سرمایه گذاری روی توانمندسازی زنان و ظرفیت های گردشگری به خصوص در جوامع محلی و روستایی از ضروری ترین اقدامات برای توسعه زیرساخت های صنعت توریسم است. 



گردشگری صنعتی است که درآمدزایی آن مشوقی عمده برای توسعه زیرساخت های مورد نیاز است اما علاوه بر توسعه زیرساخت ها، این صنعتی است که نقش اول آن را انسان برعهده دارد.

پرورش و توانمندی سازی انسان در جایگاه گردشگر یا میزبانان گردشگری نیز می تواند علاوه بر رشد و توسعه صنعت توریسم، یکی از ابزاری های توسعه پایدار در جوامع باشد.

نقش زنان جامعه نیز در توسعه گردشگری غیرقابل انکار است. چنانکه سازمان جهانی جهانگردی در برنامه عملیاتی توانمندسازی زنان در سال ۲۰۰۶، بر کاهش فقر و ارتقا شأن زنان و تقویت نقش آنها تمرکز داشت. در این راستا گردشگری می تواند ابزار مهمی برای توانمندسازی زنان در جنبه های مختلف افزایش قدرت و کنترل بر منابع طبیعی، توانمندسازی اقتصادی، آموزشی و سیاسی باشد.

در توضیح این چهار توانمندسازی می توان گفت که زنان با شناخت از اهمیت محیط زیست، اقداماتی موثر در توسعه پایدار خواهند داشت. در واقع منابع درآمدی و غذایی خودشان را در راستای حفظ محیط زیست تنظیم می کنند. توانمندسازی زنان در اقتصاد از طریق گردشگری با ایجاد بازارهای کوچک و متوسط کمک شایانی به کاهش شکاف نابرابری جنسیتی است. همچنین گردشگری می تواند سطح سواد زنان را بالا ببرد و با آموزش مهارت های صنعت گردشگری به زنان مثل راهنمایی گردشگری، صحبت کردن و... فعالیت ها کارآفرینانه ای نیز داشته باشند. تجربه های کوچک در مدیریت پروژه های گردشگری و برنامه ریزی آن ها در توانمندسازی سیاسی زنان تاثیر گذار خواهد بود.

یکی از راه های توانمندسازی زنان در گردشگری، مشارکت در توسعه بوم گردی یا اکوتوریسم است که در آن توسعه پایدار نقش کلیدی دارد. گردشگری کشاورزی مثال خوبی است که نشان می دهد زنان مناطق روستایی پذیرای گردشگرانی هستند که می خواهند زندگی خانوادگی و روستایی آنان را تجربه کنند. در این نوع گردشگری، زنان هم به فعالیت های سنتی خود می پردازند و هم با آشنایی گردشگران و ملاقات آنان محدود به خانه نمی مانند، همچنین طی آموزش ‌های مختلف می توانند درآمدزایی هم داشته باشند.

از جمله شیوه های توانمندسازی زنان می تواند آموزش، تولید و فروش صنایع دستی محلی، مراکز اقامتی بوم گردی برای حفظ فرهنگ جوامع محلی، توانمندسازی زنان محلی به عنوان راهنمایان گردشگری به خصوص در مسیرهای میراثی و تاریخی و... باشد.

پژوهشگر ایرنا برای بررسی و چگونگی توانمندسازی زنان در گردشگری ایران و دشواری های آن با «افسانه احسانی»، مدرس اکوتوریسم و کارآفرین در زمینه گردشگری جوامع محلی و هنرهای بومی گفت و گو کرد.

وی در ابتدا با تشریح نسبت توانمندسازی و گردشگری گفت: اگر توانمندی را به دو بخش توانمندی فردی و اجتماعی تقسیم کنیم، من معتقدم که گردشگری یکی از بهترین فرصت ها برای ارتقای توانایی ها افراد است. توانمندی گردشگری از بُعد فردی شامل ارتقای مهارت های ارتباطی، نوشتاری، کلامی، تعامل و گفت و گو است. همچنین آشنایی با فرهنگ های مختلف، ترویج صلح و دوستی و تغییر نگرش نسبت به دنیا است.

** زنان و گردشگری در جوامع محلی

به گفته این مدرس گردشگری، توریسم فرصتی پیش روی افراد می گذارد تا با دیدن اقلیم های مختلف و باورهای متفاوت، کلی نگر شوند. این وضعیت دنیایشان را بزرگ تر می کند و کسانی که دنیایشان بزرگ باشد، افراد خلاق تری هستند و ایده های نو خواهند داشت و جرات جسارتشان در مسیر گردشگری ارتقا پیدا می کند.

احسانی درباره توانمندسازی زنان در گردشگری بیان کرد: اگر زنان را به عنوان میزبانان گردشگری در نظر بگیریم، در این فرایند مهارت های مسوولیت پذیری شان ارتقا می یابد. در فرایند توانمندسازی، ملاک های ارزشی جامعه تغییر می کند به طور مثال در فضای جامعه کنونی ما، ملاک های ارزشی بیشتر روی سطح تحصیلی است که چه رشته ای خوانده ای و کجا درس خوانده ای اما در توانمندسازی این ارزش تبدیل به این می شود که چه مهارت هایی داری مثلا آشپزی، مهارت رفع حل مشکلات، مدیریت منابع مالی، برقراری تعادل بین اقتصاد و خانواده و ... در کنار این توانمندسازی فرصت های شغلی جدیدی هم برای افراد به وجود می آید.

وی ادامه داد: ما در هر دو حالت توانمندسازیِ زنان گردشگر و زنان گردشگرپذیر به چشم خودمان دیده ایم که هم توانایی های بانوان روستا و هم توانایی های بازدیدکننده ها تقویت شده است مثلا خانمی به عنوان گردشگر به روستایی می رود و خانم روستایی او را به داخل آشپزخانه اش می برد و به او می گوید که مثلا منابع غذایی ام در سال را چه طور مدیریت می کنم و اگر بخواهیم بیشتر از مقدار موجود استفاده کنم، سال آینده دچار مشکل می شویم. همین می تواند درس قناعت و مدیریت منابع برای خانم شهری باشد.

این کارآفرین در جوامع محلی درباره چگونگی توانمندسازی در ایران عنوان کرد: یکی از کارهای اصلی توانمندسازی، پروژه های مدیریت مقاصد گردشگری است یعنی اجرای روند ظرفیت سازی و توان افزایی جوامع بومی برای پذیرش گردشگر. به طور مثال ما در استان های مختلفی مثل هرمزگان، خراسان جنوبی، قزوین، چهار محال بختیاری و ... کار کرده ایم. ما در استان هرمزگان در جزیره قشم، از ظرفیت گردشگری کمک گرفتیم برای تقویت صنایع دستی شان اما در استان خراسان جنوبی اول ظرفیت صنایع دستی را با کمک خودشان تقویت کردیم و بعد روی حوزه گردشگری کار کردیم.

** الگوهای توسعه گردشگری در روستاها

احسانی از پروژه های توانمندسازی در روستا و شهر چنین گفت: بیشتر تمرکز پروژه های ما روی جوامع روستایی است تا ما از گردشگری برای ایجاد معیشت مکمل در جامعه کمک بگیریم هم برای حفظ منابع طبیعی ضمن اینکه جوامع روستا بیشتر در معرض تهدیدات طبیعی مثل کم آبی یا آسیب به کشاورزی بوده است. در جوامع شهری هم دوره های آموزشی و کارگاه هایی تحت عنوان ظرفیت سازی برای صنایع دستی و گردشگری برگزار می کنیم.

وی در توضیح نقشه راه توانمندسازی گردشگری گفت: از سال ۸۵ این مدل کار را شروع و با بخش کمک های کوچک تسهیلات محیط زیست جهانی سازمان ملل در ایران همکاری کردیم. آنان پلت فُرمی داشتند که الگوی جهانی بود. ما براساس آن پیش رفتیم ولی آن را ایرانیزه کردیم یعنی براساس ظرفیت های متنوعی که در کشورمان بود جلو بردیم. در پروژه های بعدی آن تجربه نقشه راه ما شد و در هر منطقه و اقلیمی با فرمولی مختص به آن پیش رفتیم.

** نسبت توریسم با فرهنگ بومی و توسعه چند جانبه

مدرس گردشگری ادامه داد: ما توانایی های فردی و اجتماعی جامعه هدف را ارتقا می دهیم و توانمندیشان روی فرد یا اجتماع تاثیرگذار خواهد بود که این روی اقتصاد آنان هم موثر است. البته چون ما براساس توسعه پایدار پیش می رویم، شاخص های اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و اجتماعی را باهمدیگر می بینیم، نه اینکه اقتصاد برجسته تر از بقیه باشد. ما مخالف این هستیم که صرفا درآمد مد نظر باشد و بعد جنبه های فرهنگی را حذف کنیم و فقط محصولی تولید شود که بازار پسند باشد اما تاکید ما روی محصولاتی است که برند اجتماعی مختص به خودش را داشته باشد.

احسانی از اهمیت احیای هنرهای بومی در صنایع دستی و نقد رویه موجود گفت: برخی فکر می کنند صنایع دستی یعنی خاتم کاری و قالیبافی، در صورتی که جزئیات فرهنگی هر منطقه ای می تواند ظرفیت هایی را برای صنایع دستی ایجاد کند. در پروژه های توانمندسازی هنرهای بومی خُرد که به باورها و فرهنگ منطقه مرتبط است را یادآوری می کنیم تا به بازآفرینی آن ها بپردازند.

وی افزود: شاید بخاطر اشتباهات کارآفرینی در ایران، ما به جای اینکه استعدادهای منطقه ای را بشناسیم و بعد کارآفرینی را براساس استعدادهای منطقه تعریف کنیم، هنری را از بیرون جامعه برای آنان بردیم و بهشان آموزش می دهیم مثلا دوستان سازمان فنی و حرفه ای کلاس های آموزشی چرم دوزی در همه جای ایران برگزار می کنند و توجهی ندارند که اصلا منطقه چرم دارد یا نه، به همه آموزش نقاشی روی پارچه می دهند یا سرمه دوزی یاد می دهند، نقشه فرش کاشان را به سیستان و بلوچستان برای بافتن فرش می برند چون می گویند بازار دارد، در صورتی که این خطایی در کارآفرینی است. خطای دیگر این است که سازمان ها به جای هم افزایی، کار خودشان را می کنند و استراتژی ها همسو نیستند.

** فقط برای سخت افزارهای توریسم بودجه صرف می کنیم

در انتها این مدرس اکوتوریسم و کارآفرینی از مشکلات موجود در توانمندسازی عنوان کرد: بی اعتمادی جامعه محلی مساله است چرا که بسیاری از سازمان ها قول هایی را به جامعه روستایی داده اند ولی عمل نکرده اند و این کار را برای کسانی که واقعا می خواهند اقدامی مثبت انجام دهند، سخت کرده است. از طرف دیگر، وام هایی داده می شود که در مسیر درست قرار نمی گیرد و در جاهایی غیر از کارآفرینی در گردشگری استفاده می شود یا جامعه روستایی در بازپرداخت وام دچار مشکل می شوند.

وی ادامه داد: مساله کلان جامعه این است که وقتی ردیف بودجه تعریف می کنند، ردیف بودجه برای کارهای عمرانی بسیار راحت تعریف می شود، مثلا ساخت یک کارگاه آموزشی در روستا یا کارگاه قالیباف و... برای این موارد همیشه بودجه موجود است ولی اگر تعریف کنیم که یک کارآفرین توانمند به روستا برود و ظرفیت و استعدادهای آنها را شناسایی کند و در طی فرایند توان افزایی با آموزش های مرتبط به روستاییان، آنان را توانمند کنند، بودجه ای نیست یا اگر بخواهیم فرایند آماده سازی روستا برای پذیرش گردشگر را پیش ببریم بودجه نیست. برای پروژه های مدیریت مقاصد گردشگری هیچ وقت بودجه در نظر نمی گیرند. بخاطر همین فقط سخت افزاری فکر شده و کارگاه ساختیم و بازارچه احداث کردیم بدون هیچ فکری که چه محصولی عرضه شود و تولید محتوا چه باشد. به نظرم می رسد که امروز وقت آن رسیده باشد که درباره این وضعیت بازاندیشی و فکر کنیم.