، مرد نان‌آور خانواده است، اگر مردها بیکار باشند، امکان آسیب‌پذیری خانواده افزایش یافته و آمار ازدواج کاهش می‌یابد. از دیگر سو کارفرماها نیز اعتقاد دارند، زنان نیروی کار خوبی نیستند؛ زیرا ازدواج می‌کنند، بچه‌دار می‌شوند و غیبت می‌کنند، پس نمی‌توان آنان را برای مشاغل جدی و بلندمدت استخدام کرد.

کریمی در ادامه تصریح می‌کند: در عمل، فرصت‌های شغلی کمتری نسبت به مردان در مقابل زنان است، گرچه مردان هم وضعیت ناخوشایندی دارند، اما این موضوع برای زنان خیلی بدتر است؛ زیرا این باور وجود دارد که از نظر اجتماعی اجباری به اشتغال زنان نیست.

  قوانین و محدودیت‌های رسمی

این عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران در ادامه صحبت‌های خود به بررسی نهادهای رسمی و قانونی که زمینه‌ساز فاصله میان زنان و بازار کار می‌شوند، پرداخت. وی بر این باور است که دولت‌ها نگران بیکاری هستند و معتقدند، در شرایط بیکاری‌های بالا، مردان در اولویت هستند. کریمی در این باره می‌افزاید: «طی دهه‌های اخیر شاهد بودیم که رسماً  بخشنامه‌هایی صادر می‌شود که خانم استخدام نکنید، به طور مشخص‌تر بتازگی اعلام شده، اداره مالیات استان مازندران یک نفر نیروی مرد می‌خواهد، در صورتی که هیچ منطقی پشت این نیست که چرا کارشناس مالیاتی باید مرد باشد؟ چرا این کار مردانه به نظر آمده است؟ با توجه به وجود موانع فرهنگی اشتغال زنان در جامعه ما، این قبیل اقدام‌ها صرفاً فرصت شغلی بیشتری را برای مردان به وجود می‌آورد.»

کریمی، بحث‌هایی از قبیل ازدواج زنان و بچه‌دار شدن آنان را نیز توجیه فرهنگی برای اجرای سیاست‌های دولت بر می‌شمارد.

وی درباره وضعیت کنونی استخدام زنان نیز می‌گوید: «در شرایط بیکاری بالای امروزه کشور، از کانال‌های رسمی و غیررسمی خبرهایی از استخدام نشدن زنان توسط بانک‌ها به گوش می‌رسد. 

   مشارکت اقتصادی زنان و تولید داخلی

این اقتصاددان در توضیح این مهم که برخی از یافته‌های علم اقتصاد از وجود نوعی همبستگی مثبت میان مشارکت اقتصادی زنان و تولید ناخالص داخلی کشورها خبر می‌دهند، بر این باور است که این یافته به صورت مطلق قابلیت تأیید ندارد. برای نمونه در کشورهای آفریقایی ما شاهد میزان مشارکت بالای زنان و گاه 80 درصدی هستیم، اما این باز هم به معنی گسترش فقر است، اینکه زنان ناگزیر به فعالیت هستند و بسیاری از آنان در مشاغلی مانند کشاورزی و ساختمانی فعالند، بیشتر نشان‌دهنده فقر است تا توسعه اقتصادی.

وی در ادامه صحبت‌های خود می‌افزاید: در برخی از کشورها نیز شاهد این ارتباط هستیم، در کشورهای صنعتی نیز با گسترش تولید و افزایش فرصت‌های شغلی، زنان به بازار کار جذب شدند، اما در مورد ایران و با توجه به وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفت، فرصت‌های شغلی برای زنان بسیار محدود باقی مانده است.

سهم بخش نفت در کل اشتغال ایران کمتر از نیم درصد است؛ یعنی ما از نظر اقتصادی به جزیره‌ای وابسته هستیم که ارتباطی با اقتصاد ما ندارد، شغلی ایجاد نمی‌کند، فناوری‌اش ارتباطی با فناوری تولیدی در داخل ندارد و از آنجا که بخش زیادی از درآمدمان از طریقی تأمین می‌شود که خلق فرصت شغلی و ارتباط با سایر بخش‌ها در آن نیست، اغلب درآمد داریم، ولی اشتغال نداریم، در نتیجه کشورهای صادر کننده نفت در منطقه از فرصت‌های شغلی کمتری برخوردار بوده و در نتیجه زنان بیش از دیگران گرفتار بیکاری هستند.»

دکتر زهرا کریمی خود به کمبود فرصت‌های شغلی و بیکاری در جهان اشاره می‌کند، اما نکته دارای اهمیت را زنانه نبودن بیکاری در برخی کشورها می‌داند، کریمی در این باره چنین توضیح می‌دهد: «در بسیاری از کشورها نرخ بیکاری برای هر دو جنس بالاست و این گونه نیست که نرخ بیکاری برای زنان دو برابر مردان باشد، حتی در برخی مناطق نرخ بیکاری زنان کمتر از مردان است. البته نباید فراموش کرد که دستمزد زنان تقریباً در تمامی کشورهای جهان کمتر از مردان است.»

  پشت صحنه بیکاری زنان

پیامدهای بیکاری زنان دیگر موضوعی بود که مورد بررسی این عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران قرار گرفت.

وی بر این باور است که این مهم می‌تواند هزینه‌های سنگینی برای جامعه در بر داشته باشد. کریمی در توضیح این موضوع می‌افزاید: حداقل 12 درصد خانواده‌های ما زن سرپرست هستند، از همین ‌رو این تفکر که مردان نان‌آور خانواده هستند، با این الگو انطباق پیدا نمی‌کند و نتیجه آن تحمیل فقر به گروهی است که بشدت آسیب‌پذیر است.

  پویایی اقتصاد، بهبود اشتغال

این اقتصاددان در انتها به بهبود وضعیت اشتغال زنان می‌پردازد و بر این مهم تأکید می‌کند که پویایی هرچه بیشتر اقتصاد می‌تواند سبب حضور هرچه بیشتر زنان در بازار کار شود، اما اگر اقتصاد حرکتی نداشته باشد، فرصت شغلی ایجاد نخواهد شد تا برای زنان نیز فرصتی برای حضور ایجاد شود و هنگامی این فرصت  شغلی ایجاد نشود، با توجه به وضعیت فرهنگی حاکم بر کشور وضعیت زنان همواره بدتر از مردان خواهد ماند. وی در ادامه می‌افزاید: شرط لازم برای بهبود کلی شرایط کارگران تحرک اقتصادی است، در این شرایط است که شما می‌توانید وضعیت کارگران را بهبود ببخشید، اما شرط کافی برای بهبود وضعیت زنان در بازار کار ایران تغییر این بینش اجتماعی است که معتقد است: زنان ضرورتی ندارد شاغل باشند یا زنان نان‌آور خانواده نیستند.