شاید این سوال مطرح شود که حضور زنان در مجلس چقدر برای پررنگ کردن خواست آنها موثر است و به تصویب قوانین برای حمایت بیشتر از حضور و مشارکت اجتماعی آنها بینجامد. اتفاقی که در ادوار گذشته چندان نیفتاد و زنان مجلس بهویژه در دو دوره اخیر، ساکتترین اعضای آن بودند...
تاکنون حضور 13 زن در مجلس شورای اسلامی دهم قطعی شده است. آماری که به نظر میرسد با برگزاری دور دوم انتخابات، بیشتر شود و از 15 نفر بگذرد. در ماههای اخیر و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی بارها درباره افزایش سهم زنان در مجلس صحبتهایی شد و حتی چندی پیش جمعی از فعالان حوزه زنان، از طرح خود برای «تغییر چهره مردانه مجلس» سخن گفتند و فراخوانی دادند تا شاید با افزایش حضور زنان در مجلس خواست زنان در تصویب قوانین بیشتر دیده شود. گرچه قانونی برای تقویت این حضور تصویب نشد، از 12 هزار و 123 نفر داوطلب راهیابی به مجلس دهم، هزار و 234 نفر زن بودند؛ آماری که به نسبت دورههای گذشته سه برابر شده بود.
اما شاید این سوال مطرح شود که حضور زنان در مجلس چقدر برای پررنگ کردن خواست آنها موثر است و به تصویب قوانین برای حمایت بیشتر از حضور و مشارکت اجتماعی آنها بینجامد. اتفاقی که در ادوار گذشته چندان نیفتاد و زنان مجلس بهویژه در دو دوره اخیر، ساکتترین اعضای آن بودند. در اینباره با یکی از زنان منتخب مجلس آتی گفتوگو کردهایم. فریده اولادقباد از زنان فعال حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که درانتخابات دهم مجلس شورای اسلامی پا به عرصه رقابت گذاشت و در لیست اصلاحطلبان شهر تهران قرار گرفت.
**انتخاب زنان در این دوره مجلس شورای اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این موضوع را برآمده از خواست لایههای اجتماعی زنان میدانید یا یک تصمیم سیاسی که به واسطه احزاب به نتیجه رسید؟
پیشرفت و توسعه هر جامعهای در گرو مشارکت تمام گروههای اجتماعی ازجمله زنان است. با توجه به تحولات اجتماعی و سیاسی که در کشور رخ داده، زنان نسبت به گذشته به حقوق شهروندی خود حساستر و آگاهتر شدهاند. ازجمله این حقوق، حقوق سیاسی است که در آن حق برخورداری زنان از انتخاب شدن در فرآیند انتخابات مجلس نمود بیشتری داشته است، بنابراین در گذار از جامعه صرفا سنتی به جامعه جدید و مدرن و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، زنان ایران خود را با زنان جوامع دیگر مقایسه کردهاند و نسبت به ظلمی که در طول تاریخ به آنها روا داشته شده است، به صورت مدنی معترض بودهاند و برای جبران این عقبماندگی تاریخی، فعالانه در عرصه سیاست مشارکت کردهاند. بنابراین به نظر من، حضور پررنگ زنان در انتخابات مجلس برآمده از همت خود آنها و اعتراض مدنی بوده و اگر احزاب هم نسبت به معرفی زنان بهعنوان کاندیدا اقدام کردهاند، ناشی از همان حضور فعال و اراده زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی بوده است.
**فراکسیون زنان مجلس تنها محل عضویت زنان نیست، اما متاسفانه نگاه به حوزه زنان همواره بهگونهای بوده است که تنها زنان باید مطالباتشان را پیگیری کنند و مردان پیگیر این موضوعات نیستند. با انجام دوره دوم انتخابات مجلس دهم، به نظر میرسد تعداد نمایندگان زن به مرز 15 نفر برسد، یعنی همان تعدادی که نیاز است تا یک طرح امضا و وارد دستور کار مجلس شود. این فرصت برای نخستینبار برای زنان مجلسنشین فراهم خواهد شد. شما بهعنوان یکی از این افراد چه استفادهای از این فرصت خواهید کرد؟
فراکسیون زنان فقط اسم زنانه دارد، اما نباید در مجلس شورای اسلامی تقابل مردانه و زنانه شکل بگیرد، بلکه تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باید به دور از هرگونه جنسیتگرایی مورد توجه نمایندگان قرار گیرند. چون قوانین مصوب فقط برای زنان لازمالاجرا نیست بلکه قوانین فارغ از جنسیت تدوین میشوند. حتی اگر تمام اعضای مجلس شورای اسلامی از زنان تشکیل شود به معنای تدوین قوانین برای زنان نیست بلکه باید تمام گروههای اجتماعی را در تصویب قوانین مدنظر قرار دهند، هرچه مشارکت زنان در جامعه افزایش یابد به معنای ارتقا و آگاهی اجتماعی بوده و بیانگر توسعه جامعه مدنی است. مدنیت، در توجه و تمرکز بیشتر بر حوزههای اجتماعی و سیاسی است که از ویژگیهای جامعه مدرن است.
البته صرف مشارکت و حضور زنان در انتخابات نمیتواند معیار و ملاک توسعه سیاسی باشد بلکه باید این مشارکت با اجرای کامل قانون اساسی که توجه ویژهای به زنان دارد، همراه باشد. بنابراین آنچه مهم است، تعداد نمایندگان زن در مجلس نیست، بلکه نگاه درست و واقعگرایانه همه نمایندگان به وضعیت و مشکلات زنان است. چه بسا نمایندگان زنی در مجلس حضور داشته باشند که افکارشان سنتی و محافظهکارانه باشد و در راستای تضییع حقوق زنان و نفی مشارکت سیاسی آنان گام بردارند و چه بسا نمایندگان مردی که نگاه صحیح و مدرنی به زنان داشته باشند و در راستای استیفای حقوق زنان و ارتقای مشارکت سیاسی - اجتماعی و منافع زنان عمل کنند.
**شاهدیم زنان در نهادهای قدرت، تاکنون چندان پیگیر مطالبات حوزه زنان نبودهاند و بعضا حتی سخنگویی از طرف مردان بودهاند. این موضوع را ناشی از چه میدانید، آیا صدای زنان مشخصا در این دوره مجلس بازتاب خواست زنان جامعه امروز ایران خواهد بود؟
حوزه قدرت که از نظر جامعهشناسی سیاسی مورد توجه جامعهشناسان است تاکید اساسی بر مشارکت تمام گروههای اجتماعی دارد، اما متاسفانه به دلایل متعددی زنان بهعنوان گروههای اجتماعی، خود پیگیر مطالبات زنان نبودهاند و تنها نمیتوان مردان را عامل نبود این پرسشگری و مطالعهگری زنان دانست، بلکه خود زنان انتظار چندانی از حضور در نهادهای قدرت نداشتهاند و تبعیت از مردان را امری بدیهی دانستهاند. حضور زنان در این دوره آنگونه که شما مطرح کردهاید، زیاد نبوده بلکه یک افزایش 50 درصدی نسبت به دوره نهم داشتهاند که این افزایش با توجه به جمعیت زنان جامعه چشمگیر نیست. ما امیدواریم در مجلس دهم، علاوهبر نمایندگان زن، اکثریت نمایندگان در راستای رفع مشکلات اساسی کشور بهویژه مسائل مرتبط با زنان گامهای اساسی بردارند.
**حدود 2.5 میلیون زن سرپرست خانوار در کشور شناسایی شدهاند. میتوان گفت، سبدهای حمایتی ازقبیل یارانه یا مستمریهای اندک نهتنها این افراد را از فقر نجات نمیدهد بلکه آینده خوبی هم نمیتوان برای این افراد متصور شد. در اینباره طبق قانون تامین اجتماعی حمایتهای بیمهای از این افراد صورت میگیرد، اما مهمترین مشکل این دسته، توانمندی برای شاغل شدن و پیدا کردن شغل است. در اینباره هنوز الزامات قانونی برای به کارگیری این زنان وجود ندارد.
اگر در عرصه اشتغال الگویی مناسب برای زنان طراحی شود، میتوان به نشاط و شادابی زنان هم در محیط کار و هم در کانون خانواده امیدوار بود، به عبارتی افزایش مشارکت بانوان در عرصههای مختلف جامعه همواره با تاکید بر نقش محوری زن در خانواده مطرح است. در عین حال باید با ایجاد تسهیلات در بخش تامین اجتماعی، ایجاد بیمههای خاص زنان، تصویب و تدوین بیمههای مناسب برای زنان و اصلاح برخی موارد، موقعیتهای شغلی، اقتصادی و اجتماعی زنان را فراهم کرد. مساله ایجاد کار و کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست با همکاری همه نمایندگان باید بهعنوان یک مساله عمومی در جامعه مطرح شود و بهطور جدی پیگیر مطالبات زنان باشیم.
**با وجود اینکه بیش از نیمی از ظرفیت دانشگاهها را زنان اشغال کردهاند، شاهدیم آمار بیکاری زنان به نسبت مردان دوبرابر است. در فراخوانهای استخدامی نیز میبینیم، مردان به زنان اولویت دارند، چراکه نگاه این است که مردان سرپرست اصلی خانواده هستند. اما با زیاد شدن تجرد، طلاق و... در میان مردان و زنان، تعداد زنانی که خود باید زندگی خود را تامین کنند، رشد فزایندهای دارد. حتی نگاه به درآمدزایی زنان در قشر متوسط جامعه تغییر کرده است، بهطوری که شاهدیم تنها با درآمد مردان زندگی آسانی جریان ندارد و زنان نیز به دنبال شغل هستند. دراینباره مجلس چه کمکی میتواند کند؟
با بالاتر رفتن سطح تحصیلات و پیشرفت تکنولوژی، متاسفانه هنوز نگاه سنتی حکمفرماست. امروز نقش افکار عمومی بسیار مهم است و کشورهای توسعهیافته تلاش میکنند این موانع سنتی را کنار بگذارند و به کمک افکار عمومی، جامعه را به سوی تساوی واقعی زنان و مردان و حضور جدی زنان در جامعه سوق دهند و به عبارتی برای اینکه بتوان تغییری ایجاد کرد، خواه و ناخواه باید در این زمینه اندیشمندان سخن بگویند و رسانهها نیز این موضوعات را انعکاس بدهند تا مشخص شود که چقدر ورود زنان در جامعه و پستهای کلیدی میتواند مهم و اثرگذار باشد.
طبق اطلاعاتی که مرکز آمار اعلام کرده است در دوره پنج سال اخیر یعنی از سال 88 تا 92، تعداد شاغلان زن در ایران با کاهش 2/14درصدی مواجه بوده است. در سال 88 نزدیک به 3 میلیون و700 هزار نفر از شاغلان کشور زن بودهاند، درحالی که در سال 92، تعداد شاغلان به حدود 3 میلیون و 145هزار نفر رسیده است، یعنی تقریبا 521 هزار نفر از تعداد شاغلان زن کاسته شده است.
به عبارت دیگر بهطور متوسط در هر سال، حدود 100هزار نفر از زنان شاغل در کشور از بازار کار خارج شدهاند.
با نگاهی به نسبت جنسی اشتغال طی سالهای یادشده، میتوان گفت این نسبت روندی افزایشی داشته است. بهطوری که 473 مرد شاغل در مقابل 100زن شاغل در سال 88 به 579 مرد شاغل در مقابل 100زن شاغل در 92 رسیده است. براساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری زنان از 8/16درصد در سال 88 به 8/19 درصد در سال 92 رسیده که بیانگر افزایش سه درصدی شاخص نرخ بیکاری زنان در پنج سال اخیر است.
**براساس آخرین بررسیهایی که وزارت کشور انجام داده، وضعیت سرمایههای اجتماعی در کشور چندان رضایتبخش نیست. بخشی از این موضوع را جامعهشناسان به دلیل کمبود شادیهای جمعی و کمبود عرصه بروز آنها میدانند. در این باره زنان محرومیت بیشتری دارند. یکی از موارد مناقشهبرانگیزی که در دوره گذشته مجلس اتفاق افتاد، بحث حضور زنان در ورزشگاهها بود که راهی برای بروز هیجان و شادی افراد است. در آن دوره حتی برخی نمایندگان زن، از مخالفان اصلی حضور زنان در ورزشگاهها بودند. در این باره چه باید کرد؟
با توجه به اینکه بانوان نیمی از جمعیت جامعه را در بر میگیرند باید حق استفاده و حضور در فعالیتهای اجتماعی را داشته باشند تا از حقوق ابتدایی خود بهرهمند شوند و قبل از هرچیز باید زیرساختهای این مهم فراهم شود تا زنان بتوانند در چارچوب مسائل قانونی و شرعی در ورزشگاهها حضور پیدا کنند. مسئولان موظف هستند شرایط مناسب را در همه زمینهها برای بانوان فراهم کنند.