اگرچه زنان نقش فعال و سازنده‏ای در شکل گیری و نهادینه شدن روند انقلاب اسلامی داشته اند، ولی آنچنان که شایسته است از سهم متناسب در ساخت قدرت سیاسی برخوردار نشده‏ و در مواضع و تصمیم‏گیری‏ها، حضوری کمرنگ دارند...

فریبا رحمان پور
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کهکیلویه و بویر احمد

 

 

مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخص‏های عمده توسعه تلقی می‏شود. در روند تحول در الگوهای زندگی، پدیده «مشارکت سیاسی» به معنای «فرصت‏های پرداختن شمار زیادی از شهروندان به امور سیاسی» و به عنوان نقطه تلاقی ساختار فرهنگی و سیاسی درهرجامعه‏ای است.

زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور دارای جایگاه و حقوق شناخته‌شده‌ای هستندو به عنوان بخشی ازسرمایه‏های انسانی هر جامعه، بامشارکت سیاسی خود می‏توانند نقش تعیین‏ کننده‏ای در اداره کشور داشته باشند. اگرچه زنان نقش فعال و سازنده‏ای در شکل گیری و نهادینه شدن روند انقلاب اسلامی داشته اند، ولی آنچنان که شایسته است از سهم متناسب در ساخت قدرت سیاسی برخوردار نشده‏ و در مواضع و تصمیم‏گیری‏ها، حضوری کمرنگ دارندکه شاید مهم‏ترین دلیل آن مردسالارانه بودن ساختار سیاسی باشد. البته مراجع در جریان انقلاب و تحولات بعد از آن مشروعیت حضور زنان در صحنه سیاست را به رسمیت شناخته  از دیدگاه قرآن نیز، زن همانند مرد بدون هیچ گونه تفاوتی می‌تواند در سرنوشت سیاسی دخیل و در دستگاه حاکمیت و قدرت سهم داشته باشد و در این زمینه هیچ مانعی وجود ندارد.

قانون اساسی وقتی بحث حقوق اجتماعی را مطرح می‌کند، مردم را به مشارکت دعوت می‌کند و می‌گوید مردم باید در ساخت حکومتشان مداخله کنند. در اینجا زنان هم جزو مردم محسوب می‌شوند و نقش مهمی د‌ر تحولات گوناگون سیاسی و اجتماعی ایفامی‏کنند و نگاهی متفاوت به حقوق طبیعی زنان به طور عام و به حق مشارکت سیاسی اجتماعی آنان به طور خاص داشته و نه تنها این حقوق را به رسمیت شناخته، بلکه همچنین قوای حاکم را موظف به بسترسازی مقتضی جهت نیل به این دسته حقوق نموده است.

باید‌ توجه د‌اشت که حضور زنان د‌ر مجلس باعث تغییر نگرش از رأی‌دهنده به تصمیم‌گیرنده می‌شود‌. بدین منظور بهتر است با توجه به اهمیت موضوع، راهکار‌هایی د‌ر د‌ستور کار قرار گیرد‌. توسعه مشارکت سیاسی، به ویژه افزایش حضور زنان در مجلس و حوزه‏های قانون گذاری و تصمیم‏سازی، هدفی است که بیشتر کشورهای جهان، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه در پی دستیابی و تحقق آن هستند.

نقشو تاثیر زنان در تحقق تمامی بندهای چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی و به ویژه بند مربوط به: «برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر و فساد و تبعیض و بهره مند از محیط زیست سالم» غیر قابل انکار است و نیز در عملیاتی شدن بند 14 سیاست‏های کلی دولت جمهوری اسلامی در مورد برنامه چهارم توسعه که تاکید دارد به:«تقویت نهاد خانواده و جایگاه زنان در آن و در صحنه‏های اجتماعی و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصه‏ها و توجه ویژه به نقش سازنده آنان.»

در ایران اگر چه حقوق زنان در قانون اساسی، به رسمیت شناخته شده است و محدودیتی برای حضور آنان در سیاست وجود ندارد اما موانع و قالب‏های دشوار اجتماعی و فرهنگی در لایه‏های خرد و کلان جامعه باعث شده است که زنان آن گونه که باید در بطن قدرت و نهادهای تصمیم‏ساز و قانونگذار در کشور حضور نداشته باشند و همچون دیگر کشورها، با تحقق نقشه راهیکه برای آن ترسیم شده، هنوز فاصلهبسیاری وجود دارد.