به مناسبت ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا/ معرفی کتاب 


با دو کامیون از تدارکات حرکت کردیم. وقتی به ابتدای راه برفی رسیدیم، باورم نمی شد که یک تونل برفی به ارتفاع ۲۰ متر در برابر خود ببینم. پس از دو ساعت به جایی رسیدیم که ماشین در برف گیر کرد، از ماشین پیاده شدیم و هرکدام تا جایی که قدرت داشتیم کیسه ها را روی دوش انداختیم و پیاده حرکت کردیم. عمق برف در بعضی از جاها، آنقدر زیاد بود که من و خواهر براتی تا سینه در برف فرو می رفتیم. وقتی رسیدیم از شدت سرما و تحرک زیاد، رنگ صورتمان کبود مایل به سیاه شده بود، پیرمردی که پدر شهید بود گریه می کرد و می گفت: «چند روز بود که آذوقه نداشتیم. هیچ و سیله ای نمی توانسیت از تونل بگذرد به ناچار از طریق بی سیم خواستیم که توسط هلی کوپتر برای بچه ها آذوقه و لباس گرم بیاورند. هلی کوپتر وقتی به این منطقه رسید، چون همه جا پوشیده از برف و سفید بود، محل دقیق استقرار بچه ها را تشخیص نداد و تمام آذوقه ها و لباسهای گرم را به داخل دره ریخت. پنج نفر از بچه ها داوطلب شدند تا شاید بتوانند آذوقه ها را به بچه ها برگردانند. به داخل دره رفتند ولی هرچه منتطر شدیم برنگشتند و فریاد مظلومانه آنها زیر خروارها برف خاموش شد.»

کتاب "زمانی برای زن بودن" به گردآوری و تنظیم مریم ناصر خاکی، روایتی از رنج ها و مبارزات زنان شهیده، مادران شهید و زنان ایثارگر و جانباز ایران است. این کتاب در چهار فصل با عناوین: "از تبار باران" روایتی از رنج ها و مبارزات ۱۹ زن شهیده ، "بهشت هم پای تو" روایتی از خون دل خوردن ها و فداکاری های ۱۱ مادر شهید، "چتری برای حماسه" روایتی از ۲۰ زن ایثارگر و امدادگر و "پابه پای مجنون" روایتی از همراهی های صبورانه و عاشقانه ۳۱ همسر شهید است.

علاقمندان برای مطالعه می توانند کتاب را از انتشارات تلاوت آرامش تهیه کنند.