طوفان، شهرهای شمالی ایران را به صدر اخبار رسانهها آورد اما چند روز قبل از آن هم اتفاقاتی در برخی از این شهرها افتاده بود که اگرچه رسانهها آنطورکه باید و شاید به آنها نپرداختند اما در نوع خودش طوفانی فرهنگی محسوب میشود...
سه روز پیش، انتخابات سالانه هیئترئیسه شورای شهرهای مختلف کشور برگزار شد. این انتخابات در تهران آنقدر حاشیه داشت و با مسائل سیاسی کلان، گره خورده بود که ذهن خیلیها به سمت همتای این انتخابات و تحلیل نتیجه آن در شهرهای مختلف نرفت. حالا که چند روز گذشته است و کمکم خبرها منتشر میشود، حتی شبکههای مجازی هم درباره انتخاب زنان بهعنوان رؤسای شورای شهرهای دیلمان و نوشهر واکنش نشان دادهاند.
طبق اعلام نهایی انتخابات هیئترئیسه شهرستان دیلمان، طیبه نیکخو ریاست چهارمین سال شورای این شهر را بر عهده خواهد داشت. مشابه همین اتفاق در نوشهر هم افتاده و شعله مصطفیپور بر صندلی ریاست شورای شهر این شهرستان نشسته است؛ البته این اولینبار نیست که زنان بهعنوان رئیس شورای شهر انتخاب میشوند و قبلا هم در شهرهایی مانند بانه، روانسر، چناران و... زنان این مسئولیت را بر عهده گرفته بودند، اما چند دلیل باعث میشود که امسال توجه ویژهای به این دو زن داشته باشیم که سن کم و حاشیههایی که انتخاب آنها داشته، ازجمله این دلایل است.
علیه خانهنشینی
دور چهارم انتخابات شوراها، سال 92 در سراسر کشور برگزار شد. بعد از اعلام نتایج نهایی و تشکیل جلسات شورا، اعضا باید رئیسشان را انتخاب میکردند. همان موقع بین اخبار استانها، حرفهای زنی شنیده میشد که با وجود کسب بالاترین رأی از سوی مردم، نتوانسته بود بر صندلی ریاست شورا بنشیند؛ چون اعضای مرد، کسر شأنشان میشد، یک زن رئیسشان باشد. زیبا صالحپور که یکی از چهار عضو زن شورای شهر اهواز بود، آنموقع به رسانهها گفت: من فکر میکردم با توجه به اینکه رأی تعداد بسیار بالایی از مردم را کسب کرده بودم، بتوانم جایگاه ریاست شورای شهر اهواز را به دست بیاورم اما این اتفاق نیفتاد. مردان میگفتند؛ نمیتوانیم ریاست یک زن را بر خودمان قبول کنیم.
حالا سه سال از آن روزها گذشته و نقش زنها بهعنوان عضو شورای شهر چنان پررنگ شده است که در مناطق شمالی کشور، دو زن میتوانند سال آخر شورای شهرشان را بهعنوان رئیس پشت سر بگذارند؛ البته این کار به همین راحتیها هم ممکن نبوده است.
طیبه نیکخو که 30سال دارد و حالا عنوان رئیس شورای شهر دیلمان را یدک میکشد، درباره این سختیها میگوید: سختیای که ما کشیدیم تا مثل خیلی از همشهریهایمان، یک زن تحصیلکرده خانهنشین نباشیم، متعلق به همین برهه نیست. سالهاست که من شخصا سختیهای زیادی کشیدهام. روزهایی را دیده بودم که وقتی اسم یک زن بهعنوان نامزد انتخابات شورای شهر آورده میشد، خیلیها میخندیدند و خیلیهای دیگر لبشان را میگزیدند که مگر میشود یک زن از این کارها بکند. اصلا مگر میتواند؟ اما آن روزها گذشت و کمکم زنها جسارت اینکه به سراغ عرصههای اینچنینی بیایند، پیدا کردند.
نیکخو در ادامه میگوید: در این دوره شورای شهر، ما شاهد حضور زنان زیادی بودیم. تعداد زیادی خانم، نامزد انتخابات شده بودند و خیلیها هم نه بهعنوان نامزد، بلکه بهعنوان فعال انتخاباتی خودشان را نشان میدادند. حاصل این تلاشها، باعث شده است حالا این اعتماد به وجود بیاید که یک زن ریاست شورا را بهعهده بگیرد. امیدوارم که این اتفاق آنقدر نتیجه خوبی داشته باشد که وقتی سال آینده انتخابات شورای شهر برگزار میشود، زنان نقش پررنگتری داشته باشند.
حاشیههای انتخاب یک زن
خاطرات نیکخو از عقبزدهشدن زنان برای حضور در عرصه انتخابات، به سالهای قبل برمیگردد اما انتخاب او بهعنوان رئیس شورای شهر هم آنقدر حاشیه داشته است که برایش تبدیل به خاطره شود. خودش میگوید: الان که برای شما از روزهایی میگویم که حضور زنها بهعنوان کسی که میخواهد رأی بدهد یا رأی به دست بیاورد، بد تلقی میشد با خودم میگویم: ای کاش، چند سال دیگر حاشیههایی که برای انتخابشدن بهعنوان رئیس شورای شهر پشت سر گذاشتهام، تبدیل به خاطرهای تعجبآور بشود و دیگر برای انتخاب یک زن اینقدر مانعتراشی نکنند.
او درباره این موانع میگوید: اولا در روزی که انتخابات برگزار شد، عدهای تلاش میکردند رأی اعضا را عوض کنند و خیلیها اعلام میکردند، یک زن نمیتواند کارها را آنطور که باید و شاید پیگیری کند یا اگر این مسئولیت را به او بدهید، برایش سختیهای زیادی به وجود میآید یا زندگی شخصیاش دستخوش مشکل میشود. وقتی این زمزمهها جواب نداد و اعضای شورای شهر که شاهد فعالیت سه سال گذشتهام بودهاند به من رأی دادند، باز هم همهچیز تمام نشد؛ مثلا به طور عجیبی صورت جلسه انتخابات گم شد. بعد اعلام کردند که باید باز هم انتخابات برگزار شود. چند روز بعد هم بدون حضور من جلسه تشکیل دادند و اسم من را بهعنوان سخنگوی شورا مطرح کردند؛ البته الان همه اینها گذشته و توانستیم واقعیت را به کرسی بنشانیم اما بالاخره اینها ساده نبوده است. من باید ثابت میکردم بهعنوان کسی که فوقلیسانس حقوق دارم، حداقل میتوانم از حق خودم دفاع کنم و قدرت پیگیری امور را دارم. درست خلاف آن چیزی که در سه سال گذشته، برخی آقایان تلاش کردهاند، ثابت کنند.
وقتی از او میپرسم، فعالیتهای او چه تأثیری بر وضعیت زنان دارد و آیا میتوان گفت انتخاب یک زن بهعنوان عضو یا رئیس شورای شهر برای زنان مفید است، میخندد و میگوید: شما خودت زنی، وقتی میبینی یک زن توانسته محدودیتهای محیط زندگیاش را پشت سر بگذارد و خودش را نه بهعنوان یک زن یا مرد بلکه بهعنوان یک انسان توانمند ثابت کند، چه احساسی خواهی داشت؟ شاید شما که در تهران زندگی میکنید، این موضوع را درک نکنید اما ما در اینجا تعداد خیلی زیادی زن خانهنشین داریم که تحصیلات لیسانس یا فوقلیسانس دارند اما جسارت ورود به عرصههای شغلی را ندارند. آنها فکر میکنند هر چقدر هم خودشان را از نظر درسی بالا بکشند و استعدادهایشان را کشف کنند، باز جایشان صرفا در خانه است. من علاوه بر اینکه وظایف زیادی بهعنوان یک عضو شورای شهر و حالا رئیس آن دارم و باید جدا از اینکه زن هستم یا مرد، به این وظایف عمل کنم، فکر میکنم بهعنوان یک زن هم وظیفه و رسالتی جداگانه دارم؛ یعنی باید پیام توانایی را به همجنسان خودم برسانم و از طرفی برای برداشتهشدن موانعی که بهخاطر جنسیت سر راهشان است، تلاش کنم.
وقتی طیبه نیکخو، رئیس شورای شهر دیلمان، درباره ریاستطلبی برخی از مردها و بیعلاقگیشان به ورود زنان به حوزههای مدیریت شهری حرف میزند، بهخوبی میشود حرفهایش را درک کرد ولی وقتی به اسنادی که در این مورد وجود دارد نگاه کنیم، نهفقط ناراحتی بابت وجود تبعیض علیه زنان در شهرهای مختلف بلکه ترس هم به سراغمان میآید. ترس از اینکه چندبار تابهحال، حقوق زنان با اتکا به قدرت لابیگری زیرپا گذاشتهشده است. در اسنادی که سایت همایگیلان منتشر کرده و بازخوانی ماجرای گمشدن صورتجلسه انتخاب نیکخو بهعنوان رئیس شورای شهر دیلمان، میشود به عمق فاجعه پی برد. البته نیکخو میگوید: حالا همهچیز حل شده و از این اتفاقات، بهعنوان سوءتفاهم یاد میکند. سوءتفاهمی که او را برای تلاش، مصممتر کرده است.