فعالیت تعدادی کمتر از انگشتان دو دست برای زنان در مجلس در حالی صورت میگیرد که به اعتقاد کارشناس مشارکت سیاسی از شاخصهای توسعه هر کشور است اما وقتی این مشارکت تنها در اختیار 50درصد جامعه باشد، روند توسعه نیز کجدار و مریز میشود...
تنها 9نماینده زن در میان 279 نماینده مرد! این ترکیب نمایندگان مردم در نهمین مجلس شورای اسلامی است. فعالیت تعدادی کمتر از انگشتان دو دست برای زنان در مجلس در حالی صورت میگیرد که به اعتقاد کارشناس مشارکت سیاسی از شاخصهای توسعه هر کشور است اما وقتی این مشارکت تنها در اختیار 50درصد جامعه باشد، روند توسعه نیز کجدار و مریز میشود. زنان ایرانی بیش از نیمی از صندلیهای دانشگاه و برخی از پستهای مدیریتی را به خود اختصاص دادهاند و این آمار هر روز بیشتر از روز دیگر میشود. در حالی که فضا برای مشارکت سیاسی آنان همچنان کوچک است و با تواناییهایشان همخوانی ندارد. مشارکت فعالانه زنان در مشارکت سیاسی علاوه بر اینکه توسعه کشور را ضمانت میکند ضرورتی انکار ناپذیر در توسعه مشارکت اجتماعی آنان خواهد بود.
به همین منظور روزنامه نوآوران تاثیر مشارکت سیاسی زنان بر روند توسعه مشارکت اجتماعی آنان را در گفتوگو با سه تن از فعالان حوزه زن در میان گذاشته و نظر آنان را جویا شده است.
کاهش آسیبهای اجتماعی زنان با مشارکت زنانه
اشرف السادات بروجردی معاون اجتماعی وزیر کشور در دوره اصلاحات و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی:
از میان آثار مشارکت سیاسی زنان بر وضعیت اجتماعی آنان میتوان به مهمترین اثر یعنی افزایش حس اعتماد به نفس اشاره کرد. افزایش اعتماد به نفس در زنان جامعه موجب افزایش سرمایه اجتماعی آنان و در نهایت منجر به افزایش اعتماد عمومی زنان به حاکمیت میشود.
افزایش سرمایه اجتماعی زنان میتواند در جهت بهبود شرایط اجتماعی و ایجاد فرصت برای مشارکت عامه زنان و نیز رفع آسیبهای اجتماعی نقش تعیینکنندهای ایفا کند.
این مساله زنان را در پذیرفتن نقش موثر در اجتماع فعال میکند و سبب میشود موضوعات و مسائل اجتماعی با نگاه زنانه دیده شود و سبب اخذ تصمیماتی شود که از جنس تصمیمات مردانه نیست و به بهبود اوضاع کمک میکند، به عنوان مثال میتوان به بحث پوشش زنان در جامعه اشاره کرد. در این زمینه اگر زنان تصمیم گیر باشند روشها و رفتارهای نادرست فعلی که توسط مدیران مرد تصمیم گیری شده و شایسته زنان و پاسخگوی حل مشکل آنان نیست به کاهش آسیبهای اجتماعی منجر میشود.
وقتی فقط نیمی از جامعه سرنوشت آن را در دست میگیرند
زهرانژاد بهرام -فعال حوزه زنان و نخستین معاون زن فرماندار:
مشارکت سیاسی زنان به معنای مشارکت صرف با هر کیفیتی نیست بلکه به این معناست که زنان نخبه در حوزه تصمیم گیری حضور داشته باشند. این امر اثر ملموسی در حوزه برنامه ریزی و تصمیم گیری دارد و این حضور باعث میشود که زنان در تصمیم گیریها دیده شده و موضوع زنان موجب الزام آور شدن تصمیمات اتخاذ شده برای تصمیمگیران شود.
اثر بعدی این مشارکت، افزایش نشاط اجتماعی و در نهایت ارتقای مشارکت زنان در عرصههای گوناگونی همچون محیط زیست را به دنبال دارد و سبب ارتقای این حوزهها خواهد شد.
نمیتوان توسعه را تنها با 50درصد جامعه محقق ساخت و سرنوشت نیمی از جامعه را به نیمه دیگر سپرد.
سقفهای شیشهای زنان را از رشد باز میدارد
فخر السادات محتشمی پورفعال سیاسی اصلاح طلب:
در طول تاریخ چهار عنصر گرانبهای قدرت، ثروت، منزلت و اطلاعات از دسترس زنان دور نگه داشته شده است. البته در قرون 20 و 21 در سراسر جهان، زنان خیزی را برای دستیابی به این عناصر برداشتند و این حرکت سبب شد تا مسئله تبعیض جنسیتی تا حدودی برطرف شود و حتی این اتفاق، در سازمان ملل و کنوانسیون مقام زن نیز مورد پذیرش قرار بگیرد.
در کشور ما حضور زنان در مشارکتهای سیاسی از تعداد انگشتان دو دست کمتر است و این با جمعیت، توانمندی زنان و رشد سیاسی آنان تناسب ندارد برای اینکه زنان بتوانند در عرصه سیاست مشارکت داشته باشند باید بررسی شود که آیا زنان امروز توانمندی و علاقه به مشارکت دارند یا خیر.
به نظر میرسد که امروز هر دو اینها وجود دارد اما زنان بامساله چند نقشی مواجه هستند که متاسفانه در این زمینه فکری صورت نگرفته است و نیازمند چارهاندیشی است.
واقعیت این است که برای زنان فرصت حضور فراهم نشده است. هزینههای سیاسی در جامعه ما برای افراد بالاست اما همین هزینه برای زنان بسیار بالاتر است.
اگر نیمه جامعه از فرصت حضور بهرهمند نشود، دچار بحران عدم توازن میشویم روند توسعه دچار اختلال میشود.
سقف شیشهای بالای سر مانع رشد آنان میشود و این عدم رشد باعث آسیب آنان شده و سبب میشود فرصت در جایی خارج از مرزها برایشان فراهم شود و مساله مهاجرت مغزها اتفاق بیفتد.
روزی شاهد این اتفاق خواهیم بود که زنان توانمند ما در کشورهای دیگر بدرخشند و مناصب بالا کسب کنند که صد در صد به زیان ماست که این افراد نخبه را از دست میدهیم.
این افراد اگر در کشور خودمان صاحب امتیازات و موقعیتهای مناسبتشان خود شوند، می توانند برای سایر زنان جامعه الگو شوند اما اگر این الگوها در کشور حضور نداشته باشند زنان جامعه به سمت الگوهایی خواهند رفت که حتی اگر موجب آسیب نباشد فرصت بروز توانمندیهای مثبت زنان در تمام حوزههای اجتماعی و علمی و هنری را میگیرند.