گفتوگو با دکتر ساره محمدی، مشاور وزیر بهداشت در امور زنان و خانواده
بارها از زبان کارشناسان شنیدهایم که زنان محور اصلی سلامت خانواده و جامعه هستند. بسیاری معتقدند به دلیل نقش حساس زن و موقعیت و جایگاه بسیار بااهمیت او در سلامت و سازندگی خانواده و جامعه، مراقبت و توجه به نیازهای تغذیهای، جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی و معنوی او نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. براین اساس زنان باید یکی از مهمترین اولویتهای وزارت بهداشت باشند؛ چراکه نیمی از جامعه هستند که میتوانند تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی روی سلامت نیم دیگر جامعه نیز داشته باشند. در جزییات فعالیتهای وزارت بهداشت شاهد این توجه هستیم اما یکی از تأثیرگذارترین بخشها در این حوزه، ساختار مشاوره امور زنان و خانواده است که طی سالهای دولت یازدهم صرفاً نامی از یک مشاور در چارت سازمانی وزارت بهداشت دیده میشد. اهمیت جایگاه مشاور امور زنان در بازنمایی مشکلات این قشر از مردم بهعنوان نیمی از مخاطبان وزارت بهداشت و همراهی بخشهای مختلف این نهاد و هماهنگی بین بخشی است. با شروع دولت دوازدهم، وزیر بهداشت دکتر ساره محمدی را بهعنوان مشاور امور زنان و خانواده این وزارتخانه انتخاب کرد. هرچند در ابتدا تصور میشد این انتخاب نیز صوری است اما سابقه فعالیت محمدی این شائبه را کمرنگ کرد. به همین بهانه با او به گفتوگو نشستیم تا از برنامههایش برای زنان بگوید.
بخش زنان وزارت بهداشت در دولت یازدهم علیرغم داشتن متصدی در سالهای آخر دولت، عملاً فعالیتی نداشت. دلیلش چه بوده است؟ ضرورتی برای فعالیت در حوزه زنان احساس نمیشده است؟
وزارت بهداشت وزارتی با حیطه وظایف بسیار گسترده است و خدماتگیرندگان آن ۸۰ میلیون ساکنان کشور هستند. با توجه به گستردگی فعالیت وزارتخانه و دانشگاههای زیرمجموعه آن حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد نیروی زن در حوزههای مختلف فعالیت میکنند. پیشتر این ذهنیت مطرح بوده که وزارت بهداشت براساس ماهیت خدماترسانی خود که رسالتش ارتقای سلامت و افزایش بهداشت جامعه است، این کار را چه برای زنان و چه برای مردان انجام میداده است.
حضور من به معنای رواج نگاه جنسیتی نیست
البته حضور من به این معنا نیست که بخواهیم در وزارت بهداشت نگاه جنسیتی را رواج دهیم؛ بلکه میخواهیم همسوکننده، همراهکننده و در مواردی منعطفکننده توجه بخشهای مختلف به زنان باشیم. در کنار آن معتقدم گاهی زنانی که خدمات ارایه میدهند، مغفول میمانند و دیده نمیشوند. ما همه انسانیم و مسائل انسانی داریم که باید آنها را ببینیم؛ بهرهورتر و شادابتر کنیم تا بتوانند بهتر کارشان را انجام دهند.
تمام تلاشم را میکنم که این ذهنیت در وزارت بهداشت پایدار بماند که مشاور امور زنان و خانواده حذفکردنی نیست. نگاهمان به زن این است که نسلساز و هسته اصلی یک خانواده است. یعنی اگر زن یا دختر یک خانواده را در مسیر درستی هدایت کنیم، میتوانیم مطمئن شویم، یک خانواده و جامعه را درست هدایت کردیم.
کاهش بیماریهای غیرواگیر در اولویت است
براساس این حیطهای که تعریف کردید، بیشتر در حوزه کارمندان وزارت بهداشت فعالیت خواهید کرد؟
توجه به امور کارمندان زن یک بخش از فعالیت ما خواهد بود. بحثمان ورود به قسمتهای مختلف است. چند اولویت را برای خود مدنظر قرار دادیم که در مجموع از اولویتهای بهداشتی وزارت بهداشت محسوب میشود؛ یکی از آنها کاهش بیماریهای غیرواگیر است. متأسفانه در حال حاضر بیماریهای غیرواگیر مانند دیابت، فشار خون و بیماریهای قلبی شیوع، عوارض و مرگومیر بالایی دارند. شیوع این بیماریها در زنان بیشتر است. همچنین درصد بیتحرکی زنان بسیار بالاتر از مردان است. در زمینه ابتلا به فشار خون تقریباً وضعیت یکسانی داریم. همچنین دیابت نوع دو را در زنان بیشتر میبینیم. باید به مجوعههای فعال در حوزههای آموزشی و بهداشتی کمک کنیم و اولویتهای زنان را ببینیم.
همچنین تصمیم داریم در بحث آسیبهای اجتماعی بهویژه در حوزه دانشجویی ورود کنیم. معاونت دانشجویی در این زمینه بسیار فعال کار میکند. میخواهیم حلقه اتصالی شویم بین معاونت بهداشتی، معاونت دانشجویی و دفتر سلامت روان تا بستهای را برای کاهش آسیبهای حوزه دانشجویی فراهم کنیم.
حتماً ورود ویژهای به طرح انطباق خواهیم کرد تا کرامت انسانی زنان یا مردان خدمتگیرنده در بیمارستانها حفظ شود؛ احساس امنیت و آرامش داشته باشند و احساس کنند در خانواده خودشان هستند. تلاش میکنیم تا بیمار نگران مسائلی مانند پوشش، انتقال یا مسائل جانبی آن نباشد و اگر راجع به بیماری و عمل جراحی نگرانی دارد، مسائل جانبی به او استرسی وارد نکند.
تدوین بستهای برای آسیبهای دانشجویی
در حوزه آسیبهای دانشجویی ارزیابی داشتهاید که دانشجویان با چه آسیبهایی روبهرو هستند؟ برنامه شما برای آن آسیبها چیست؟
همکاران معاونت دانشجویی اقدامات بسیاری انجام دادهاند و بحث گروه همیاران را پیگیری میکنند. در دانشجویان آسیبهایی مانند روابط نامناسب، استفاده از مواد مخدر و محرک سنتی و صنعتی، ناهنجاریهای رفتاری و آسیبهایی که بسیاری از اوقات منشأ آن از دوران کودکی است را میبینیم. گاهی به اقتضای سنی که دارند، اشتباهاتی را مرتکب میشوند که میتواند کل آیندهشان را تحتتأثیر قرار دهد.
دفتر امور زنان و خانواده نوپا است. اما تاکنون هماهنگیهای خوبی با معاونتهای مختلف انجام شده است. امیدواریم با کمک معاونت بهداشتی بستهای را تدوین کنیم. در این زمینه حتماً از پتانسیل معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم کمک میگیریم تا بتوانیم برای اجراییکردن و آموزشیکردن و ثمردهی آن، از پتانسیل آنها استفاده کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. عقیده من این است که این بسته را برای کل دانشجویان، نه صرفاً دانشجویان دختر انجام دهیم.
در حوزه دانشجویان دختر دانشگاههای علوم پزشکی چه برنامهای دارید؟
در این زمینه علاقهمندم مشاوران امور زنان دانشگاهها بدون قضاوت، شنونده مشکلات و شرایط دختران باشند. گاهی جوانان را خوب نمیشنویم و قبل از شنیدن صحبتها و درک شرایطشان، قضاوت میکنیم. مشاوران به حل مسائل و مشکلات دختران کمک کنند. یعنی احساس کنند که در این دفتر مانند خانه امنی به رویشان باز است. مشاوران به خوابگاهها بروند. بازدید از خوابگاههای دانشجویی بهویژه خوابگاههای دختران برای آشنایی و بهبود مسائل، مشکلات، معضلات و دغدغههایشان حتماً در برنامه وزارتخانه خواهد بود. گاهی یک بعد مسائل به سلامت و بهداشت بازمیگردد و بعد دیگر اجتماعی است؛ یعنی احتیاج است حوزه قانونگذاری ما نیز وارد شود و سعی میکنیم با تعاملاتی که داریم آن مسائل را نیز حل کنیم اما تمام اینها زمانبر است.
از زمان شروع به کارتان، چه برنامههایی در دست اجرا داشتید؟
دفتر بسیار نوپا بود و هیچ نداشت. بسیار تلاش کردیم تا دفتر و نیرو بگیریم و چارت سازمانیمان مشخص شود. در ادامه با معاونتهای مختلف ارتباط برقرار کردیم و تلاش کردیم تا ما را بهرسمیت بشناسند. مشاوران امور زنان و خانواده دانشگاههای علوم پزشکی را گرد هم جمع کردیم تا برنامهای را تدوین کنیم و از آن پس شاهد اقدامات مؤثری باشیم.
برنامهای برای کاهش عوارض و میزان مرگ مادران
کدام بخشهای سلامتی زنانه در اولویت رسیدگی قرار دارد؟
از آنجایی که سابقه کار در معاونت درمان را داشتم، دغدغه من در حوزه سلامت مادران باردار است که معاونتهای بهداشتی و درمانی به جدیت روی آن کار میکنند اما گاهی این دو حوزه موازی با یکدیگر پیش میروند و در جاهایی شکافهایی میماند که باعث افزایش میزان عوارض و مرگومیر میشود. بسیار علاقهمندم برای کاهش عوارض و میزان مرگ مادر حلقه اتصالی بین این دو معاونت باشیم.
اولویت بعدی، شناسایی زنان توانمند برای افزایش سطح مدیریتی است. زنان در حوزه وزارت بهداشت پتانسیل خوبی از خود نشان دادهاند و در سطوح مدیریتی درخشیدهاند اما هنوز جای کار دارد. باید زنان توانمند را شناسایی کنیم و به آنها عرصه حضور دهیم. بسیاری از اوقات مجموعه مدیریتی، شامل تیمی محدود است؛ اگر این مجموعه را کمی وسیعتر کنیم و به زنان جوان فرصت دهیم، مطمئناً نتیجه خوبی میگیریم. باید شاخص تصدی مدیریتی زنان در دانشگاهها پیگیری و رصد شود؛ زیرا گاهی زنان در حوزه مدیریتی از جنبه دیگری به برخی مسائل نگاه میکنند و در حوزه سلامت، حس مسؤولیتپذیری، دغدغهمندی و حمایت از خانواده را بیشتر دارند.
تا چه اندازه از جایگاههای مدیریتی وزارت بهداشت در اختیار زنان است؟
چندی پیش معاونت توسعه آماری را منتشر کرد که آمار نسبتاً خوبی است. هرچند هنوز با وضعیت ایدهآل فاصله داریم. حدود ۷۰ درصد از مدیریت عملیاتی ما زنان هستند و این نشان میدهد که نیروی محرکه وزارت بهداشت زنان هستند که در حیطه عملیاتی فعالاند و برنامهها را اجرا میکنند. علاقهمندیم زنان ترقی یابند و در جایگاه مدیریتهای میانی و ارشد قرار بگیرند. در حال حاضر یک رییس دانشگاه و یک معاون پرستاری زن وجود دارد. زمانیکه در دانشگاه معاون درمان بودم، بیش از سه معاون درمان زن در سراسر کشور نبود. در حال حاضر نیز هیچ معاون درمانی زن نیست. البته زنان در جایگاه معاون بهداشتی دانشگاهها فعال هستند. باید به زنان بیشتر اعتماد شود و سطح مدیریتی آنها افزایش یابد. تلاش من در این دوره بیشتر همین است. خوشبختانه دکتر هاشمی در این زمینه نظر مساعدی دارند و تلاششان بر شناسایی زنان توانمند است تا حتماً به آنها اجازه بروز و ظهور داده شود.
سلامت مادران باردار و شکاف فعالیت معاونتهای درمان و بهداشت
در مورد کاهش مرگ مادری که از اولویتهایتان است؛ در برنامه ششم توسعه میبینیم که دولت موظف شده است که مرگ مادری را تا سال ۱۴۰۰ به ۱۵ در صدهزار برساند؛ وزارت بهداشت برای رسیدن به این نقطه چه برنامهای دارد و شکافهایی که در این زمینه اشاره کردید، چیست؟
هر حوزهای یکسری برنامههای موظف دارد. مثلاً معاونت بهداشت مشخص کرده است که بهورز یا مامایی که در خانه روستایی است، مادر پرخطر را شناسایی کند یا برای مادران باردار معاینات ماهیانه انجام دهد و برای آزمایشهای لازم ارجاع دهند. این بخش چارت و برنامه مشخصی را دارند. معاونت درمان نیز بر اساس پروتکلهای مشخص، کار خود را انجام میدهد.
گاهی در بررسی پرونده مرگ مادر، دیده میشود که هر دو سیستم تلاش کرده تا کار خود را بهخوبی انجام دهد اما ارتباط خوبی با یکدیگر نداشتهاند؛ تلاش میکنیم این چرخه درست اتفاق بیفتد. گاهی این مشکلات مربوط به نظام ارجاع است که هنوز استواری کافی را به دست نیاورده است. برای هر موضوعی، زمان طلایی مطرح میشود؛ گاهی این مادران در آن زمان طلایی که باید ارجاع و اقدامی برای آنها انجام میشده، نادیده گرفته شدهاند. این شکافها باید پر شود و همکاری و هماهنگیهای بیشتری بین این افراد ایجاد شود. دستهای از مرگها بعد از زایمان اتفاق میافتد؛ زیرا بخش درمان فکر میکند کار خود را کرده و مراقب بهداشتی هنوز کار خود را شروع نکرده است.
(در همین زمینه: سلامت باروری زنان در برنامههای پنجساله توسعه)
هنوز بیشترین آمار مرگ مادری به دلیل خونریزی بعد از زایمان است
متأسفانه هنوز بیشترین آمار مرگ مادری به دلیل خونریزی بعد از زایمان است. سیستم دیگری که فکر میکنم خیلی خوب میتواند در این موضوع ورود کند، معاونت آموزشی است. باید سیستم آموزشی که تربیتکننده اصلی نیروهاست، بهصورت پویا و فعال وارد موضوع شود و بررسی کند که مشکلات در کجاست؛ در چه زمینههایی همکاران نمیتوانند بهخوبی بیمار را مدیریت کنند؛ در چه مواردی اشتباه دارند؛ در چه مواردی پزشک عمومی دچار تشخیص اشتباه شده است؛ این موارد را پیدا کنند و برنامهها و بازآموزیهای بیشتری برگزار کنند. گاهی ممکن است کنار تشویقهایی که در نظر میگیریم، موارد تنبیهی هم در نظر بگیریم و اینجاست که باید مشاور امور زنان دخیل شود.
سیستان و بلوچستان بیشتربن مرگ مادری را دارد
به نظرتان به رقمی که در برنامه ششم توسعه لحاظ شده بود، دست پیدا میکنیم؟
افق رسیدن به وضعیتی که در برنامه ششم توسعه در نظر گرفته شده را بسیار پررنگ میبینم. روند بسیار خوبی داشتیم و بسیار خوب پیش رفتیم اما هنوز جا داریم که بهتر شویم. البته وضعیت متفاوت در مناطق مختلف بحث دیگری است که مطرح میشود. شاخص کلی مرگ مادری در حال حاضر ۱۸ در هر صدهزار است اما رقم این شاخص در برخی مناطق هنوز بالاست و ممکن است در نقاطی، ۲۵ باشد. باید تمرکز خود را روی آن مناطق ببریم تا مرگومیر مادری را در آن مناطق کاهش دهیم. همچنان در سیستان و بلوچستان مرگ مادری نسبت به سایر استانهای دیگر بالاست.
مشکلات مختلفی برای این مناطق از حوزه راهسازی و امکانات حمل و نقل تا نبود متخصص و تجهیزات پزشکی لازم ذکر میشود؛ برنامهای برای ارتباط با بخش راهسازی دارید و یا اینکه در حوزه مرتبط با وزارت بهداشت یعنی متخصصان و تجهیزات، به جز گذراندن طرحهای پزشکان برنامه دیگری دارید؟
در حاشیه یکی از جلسات معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری، یکی از بحثهایی که با مشاور امور زنان و خانواده وزارت راه مطرح شد، این بود که میگفت اگر وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش به ما بگویند کجا باید برویم و راهسازی کنیم؛ مسیر کجا را هموار کنیم؛ مناطق صعبالعبور در کجا قرار دارد، با کمال میل به آن رسیدگی میکنیم تا دسترسی مردم علیالخصوص مادران به خدمات بهداشتی و درمانی افزایش یابد. بر این اساس یکی از برنامهها بررسی وضعیت راهها و شناسایی مناطق صعبالعبور است و اگر برآیند این بررسیها امضای تفاهمنامه بین وزیر مسکن، راه و شهرسازی و وزارت بهداشت باشد، گام مهمی خواهد بود.
سیاست تمرکزگرایی و مشکل تأمین متخصص برای مناطق دورافتاده
به نظر میرسد این بحث به نوعی شانه خالی کردن وزارت راه بوده است؛ زیرا از وظایف مشخص این وزارتخانه، شناسایی مناطق صعبالعبور است.
کشور گستردهای داریم و بپذیریم که سیاست تمرکزگرایی، سیاست اشتباهی بود که سالها اجرا میشد. یعنی همه امکانات را به سمت مرکز آوردیم و از حاشیه غفلت کردیم و در حال حاضر، عوارض آن را میدهیم. یکی از اقدامات وزارت بهداشت در دولت یازدهم که در دولت دوازدهم پیگیری میشود، گسیل متخصصان به حاشیه و مناطق محرومتر است تا مردم برای خدمات درمانی اولیه، خانوادهشان را به مرکز استان یا تهران نیاورند.
زمانی که از محل زندگی خود خارج میشوند و به تهران یا سایر نقاط میروند، مشکلاتی مانند مسکن و سایر حواشی مطرح میشود. خیلی راحتتر است که خدمات را در محل زندگیشان بگیرند. تأمین متخصص، وظیفه وزارت بهداشت است اما بسیاری از امور دیگر مانند وضعیت راهها یا امکانات حمل و نقل عمومی، وظیفه دستگاههای دیگر است.
مسائل فرهنگی نیز از دیگر موضوعات مهم است؛ یک پزشک مرد به همراه خانواده به مناطق دورافتاده میرود؛ این فرد میخواهد فرزندش در شرایطی مناسبی رشد کند و آموزش مناسب ببیند. سینمایی وجود داشته باشد و آخر هفته برای تفریح به جایی برود. کشور ما طبیعت بکری دارد اما همه چیز طبیعت نیست و مردم نیاز به امکانات دیگری نیز دارند. به همین دلیل بسیاری از افراد به تهران مهاجرت میکنند. چقدر وزارت بهداشت با فشار، متخصص را آنجا نگه دارد؟ سایر دستگاهها نیز باید ورود کنند. متخصصانی که به شهرهای کمترتوسعهیافته میروند، دلگرمیهایی میخواهند. در برخی شهرستانها مردم به قدری خونگرم و مهربان هستند، دوری راه و نبودن امکانات منطقه توسط محبت مردم جبران میشود اما کمکاری مسؤولان را جبران نمیکند.
یکی از انتقاداتی که مردم در شهرهای حاشیهای مطرح میکنند این است که متخصصانی که به این مناطق میآیند، برای گذراندن دوره طرح است و تجربه کافی ندارند.
این ذهنیتی کلی است که فکر میکنند پزشکی که تازه فارغالتحصیل شده، تجربه ندارد؛ بله موضوع تجربه مطرح است اما این افراد با علم روز تربیت شدهاند و میتوانند کار انجام دهند. در بسیاری از مواقع نیز همین افرادی که میگویند اینها تجربه کافی ندارند، وقتی به شهرهای بزرگ میآیند، در مراکز آموزشی درمانی، رزیدنتها به امورشان رسیدگی میکنند اما در آنجا اعتماد میکنند. باید فرهنگسازی شود که مردم اعتماد بیشتری داشته باشند. در کنار آن مواردی را سراغ داریم که افرادی میآیند و در شهر برای سالیان سال میمانند و فرد میشود غیربومی که از بومی عزیزتر است و الان در آنجا ماندگار شده است. باید برای کسی که تازه به شهری وارد شده، شرایطی را فراهم کنیم تا همانجا بماند؛ با مردم آشنا شود و مسائل بومی مردم را از نزدیک ببیند و درک کند؛ زیرا علاوه بر یافتن تجربه کار بیشتر، مردم نیز به او بیشتر اعتماد میکنند.
بحث دیگر این است که کار پزشکی پیشرفته شده و تجهیزات پیشرفتهای نیز با خود به همراه آورده است. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که هر تجهیزات تشخیصی- درمانی پیشرفتهای را در سطح هر شهر و شهرستان داشته باشیم؛ زیرا اینها ارز مملکت است که یا ساخته شده یا قسمت عمدهای از آن وارد میشود. باید بحث اقتصادی، سوددهی و بازدهی را نیز در نظر گرفت که ببینیم این دستگاه میخواهد به چه تعداد جمعیتی خدمات دهد.
همچنین باید سیستم ارجاع را درست کنیم. در حدی که میشود اقدامات درمانی به بهترین شکل در سطح شهر و شهرستان انجام شود، همانجا انجام شود و بعد شرایطی را فراهم کنیم که بیماری که نیاز به اقدامات پیشرفتهتر دارد (که درصدشان کمتر است) راحتتر به پزشکان دارای فوق تخصص مراجعه کنند؛ در این شرایط زمانش از پیش تعیین شده و فرد با پرونده میرود و دوباره کاری انجام نشود.
سالهای زیادی است که در مورد سیستم ارجاع صحبت میشود و عملاً نتیجه چندانی ندیدهایم.
معاونت بهداشتی از دوره قبل کار بسیار بزرگی انجام داده است. پرونده الکترونیک سلامت قدم بزرگی است که به زودی تکمیل میشود. اجراییکردن بحث ارجاع کار بزرگی است؛ زیرا هم فرهنگی است هم داشتن زیرساخت مهم است. با این وجود، نوید شروع کار مطرح است. اگر این اتفاق بیفتد مردم ما احساس آرامش بیشتری خواهند کرد و در هر جایی با هر تعداد جمعیتی انتظار ندارد که بیمارستان بزرگی داشته باشد که همه خدمات را ارایه دهد.
موضوع دیگری که در مورد مادران باردار مطرح میشود، بحث حضور ماما در پایگاههای سلامت است اما طی مسیر گسترش این پایگاهها، عموماً در این مراکز بهورز حضور دارد که نمیتواند خدمات یک ماما را ارایه دهد. از طرفی در استانهای پهناور که جمعیت زیادی ندارند مانند سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی فاصله پایگاههای سلامت زیاد است که باعث میشود دسترسی زنان حتی به بهورز نیز کاهش یابد؛ برای رفع این مشکلات برنامهای دارید؟
از آنجایی که دفتر امور زنان و خانواده فعالیت اجرایی ندارد، در حوزه زنان میتوانیم این مشکلات را ببینیم و منعکس کنیم. اینجاست که تسهیلکننده یکسری اقدامات هستیم. کار همکاران دانشگاهی است که این مناطق و مشکلات را شناسایی کنند و با معاونت بهداشتی وارد تعامل شوند که یا سطح ارایهدهنده خدمت را بالا ببرند که ماما خدمت ارایه دهد یا اقدامات دیگری انجام شود. میتوانم این قول را بدهم که شناساییکننده اینگونه مسائل و مشکلات هستیم و به معاونت بهداشتی برای حل کردن بهتر و دسترسی بیشتر به خدمات کمک میکنیم.
سرطانهای پستان و دهانه رحم؛ شایعترین سرطانهای زنانه
بهطور میانگین زنان در کل کشور با چه بیماریهایی درگیر هستند؟
شایعترین بیماریها در زمینه بیماریهای غیرواگیر مانند دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی و سرطانهاست. شایعترین سرطانها نیز سرطان پستان و دهانه رحم است.
عمدهترین مسائل بهداشتی زنان مناطق دورافتاده چیست؟
کل کشور تقریباً همین شرایط را دارند البته ممکن است هر بیماری با توجه به منطقه کم و زیاد شود.
وزارت بهداشت چگونه به زنان حاشیهنشین خدماترسانی میکند؟
در این راستا باید یکسری برنامهها را برای خود در نظر بگیریم که بیشترین حجم کاری برعهده معاونت بهداشتی است. در دورافتادهترین نقاط کشور خانه بهداشت داریم اما میخواهیم جمعیت هدفمان را روی زنان بگذاریم.
وضعیت توزیع متخصص را چگونه ارزیابی میکنید؟
اولویت با متخصصان اصلی شامل داخلی، زنان، بیهوشی، جراح و کودکان است. در بسیاری از نقاط با مشکل رادیولوژیست مواجه هستیم. تلاش کردیم شرایطی را فراهم کنیم که بخشی از سونوگرافیهای زنان را متخصصان زنان و زایمان انجام دهند که تا حدودی مشکل حل شود ولی همچنان این مشکل وجود دارد؛ دسترسی مردم در تمام نقاط کشور مناسب نیست؛ تعداد متخصصان کمتر و تمرکز در مرکز کشور است. آقای وزیر تأکید دارند که این مشکل حل شود. برای برخی مناطق دستگاه سونوگرافی خریداری شده اما هنوز فرد ارایهدهنده خدمت نداریم. امیدواریم بتوانیم راهی را پیشنهاد بدهیم و مسیری را برویم تا مشکل مردم از نظر دسترسی به خدمات تصویربرداری کمتر شود.
اخیرا وزارت بهداشت با معاونت زنان ریاست جمهوری تفاهمنامهای امضا کرده است؛ این تفاهمنامه در چه راستایی بود؟
بیشتر در جهت توانمندی زنان، افزایش خودمراقبتی آنها و افزایش دسترسی زنان عشایری و روستایی به کلیه خدمات بهداشتی درمانی بود.
(در همین زمینه: جزئیات تفاهمنامه معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و وزارت بهداشت)
ورود بیحاشیه به آموزشهای جنسی/ آموزشها باید بدون اشاعه رفتارهای نامناسب باشد
تصمیم دارید در حوزه آموزشهای جنسی ورود کنید؟
نحوه آموزش مسائل جنسی به کودکان، نوجوانان و جوانان، یکی از موضوعاتی است که سالها بهصورت تابو از کنار آن گذشتهایم. در این زمینه، دفتر امور زنان و خانواده با نگاه خاصی که به مسائل زنان دارد، میتواند ورود کند. بحث آموزش صحیح بسیار مهم است؛ لازم است هشدارها و آموزشهایی برای سالم ماندن نسلمان داده شود. همیشه نگاههای متفاوتی در جامعه وجود دارد که نمیگویم لزوماً اشتباه است. باید نظرات مختلفی وجود داشته باشد. اما برای اینکه نگاهها، نظرات و گارد مخالف کمتر شود، باید در برخی مسائل، مشاور امور زنان ورود کند. باید هماهنگیهایی انجام شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی را همراه و مجاب کنیم که نوجوانان باید آموزشهایی را ببیند. دانشآموزان ابتدایی باید برخی مسائل را بدانند تا با نحوه مراقبت از خود آشنا شوند. این آموزشها باید بدون اشاعه رفتارهای نامناسب باشد. نمیخواهیم نگاهی غربی و غربزده داشته باشیم. بنابر آموزههای دینی و عرف دینی آموزشهایی ارایه میشود. علاقهمندم ورود بیحاشیهای به این مسائل داشته باشیم و بتوانیم در مدارسمان و سپس در دانشگاهها آموزشها را ارایه دهیم.
یکی از مشکلات موجود، نداشتن مهارت درست است. بسیاری از اوقات نوجوانان و جوانان با یکسری هیجانات با هم آشنا میشوند؛ ممکن است برخی از این آشناییها منجر به ازدواج شود اما نمیدانند وقتی زیر یک سقف قرار میگیرند، چه مهارتهایی نیاز دارند تا بتوانند رابطه پایدار و ثابتی داشته باشند.
تصمیم دارید آموزشهای جنسی در چه حیطهای باشد؟
آموزش جنسی گسترده است. در سطح مهدکودکها، برای خودمراقبتی به کودکان آموزشهایی ارایه میشود. کودکان باید بدنشان را با توجه به شرایط سنی و مذهبی به خوبی بشناسند و بدانند چه افرادی و تا چه حدی مجاز به نزدیک شدن به کودک و لمس کردن او هستند. یکی از مواردی که باید ورود کنیم، آموزش والدین دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی است. والدین، بسیاری از مسائل را نمیدانند و با توجه به آموزههای قبلی تصور میکنند کودکانشان چشم و گوش بستهاند. با توجه به گستردگی فضای مجازی و دسترسی راحت به اطلاعات، اولین گام آموزش والدین بهویژه مادران است. مثلاً بدانند که در زمان بلوغ چه آگاهیهایی باید به دخترش بدهد یا با یک پسر چطور برخورد شود. همچنین باید یکسری مسائل را مدارس و مربیان آموزش دهند. نمیخواهیم هنجارهای جامعه را دچار اختلال کنیم زیرا هر جامعه هنجاری برای خود دارد و ما جامعهای مذهبی هستیم. با قبول همه مسائل، آموزشها باید در حیطه خود باشد. در زمینه برخی مسائل، باید والدین را آگاه کرد که در جریان باشند و اطلاع داشته باشند که ممکن است این خطرها کودکان را تهدید کند. در بسیاری از اوقات که کودکان آسیب میبینند، والدین اصلاً نمیدانند که واکنشهای این کودک به دنبال چه اتفاقی است و حتی نمیتوانند با او صحبت کند.
لزوماً بهطور مستقیم به مسائل جنسی اشاره نمیشود
نام این آموزشها را آموزش جنسی میگذاریم اما لزوماً بهطور مستقیم به مسائل جنسی اشاره نمیشود. بهطور مثال یکی از موارد، چگونگی "نه گفتن" است. آموزش "نه گفتن" ارتباطی با مسائل جنسی ندارد اما بسیار محافظتکننده است. در بحث اعتیاد نیز زمانیکه یکسری آموزشها را نمیدهیم و بسیاری از جوانان ما نمیدانند که شاید استفاده یکبار از یک داروی روانگردان برای مدتهای طولانی برای آنها چه عوارضی ایجاد میکند؛ وقتی فقط جنبه هیجانیاش برای آنها گفته میشود توسط افرادی که امین نیستند و فقط دنبال سودجوییهای منفعتطلبانه خودشان هستند، اینجا جای ما خالی است؛ ما اطلاعات ندادهایم؛ ما نگفتهایم آنچه به شما میدهند تا استفاده کنی، یکبار شاید استفاده کنی و فقط بخواهی یکبار هیجان را تجربه کنی اما با تجربه یکبار این هیجان، چه عارضههای طولانیمدتی ممکن است ایجاد شود. زمانیکه اطلاعات و آگاهی داده شود، بروز آسیبها بسیار کمتر میشود.
در همین حوزه موضوعی که سالهاست وزارت بهداشت دنبال میکند، گسترش کلینیکهای سلامت خانواده است که تعدادی از آنها طی سالهای اخیر فعال بودهاند و همچنان هستند. اما پس از مدتی فراموش شد؛ در حال حاضر این کلینیکها چه وضعیتی دارند؟
یکی از مواردی که با معاونت بهداشت پیگیری کردیم، بحث راهاندازی کلینیکها و پیگیری احداثشان در استانهای دیگر است. در زمینه محتوای بستههای خدماتی که در این کلینیکها باید ارایه میشد، اختلاف نظر وجود داشت. تا جاییکه اطلاع دارم مشکلات محتوایی حل شده است. امیدواریم بهزودی با پیگیریها و هماهنگیهایی به نتیجه برسد؛ زیرا واقعاً جای خالی آن در هر منطقه، شهر، شهرستان و مرکز استانی احساس میشود که افراد متعهد و دارای اطلاعات کافی به مردم آگاهی دهند. بسیاری از اوقات مشکل ما این است که مردم به افراد غیرمتعهد مراجعه میکنند. این افراد غیرمتعهد براساس باورهای خود و گاهی سوگیرانه اطلاعاتی میدهند و نه تنها مشکل مراجعهکننده حل نمیشود بلکه معضلات دیگری نیز به آن اضافه میشود. معاونت بهداشتی در زمینه گسترش کلینیکها مصمم است.
(در همین زمینه: کلینیکهایی که وجود ندارند اما بارها توسط معاون امور زنان افتتاح شدهاند!)
فعالیت این کلینیکها به چه صورت خواهد بود و آیا مانند آنچه سابقاً مطرح شده بود از تعدادی متخصص در حیطههای مختلف انسانی و پزشکی استفاده میشود؟
فعالیت این کلینیکها، بیشتر در حوزه جوانان برای بعد از ازدواج است و برخی مشاورهها، قبل از ازدواج صورت خواهد گرفت که بتوان از ۵ ساله ابتدایی ازدواج که بیشتر طلاقها در آن سالها انجام میشود، محافظت کرد تا آمار طلاق کاهش یابد.
برای گسترش این کلینیکها زمانی مدنظر دارید؟
نمیتوانم زمان اعلام کنم؛ زیرا مشکلاتی مطرح بود و تا بسته خدمت تدوین شود، رفت و برگشتهای بسیاری داشت. از طرف وزارت بهداشت تقریباً کارها انجام شده است و امیدواریم در سال آینده شاهد بازگشایی تعدادی از کلینیکها باشیم.
اختلاف نظر نهادها روی محتوای کلینیکهای سلامت خانواده
مشکل راهاندازی این کلینیکها در کجاست؟ آیا نهادهای بالادستی ایراد میگیرند؟
برخی نهادها روی آموزهها و سرفصلهایی که تصمیم به ورود داریم، نظراتی داشتند که تلاش شد آن نظرات نیز جلب شود. در حال حاضر دیدگاه مثبت وجود دارد. همه به اتفاق نظر رسیدهاند که این موضوع نیاز به ورود دارد. نحوه ورود و گفتمان آن جای بحث داشت که تلاش کردیم نظرات را به هم نزدیک کنیم. نوید میدهم که سال آینده حرفهای خوبی داشته باشیم.
در حوزه سرطانهای ویژه زنان دانش درمانی در ایران در چه جایگاهی است؟
خوشبختانه کشور ما از لحاظ پزشکی با تمام هجمهها، حرفهای خوبی در جوامع علمی و بینالمللی روز دنیا دارد. تقریباً مطابق با پیشرفتهای آنها پیش رفتیم و درمان بیماریها براساس پروتکلهای روز دنیا صورت میگیرد. در مورد درمان سرطان نیز از کشورهای روز دنیا عقب نیستیم. تدوین گایدلاینها و خطمشیها، براساس داروهایی که بیشترین اثردهی را دارد، در جریان است. به دلیل محدودیت منابع، باید سعی کنیم از داروهایی استفاده کنیم که بیشترین مقالات به اثربخش بودن آن دارو اذعان دارند و بیمه نیز بتواند آنها را تحت پوشش بگیرد و به بیماران ارایه خدمت شود. تدوین گایدلاینها یعنی فقط نظر یک متخصص و یک درمانگر برای یک دارو نباشد؛ بلکه از خرد جمعی و نظرات کلیه متخصصان استفاده شود.
بحث دیگر بحث ریجستری سرطان بود. بر این اساس تمامی مواردی که تشخیص داده شده یا موارد جدیدی که تشخیص داده میشود را وارد سامانهای کردند و معاونت بهداشتی اینها را دنبال میکند تا ببینند شرایط این افراد چگونه میشود. در زنان کشور ما سرطان پستان، سرطان سرویکس و سرطان دستگاه گوارش (معده و روده بزرگ) رتبه اول را دارد. در این سرطانها، اقدامات بزرگی انجام شده است. تا جاییکه اطلاع دارم از درمان روز دنیا عقب نیستیم.
۱۳۵ مرکز تشخیص زودهنگام و درمان سرطان در کشور جانمایی شده است
توزیع متخصص و امکانات در حوزه سرطانهای زنان در کشور به چه شکلی است؟ بهطور مثال چقدر شاهد توزیع مناسب پزشک و ابزار تشخیصی و درمانی مانند دستگاههای ماموگرافی در سطح کشور هستیم؟
سرطان را فوقمتخصصهای انکولوژی و هماتولوژی و رادیوتراپیستها درمان میکنند. در اقصی نقاط کشور، متخصصان داخلی و جراحان داخلی را داریم. اقدام خوبی که صورت گرفت، راهاندازی کلینیکهای غربالگری سرطان در سطح کشور است. یعنی افراد سالم مراجعه میکنند و براساس شایعترین سرطانها، غربالگری اولیه انجام میشود. براساس گفتههای معاون درمان وزیر بهداشت ۱۳۵ مرکز تشخیص زودهنگام و درمان سرطان در کشور جانمایی شده که ۹۰ مرکز آماده بهرهبرداری است و ۵ هزار متخصص و فوق متخصص با تمرکز بر مناطق محروم سعی کردند که خدمات را افزایش دهند.
این مراکز برای جمعیت عمومی است. بیمار مراجعه نمیکند؛ بلکه فرد سالمی که سابقه برخی بیماریها را دارد مثلاً سابقه سرطان پستان را در مادر یا خواهر خود داشته، مراجعه میکند. در آنجا براساس سرطانهای شایع چند دستگاه سونوگرافی، ماموگرافی، آندوسکوپی و کولونسکوپی قرار دارد. برخی مراکز نیز دارای دستگاه کولپوسکوپی هستند که وسیله نمونهبرداری از دهانه رحم است. در این مراکز، پزشک متخصص براساس میزان ریسکی که برای فرد مراجعهکننده تعیین میکند، ارزیابی اولیه انجام میدهد. اگر مورد مشکوکی باشد یا نیاز به بررسی داشته باشد، ممکن است به سطوح بالاتر ارجاع شود.
با تمام وجود قبول دارم که مردم هنوز مشکلاتی دارند و فاصله زیادی تا حل مسائل و مشکلات یک خانواده دارای بیمار سرطانی داریم. تلاشمان این است که برسیم به آن جملهای که مقام معظم رهبری فرمودند کاری کنیم که مردم به جز رنج بیمارداری، رنج دیگری نداشته باشند.
همچنین مشکلاتی در حوزه بیماریهای دیگری مانند ام اس مطرح است. مراکز درمان ام اس صرفاً در برخی مراکز استانها وجود دارد که ممکن است در برخی شهرهای کوچک بیماران ام اسی برای گرفتن خدمات و ارزیابیهای خود با مشکلاتی روبهرو شوند.
در حال حاضر چه گروههایی از زنان مورد هدف غربالگری هستند و چگونه میتوان این طرح را گسترش داد؟
طرحی در شورای عالی امنیت غذایی و سلامت تصویب شد که همه دستگاهها موظف به انجام پایش سلامت کارکنان خود شدند. بسته خدماتی وزارت بهداشت آماده شد که انشاالله به زودی به دانشگاهها ابلاغ میشود. هدف ما این بود که کار را در دهه فجر شروع کنیم اما به دلیل تغییراتی که در معاونتهای بهداشت و درمان اتفاق افتاده بود، دوباره این بسته خدماتی به سمت نظردهی آنها رفت. همین بسته میتواند برای کارمندان سایر وزارتخانهها مورد استفاده قرار بگیرد. آنها نیز شرایط خود را فراهم کنند و قراردادهایی ببندند که براساس سرطانهای شایع، ارزیابی اولیه کارمندانشان انجام شود.
راهاندازی مراکز غربالگری سرطان در مناطق محروم
برای جمعیت عمومی گروه هدفی داشتید؟
در جمعیت عمومی تلاشمان این بود که مراکز سطح اول غربالگری سرطان را به شکلی فراهم کنیم تا در هر استان حداقل سه یا چهار مرکز براساس گستردگی جمعیت وجود داشته باشد، اطلاعرسانی شود و مردم مراجعه کنند و بتوانند مورد غربالگری قرار گیرند؛ زیرا اگر سرطان در مراحل اولیه تشخیص داده شود، هم هزینه بسیار کمتری تحمیل میکند هم قابلیت درمان آن بیشتر است.
ظرفیت مراکز به چه شکلی است؟
ظرفیت مرکز بستگی به نقطهای دارد که در آن جانمایی شده است. تلاش کردیم این مراکز را بیشتر در مناطق محرومتر راهاندازی کنیم که مردم به خدمات اولیه دسترسی داشته باشند؛ معمولاً در شهرستانها از آنجایی که سطح جمعیتی بالایی ندارند، براساس نیاز مراجعه میکنند و در نوبت قرار میگیرند یا کارشان انجام میشود.
در زمینه فرهنگسازی برای مراجعه به این مراکز برنامهای دارید؟
همکاران در دانشگاه از پتانسیلهای محلی در رسانهها و شبکههای مجازی استفاده میکنند تا مردم مراجعه کنند. باید سواد عمومی مردم راجع به خودمراقبتی بالا برود. در این راستا معاونت بهداشتی نزدیک به ۴ هزار سفیر سلامت تربیت کرد؛ بهطوری که گروهی از مردم را آموزش دادند و این افراد اطلاعات سلامتی و پزشکی را به خانواده، همکاران و دوستان میدهند تا اطاعات مردم بالا برود. خواهش میکنم در رسانهها صحبت شود و از خوددرمانیها و اتفاقاتی که گاهی با انکار و به تعویق انداختن باعث آن میشویم، دوری کنیم. گاهی میبینیم که مراجعاتی به افراد غیرپزشک مانند رمال و فالگیر یا طبهایی میشود که صرفاً روند درمان را به تأخیر میاندازند.
کلام پایانی.
امیدوارم بتوانیم خبرهای خوبی در سال آینده برای شما داشته باشیم و بتوانیم کلینیکهای سلامت خانواده را پیگیری کنیم.
منبع: مهرخانه