بازنشر /مریم عارفی پور
حضور فعالانه زنان روستایی در امور اجتماعی و مدیریتی و تغییراتی که در باور مردان خانواده شان برای حمایت از این فعالیت به وجود آمده، حکایت از تغییراتی دارد که در عمق جامعه ایرانی در حال وقوع و تکوین یافتن است. زهرا و فاطمه، نمادهایی از تغییر باورهای تاریخی نسبت به زنان اند. زن های روستا حالا نه تنها خود از محدودیت های تحمیلی عبور کرده اند، بلکه به عنوان مادران خانواده و مدیران خانه خود، نسلی را پرورش خواهند داد که دیوار بلند باورهای تبعیض آمیز در ذهن و ضمیر او جایگاهی نداشته باشد.
ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت ها و قبیله گرداندیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بهترین شما نزد خدا باتقوا ترین شماست . و خدا بسیار دانا و آگاه است. (حجرات ۱۳)
سخن از حضور یکسان زن و مرد در عرصه های مختلف جامعه، از مسائل مطرح سال های اخیر جامعه ی ایرانی و اسلامی ماست.
زنان از دیرباز در فعالیت های گوناگون همچون کشاورزی، دامداری و … حضور داشته و تا امروز توانسته اند نقش خود را در جامعه پررنگ تر کنند. اگر به تاریخ نگاهی بیاندازیم، زنان زیادی را دیده ایم که از مرزها گذشته و توانسته اند فرهنگ جامعه ی خود را در مسیر پیشرفت تغییر دهند.
موضوع گزارش ما، گفت و گو با دو زن دهیار موفق بخش میان جلگه است که توانسته اند فرهنگ بسته و سنتی روستایی را شکسته و به فعالیت های تازه ای بپردازند.
فاطمه بلوکی دهیار روستای گلبوسفلی واقع در بخش بلهرات میان جلگه و زهرا سعدآبادی دهیار روستای شهر کهنه، از اولین دهیاران بخش میان جلگه هستند که با وجود موانع و مشکلات فرهنگ روستایی، بیش از ۵ سال است که در سمت دهیار فعالیت می کنند.
روند عزل و نصب دهیار
دهیار (که می توان نقشی مشابه شهردار را در جامعه روستایی به او نسبت داد) به طور مستقیم توسط شورای روستا به بخشداری منطقه معرفی می شود، و بخشداری پس از کسب استعلامات لازم از اطلاعات، نیروی انتظامی و سایر ارگان های مربوطه، حکم دهیاری شخص معرفی شده را صادر می کند.
عزل دهیار هم کاملا در اختیار اعضای شورای روستا می باشد و می توان گفت دهیاران هیچ امنیت و تضمین کاری نداشته و هر زمان که شورا احساس کند کارایی دهیار پایین است و نمی تواند به اداره ی امور بپردازد، وی را از مسئولیت خود عزل نموده و شخص دیگری را جایگزین می کند.
فاطمه بلوکی درباره ی ورودش به این حوزه می گوید: پس از فارغ التحصیلی در رشته ی حقوق، به روستای محل تولدم که همان گلبوسفلی است برگشتم. در آن زمان، داشتن تحصیلات برای دهیاران اجباری شد و من تنها زن تحصیل کرده ی فارغ التحصیل گلبوسفلی بودم که توانسته بود به دانشگاه برود و تحصیلاتش را ادامه دهد.
وی ادامه داد: همین امر سبب شد شورای روستا مرا به عنوان دهیار معرفی کند و فعالیت خود را آغاز کردم و از مهرماه سال ۹۰ ابلاغ دهیاری من زده شد و با شورا ی سوم و چهارم گلبو همکاری داشته ام.
دهیار گلبوسفلی اضافه می کند: در اکثر روستاها بیشتر مردم به صورت طائفه ای عمل می کنند و شورا و دهیار را انتخاب می کنند، اما در دوره ی آخر شوراها، هم شورای تحصیل کرده وارد شد و هم توانستند دهیاران جوان و تحصیل کرده را معرفی کنند.
بلوکی می گوید: در ابتدا اصلا تعریف دقیقی از دهیار و وظایفش در ذهنم نبود و نمی دانستم دقیقا باید چه کاری انجام دهم. اما با تمام این اوصاف، پذیرفتم و سعی کردم با اقدامات مثبت، وضعیت روستا را بهبود ببخشم.
زهرا سعدآبادی، دهیار روستای شهر کهنه، دانش آموخته ی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی است، که پس از فارغ التحصیلی، به عنوان خبرنگار در بخش میان جلگه فعالیت می کرده و حدود ۳ سال است که دهیاری روستای «شهر کهنه» را برعهده دارد.
وی نیز با وجود ماونع و مشکلات زیادی که وجود دارد، توانسته وضعیت شهرکهنه و تا حدودی شرایط مردم روستا را بهبود ببخشد.
چرا یک خانم به عنوان دهیار معرفی شد
سوالی که شاید ذهن همه ی ما را درگیر کرده باشد، این است که باتوجه به فرهنگ حاکم بر روستاها و مردسالاری بین آنها، چرا شورای روستاها اقدام به انتخاب دهیار خانم کردند؟
فاطمه بلوکی که اولین زن دهیار در بلهرات است، در پاسخ به این سوال گفت: اصلی ترین دلیل، عدم وجود مرد دارای تحصیلات در داخل روستا بود و اکثر مردان تحصیل کرده از روستا خارج شده بودند، بنابراین اعضای شورا به توافق رسیدند که من را معرفی کنند.
وی ادامه داد: پس از انتخاب من، شوراها متوجه کارایی بانوان در امور دهیاری شدند و کم کم روند انتخاب خانم ها به عنوان دهیار، معمول شد و در حال حاضر در بخش میان جلگه بیش از ۱۳ دهیار خانم مشغول به فعالیت اند.
سعدآبادی نیز علت انتخاب خود را عدم وجود فرد تحصیل کرده در روستای شهرکهنه دانست و گفت: شهرکهنه یک روستای محروم با جمعیت کم است که حتی در زمان انتخاب من، آب کافی برای کشاورزی نداشتند و کم کم اهالی از روستا خارج شده بودند.
وی ادامه داد: در حال حاضر تعداد خانوارهای روستا از ۳۷ به ۵۵ افزایش یافته است و مردم روستا از شرایط فعلی شان و انتخاب دهیار خانم راضی هستند.
دهستان بلهرات در دوره ی چهارم شورا، نسبت به دو دهستان دیگر بخش میان جلگه؛ غزالی و عشق آباد، بیشترین خانم دهیار را دارد.
فعالیت های دهیار
انجام هر کاری توسط دهیار مستلزم دریافت مصوبه از شورای روستاست و بدون اخذ مصوبه، عملا دهیار هیچ اقدامی نمی تواند انجام دهد و آبادانی روستا مستلزم همکاری و هماهنگی بین دهیار و اعضای شوراست.
از جمله فعالیت هایی که در روستای گلبوسفلی به عنوان یکی از بزرگ ترین روستاهای بخش میان جلگه صورت گرفته، می توان به زیرسازی خیابان ها، جدول گذاری، آسفالت معابر، بازگشایی راه ها، ساخت پارک و… اشاره کرد که با اعتباری بالغ بر ۱ میلیارد تومان به پایان رسیده که بخشی از آن به صورت دیون است.
از اقدامات مهم صورت گرفته در شهر کهنه نیز، به عنوان یکی از کم جمعیت ترین و محروم ترین روستاهای بخش، بازگشایی معابر و اخذ مجوز چاه عمیق است که کسب و کار مردم روستا را متحول کرده و سبب بازگشت اهالی به روستا شده است.
انجام امور فوق توسط دهیارها، سطح کار آن ها را افزایش داده و می توان گفت در حد یک شهردار، به پیگیری امور روستا می پردازند و دیگر سراغ امور ساده و پیش پا افتاده نمی روند و بیشتر فعالیت خود را به بخش عمرانی متمرکز کرده اند.
وضعیت زنان روستای گلبو سفلی و شهر کهنه
از نظر فرهنگی، اختلاف روستاها با شهر نیشابور زیاد است و مردسالاری حاکم بر خانواده ها، طبیعتا بر حضور زنان در امور مختلف تاثیرگذار خواهد بود و برای رفع موانع فرهنگی، نیاز به برنامه ریزی بلند مدت است.
به گفته ی دهیار گلبوسفلی، از زمان انتخاب یک زن به عنوان دهیار، حضور بانوان در فعالیت های روستا افزایش پیدا کرده و نقش آن ها پررنگ تر شده است.
بلوکی معتقد است: سطح تحصیلات بانوان افزایش یافته، پیش از این، دختران در سنین پایین با متاهل شدن، ترک تحصیل می کردند اما در حال حاضر حتی اگر ازدواج هم کرده باشند، تحصیل را رها نمی کنند و همه تا مقطع دیپلم ادامه می دهند و برخی نیز، با توجه به شرایط خانواده شان، به تحصیل در دانشگاه می پردازند.
وی می افزاید: اشتغال بانوان در امور اداری و غیراداری افزایش یافته است و در حال حاضر پست بانک، بهداشت، درمانگاه شبانه روزی و… توسط خانم ها اداره می شود و بانوان روستا در بسیاری از امور مشارکت دارند.
از فعالیت های دیگری که توسط بانوان در گلبوسفلی انجام می شود، می توان به خیاطی، آرایشگری، مزون لباس و… اشاره کرد که تا حد زیادی به اقتصاد خانواده ی خود کمک می کنند.
شهر کهنه روستایی است با جمعیت ۲۲۰ نفر و حدود ۷۰ نفر خانم در روستا ساکن اند که دارای امکانات محدودی است.
به گفته ی سعدآبادی، اکثر بانوان شهر کهنه به قالی بافی مشغول اند و از زمانی که وضعیت آب در روستا بهبود یافته و کشاورزی تا حدودی رونق گرفته، زنان در کنار همسران خود به کشاورزی نیز می پردازند.
راز موفقیت بانوان دهیار
قدم نهادن در هر راهی برای اولین بار، قطعا با موانع و مشکلات زیادی همراه است و باید تک تک موانع هموار شود تا بتوان به هدف اصلی دست یافت.
به گفته ی بلوکی، یکی از رازهای موفقیت وی برای حضور در فعالیت های روستای محل تولدش، اعتماد به نفس، دفاع از حقوق خود و بی پروا بیان کردن خواسته هایش است.
وی ادامه داد: نقش خانواده ها در این میان بی تاثیر نیست و قطعا حمایت آنها در موفقیت ما بی تاثیر نبوده است. کسی که از ابتدای زندگی ام، من را همیشه حمایت کرده پدرم بوده که با توجه به اینکه تحصیلات بالایی ندارد اما خوشبختانه فکری باز دارد چرا که اولین کسی بود که به ادامه ی تحصیل دخترش، با توجه به همه ی مشکلات موجود، توجه کرد و راه ادامه تحصیل را برای من باز کرد.
سعدآبادی در این مورد گفت: من نیز مانند همکارم خانم بلوکی، اولین تحصیل کرده ی روستای محل تولدم؛ سعدآباد هستم و نقش خانواده ام در این مورد بسیار پررنگ است و پدرم همیشه پشتیبان من بوده است.
وی ادامه داد: همسرم نیز در این راه همواره من را تشویق کرده و هیچ گاه مانع کار و فعالیت ام نشده است و نمی توانم نقش وی را نادیده بگیرم.
حضور فعالانه زنان روستایی در امور اجتماعی و مدیریتی و تغییراتی که در باور مردان خانواده شان برای حمایت از این فعالیت به وجود آمده، حکایت از تغییراتی دارد که در عمق جامعه ایرانی در حال وقوع و تکوین یافتن است. زهرا و فاطمه، نمادهایی از تغییر باورهای تاریخی نسبت به زنان اند. زن های روستا حالا نه تنها خود از محدودیت های تحمیلی عبور کرده اند، بلکه به عنوان مادران خانواده و مدیران خانه خود، نسلی را پرورش خواهند داد که دیوار بلند باورهای تبعیض آمیز در ذهن و ضمیر او جایگاهی نداشته باشد.