در سال ۲۰۰۸، مجمع عمومی سازمان ملل، به دنبال بحث هایی که در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن (چین) در سال ۱۹۹۵ انجام گرفت و نیز قطع نامه ۱۳۶,۶۲ سازمان ملل در دسامبر ۲۰۰۷، روز ۱۵ اکتبر را روز جهانی زنان روستایی اعلام کرد.
تصاویر ما از زنان روستایی مبهم است. وقتی از مشکلات زنان، معیشت آنها و مسائلی که سد راه آنان قرار دارد، صحبت می کنیم، عمده نگاهمان را به زنان شهرنشین اختصاص می دهیم. کار زنان، فعالیت و مشکلاتی که در زندگی شان دارند، همیشه درباره زنان شهرنشین مطرح است. این در حالی است که زنان روستایی به واسطه نوع زندگی شان، کارکردن روزانه شان در خارج از خانه برای همسر یا فامیل بدون دریافت مزد، اطلاع نداشتن از حقوقشان در زندگی روزمره، زندگی در بافت سنتی و مردسالار و همچنین سکوت در برابر خشونت هایی که بر آنها بار می شود جزء آسیب پذیرترین زنان محسوب می شوند.
به گفته فروغ السادات بنی هاشم، مدیرکل دفتر امور زنان روستایی و عشایری، بیش از یک چهارم جمعیت جهان را زنان روستایی تشکیل می دهند، اما هنوز ۵۰۰ میلیون نفر از آنان زیر خط فقر زندگی می کنند. بسیاری از مردم، گروه های محلی و سازمان های غیردولتی به پاس تلاش این قشر زحمتکش و به نوعی آسیب پذیر، روز جهانی زن روستایی را در سراسر جهان ارج می نهند و گرامی می دارند.
از طرفی نقش زنان روستایی در شکل گیری اقتصاد روستا انکار ناپذیر است. شاید همه این اتفاقات در کنار هم روز جهانی زنان روستایی را در تقویم قرار داده است؛ روزی که توجه جهانیان را به حضور و مشارکت زنان در روستاها و موانع و مشکلات آنها معطوف می کند. زنان روستایی عملا هم وظیفه کار در خانه را برعهده دارند و هم در بیرون از خانه باید دوشادوش مردانشان کار کنند. طاهره، یکی از زنان روستایی ساکن در روستای کلات آبی واقع در استان مازندران است.
او دارای چهار فرزند است و به همسرش هم در کارهای کشاورزی کمک می کند. او می گوید: «من در فصل شالی کاری مسئول زنانی هستم که روی زمین خودمان و زمین های زراعتی افراد دیگر کار می کنند و رسیدگی به آنها برعهده من و شوهرم است. به طور طبیعی من ساعت چهار از خواب بلند می شوم، به کارهای خانه رسیدگی می کنم، غذای مرغ و خروس ها و دام ها را می دهم. غذای ظهر را آماده می کنم و بعد به همراه همسرم سر زمین می روم. دوباره نزدیکی ظهر به خانه برمی گردم، غذای بچه ها را می دهم و دوباره به زمین برمی گردم». اما این همه کارهای روزانه طاهره نیست، او می گوید: «بعدازظهرها به همراه دیگر خانم ها به باغ میوه ها می رویم و محصولات را می چینیم.
در میان این کارها باید حواسم به دوشیدن شیر، درس بچه ها، نگهداری از مادرشوهرم که زمین گیر شده هم باشد. هر روز وظیفه پختن نان را هم دارم و هفته ای دو بار هم نان را برای فروش می پزیم و من به تنهایی باید حداقل ٥٠٠ نان بپزم. شب ها حدود ساعت هفت به خانه برمی گردم، شام را حاضر می کنم، چای همسرم را می دهم، خانه را مرتب می کنم و بعد از شام هم به کارهای خیاطی ام می رسم».
طاهره برای همه این کارهایی که انجام می دهد هیچ حقوقی از کسی دریافت نمی کند. حتی حقوق طاهره برای کارکردن روی زمین زراعتی و باغ میوه دیگران نیز مستقیما به همسرش پرداخت می شود.
در ایران تولید بیش از ۷۰ درصد سبزی و صیفی، ۹۰ درصد از فعالیت های مربوط به نوغان داری و حدود ۷۰ درصد امور مربوط به کاشت و نشای برنج به عهده زنان است. علاوه بر آن بیش از ۸۰ درصد فعالیت های مرتبط با دامپروری به ویژه دام سبک و طیور بومی و بیش از ۹۰ درصد فراوری زیتون به صورت کارگاهی و خانگی به عهده زنان روستایی و عشایری است و بیش از ۸۰ درصد تولید صنایع دستی را زنان روستایی و عشایری انجام می دهند.
فروغ السادات بنی هاشم، مدیرکل دفتر امور زنان روستایی و عشایری و مشاور وزیر در امور بانوان وزارت جهاد کشاورزی در گفت وگو با «شرق» توضیحاتی را درباره روز جهانی زنان روستایی ارائه داد. وی با اشاره به تعداد زنان روستایی ایرانی درباره زنان روستایی سرپرست خانوار روستایی گفت: «ما براساس آمار، ١٠ میلیون زن روستایی و عشایری داریم. ما درباره زنان روستایی بحث زنان سرپرست خانوار را به گونه دیگری تعریف می کنیم. با توجه به مهاجرت آقایان به شهرها، بسیاری از خانوارهای روستایی، ماه های بسیاری از سال، با سرپرستی زنان اداره می شوند.
به اضافه اینکه کلا براساس آمار سرشماری سال ١٣٩٠، در هر استان کشور، جمعیت زنان روستایی بیش از مردان است. درباره این زنان موضوع سرپرستی خانواده جدی تر است. در برخی از ماه های سال که آقایان برای کارهای فصلی، به شهرها مهاجرت می کنند، تعداد خانم ها دو یا سه برابر آقایان می شود و در برخی از روستاها دیگر مردی وجود ندارد». وی افزود: «سه رویداد مهم در روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ اکتبر اتفاق می افتد که نقش کلیدی زنان را نشان می دهد. این سه رویداد، ۱۵ اکتبر روز جهانی زنان روستایی، ۱۶ اکتبر روز جهانی غذا و ۱۷ اکتبر روز جهانی کاهش جهل و بی سوادی است. براساس تحلیل بسیاری از کارشناسان بین المللی اینکه این سه روز در کنار هم قرار گرفته، به دلیل محوریت زنان در تولید غذا و در مبارزه با جهل و بی سوادی است. این مسئله، مدیریت زنان روستایی در خانواده هایشان را نشان می دهد. علاوه بر این دلایل گفته شده، بحث مهاجرت جوانان از روستاها که یک مسئله جهانی است و خالی شدن روستاها و روند افزایشی تعداد زنان نسبت به مردان هم یک بحث جهانی است که در ایران در حال وقوع است؛ بنابراین در کنار هم قرارگرفتن این سه روز نشان دهنده این است که زنان روستایی به عنوان مدیر و سرپرست خانواده خود، هم در تولید و تأمین و امنیت غذایی مؤثر هستند و هم در روند مبارزه با جهل و بی سوادی گام برمی دارند. معمولا در بسیاری از اسناد بین المللی این گونه عنوان می شود که وقتی زنان درآمدی دارند، سعی می کنند این درآمد را یا برای امنیت غذایی یا آموزش فرزندان خود هزینه کنند».
زنان روستایی عاملان کلیدی دستیابی به تغییرات اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی هستند؛ اما دستیابی محدود به اعتبارات، مراقبت های بهداشتی و آموزش ازجمله چالش هایی است که زنان با آن روبه رو هستند که با بحران های جهانی غذا، مسائل اقتصادی و تغییر آب وهوا تشدید شده اند. تضمین توانمندسازی زنان نه تنها کلید رفاه افراد، خانواده ها و جوامع روستایی است، بلکه با توجه به حضور گسترده زنان در نیروی کار کشاورزی در سراسر جهان، به بهره وری کلی اقتصادی کمک می کند.
مدیرکل دفتر امور زنان روستایی و عشایری، با تأیید این نکته که بیشتر زنان روستایی برای کار در خارج از منزل در کنار همسران خود حقوقی دریافت نمی کنند، افزود: «این بحث دو قسمت است؛ یکی اینکه بسیاری از خانم ها، به عنوان عضوی از کشاورزی خانوادگی، در فعالیت های مرتبط با خانواده همکاری می کنند و خیلی وقت ها دستمزدی هم دریافت نمی کنند و همه درآمدی که حاصل می شود، مربوط به مرد خانواده است.
نکته دوم این است که گروهی از خانم ها در مزارع سایر افراد کار می کنند؛ یعنی فعالیتشان خارج از مشاغل خانوادگی است و برای دیگران کار می کنند و معمولا سطح دستمزدشان خیلی پایین تر از سطح دستمزد آقایان است؛ یعنی در روستاها براساس یک قانون نانوشته، سطح دستمزد زنان بسیار کمتر از مردان است. به نظر می رسد این مسئله باید سروسامانی پیدا کند و دستگاه های نظارتی برای فعالیت کارگران بخش کشاورزی که به صورت غیررسمی کار می کنند، باید حدومرز حقوقی را تعیین کنند که بحث تبعیض جنسیتی در این زمینه وجود نداشته باشد».
١٠ میلیون نفر، جمعیت کمی نیست، این عدد در کشور ما بیانگر شمار زنان فراموش شده است، زنانی که در دوران دولت های گذشته، مسئولان وقت کمتر به آنها توجه کردند؛ زنان روستایی و عشایر. براساس شواهد و آمارهای موجود بیش از ٧٠ درصد فعالیت های مربوط به امور دام و طیور، حدود ٤٠ درصد امور مربوط به زراعت و باغبانی و ٨٠ درصد فراوری محصولات کشاورزی به روش سنتی را زنان روستایی و عشایری انجام می دهند و به همین دلیل است که وزارت جهاد کشاورزی باید توجه ویژه ای به این دسته از زنان داشته باشد؛ موضوعی که با پیگیری معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری محقق شده است.
بنی هاشم در ادامه در پاسخ به این سؤال که دلیل اینکه زنان روستایی زنان فراموش شده ای هستند چیست، بیان کرد: «باید از منظر تاریخی به این مسئله نگاه کرد. چون به موضوع زنان روستایی در برنامه ریزی ها و بودجه ریزی و حتی در ارائه خدمات مالی، ترویجی و آموزشی به صورت ویژه توجه نشده و مثلا در برنامه پنجم توسعه به زنان روستایی به صورت ویژه توجه نشده است. این مسئله باعث می شود که معمولا وقتی امکانات و خدماتی در حوزه زنان ارائه می شود، افرادی که نزدیک تر هستند و اطلاعات و دسترسی بیشتری دارند، می توانند از این خدمات استفاده کنند. زنان روستایی شاید از این باب، فراموش شده باشند که به دلیل بعد مسافت و سازوکارهای پیچیده اداری و به دلیل نبود اطلاع رسانی، دسترسی شان به منابع امکانات بسیار ضعیف است و وقتی امکانات به صورت کلی دیده می شود، آنها آخرین کسانی هستند که از این امکانات استفاده می کنند.
بنابراین پیشنهاد مشخص ما این است که در سطوح کلان سیاست گذاری و بودجه ریزی حتما یک سهمیه ای برای حمایت، توانمندی و ارائه خدمات به زنان روستایی و عشایری در نظر گرفته شود. اگر این اتفاق بیفتد، دستگاه های نظارتی هم هنگام ارزیابی عملکرد با توجه به اینکه آیا همه امکاناتی که پیش بینی شده به دست گروه هدف اصلی رسیده یا نه، ارزیابی شان را انجام می دهند و از این بابت دستگاه ها هم وظیفه خود می دانند که امکانات را به زنان روستایی عرضه کنند». مشاور وزیر در امور بانوان وزارت جهاد کشاورزی در پایان با اشاره به نقش زنان روستایی در برنامه ششم توسعه گفت: «پیشنهادی که از طرف وزارت جهاد کشاورزی به برنامه ششم توسعه ارائه شده است. این است که به آموزش زنان روستایی توجه ویژه ای شود. ما امیدواریم این مسئله و حکم وزارت جهاد کشاورزی در برنامه ششم توسعه باقی بماند».
اشتغال غیررسمی دختران و زنان روستایی نه تنها با تقسیم ناعادلانه کار و توزیع غیرمنصفانه درآمد، بلکه با تفاوت در سرشت کار نیز همراه است و نوآوری ها و فناوری های نوین در کشاورزی، دامداری و... و ترویج آنها بیشتر در خدمت مردان بوده است.
زنان عموما در فعالیت های خردمقیاس و خانگی شرکت دارند که بر منابع مالی محدود متکی است و از این جهت آنان نیروی کار بخش کشاورزی به شمار نمی آیند و اگرچه زنان با فعالیت ها و مهارت های خود بر درآمد خانوار می افزایند اما کار آنان خانگی شمرده شده و بدون مزد تلقی می شود. همچنین نسبت فعالیت زنان از نقطه ای به نقطه دیگر برحسب ملاحظات جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی تغییر می کند و در هر گوشه ای از کشور بر حسب شرایط گوناگون محیطی، شکل و میزان مشارکت زنان در امور مختلف تفاوت دارد اما درباره فرصت های شغلی، زنان به طور نامناسبی در بخش کشاورزی به عنوان نیروی کار خانوادگی بدون دستمزد در سطوح پایین سلسله مراتب شغلی تمرکز می یابند.