محمدرضا نیک‌نژاد/روزنامه‌نگار 


چند ماهی بود که از جلوی باشگاه ورزشی زنان محله‌مان رد می‌شدم، دختران قد و نیم‌قد با مادرانشان را می‌دیدم که با لباس‌های تکواندو و با شوروشوق وارد باشگاه می‌شدند. گرچه این رفت‌وآمده‌ها چندان عجیب نبود اما ذهنم درگیر این بود که چرا پیش از این کمتر چنین رفت‌وآمدی را دیده بودم یا آن‌که چنان کم بود که به چشمم نیامده بود! این پرسش در ذهنم بود تا این‌که روزی به خود جرأت دادم و از یک مادر و دختر پرسیدم که از کی ورزشِ تکواندو در این باشگاه راه افتاده است؟ نمی‌دانیم، پاسخ مادر و دختر کوچولویش بود! اما مادر ادامه داد که ما چند ماهی است که در باشگاه و در رشته تکواندو نام‌نویسی کرده‌ایم و دخترم از این ورزش راضی است و خیلی شاد و پرانرژی. به دختر کوچولو نگاه کردم و گفتم: امیدوارم قهرمان شوی. گفت: من می‌خواهم مانند «کیمیا» قهرمان المپیک شوم. کمی سردرگم پرسیدم کیمیا؟ که مادرش گفت «کیمیا علیزاده» را می‌گوید و با خنده ادامه داد نزدیک ٣٠ دختر در این باشگاه ورزشی تکواندو می‌آموزند و همه آنها می‌خواهند علیزاده شوند. گفتم می‌شوند حتما؛ می‌شوند و...

تیم فوتسال زنان ایران برای دومین دوره پیاپی قهرمان آسیا شد. این دوره خانم‌های فوتبالیست کشورمان هم بیش از دوره پیش درخشیدند و گل کاشتند و هم با قهرمانی‌شان بر فضای سیاسی- اجتماعی و البته رسانه‌ای- که دیگر پیوند محکمی با دو فضای دیگر یافته- اثر بسیار زیادی گذاشتند. گرچه پخش‌نشدن بازی فینال و سال‌ها بگو و مگو و اختلاف بر سر حدومرز ورزش زنان و... در فضای بشدت سیاسی شده‌ کشور بازتاب این «رویدادِ شیرین ملی» را چندین برابر کرد اما یک‌بار دیگر نشان داد که گسترش رسانه‌ها در جهان امروز انحصار خبر را شکسته و رسانه‌هایی که نخواهند یا نتوانند خود را با روند رو به گسترش کنونی هماهنگ کنند، به سرعت از چشم و دل شهروندان خواهند افتاد و آن می‌شود که امروز بر سر رسانه‌های رسمی کشور آمده است. همین چیرگی رسانه‌های شخصی شده و اثر آنها بر همه بخش‌های جامعه بود که زمینه استقبال پرشورتر از دوره‌ پیش از «ملکه‌های فوتسال آسیا» را فراهم کرد و برخلاف دوره‌ پیشین دست‌اندرکاران و چهره‌های بیشتری از وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال، مجلس و شورای شهر تهران و البته خبرنگاران خیلی بیشتری را به فرودگاه کشاند. در این دوره «خانم گلی» مسابقه‌ها به‌طور مشترک به دو بازیکن ایرانی و یک بازیکن از ژاپن رسید و این عنوان به همراه به ‌دست آوردن سومین گلزن این دوره و البته عنوان «ملکه‌های فوتسال آسیا» توانست این تیم را در همراهی تیم مردان این رشته بر قله فوتسال زنان و مردان آسیا بنشاند.

به ‌نظر می‌آید این قهرمانی در کنار دیگر دستاوردهای سال‌های گذشته در گستره‌های اجتماعی، سیاسی، علمی، ورزشی و... زنان بیش از پیش راه برای شکوفایی و درخشش زنان ایرانی را فراهم می‌کند. درخششی که با قهرمانی «کیمیا علیزاده» چشم‌ها را خیره می‌کند، با قهرمانی تیم فوتسال اشک شوق بر چشم‌های جامعه می‌نشاند، با برگزیده‌نشدن وزیر زن کمی کم‌فروغ و خشمگین می‌شود، با برگزیده‌شدن زن‌های بیشتری در شوراهای شهر و روستا انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد و گاهی نیز با درگذشت دردناکِ «مریم میرزاخانی» چهره‌ها را غمگین و چشم‌ها را اشکبار می‌کند، اما بی‌گمان همه اینها درخشش و روندی را که سال‌هاست آغاز شده و گام به گام پیش رفته است را شدت می‌بخشد و هر رویداد زمینه‌ ده‌ها رویداد بعدی و هر زن الگوی میلیون‌ها زن دیگر می‌شود. سنگ‌اندازی در این مسیر افزون بر این‌که نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، پیامدهای فراوان اجتماعی و سیاسی را برای سنگ‌اندازان به همراه خواهد داشت.