تعدادی از زنان مصدوم سردشت، پرونده شیمیایی ندارند. هرکس دست زن و بچه‌اش را گرفته و روانه دشت و بیایان شده است تا از شهر دور باشند. هیچ صورت سانحه‌ یا مستنداتی که حاکی ازمصدومیت باشد، دست کسانی که بیمارستان نرفتند، وجود نداشت.

۲۷ سال گذشته است از روزی که تاریخ، سرنوشت دردناکی برای اهالی شهری کوچک در غرب ایران رقم زد. تیرماه ۱۳۶۶ اگرچه برای مردم سردشت هیچ‌وقت فراموش نخواهد شد، اما هنوز بسیاری از هم‌وطنانشان از آنچه بر آنان گذشت است، بی‌خبرند. به راستی که حکایت‌های دفاع مقدس تمامی ‌ندارد.

حکایت حلبچه اما بیشتر شنیده شده است. بمباران شیمیایی حلبچه منجر به شهادت آنی بسیاری از مردم آن شد و همین آوازه مظلومیت آنان و ستم رژیم بعث عراق را به گوش جهانیان رساند، اما سردشت که حتی قبل از حلبچه مورد بمباران شیمیایی واقع شد، به دلیل استفاده از نوع متفاوتی از گازهای شیمیایی و کمتر بودن میزان و شدت آن، منجر به شهادت آنی همه مردم شهر نشد، بلکه با شهادت آنی ۱۱۰ تن، ۸ هزار نفر از مردم بی‌گناه شهر در معرض گازهای سمی ‌قرار گرفته و دچار مرگ تدریجی آن هم در سکوت شدند.

این قصه تا همین امروز هم ادامه دارد. مرگ تدریجی مردمی ‌که بسیاری حتی پرونده بالینی ندارند و جانباز معرفی نشده‌اند و در این میان زنانی که زندگی را با دردهای جسمی ‌و روحی و با رنج ریه‌های نصفه و نیمه، بدن‌های سوخته و مشکلات اعصاب و روان می‌گذرانند.

(در همین زمینه: سرفه‌های خونین؛ فریاد سرخ زنان شیمیایی)

زنان شیمیایی سردشت و رنج‌هایی که کمتر شنیده شده است

آرزو احمدیان یکی از هم‌وطنان سردشتی که در هفتم تیر سال۱۳۶۶ در معرض بمباران شیمیایی قرار گرفته و در حال حاضر یکی از زنان فعالی است که در انجمن حمایت از مصدومین شیمیایی سردشت فعالیت می‌کند، درگفتگو با مهرخانه به مشکلات زنان شیمیایی و جانباز سردشت اشاره کرده و می‌گوید: برخی زنان جانباز که درصد جانبازی‌شان در کمیسیون پزشکی مشخص شده است ولی به دلیل کسری بودجه از حقوق محروم‌اند، بسیار در مضیقه هستند. جانبازان شیمیایی مرد، اگر حقوقشان قطع شود شاید منبع درآمد دیگری مانند بیمه یا شغلی که خودشان دارند داشته باشند، اما زن‌ها منبع درآمدی از خودشان ندارند و با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند. از یک طرف فرآیند مداوا و هزینه آن بستگی به همراهی همسرشان دارد؛ و از طرف دیگر، اگر زنی خودش جانباز باشد و همسرش نباشد؛ ممکن است همسرش او را درک نکند و متوجه نشود که مشکلات جسمی ‌‌و روحی او چیست تا همه هزینه‌ها را پرداخت کند، امکانات مناسب برایش فراهم سازد یا از نظر عاطفی او را همراهی کند.

وی یکی دیگر از مشکلات جانبازان سردشت، را مشکلات تنفسی و عصبی دانست و گفت: گاز خردل تأثیر زیادی روی اعصاب مصدومین گذاشته است. گاهی بعضی از این جانبازان در یک گفتگوی معمولی صدای‌شان بلند می‌شود و زود عصبی می‌شوند. خب در این شرایط وقتی یک زن، جانباز آسیب‌دیده در ناحیه عصبی باشد، تأثیر منفی‌اش را در خانواده می‌گذارد. زنی که عصبی است و منبع درآمدی از خودش ندارد، ممکن است شوهرش او را از نظر مالی تأمین نکند و امکانات مداوای مصدومیتش را فراهم نکند. درنتیجه درگیری‌های خانوادگی بین آنها فراوان است. برای این زنان مشکل است که خودشان کار آزاد و درآمدی داشته باشند و از این طریق، هزینه درمان‌شان را بدهند و در خانواده‌هایی که از نظر فرهنگی و مادی دچار فقر هستند، کار سخت‌تر هم می‌شود.

احمدیان در ادامه، درخصوص مشکلات زنان برای پیگیری مداوایشان گفت: بعضی همسران زنان جانباز خیلی راغب نیستند آنها برای مداوا به‌تنهایی به شهرهای دیگر بروند و معمولاً خودشان هم با او نمی‌روند و اگر آنها خود بخواهند اقدام کنند پرداخت هزینه هتل و مسافرخانه برایشان سخت است. مسئله دیگر این است که باید برای مدتی مثلاً ده روز یا دو هفته خانواده و به‌خصوص فرزندان‌شان را تنها بگذارند و بروند و این برای آنها و خانواده‌هایشان سخت است و دیگر اینکه جاده سردشت به شهرهای دیگر چندان جاده مساعد و همواری نیست؛ مثلاً از سردشت به مهاباد چهار ساعت طول می‌کشد. سردشت راه‌های پر پیچ و خم دارد و این پیچ‌ها برای یک جانباز بسیار عذاب‌آور است.‌مصطفی کریمی ‌واحد؛ جانباز ۷۰ درصد، به دلیل نبود پزشک و راه طولانی در مسیر حرکت به سمت ارومیه به شهادت رسید. به دلیل همین مشکلات، زنانی که جانباز شیمیایی هستند و وضعیت مالی‌شان خوب است، در تهران ساکن شده‌اند.

زنان سردشت عموماً مصدوم شیمیایی، اما فاقد درصد جانبازی‌اند

همچنین دکتر مولایی یکی از پزشکان عمومی ‌سردشت در گفتگو با مهرخانه، در رابطه با مشکلات زنان شیمیایی شهر با بیان اینکه هم‌اکنون حدود چهار هزار زن ساکن سردشت که در زمان بمباران شیمیایی شهر، جوان یا خردسال یا نوزاد و ساکن شهر بوده‌اند، فاقد درصد جانبازی هستند، می‌گوید: زنان سردشت که عموماً مصدوم شیمیایی اما فاقد درصد جانبازی هستند، مثل سایر جانبازان شیمیایی از مشکلات تنفسی، چشمی، و پوستی رنج می‌برند. این شایع‌ترین جراحت‌هاست، علاوه بر آنکه عموماً به تشنج‌های مکرر، تب و لرزهای دائمی، افسردگی‌های شدید، اضطراب، مشکلات قلبی و بیماری‌های زنانه که همگی ناشی از استشمام عامل شیمیایی خردل بوده، مبتلا هستند.

وی می‌افزاید: اغلب زنان دچار فیبروز ریه هستند؛ ریه که آنقدر آسیب دیده است، دیگر نمی‌تواند مثل اسفنج باز و جمع بشود. مثل سنگ سخت و سفت می‌شود و نمی‌تواند هوا بگیرد. تومور پوستی و سوختگی‌های ناشی از مواجهه با گاز خردل در تن‌شان فراوان است و برای یک زن که به زیبایی ظاهری خود حساس است، این ضایعات پوستی خیلی دردناک است.

اغلب زنان سردشت، حتی در نخستین بارداری خود دچار سقط می‌شوند

مولایی تأکید می‌کند: اغلب زنان سردشت، حتی در نخستین بارداری خود دچار سقط می‌شوند و علت سقط تماماً به عوارض ماندگار گاز خردل که آنها در زمان کودکی، نوزادی یا حتی جوانی خود استشمام کرده‌اند، باز می‌گردد. این زنان که اغلب دچار مشکلات تنفسی هستند، نمی‌توانند به درستی نفس بکشند. در زمان بارداری هم خون اکسیژنه نشده و خون تصفیه نشده به جنین می‌رسد که بنابراین نیاز‌های تغذیه‌ای جنین هم تأمین نمی‌شود. علاوه بر آن اغلب این زنان به دلیل استرس زیاد دچار تپش قلب هستند و تپش قلب مادر بر تپش قلب جنین هم تأثیر می‌گذارد و نوزادان فراوانی در سردشت با نارسایی قلبی متولد می‌شوند.

این پزشک عمومی ‌اذعان می‌دارد: آمار بیماری‌های رحم و عفونت‌های رحمی ‌در زنان سردشت بالاست که ارتباط مستقیمی ‌با مشکلات تنفسی و افسردگی و اضطراب آنان دارد، زیرا سیستم دفاعی بدن ضعیف شده و کوچک‌ترین میکروب، آنها را از پا می‌اندازد.

. هیچ صورت سانحه‌ یا مستنداتی که حاکی ازمصدومیت باشد، دست کسانی که در زمان بمباران بیمارستان نرفتند، وجود ندارد

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری آذربایجان غربی در مورد مشکلات زنان سردشت در گفتگو با خبرنگار مهرخانه اظهار داشت: باید در مورد مشکلات زنان سردشت تحقیق جامعی صورت گیرد که مشکلات این زنان شامل چه مواردی است و قطعاً موارد زیادی را شامل خواهد شد. مهم‌ترین آنها زنان مصدوم شیمیایی این شهر است که مربوط به امروز نیست. تعدادی از زنان مصدوم سردشت، پرونده شیمیایی ندارند. بنابراین به بنیاد شهید گفته‌ایم تا این موارد را بررسی کند. آن زمان که بمباران شیمیایی شد، هرکس دست زن و بچه‌اش را گرفته و روانه دشت و بیایان شده است تا از شهر دور باشند. هیچ صورت سانحه‌ یا مستنداتی که حاکی ازمصدومیت باشد، دست کسانی که بیمارستان نرفتند، وجود نداشت.

دست بنیاد شهید برای ارائه خدمات بسته می‌شود

مریم دهقانی تأکید کرد: بعضی‌ از آنها درصد مصدومیت‌شان کم است، بستری نشده‌اند و پرونده‌ پزشکی یا مستندات لازم دال بر این موضوع را ندارند؛ در این صورت دست بنیاد شهید برای ارائه خدمات بسته می‌شود. این موارد باید بررسی شود که حق کسی پایمال نگردد، البته ما از بنیاد شهید استان خواستیم کمیسیون پزشکی مجدد برای آن دسته از افرادی که درخواست دارند، تشکیل شود.

جانبازان زن شیمیایی از طرف بنیاد شهید بیمه طلایی می‌شوند

همچنین سلیمان قادری؛ کارشناس تعاون و درمان بنیاد شهید سردشت، در گفتگو با مهرخانه به هزینه‌های درمان جانبازان شیمیایی اشاره کرد و گفت: جانبازان زن شیمیایی از طرف بنیاد شهید بیمه طلایی می‌شوند و هزینه بیمه را از بیمه ایران دریافت می‌کنند. اگر جانبازی خود شاغل باشد و کار او به صورت رسمی ‌‌یا پیمانی باشد، از طرف محل کار از بیمه تکمیلی استفاده می‌کند و اگر کارشان رسمی ‌یا پیمانی نباشد، بنیاد آنها را تحت پوشش بیمه طلایی قرار می‌دهد. این هزینه درمان شامل کلیه خدمات سرپایی و جراحی و حتی طب سوزنی است.

لیلا معروف‌زاده نیز، یکی از مددکاران بنیاد شهید و جانبازان شهر سردشت است. او یکی از شاهدان واقعه تلخ بمباران شیمیایی سردشت بوده و اکنون نیز در بنیاد شهید و جانبازان در حال خدمت‌رسانی به جانبازان و خانواده‌های شهداست. معروف‌زاده در گفتگو با خبرنگار مهرخانه، به وضعیت نابه‌سامان درمان جانبازان شیمیایی اشاره کرد و گفت: سال‌ها قبل در سردشت کلینیکی دائر شد که متأسفانه الان فعالیت خاص و تجهیزات لازم از قبیل آزمایشگاه و داروخانه ندارد. فقط در روز دو تا سه ساعت پزشک داریم. اینجا بیشتر به متخصص پوست و چشم نیاز داریم. بارها از طریق فرمانداری و بنیاد شهید شهرستان، راجع به وضعیت این درمانگاه مکاتبه و درخواست رسیدگی شده؛ ولی بی‌نتیجه بوده است.

وی تأکید کرد: مصدومین برای درمان و معالجه باید به شهرهای هم‌جوار مانند ارومیه یا حتی به تهران و تبریز مراجعه کنند. از این جهت، زنان مشکلات زیادی دارند؛ زنی که از لحاظ درمانی مشکل دارد، اگر بخواهد شهر را ترک کند، در خانه برایش مشکل ایجاد می‌شود؛ چراکه همسر و فرزندانشان نیازمند رسیدگی و مراقبت‌اند و برای‌شان سخت است که خانواده‌هایشان را رها کنند.

در این خصوص بازرس انجمن دفاع از حقوق مصدومین سردشت، آرزو احمدیان، هم با توجه به مشکلی که فقدان پزشک و امکانات کافی برای مداوای بیماران سردشت ایجاد می‌کند اشاره کرد و افزود: اگر این کلینیک فعال شود و تجهیزات لازم و پزشکان متخصص داشته باشد، زنان به‌طور منظم به پزشک مراجعه می‌کنند. درعین حال کنار خانواده، به‌خصوص فرزندان‌شان هستند و از پرداخت هزینه هتل و ماشین نیز معاف می‌شوند. همچنین از ضایعات جسمی ‌‌که در این رفت و آمدها زنان را تهدید می‌کند، در امان خواهند بود.

انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت و حضور کمرنگ زنان

مرگ تدریجی آدم‌ها طی سال‌های پس از جنگ در سردشت بود که برخی از مصدومین شیمیایی و بازماندگان قربانیان را واداشت تا انجمنی را در دفاع از قربانیان شیمیایی سردشت تأسیس کنند. این انجمن گرچه کمتر از ۱۲ سال است که فعالیت می‌کند، اما حضور زنان در آن چندان جدی و پررنگ نیست؛ این درحالیست که زنان و کودکان بسیاری در این فاجعه آسیب دیده‌اند.

عثمان مزین، یکی از هم‌وطنانی است که در فاجعه سردشت قربانی این بمباران شیمیایی شده و اکنون دبیر حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت است و برای حقوق مجروحان شیمیایی تلاش می‌کند. وی در گفتگو با خبرنگار مهرخانه، در رابطه با انجمن می‌گوید: انجمن حمایت از مصدومین فاجعه سردشت، انجمنی مردمی ‌‌و تشکیل‌شده از خود قربانیان شیمیایی است. همه اعضای هیئت مدیره خودشان یا خانواده‌هایشان قربانیان شیمیایی‌اند. انجمن دخالتی در سیاست‌گذاری‌ها ندارد، ولی با توجه به اینکه انجمنی مردمی ‌‌است، بدنه و پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت است و می‌تواند مشکلات مردم را به طرق مختلف به سیاست‌گذاران و حکومت و ارگان‌های دولتی انتقال دهد.

دبیر حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت همچنین به حضور زنان در این انجمن اشاره و تصریح کرد: با وجود اینکه تعداد بسیاری از زنان نیز از قربانیان این حمله ناجوانمردانه بوده‌اند، اما حضورشان در این انجمن و در بدنه و کمیته‌های آن بسیار کمرنگ است و خیلی مایل به فعالیت نیستند. برخی آمدند و مدت زیادی در انجمن نماندند و ضرورتی برای فعالیت احساس نکردند. درحالیکه اعضای انجمن علاقه و اصرار دارند که زنان هم در انجمن فعال باشند تا بتوانند حقوق زنان را پیگیری کنند.

وی در رابطه با علت عدم حضور زنان افزود: دلیل حضور کم‌رنگ زنان این است که متأسفانه آگاهی لازم در این زمینه برای آنها به‌وجود نیامده و باید فرهنگ‌سازی صورت گیرد.

مسائل زنان جانباز تأثیر بیشتری بر فرزندانشان دارد/ لزوم ایجاد مراکز مشاوره برای خانواده‌های درگیر

مسائل زنان به دلیل نوع ارتباط و جایگاهی که در خانواده دارند، متفاوت از مردان است. مردان در زمان‌های بیماری و زمین‌گیری به راحتی تحت مراقبت زنان خانواده در نقش مادر، همسر یا دختر قرار می‌گیرند و دارای امکانات مالی بهتری هستند، اما زنان زمانیکه دچار مشکلاتی چون مصدومیت‌هایی آن هم از نوع شیمیایی بودن می‌شوند، هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ نگهداری در مضیقه قرار می‌گیرند. همچنین جایگاه مادرانه زنان در خانواده، باعث می‌شود کوچک‌ترین مشکلات جسمی ‌و روحی‌شان به شدت بر فرزندان و همسرشان تأثیر گذاشته و هم خودشان و هم فرزندانشان را دچار مشکلات عاطفی و روحی کند.

عثمان مزین در این رابطه به مشکلات فرزندان خانواده‌های مصدومین سردشت اشاره کرد و گفت: ما در بررسی‌هایمان به این نتیجه رسیدیم که گذشته از اینکه خود فرد مجروح، درگیر این بیماری است، خانواده‌اش هم با این ناراحتی دست به گریبان هستند. این مجروحین مشکلات زیادی دارند، اما تبعات این مشکلات تنها به آنها برنمی‌گردد؛ بلکه فرزندان این خانواده‌ها هم معمولاً از مسائل زیادی رنج می‌برند.

بیشترین موسیقی‌ای که می‌شنویم، صدای سرفه مادرمان است

وی همچنین با اشاره به میل این فرزندان برای گذراندن زمان کنار مادر و پدران خود اضافه کرد: در این زمینه، با بعضی .از نوجوانانی که بین دوازده تا پانزده سال سن داشتند، مصاحبه کردیم. آنها می‌گفتند که بیشترین موسیقی‌ای که می‌شنویم، صدای سرفه مادرمان است و ما تا الان نتوانسته‌ایم به خاطر مشکلات تنفسی و سینه مادرمان با آنها، پارک، کوه یا سیزده به‌در برویم و ده دقیقه قدم بزنیم.

مزین در پایان افزود: یکی دیگر از مشکلات عمده این مادران این است که باید مدام دارو مصرف کنند. بعضی از این مادر و پدرها در سال چند ماه را در بیمارستان می‌گذرانند و این در روحیه اعضای خانواده؛ به‌خصوص فرزندان، بسیار تأثیرگذار است.

همچنین آرزو احمدیان بازرس انجمن دفاع از مصدومین سردشت در این خصوص تصریح کرد: ناراحتی اعصاب و سایر مشکلات این جانبازان، دامن‌گیر فرزندان‌شان هم می‌شود. به‌طور مثال در مدرسه، دانش‌آموزانی هستند که مادرانشان جانباز آسیب‌دیده عصبی هستند. صحبت کردن در مورد مشکلات فرزندانشان با این مادران ممکن نیست؛ چون احتمال تشدید ناراحتی جسمی‌شان زیاد است. این دانش‌آموزان هم واقعاً از لحاظ روحی در عذاب هستند. متأسفانه برنامه و امکاناتی برای شادکردن این فرزندان از جانب دولت یا مسئولین یا سازمان یا نهادی فراهم نشده است.

این مدیر مدرسه پیشنهادی برای رفع برخی از مشکلات این خانواده‌ها ارائه داد و گفت: راه‌اندازی مراکز روان‌شناسی، روان‌پزشکی و مشاوره که این افراد بتوانند مشکلات‌شان را با متخصصان درمیان بگذارند؛ در تقویت روحیه این افراد و سلامت روحی‌شان بسیار تأثیرگذار است و خواه‌ناخواه در آرامش روحیه خانواده هم مؤثر خواهد بود. وقتی پدر و مادر آرامش داشته باشند، فرزندان هم آرامش دارند و خانواده در وضعیت خوبی قرار می‌گیرد.