قصه یک بانوی روستایی است؛ شیرزنی از دیار خراسان‌جنوبی و روستای خراشاد، کارآفرینی که به محض ورود به وطنش شاهد مشکل گریبان‌گیر کم آبی و مهاجرت مردم از روستاها شد.

«تُوبافی» یا پارچه‌بافی یکی از هنرهای اصیل و قدیمی خراسان‌جنوبی است که تا چند وقت پیش در حال منسوخ شدن و گرد فراموشی بر دست‌بافته‌های بومی نشسته بود.

اما سرنوشت این هنر منسوخ شدن در گذر زمان نبود، چراکه «فاطمه ذاکریان» زنی بود که با همت مردانه خود توانست جانی تازه به این هنر در حال فراموشی داده و سودای جهانی شدن را در سر آن بپروراند، چراکه وقتی پای اراده در بین باشد همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد.

قصه، قصه یک زن است، شیرزنی از دیار خراسان‌جنوبی و روستای خراشاد، شیرزنی که در سال‌های اولیه زندگی‌اش به دلیل شغل همسر در سیستان و بلوچستان زندگی کرده و حالا بعد از انتقال همسرش به بیرجند در دیارش سکونت می‌یابد.

شیرزنی که شاهد مشکل گریبان‌گیر خشکسالی و مهاجرت مردم از روستاها می‌شود، وقتی سایه سنگین خشکسالی را بر سر کویرنشینان می‌بیند و مشاهده می‌کند مردم به دلیل کم‌آبی به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و به سوی مشاغل غیرمولد مانند دستفروشی و مسافرکشی روی آوردند آستین همت را بالا زده و برای نگهداشت جمعیت دست به دامان هنر ۳۰۰ ساله روستایش یعنی «توبافی» می‌زند.

مسؤولیتی سخت؛ اراده‌ای پولادین

فاطمه ذاکریان اشاره‌‌ای به آغاز راه می‌کند و می‌گوید: شرکت تعاونی روستای خراشاد را در سال ۱۳۸۲ تأسیس و پس از کش و قوس‌ها و مشکلات متعدد بعد از گذشت یک سال یعنی در سال ۸۳ کار را به دست گرفتم.

وی با یادآوری اینکه زمانی که مدیریت شرکت تعاونی را به دست گرفتم این مسؤولیت برایم سخت بوده و چیزی از کار نمی‌دانستم، اضافه می‌کند: بدهی چهار میلیونی شرکت نیز بر مشکلات افزود، تا جایی پیش رفتم که تصمیم به انصراف از ادامه راه گرفتم، اما صحبت‌های پدر باعث تلنگری در من شد چرا که خشکسالی امان مردم روستا را بریده و زندگی مردم را مختل کرده بود و به دنبال راهی برای نجات از این وضعیت بودم.

در قدم اول که ایده‌ای به ذهنش نمی‌رسد برای سرپا نگهداشتن شرکت تعاونی با خرید پارچه‌های قرضی به دوخت و دوز چادر و شلوار می‌پردازد تا بتواند از این راه بخشی از بدهی شرکت تعاونی را تأمین کند، اما این کار فرصتی برای او باقی نگذاشته و نمی‌تواند به کارهای شرکت تعاونی رسیدگی کند و به همین جهت کار را به شخص دیگری می‌سپرد تا توانی برای ادامه راه داشته باشد.

گفتند به جایی نمی‌رسی!

ذاکریان با بیان اینکه تقاضای یکی از زنان برای تهیه حوله‌های سنتی سبب شد به این نکته پی ببرم که هنوز این هنر سنتی در بین مردم حائز اهمیت است، ادامه می‌دهد: پیشنهاد احیای هنر پارچه‌بافی را مطرح کردم و در همان لحظه اول با تمسخر و خنده اهالی روبرو شدم چراکه  بسیاری از این افراد عقیده داشتند با وجود کارخانه‌های بزرگ نساجی در کشور، نمی‌توانم شرکتی ورشکسته را به جایی برسانم و از دیدگاه آن‌ها حوله‌بافی رونق چندانی نداشت.

وی بیان می‌کند: کار خود را با دو دستگاه توبافی آن هم به صورت زیرزمینی آغاز کردم  زیرا قبل از آغاز کار با تمسخر مردم روستا مواجه شدم، استقبال اهالی روستا بسیار اندک بود، افرادی که حاضر به همکاری شدند یک شرط برایم گذاشته و خواستار مخفی کردن بودند.

تمام دست‌بافته‌ها روز سوم نمایشگاه تمام شد!

این بانوی بیرجندی حضور در نمایشگاه تهران را فرصت مناسبی برای ارائه دست بافته‌های زیرزمینی بانوان خراشاد دانست و بیان می‌کند: بعد از گذشت چند ماه از راه‌اندازی شرکت تعاونی زنان خراشاد در نمایشگاهی که در مصلی تهران برگزار شد حضور یافتم و استقبال شهروندان از بافته‌های بانوان به قدری زیاد بود که در روز سوم نمایشگاه دیگر کالایی برای فروش نداشتم.

 وی ادامه می‌دهد: زمان حضور در روستا تمام درآمد حاصل از فروش حوله‌ها را بین بافندگان تقسیم کردم و این امر سبب ایجاد انگیزه بین زنان روستا شد چرا که بیشتر اهالی روستا به دلیل خشکسالی‌های چندین ساله به دنبال راهی برای گذران زندگی بودند.

به گفته وی در حال حاضر قریب به ۳۰۰ نفر عضو زیر نظر شرکت تعاونی روستایی زنان خراشاد مشغول فعالیت در این حرفه هستند که درآمد ماهانه هر کدام از این بانوان بالای ۵۰۰ هزار تومان است و این هنر توانست اقتصاد خانواده‌ها را تأمین و گوشه‌ای از زخم چندین ساله خشکسالی را جبران کند.

درخواستی از مسؤولان

ذاکریان حضور در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی را در فروش محصولات بسیار مثمرثمر می‌داند و می‌گوید: هر چه توسط هنرمندان تولید شود بازار فروش دارد چراکه بیشتر بازار فروش محصولات توسط نمایشگاه‌ها تأمین می‌شود.

وی همچنین از مسؤولان نیز درخواستی داشت و گفت: ادارات و ارگان‌های دولتی می‌توانند در کنار سمینارها و همایش‌هایی که برگزار می‌کنند از تولیدات بومی هنرمندان استان و کالای داخلی استفاده کنند چرا که با این کار زمینه اشتغال‌زایی افراد زیادی حاصل می‌شود.

این بانوی بیرجندی زمانی که مشاهده می‌کند اهالی روستایش منبع درآمدی دارند و توانسته‌اند از این راه چرخ زندگانی را به چرخش درآورند ابراز خوشحالی می‌کند و می‌افزاید: هم‌اکنون تمام اهالی روستا مشغول بافت پارچه‌های خراشاد هستند و از اینکه توانستم وسیله‌ای برای رسیدن به آرزوهای آن‌ها شوم خدا را شاکرم.

برای یافتن شغل آواره اداره‌ها بودم

زهرا یکی از بانوان بیرجندی است که به دلیل پیدا نکردن شغل مناسب با رشته تحصیلی‌اش به هنر توبافی روی آورده است، وی می‌گوید: لیسانس حسابداری هستم و قریب به چهار سال برای پیدا کردن شغل آواره اداره‌های استان بودم و در بیشتر آزمون‌های استخدامی شرکت کردم که همه‌اش بی‌ثمر بود!

وی ادامه می‌دهد: یکی از دوستانم در کارگاه توبافی مشغول به فعالیت بود، به پیشنهاد او وارد این هنر شدم و هم‌اکنون قریب به دو سال است در این حرفه مشغول به کارم.

این بانوی بیرجندی همچنین اشاره‌ای به درآمد حاصل از این کار می‌کند و می‌گوید: بستگی به کار دارد هر چه پارچه‌های بیشتری تولید کنیم درآمدش بیشتر است و به طور میانگین ماهانه بین یک تا دو میلیون تومان از این راه کسب درآمد دارم.

مادری که روی پای خود ایستاد

فاطمه بانوی ۴۲ ساله و سرپرست خانواری است که هشت سال پیش همسرش را از دست داده و بعد از فوت همسرش به دلیل تأمین مایحتاج زندگی به هر دری زده تا بتواند لقمه نانی را برای خود و دو فرزندش وارد زندگی کند.

وی با اشاره به روزهای سخت زندگی‌اش، می‌گوید: روزهای سختی را پشت سر گذاشتم، تا جایی پیش رفتم که مجبور به کارگری در خانه‌های مردم شدم، صبح از خانه بیرون می‌رفتم و شب‌ به خانه برمی‌گشتم، دیگر نه توانی برای کار کردن داشتم و نه می‌توانستم به فرزندانم رسیدگی کنم.

روزنامه‌ای که نجات‌بخش «فاطمه» شد

این بانوی بیرجندی که هم‌اکنون دستش در جیب خودش است و چرخ زندگی را به چرخش درآورده و فرصت رسیدگی به فرزندانش را پیدا کرده، می‌افزاید: چندی پیش که در یکی از خانه‌ها مشغول به کار بودم به روزنامه‌ای که با آن قصد تمیز کردن پنجره‌ها را داشتم انداختم و در آن گزارش جالبی از هنر توبافی چاپ شده بود، وقتی که گزارش به پایان رسید و پشتکار این شیرزن را دیدم به خود آمدم و روز بعد به سراغ کارگاه توبافی در شهر بیرجند گشتم و توانستم کارگاه را پیدا کنم.

وی ادامه می‌دهد: در کلاس‌های آموزشی شرکت کرده و توانستم این حرفه را بعد از یک ماه به طور کامل یاد بگیرم، اوایل برای مدتی در کارگاه مشغول به بافت پارچه شدم و پس از آن کار را در منزل ادامه دادم و اکنون نیز خدا را شاکرم که توانستم روی پای خود بایستم و لقمه نان حلالی برای فرزندانم مهیا کنم.

لحظه‌ای پای خاطرات پیرزن روستایی

از قدیمی‌های روستا و از ادامه‌دهندگان هنر پارچه‌بافی در روستای خراشاد است، با وجود اینکه سن و سالی از وی گذشته در گوشه اتاق داخل ایوان خانه دستگاه توبافی به چشم می‌خورد.

هنری با سابقه ۳ قرن

پشت دستگاه چوبی توبافی می‌نشیند و همانطور که رج به رج حوله‌ها را می‌بافد با اشاره به سابقه این هنر قدیمی در روستای خراشاد، می‌گوید: آنچه از زبان قدیمی‌ها شنیده‌ایم سابقه این هنر به سه قرن پیش برمی‌گردد.

بی‌بی مریم اشاره‌ای به اولین باری که پشت دستگاه توبافی نشسته می‌کند و می‌گوید: زمانی که ۱۲ سال داشتم برای اولین بار پشت دستگاه نشستم و به کمک مادرم توانستم اولین حوله را بعد از یک هفته به پایان برسانم، زمانی که مادرم پشتکار و علاقه مرا دید به کمک پدرم یک دستگاه توبافی برایم درست کردند و بعد از آن در کنار مادرم به بافت پارچه مشغول شدم.

وی ادامه می‌دهد: بیشتر پارچه‌هایی که توسط بانوان روستا بافته می‌شد به عنوان جهیزیه و مصارف شخصی خودشان کاربرد داشت و گاهی اوقات نیز به عنوان هدیه و سوغاتی به اهالی که از شهر به روستا می‌آمدند اهدا می‌شد.

زن بیکار در خراشاد نداریم!

این مادر با اشاره به منسوخ شدن هنر توبافی و روی آوردن به سمت تولیدات کارخانه‌ای، می‌گوید: با گسترش کارگاه‌ها و کارخانجات رغبتی برای بافت پارچه نبود و اندک خانه‌ای هم که به بافت پارچه مشغول بودند آن را برای جهیزیه دختران خود نگه می‌داشتند و حاضر به فروش آن نبودند.

وی ضمن تشکر از تلاش‌های خانم ذاکریان جهت احیای هنر توبافی، بیان می‌کند: این هنر باعث شد بسیاری از زنان روستا به این هنر روی آورده و منبع درآمدی برای خانواده‌هایشان شوند، اگر در کوچه پس‌کوچه‌های این روستا قدم بزنید متوجه می‌شوید که هیچ زن بیکاری در این روستا وجود ندارد.

راه‌اندازی فروشگاه مجازی فروش تولیدات زنان خراشاد

مسعود پورصمدی رئیس شورای اسلامی روستای خراشاد با اشاره به فعال بودن ۱۷۰ کارگاه توبافی در روستای خراشاد، گفت: تمام تلاش خود را جهت راه‌اندازی فروشگاه مجازی فروش تولیدات زنان خراشاد به دو زبان به کار گرفته‌ایم.

وی اضافه کرد: در راستای راه‌اندازی این فروشگاه مجازی برای هر خانه‌ای که توبافی در آن انجام می‌شود یک کد اختصاصی تهیه شده تا بتوانند محصولات خود را به نمایش گذاشته و بفروشند.

وی از نصب المان توبافی در ورودی روستای خراشاد خبر داد و مطرح کرد: در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی باید هر خانه را به یک بنگاه اقتصادی صنعت پارچه‌بافی تبدیل کنیم.

پیش به سوی ثبت جهانی

بانوی پرتلاش خراشادی که زمانی هیچ فردی حاضر به همکاری با او در زنده کردن هنر «توبافی» نبود، با پشتکار توانست این هنر را احیا و خراشاد را به قطب پارچه‌بافی سنتی در منطقه تبدیل کند تا جایی که به واسطه این هنر ارزنده، خراشاد به عنوان اولین روستای استان در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.

آوازه این هنر تا جایی رسید که ارزیابان بین‌المللی متشکل ازغاده هیجاوی از کشور کویت و رئیس منطقه آسیا و اقیانوسیه، احمد صالح یوسف الفارسی از کشور عمان و ویدا توحدی مشاور معاون صنایع دستی کشور به عنوان گروه ارزیاب سازمان یونسکو ۸ و ۹ آبان‌ماه برای ثبت جهانی حوله خراشاد به این روستا سفر کردند.

اکنون گزارش ارزیابی ارزیابان بین‌المللی به شورای جهانی صنایع دستی ارسال شده و پس از اعمال نظرات نمایندگان پنج قاره، رأی نهایی حداکثر ظرف سه ماه آینده صادر می‌شود.

معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور نیز در سفری که ۱۲ آبان‌ماه جاری به روستای خراشاد داشت تولیدات زنان این روستا نمونه روشنی از اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: لباس تن بسیاری از زنان روستای خراشاد از پارچه‌های بافته‌شده زنان همین روستا است که این امر خود نمونه روشنی از اقتصاد مقاومتی بوده که توانسته هم برای مصرف افراد روستا تولید و هم صادر شود.

بدون شک ماندگاری صنعت توبافی در خراسان‌جنوبی نیازمند حمایت همه‌جانبه مسؤولان است، مسؤولان باید ضمن حمایت از هنرمندان این عرصه در زمینه ایجاد اشتغال، بازاریابی و صادرات این محصولات گامی‌های اساسی بردارند.