دست از ناتوانمندسازی زنان سرپرست خانوار بردارید!
در نگاه مردم زن سرپرست خانوار به زنی که همسرش فوت شده یا از او جدا شده باشد گفته میشود این در حالی است که در جامعه امروز هر زن یا دختری که وظیفه سرپرستی و امرار معاش خانواده را برعهده داشته باشد، حتی اگر پدر یا همسر او در قید حیات باشد، زن سرپرست خانوار است.
کارشناسان معتقدند در این حوزه باید در دو سطح کلان و خرد به مسائل و مشکلات این افراد نگریسته شود. سطح کلان به مفهوم دولتمردان و نهادهای بزرگ دولتی و خصوصی است که در تصمیم گیریهای حقوقی و اقتصادی نقش دارند و سطح خرد به عامه مردم گفته میشود.
دیروز معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با اشاره به این که اکنون جمعیت زنان سرپرست خانوار کشور حدود ۳.۵ میلیون نفر است، گفت: این افراد تا چهار سال آینده شرایط بهتری خواهند داشت. در این خصوص ستادی با حضور دستگاههای مرتبط که دارای نقشه راه هستند، برای بررسی بیشتر وضعیت زنان سرپرست خانوار در این معاونت تشکیل شده است تا اقدامات لازم برای بهبود شرایط آنان انجام شود.
ابتکار افزود: زنان سرپرست خانوار دارای مشکلات جدی هستند به همین دلیل باید برای رفع این مشکلات اقداماتی انجام داد چون اگر توانمندسازی این بانوان انجام شود، بهطور یقین در تحکیم بنیان خانواده آنها تأثیرگذاری بیشتری دارد.
مرحمت فرموده ما را مس کنید
نیره توکلی، فعال حوزه زنان در این باره میگوید: حکومت، دولت و نهادهای قانونگذار هرکدام به نوعی در زمینه ایجاد اشتغال و سیاست گذاریهای اقتصادی و حقوقی و نظایر آن تأثیر مستقیم دارند و تصمیم گیرنده هستند از این رو میتوان عمده مشکلات این حوزه را نگاه غلط دولتمردان دانست. مشکل اینجااست که در گذشته قانونگذاران نگاهی آرمانی داشتند با این دید که زن یا دختر خانواده از حمایت خانواده برخوردار است و حتی پس از فوت پدر و مادر تحت حمایت برادر و همسر خود قرار میگیرند. در نهایت کلیه حق و حقوق و جایگاه افراد در این حیطه تعریف شده است در حالی که واقعیت چیز دیگری است.
به گفته این فعال حقوق زنان، در ایران امروز با خانوادههای بسیاری مواجهیم که پدر و مادر در قید حیات هستند اما از عهده برآورده کردن نیازهای مادی دختران خود بر نمیآیند؛ حتی دیگر این نگاه سنتی وجود ندارد که دختر تا ابد باید تحت سرپرستی والدین باشد و همه هزینهها به دوش آنها باشد. بنابراین موکول کردن حق و حقوق دختران به خانواده یا همسر کار بسیار نادرستی است.
توکلی برای توانمند شدن زنان سرپرست خانوار معتقد است که در ابتدا باید دست از ناتوانمندسازی آنها برداریم به قول معروف «مرحمت فرموده ما را مس کنید.»
به گفته او، ناتوانمندسازی زنان یعنی تمامی حق و حقوق آنها به پدر، برادر و همسر سپرده شود، این تفکر که دختر خانواده از هر لحاظ تأمین است اشتباه محض است. در زمینه ارث هم تفکر قدیمی بدین گونه بود که بعد از پدر، برادر مسئول خانواده است و در این زمینه هم قانون به نفع مردان است، در حالی که هنگامی که زنی سرپرست خانوار است، الزام قانونی برای برادر وی در خصوص کمک به او وجود ندارد. به چنین قوانینی تبعیضهای منفی گفته میشود که همگی در نهایت به ضرر زن و بویژه زنی است که مسئولیت خانواده را برعهده دارد.
این فعال حوزه زنان با اشاره به مشکلات زنان سرپرست خانوار در حوزه اشتغال میگوید: در خصوص مشاغل آزاد به عنوان مثال بخشنامههای دولتی مبنی بر معرفی مدیر مرد وجود دارد و این امر برای زنان مشکلات عدیدهای را به همراه داشته است. وجود چنین قوانین دست و پاگیری میتواند معضلات اجتماعی فراوانی را نیز با خود به همراه داشته باشد از این رو در سطح کلان نهادهای دولتی باید خلأهای قانونی که موجب تبعیض منفی به ضرر زنان میشود را از میان بردارند، در غیر این صورت مشکلات همچنان لاینحل باقی خواهند ماند.
به گفته وی خوشبختانه در سالهای اخیر سطح نگاهها نسبت به نیم قرن گذشته بسیار متفاوت شده و تحرک زنان و بویژه زنان سرپرست خانواده در جامعه پذیرفته شده است و امروز شاهدیم که حتی در سطح شهرستانها در مشاغلی مانند خدمات رستورانی، صنعتی، تورلیدری، گردشگری و بسیاری مشاغل دیگر نگاههای تبعیضآمیز وجود ندارد و این بدان معناست که به لحاظ فرهنگی و نگاه جامعه به زنان سرپرست خانواده قدمهای بزرگی برداشتهایم.
انجمن و خیریهها، نوشدارو بعد از مرگ سهراب
کبری احمـــــــــــدی، مدیرعامل یک خیریه غیر دولتی که حمایت از زنان سرپرست خانوار، گروه هدف اصلی این مؤسسه است با بیان این که زنان سرپرست خانوار مشکلات عدیدهای دارند به «ایران» توضیح میدهد: یکی از بزرگترین مشکلات این افراد که حتی از امرار معاش هم مهمتر است، نبود امنیت شغلی است، علاوه بر این مسأله در حوزه مسکن، بالا رفتن سالانه ودیعه و اجاره مسکن نیز مشکلی است که همواره با وجود میزان اندک دستمزد، وجود دارد.
به گفته مدیر این NGO زن سرپرست خانواده بیشتر وقت خود را بیرون از خانه میگذراند به همین دلیل نیز فرزندان این افراد با مشکلاتی به مراتب بیشتر از همسالان خود دست و پنجه نرم میکنند و قطعاً هم در معرض آسیبهای بیشتری نسبت به سایرین قرار دارند، البته مشکلات یاد شده بیشتر درباره زنان سرپرست خانواری است که زندگی نرمالی دارند. آن دسته از زنان که زندگی عادی ندارند و دچار اعتیاد شدهاند به مراتب مشکلاتی چندین برابر دارند تا جایی که حتی برای ترک اعتیاد قادر به رفتن به کمپ نیستند زیرا در بیشتر موارد نمیدانند فرزندان خود را به چه کسی بسپارند.
احمدی در ادامه بیان میکند: متأسفانه انجمنها و خیریهها در بسیاری موارد نوشدارو بعد از مرگ سهراب هستند و نمیتوانند در زمینه پیشگیری کار خاصی انجام دهند، این دولتمردان هستند که باید مسئولیت پیشگیری را بر عهده بگیرند و بیتردید این امر در اولویت رسیدگی به مشکلات زنان سرپرست خانوار قرار دارد، زیرا اگر زن در جامعه آسیب ببیند تنها یک خانواده آسیب نمیبیند بلکه کل جامعه متضرر خواهد شد. به خاطر داشته باشید زن در جامعه نقش مربی را به عهده دارد.
احمدی با گلایه از سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی میگوید: در جهت ارتقای امنیت شغلی این دسته از زنان، تأمین اجتماعی باید همکاریهای بیشتری داشته باشد. البته نهادهای خیریه و NGOها در زمینه مهارتهای زودبازده و اشتغالزایی نهایت تلاش خود را میکنند تا زنان سرپرست خانوار به لحاظ امرار معاش بتوانند روی پای خود بایستند.
جای هیچ شکی نیست که برای کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار، دولتمردان، سیاستگذاران و تمامی نهادهای دولتی و خصوصی باید با یکدیگر همکاریهای تنگاتنگ و بیوقفهای داشته باشند تا بتوانیم شاهد کاهش معضلات و نزدیک شدن به ایده آلها باشیم.