کمک کنیم مادری در زندان نماند/ اجازه ندهیم هزینه فعالیت غیردولتی و مدنی بالا برود
«معصومه ابتکار» سومین طرح ارمغان با شعار «زندان جای مادران نیست» را در حالی در معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری آغاز کرده است که میگوید: سیاست معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری این است که از نهادها و تشکلها برای حمایت از زنان زندانی و خانواده زندانیان کمک بگیرد و آن نهادها را حمایت کرده و توانمند سازد.
او اینک به همراهی سلبریتیها و ورزشکاران نیاز دارد تا بتواند مردم را با کمکهای خرد همراه طرحی کند که امید میرود با اجرای آن ۳۶۰ زن محکوم جرایم غیرعمد در آن آزاد شوند. با این حال ابتکار بر نقش تشکلها و «ان.جی.او»ها در حل مشکلاتی از این دست تاکید میکند و میگوید: باید در مقابل امنیتی کردن فضا برای کار این انجمنها و «ان.جی.او»ها مقاومت کنیم و اجازه ندهیم هزینه فعالیت غیردولتی و مدنی بالا برود.
امسال سومین سال است که طرح «ارمغان» را معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری به اجرا درمیآورد. آیا میدانید در میان زنانی که به عنوان زنان زندانی جرایم غیرعمد معرفی شدهاند چه تعداد مادر هم زندانی هستند؟
الان تلاش برای آزادی ۳۶۰ زن زندانی جرایم غیرعمد در دستور کار ما است که تعداد زیادی از آنها مادر هم هستند. عدد دقیق را هنوز سازمان زندانها به ما نداده است. باید این توضیح را بدهم که تاکنون طرح ارمغان فعالیتی مشترک بین معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، سازمان زندانهای کشور و ستاد دیه کشور بوده است. سازمان زندانها و ستاد دیه کشور از زنان جرایم غیرعمد بانک اطلاعات کاملی دارند و برای آنها مشخص است که تعداد مادران این مجموعه چند است. اما همه این ۳۶۰ زن «معسر» هستند و نتوانستهاند جریمه یا دیه را بپردازند و در تامین مالی برای آزادی خود با مشکل مواجه بودهاند. اما از آنجا که میدانیم درصد قابل توجهی از این زنان مادر هستند مساله از این بابت هم مورد توجه ما است.
خوشبختانه فضای ماه مبارک رمضان برای بسیج مردم در کارهای خیر کمک خوبی میکند. اما در شرایطی که نگرانیهای اقتصادی ذهن همه را مشغول کرده است انتظار دارید چه گروههایی از مردم بیایند کمک کنند.
از همه اقشار این انتظار هست. زندانی شدن مادر تبعات گستردهای دارد. تبعاتی برای مادر، برای خانواده و به ویژه برای بچههای او. وقتی مادر زندانی باشد خانواده از هم میپاشد. چندی قبل از زندان ارومیه و زندان کرمان بازدید داشتیم از نزدیک رفتیم و با زنان زندانی در بند صحبت کردیم. متاسفانه برخی از این خانمها همسرشان هم زندانی بودند و در عین حال فرزند هم داشتند؛ گویی هیچ امیدی برایشان نبود. خوشبختانه این دو زندان مهدکودک داشتند و تا ۲ سالگی کودکان را با مادرشان در آنجا میشد نگهداری کنند. در شرایط خاص حداکثر تا ۴سالگی این امکان وجود دارد. حتی با وجود آنکه فضای این دو مهدکودک خوب بود اما نگهداری بچه در زندان کار پرریسکی است. تازه بعد از ۴ سالگی با فرزندان مادران زندانی چه باید کرد. عموما بچههای بزرگتر از ۴ سال که مادران زندانی دارند با این مشکل مواجهند. خوشبختانه این موضوع را با معاونت اجتماعی و معاونت پیشگیری قوه قضاییه پیگیری کردهایم و در این باره داریم به توافقی میرسیم. به این معنا که در کنار بحث ارمغان اقدامهای دیگری هم انجام دهیم. آنچه در طرح ارمغان مهم است اینکه به مشارکت مردم نیازمندیم و اینکه بتوانیم با جمع کمکهای خرد کمر عددهای بزرگی که برای آزادی این زنان وجود دارد را بشکنیم. ماه مبارک رمضان، ماه گذشت، بخشش، همدلی و همیاری در این گونه فعالیتهای اجتماعی است. برای همین ما انتظار داریم همه مردم ولو با کمکهای خرد به کمک بیایند تا ما بتوانیم اعتبارات بیشتری را تامین کنیم و از این طریق تعداد بیشتری از این خانمها برگردند سر زندگیشان. چه بسا در همین ماه مبارک رمضان بتوانند سرسفره افطار در کنار فرزندان و خانوادهشان حاضر شوند.
مگر چه رقمی برای آزادی زنان جرایم غیرعمدی که الان برایشان برنامهریزی کردهاید لازم است؟
ما هنوز رقم موردنیاز را از ستاد دیه نگرفتهایم. اما پارسال حدود ۷ میلیارد تومان برای طرح «ارمغان۲» نیاز بود و توانستیم در کمپین خودمان در معاونت امور زنان و خانواده، در مدتی کوتاه و با توجه به محدودیتهایی ۸۰۰ میلیون تومان جمعآوری کنیم. البته گزارش کاملی هم از «ارمغان۲» برای اطلاع مردم منتشر کردیم. با ۸۰۰ میلیون تومان ۱۳ یا ۱۴ زن را توانستیم آزاد کنیم.
الان میخواهید ارمغان ۳ را محدود به ماه مبارک رمضان اجرا کنید یا اینکه محدودیت زمانی نخواهد داشت؟
آغاز این طرح را در ماه مبارک رمضان قرار دادهایم ولی امکان دارد ادامهاش دهیم. البته اگر فضا و بستر لازم وجود داشته باشد و طرح مورد توجه مردم باشد آن را ادامه میدهیم. دفعه قبل هم دیدیم مردم میخواهند کمک کنند و دارند استقبال میکنند مهلت کمک را تمدید کردیم. مدل کمک هم ساده و از طریق کدهای دستوری است. به ویژه وقتی سلبریتیها میآیند و اعلام حمایت میکنند این بستر بیشتر فراهم میشود. خیلی مهم است که گروههای مرجع در این موضوع ساکت ننشینند. البته هربار در طرح ارمغان رسانهها کنار ما بودند. بنابراین اگر اکنون هم این همراهیها باشد تمدیدش میکنیم.
موضوع گلریزان و کمک برای آزادی زندانیان رسم پسندیدهای است که همیشه بوده است. اما ما با مساله دیگری هم مواجه هستیم با این عنوان که خانواده زندانیان به کمک و حمایت نیاز دارند. متاسفانه در برنامه چهارم توسعه کشور حمایت از خانواده زندانیان تصریح شدهبود. اما دولت وقت از اجرای آن سر باز زد و بدتر اینکه در برنامه پنجم این موضوع را حذف کرد. با این توضیح میخواهم این را بپرسم که ممکن است زنانی باشند که زندانی نباشند ولی به سبب زندانی بودن شوهرشان در وضعیت به مراتب بدتری گرفتار باشند. معاونت امور زنان و خانواده تلاش داشت در برنامه ششم این موضوع را بگنجاندولی نشد. الان برای این دسته از زنان و خانوادهها برنامهای دارید؟
البته به خانواده زندانیان توجه لازم را داریم. اما معاونت اجتماعی قوه قضاییه در این زمینه برنامههای قطعی دارد و از طریق تشکلهای مرتبط این کار پیگیری میشود. خوشبختانه چند تشکل قوی در این زمینه داریم. اینجا میخواهم نکتهای را بگویم. نقش نهادهای مدنی را در این زمینه فراموش نکنیم. چه در مورد زنان زندانی و چه در مورد حمایت از خانواده زندانیان نقش نهادهای مدنی و تشکلها اهمیت دارد. شاید یک وقت با کمک مالی یک کاری صورت بگیرد ولی ما توانمندسازی زنان و خانوادهها مد نظرمان هست تا خودشان بتوانند مشکلاتشان را و نیازهایشان را حل و فصل کنند. بررسی وضعیت خانواده زندانیان به ما نشان داده که آنها بهشدت نیازمند مشاورههای فرهنگی و روانشناسی هستند و به ویژه برای جوانانشان به این خدمات نیاز دارند. برای همین ما باید بتوانیم در این عرصه نقش نهادهای مدنی را تقویت کنیم. به همین دلایل هم معتقد هستم که دولت نباید به صورت مستقیم به این خانوادهها کمک کند. سیاست معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری نیز این است که از این نهادها و تشکلها حمایت کند. اتفاقا در این زمینه و در هفته آینده تفاهمنامهای با قوه قضاییه به امضا میرسانیم. خوشبختانه هم تعامل خوبی با قوه قضاییه و هم بانهادهای مدنی که در این زمینه فعال هستند داریم و میخواهیم آنها در این عرصه نقش آفرینی داشته باشند. علاوه بر این خود کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی فعالیتهایی در این زمینه دارند که بسیار ارزشمند است.
الان میدانید چند نهاد مدنی در مورد حمایت از خانواده زندانیان فعال هستند. آیا باید تعداد آنها افزایش یابد؟ یا کار دیگری باید صورت گیرد؟
همانطور که میدانید به تعداد زندانهای موجود در کشور انجمن حمایت از خانواده زندانیان فعال است. علاوه بر این انجمن دفاع از زندانیان هم فعال است. خاطرم هست چند سال قبل در مورد جوانی که مرتکب قتل غیرعمدی شده بود به فسا رفتیم تا برای کمک به او تلاشی بکنیم. اتفاقا آنجا دیدم که انجمن خیلی خوبی برای دفاع از خانواده زندانیان فعال بود. به نظرم این انجمنها نیاز به معرفی و شناخته شدن دارند. باید نزد مردم به رسمیت شناخته شوند. باید در مقابل امنیتی کردن فضا برای کار این انجمنها و ان. جی. اوها مقاومت کنیم و اجازه ندهیم هزینه فعالیت غیردولتی و مدنی بالا برود. در همین راستا قانون حمایت از سازمانهای مردمنهاد در دستور کار دولت است و آخرین مراحل خود را میگذراند. معتقدیم باید در بعد توانافزایی نهادهای مدنی کار کنیم تا آنها بتوانند بیشتر با فنون مدیریت غیردولتی آشنا شوند. باید تاکید کنم که مدیریت غیردولتی بسیار با مدیریت دولتی فرق دارد. تشکلها باید در مدیریت مالی، مدیریت داوطلبان، توجه به حسابرسی و حسابداری و بازرسیهای درونی خودشان توانمند شوند. خودشان در درون خودشان نظارت داشته باشند و نگاه توسعهای که میتوانند داشته باشند بسیار موثر خواهد بود. ما بازنشستههای کارآمد و دلسوز بسیاری داریم، معلمان بازنشسته بسیاری داریم که در همه جای ایران هستند و آسیبهای موجود در منطقه خود را به خوبی میشناسند و اگر متشکل و توانمند باشند میتوانند خیلی موثرتر به رفع آن اقدام کنند. بنابراین ما معتقدیم که نهادهای مدنی و مردمی باید توانمند شده در این عرصهها فعال شوند.
به لحاظ قانونی نیاز به تصویب قانون برای حمایت از خانواده زندانیان نداریم. این سوال را از این جهت میپرسم که اگر ما خانواده زندانی را حمایت کنیم از بروز آسیب مضاعف و تکرار جرم در خانوادههای آنان نیز کاستهایم.
آنچه ما الان رویآن تاکید داریم و ظاهرا قانون این را پیشبینی کرده استفاده از روشهای نوین دادرسی و صدور رای باز با استفاده از دستبند و پابند الکترونیک برای برخی مرتکبان جرایم است. اتفاقا پس از بازدید از زندانهای ارومیه و کرمان نامهای خدمت رییسقوه قضاییه نوشتم و از ایشان خواستم تا تدبیری بیندیشند تا از این امکان رای باز برای مادران مرتکب جرم استفاده شود. این بحث را با معاون پیشگیری و اجتماعی قوه قضاییه هم دنبال کردهایم. ما الان علاوه بر طرح ارمغان چند استراتژی را با یک هدف در حال پیگیری و اجرا داریم. امکان آن نیز در قوه قضاییه با استفاده از رای باز وجود دارد. برای نمونه در اراک از فروشگاهی بازدید داشتم که گل و گیاهان پرورش یافته در زندان را به فروش میرساند. حدود ۲۵ زندانی اعم از زن و مرد در آن فروشگاه مشغول کار و فروش بودند. به نظرم خیلی کار جالب و مهمی آنجا صورت گرفته بود. ما باید به این سمت برویم که تعداد زندانیان و میزان اقامت در زندان را به حداقل برسانیم. برهمین اساس تلاش ما و همکاری ما با قوه قضاییه با این هدف است که بتوانیم با یاری خداوند تا پایان سال ۱۳۹۷ کاری کنیم که هیچ مادری در زندان نباشد. البته اگر حکم سنگینی وجود داشته باشد یا جرم ارتکابی از انواع جرایم عمدی باشد موضوع متفاوت میشود. اما ما تلاش خود را خواهیم کرد. امیدوارم بتوانیم و کاری کنیم که هیچ مادری در بند نباشد. آنچه از جلسهها با قوه قضاییه دیدم همراهی خیلی خوبی در قوه قضاییه هست و ما میتوانیم با هم همکاری داشته باشیم و به امید خدا به نتیجه برسانیم.
در چنین حرکتهایی بجز معرفی سفیر یا اعلام فراخوان عمومی نیاز به حضور افراد موثر جامعه هست. مثل همان زمانی که زلزله یا رخدادی ناخوشایند پیش آمده و افراد موثر کمک میکنند. آیا میخواهید از کسی دعوت یا مدل آنچه در چالشها اجرا میشود کسی را به این کار دعوت کنید؟
از همه سلبریتیها و ورزشکاران خواستهایم. گروههای مرجعی که در جامعه داریم در چنین موقعیتهایی باید به کمک بیایند و از سرمایه اجتماعیای که دارند به نفع جامعه بهره بگیرند و حتی آن را از طریق کاری که میکنند، تقویت کنند. باید به نکته دیگری هم توجه کنیم. فقط این سوی ماجرا را نبینیم که ما داریم به فرد نیازمند کمک میکنیم. این کار و این جریانسازی، خیر و برکت بسیار زیادی دارد. ممکن است در ظاهر گره از کار کسی باز کنیم یا مشکل فرد دیگری را این گونه حل میکنیم اما درواقع بیشتر دردهای خودمان را از این طریق درمان کردهایم. اگر نفس عمل خیر و نفس عمل صالح باشد آن وقت این درمانگری فردی را نباید دستکم بگیریم. برای درمان خودمان هم که شده باید در این عرصهها پا پیش بگذاریم. خاصیت بخشش و خاصیت ازخودگذشتگی، درمان و احیای نفس است. تصور میکنیم برای دیگری داریم از خودمان، از راحتیمان، از وقت و مالمان میگذریم ولی در اصل داریم به نفع پالایش نفس خودمان گام برمیداریم. به ویژه برای یک زندانی که دیگر هیچ امیدی به رهایی ندارد و گشایشی در کار خود نمیبیند. وقتی کمک کنیم خلاصی پیدا کنند گویی همان نور ته تاریکی برای آنها را رقم زدهایم و دلهای این افراد را نسبت به آینده شاد کردهایم.
باید در مقابل امنیتی کردن فضا برای کار این انجمنها و «ان.جی.او»ها مقاومت کنیم و اجازه ندهیم هزینه فعالیت غیردولتی و مدنی بالا برود. سیاست معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری این است که از نهادها و تشکلها برای حمایت از زنان زندانی و خانواده زندانیان کمک بگیرد و آن نهادها را حمایت کرده و توانمند سازد.