بی‌تردید زنان نقش مهمی در تحولات جامعه دارند و سکوت و عدم فعالیت آنها تبعات محرزی برای کشور دارد. 


مطهره شفیعی:

بی‌تردید زنان نقش مهمی در تحولات جامعه دارند و سکوت و عدم فعالیت آنها تبعات محرزی برای کشور دارد. بنابراین اختصاص‌ سازوکاری برای این قشر از جامعه که در برخی موضوعات از جمله توسعه کشور گوی سبقت را از مردان ربوده‌اند، طبیعی و لازم است؛ اما هیچ‌گاه آنطور که انتظار می‌رفت در سیاستگذاری و تصمیمات به زنان اهمیت ویژ‌ه‌ای داده نشد هر چند رئیس‌جمهور سعی کرد اختصاص ۳۰درصد پست‌های مدیریتی به زنان محقق شود، اما هرگاه سخن از کوچک‌سازی یا ادغام می‌شود، ساختار‌های مربوط به زنان در اولویت قرار می‌گیرد که همین موضوع سبب انتفاد جامعه زنان شده است. از چندی پیش بحث حذف یا ادغام دفتر امور بانوان وزارت آموزش وپرورش به گوش می‌رسد که البته روز گذشته امیرعلی نعمت‌اللهی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در واکنش به برخی اخبار درباره انحلال دفتر امور زنان گفت: «حوزه بانوان از جمله بخش‌‌های فعال‌ ماست و منشأ خدمات خوبی است. اقدامات موثر در این حوزه مورد قدردانی وزیر است و تاکید بر توسعه این بخش وجود دارد» اکنون این سوال مطرح است که توسعه دفتر امور زنان آموزش و پرورش به معنای ادغام با بخش دیگری است یا اختیارات این حوزه افزایش دارد؟ در راستای بررسی نقش دفاتر امور زنان در وزارتخانه‌‌های دولت به‌ویژه آموزش و پرورش، زهرا شجاعی که در طول مدت فعالیت اجتماعی خود مشاور وزیر آموزش و پرورش، مشاور وزیر کشور، رئیس کمیسیون‌‌های امور بانوان و از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۴ عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان بود و در دولت‌های هفتم و هشتم به مدت ۸سال، ریاست مرکز امور مشارکت زنان را برعهده داشت با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

زنان نقش تاثیرگذاری در تحولات کشور دارند اما بعد از گذشت ۴دهه از پیروزی انقلاب هنوز به انتظارات آنها پاسخ داده نشده است. مشکل را چه می‌دانید؟

عدم آشنایی به تاثیرگذاری زنان به عنوان یک ضرورت سبب آن می‌شود که تصمیمات نسنجیده‌ای گرفته شود. نظام برنامه‌ریزی کشور در دهه نخست انقلاب، موضوع امور زنان و نیازها و مطالبات آنها را مدنظر قرار نداد. بعد از گذشت یک دهه از انقلاب یعنی در سال ۱۳۶۷ نهاد شورای فرهنگی و اجتماعی زنان تشکیل شد که وظیفه سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در امور زنان را بر عهده داشت. پس از چند سال به این نتیجه رسیدیم که تنها این نهاد برای پیگیری موضوعات در حوزه زنان کفایت نمی‌کند و از سویی باید از ظرفیت، پتانسیل و استعدادی که در حوزه زنان وجود دارد برای دستیابی به اهداف توسعه و تحقق اهداف انقلاب استقاده ‌می‌شد. بنابراین در سال ۱۳۷۰ تشکیلاتی در قوه مجریه به نام دفتر امور زنان راه‌اندازی شد که به دنبال آن سایر نهادهای دولتی و وزارتخانه‌ها، برای ایجاد هماهنگی و همکاری بیشتر تشکیلاتی را در این موضوع راه‌اندازی کردند.

ظاهرا شما هم پیشنهادی در دهه۷۰ در حوزه آموزش و پرورش داشتید.

در سال ۱۳۷۴ به این نتیجه رسیدیم که وزارت آموزش و پرورش بیشترین حساسیت را نسبت به مسائل جنسیتی یعنی نقش زنان در خود دارد چنانکه نزدیک ۵۰درصد دانش‌آموزان دختر هستند و نیمی از کادر آموزشی و اداری این وزارتخانه را زنان تشکیل می‌دهند. موضوع آموزش و پرورش، تعلیم وتربیت و انسان‌سازی است که توجه به مسائل زنان در این حوزه بسیار مهم وحساس است بنابراین ابتدا در سال۷۴ در زمان وزارت دکتر نجفی پیشنهاد ایجاد ستاد امور بانوان را در وزارت آموزش و پرورش مطرح کردم که این ستاد شکل گرفت و به تدریج در دولت اصلاحات، اداره کل امور بانوان با ۱۴پست سازمانی و با تشکیلات خوبی ارتقای وضعیت پیدا کرد و اقدامات خوبی در این زمینه انجام شد. معتقدیم نیاز‌های زنان و انتظارات آنها از نظام حاکمیتی از یک سو و ظرفیت‌ها، استعدادها و سرمایه اجتماعی که در حوزه زنان وجود دارد، ایجاب می‌کند که از این ظرفیت بر اساس منافع و مصالح ملی مورد استفاده قرار گیرد. از سویی تفاوت‌هایی که در این حوزه وجود دارد و تبعیض‌هایی که صورت می‌گیرد شناسایی و تبعیض‌ها رفع شود تا به اهداف نظام که عدالت اجتماعی، عدالت جنسیتی و برابری است، دسترسی پیدا کنیم.

مرکز امور زنان آموزش و پرورش تلاشی در این راستا داشت؟

آموزش و پرورش بیشترین حساسیت را نسبت به مسائل جنسیتی دارد که باید در برنامه‌ریزی‌هایش لحاظ شود. اگر پوشش تحصیل دختران واجب التعلیم افزایش پیدا کرده، ناشی از تلاش‌های دفتر بانوان بوده است، اگر تعداد دختران شرکت کننده در کنکور و ورودی آنها به دانشگاه‌ها افزایش داشته بازهم ناشی از تلاش‌هایی بوده که در این زمینه صورت گرفته است. اگر مراکز فنی و حرفه‌ای و تنوع رشته‌های تحصیلی افزایش پیدا کرده بازهم ماحصل تلاش دفتر امور زنان است. راه‌اندازی مراکز شبانه‌روزی دختران در مناطق محروم، کاهش نرخ دختران بازمانده از تحصیل و کم شدن ترک تحصیل دختران از اثرات برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌های دفتر امور بانوان وزارت آموزش و پرورش است. البته چنین نیست که دفتر امور بانوان به‌طور مستقیم اقدامات را انجام داده است بلکه با شناسایی نیازها، توجه به ضرورت‌ها و ارائه گزارش‌های دقیق و مستند به سطوح برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش و هیات دولت و همچنین تلاش‌هایی که در مجلس داشتند، توانستند زمینه عدالت را فراهم کنند. اگر طی سال‌های اخیر درباره شاخص‌های توسعه انسانی به‌ویژه در موضوع آموزش و کاهش نرخ بیسوادی و افزایش پوشش تحصیلی دختران به موقعیت‌های خوبی رسیدیم نتیجه تلاش‌های دفتر بانوان در آموزش و پرورش است.

به هر حال دولت هم در راستای حمایت از زنان وعده‌هایی داده بود که ظاهرا در حد وعده باقی ماند و عملی نشد.

برخی وعده‌ها که در رأی دادن به دولت نقش داشت، محقق نشد یعنی گفتند خواستیم انجام بدهیم اما نشد. حذف دفتر بانوان در وزارت آموزش و پرورش با عکس‌العمل و واکنش شدید و نارضایتی بخش عظیمی از جامعه به‌ویژه دانش‌آموزان، معلمان و فعالان حوزه زنان و کسانی که در این مسیر تلاش می‌کنند، مواجه خواهد شد. این اقدام به هیچ وجه کار سنجیده و پسندیده‌ای نیست.

البته شاید زنان هم کمی تقصیر داشته باشند یعنی اقدام به تبلیغ و پررنگ‌کردن اقدامات خود نمی‌کنند.

به اندازه کافی به ارائه گزارش پرداخته و تبلیغ شده است، اما متاسفانه جدیتی که باید نسبت به امور زنان در کشور وجود داشته باشد، وجود ندارد. البته به تدریج شاهد تخصیص ۳۰درصد کرسی‌های مدیریتی به زنان هستیم و دولت در این راستا اقدامات خوبی انجام داده و می‌دهد، اما انعکاس ندارد یا کم است که همین امر نشان می‌دهد آن حساسیتی که جامعه نسبت به این موضوع داشته باشد وجود ندارند. باید توجه شود که مردم در دایره تصمیم‌گیران نیستند بلکه بزرگان کشور هستند و برخی تصمیمات باعث تعجب و اعتراض است. نزدیک ۲۰سال از تاسیس دفتر امور زنان در آموزش و پرورش می‌گذرد و باید پیش از هر تصمیمی به کارنامه عملکرد این دفتر مراجعه داشته باشند. در اکثر شاخص‌های آموزشی دختران در دوره درخشان و طلایی که خانم تندگویان مسئولیت این دفتر را برعهده داشتند و در دوره اصلاحات ارتقا داشتیم و طرح‌های مختلفی برای مناطق محروم و توسعه نیافته برای دختران برنامه‌ریزی و اجرا شد که ارزشمند است. متاسفانه در رقابت‌های مدیریتی که آقایان با خانم‌ها دارند و بر اساس سیاست دولت مبنی بر کوچک‌ و چابک‌سازی دستگاه‌ها، همواره زنان مظلوم‌ترین افراد بودند و حالا هم در اصلاح ساختار تشکیلاتی، مظلوم‌ترین بخش مربوط به زنان است که می‌گویند باید ادغام، کوچک و حذف شود یا در معاونت دیگری ادغام شود که قطعا اختیار، قدرت و حوزه نفوذ کمتر خواهد شد و به مصلحت نظام نیست. بارها گفتم اگر در مورد مسائل زنان صحبت می‌کنیم، از باب مصالح و منافع ملی است و نه از باب مصلحت صنفی چون زنان اصلا صنف نیستند.

ظاهرا اقدام به حذف یا ادغام تشکل‌های مربوط به زنان را خطرناک ارزیابی می‌کنید.

بله؛ به صلاح نیست و به تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان هشدار می‌دهم که این اقدام با عدالت اجتماعی، شعارهای دولت و با اهداف قانون اساسی و منطق سازگاری ندارد. ماموریت برخی وزارتخانه‌ها حساس به جنسیت نیست. یعنی فعالیت‌شان ربطی به زنان ومردان ندارد؛ مثل وزارت راه یا حتی وزارت نفت. اما نمی‌شود بدون نگرش جنسیتی و بدون لحاظ تفاوت زنان و مردان در وزارتخانه‌هایی مانند بهداشت، ارشاد و آموزش و پرورش به برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری پرداخت. شاخص شکاف جنسیتی رتبه پایینی داریم، به نحوی که ایران در زمینه شکاف جنسیتی از میان ۱۴۴کشور رتبه ۱۴۰ را دارد. بنابراین در چنین شرایطی چرا با حذف این تشکیلات کمک کنیم که رتبه ایران پایین‌تر هم بیاید. قطعا فقدان دستگاه نظارتی، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در حوزه آموزش و پرورش سبب برنامه‌‌ریزی یک جنسی می‌شود یعنی فقط برای انسان برنامه‌ریزی می‌شود. به دلیل اینکه تفاوت‌ها دیده نمی‌شود، زنان مظلوم واقع می‌شوند، فرصت‌ها در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد و محرومیت‌ها ادامه پیدا می‌کند که قطعا به صلاح دولت نیست.