نشست تخصصی نقد و بررسی خانواده ایرانی: بازسازمانی یا بحران از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران در دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران با حضور دکتر باقر ساروخانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دکتر عالیه شکربیگی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر احمد بخارایی عضو هیات علمی دانشگاه پیام‌نور برگزار شد.

دکتر عالیه شکربیگی، عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و نویسنده کتاب «مدرن‌گرایی و سرمایه‌ اجتماعی خانواده» گفت: «به نظر من خانواده هنوز زنده است، وجود دارد و ارزشمند است. میزان تحول جامعه و خانواده از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است.

او به تعاریف بحران اشاره کرد و گفت: «در همه تعاریف، بحران خانواده را شبیه یک سیستم در نظر گرفته‌ایم که اگر خللی در هریک از اعضای آن به وجود بیاید و کارکردش دچار مشکل شود، به نوعی تغییر نقش‌ها، عملکرد و وظایف در سیستم خانواده به وجود آمده است. در ساختار امروز که ساختار فناوری اطلاعات و ارتباطات است، خانواده‌ها متاثر از شرایط خاص همین دوران هستند.»

شکربیگی به تحولات خانواده ایرانی اشاره کرد و گفت: «حرکت و تحول در خانواده ایرانی جلوتر از ساختار قانونی و حقوقی آن حرکت می‌کند. چون خانواده ایرانی به یک بحران در ازدواج و همسرگزینی رسیده بود، ازدواج سفید به وجود آمد و چون اسناد و قانون نتوانست جوابگوی این بحران باشد، خود خانواده دست به کار شد و آن را به عمل تبدیل کرد. از دیدگاه پارسونزی، برای اینکه یک سیستم بتواند به تعادل پویا برسد، باید 4 کارکرد انطباق، کنترل ابزاری، مدیریت هیجانات و حفظ یکپارچگی را داشته باشد و هرگونه اختلال در هریک از اینها بحران به وجود می‌آورد.»

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اکثر مشکلات خانواده را سیاستگذاری‌های کلان دانست و گفت: «امروزه خانواده ایرانی دست سیاست‌بازان افتاده است که به هر دلیلی پرونده خانواده بر روی میزشان است و تلاش می‌کنند برای حفظ جایگاه خود در کنار خانواده مانور بدهند.»

او به الگوهای زندگی در ایران اشاره کرد و افزود: «افزایش طلاق، گرایش به شغل و تحصیلات بالا، گرایشات به هم‌خانگی و زوج‌زیستی، تغییر در الگوهای همسرگزینی، تاخیر در ازدواج، کاهش فرزندآوری و افزایش خانواده‌های تک‌والد و همچنین افزایش زنان سرپرست خانوار، همگی از تغییرات الگوهای زندگی در خانواده ایرانی است. آخرین آمار از زنان سرپرست خانوار 2/5 میلیون نفر است،‌ یعنی 2/5 میلیون نفری که باید همه بار زندگی خانواده و جامعه را به دوش بکشند و مسلما چنین چیزی باعث بحران می‌شود.»

او گفت: «کاهش نرخ باروری به پیر شدن جمعیت، کاهش نیروی فعال و جوان کشور و تغییر نقش زنان منجر می‌شود. همان‌طور که رشد فردگرایی نیز به تمایل به فرزند کمتر، تاخیر در امر ازدواج و اهمیت یافتن زندگی مجردی می‌شود و مهم‌ترین مساله در جامعه ایرانی در بین دختران و پسران مجردی قطعیت‌یافته است.»

او افزود: «ما نمی‌توانیم برای همه خانواده‌های ایرانی یک نظریه را صادر کنیم. چون گونه‌های مختلفی از خانواده ایرانی از سنتی، مدرن، پست‌مدرن و در حال گذار وجود دارند.»

شکربیگی این ادعا را که همه تغییرات خانواده در ایران برگرفته از ارزش‌های غربی است را رد کرد و گفت: «بخشی از این تغییرات را نهادهایی که کارکرد غلط دارند ایجاد می‌کنند و باعث می‌شوند خانواده دچار تحولات شود. به نظر من دولت به عنوان یک عامل مداخله‌گر باعث و بانی اکثر مشکلات خانواده است. از طرفی برای خانواده‌ها سندهای ازدواج صادر می‌کند و از طرف دیگر برای فرزندآوری انواع تشویق‌ها را در نظر می‌گیرد.»

شکربیگی به نرخ طلاق در سال‌های اخیر اشاره کرد و گفت: «با بررسی نرخ طلاق در سال‌های اخیر مشخص می‌شود که نرخ طلاق در دختران 20 تا 25 سال و در پسران 25 تا 29 سال است. این آمار نشان می‌دهد که این افراد دچار مشکل هستند و مهارت‌های کنترل رفتار را در خانواده ندارند. نسل امروز ما در سال‌های اول زندگی فرزندآوری را به تاخیر می‌اندازد تا مشخص کند آیا هنوز هماهنگی‌های لازم را دارد یا خیر.»

او افزود: «به نظر من خانواده به مثابه یک امر واقعی اجتماعی صفت مستمر دارد. یعنی در طول تاریخ شکل و فرم آن وجود داشته اما محتوای آن تغییر کرده است. بنابراین باید عواملی را که به طور مستمر سبب استمرار خانواده به مثابه یک بنیاد یا نهاد شده است را شناسایی کرد. دولت باید اجازه دهد خانواده خودش را بازسازی کند.»

او در پایان گفت: «زایش گونه‌های جدید خانواده امری نگران‌کننده نیست و ذات تغییر همین است. جوانان ایرانی وقتی که در معرض بیکاری قرار داشتند به سمت ازدواج سفید رفته‌اند و از آن به عنوان یک راهکار ازدواج کردند. بنابراین هرگونه نگرشی به خانواده باید پویا و دیالکتیکی باشد. یکی از دلایلی که خانواده ایرانی نتوانسته است مشکلات خود را حل کند بحث توانمندی‌های خانواده است. براساس مدل توانمندی‌های خانواده‌های آمریکایی- قفقازی، 6 نوع توانایی مهربانی، قدردانی، تعهد، توانایی تحمل بحران، ارتباطات مثبت و گذراندن وقت با یکدیگر وجود دارد و سوای اینها خانواده ایرانی نیازمند مهارت‌های گفتاری و رفتاری است.»