اولین همایش ملی توانمندسازی و کارآفرینی روستایی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این همایش سمیه مصطفوی دانشجوی دکترای گروه ترویج و توسعه روستایی دانشگاه تبریز به ارایه مقاله خود با عنوان «میزان برخورداری زنان کارآفرین و غیرکارآفرین تحت پوشش بیمههای اجتماعی از شاخصهای توانمندسازی» پرداخت.
10 درصد خانوارهای کشور زنسرپرست هستند
وی در ابتدای سخنان خود گفت: مقاله من مطالعه موردی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ماهنشان است که این شهر محرومترین شهرستان استان زنجان است. طبق گزارشهای سازمان ملل، فقر زنان نسبت به مردان بسیار بارزتر است. در این میان، زنان سرپرست خانوار از زنان دیگر فقیرتر هستند. طبق آماری که سال 1390 ارایه شد، 10 درصد از خانوارهای کشور ما زنسرپرست هستند که عمده دلیل این مسئله، به از کارافتادگی یا فوت همسر برمیگردد.
مصطفوی اظهار داشت: انتقال ناگهانی سرپرستی از مرد به زن، مشکلاتی ایجاد میکند که مهمترین آنها تأمین معاش است و به همین دلیل اهمیت توانمندسازی این زنان شایان توجه است. توانمندسازی زنان فرآیندی است که طی آن، زنان از نیازهای خود آگاهی پیدا میکنند، از سوی دیگر جرأت مییابند که جهت رفع نیازهای خود وارد عمل شوند و در مرحله بعد این توانایی را پیدا میکنند تا خواستههایشان را محقق کنند.
وی خاطرنشان کرد: 12 سازمان و نهاد غیردولتی فعال و 8 سازمان دولتی فعال، کار توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را در کشور برعهده دارند که یکی از این نهادها کمیته امداد امام خمینی (ره) است. جامعه آماری این مقاله، 66 زن روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد بودند که تحت پوشش بیمههای اجتماعی نیز قرار داشتند. 35 نفر از این زنان کارآفرین بودند و از وامهای خوداشتغالی استفاده کرده بودند، اما باقی این زنان از کمیته امداد مستمری دریافت میکردند، ولی هر دو گروه تحت پوشش بیمههای اجتماعی بودند. 50 درصد این زنان به دلیل فوت سرپرستشان سرپرست خانوار شده بودند و میانگین سنی آنها نیز 31 سال بود. 40 درصد این زنان بیسواد بودند و 25 درصد تحصیلات ابتدایی داشتند. 60 درصد زنان کارآفرین فعالیتهای مرتبط با کشاورزی و دامداری انجام میدادند، اما در سایر زمینهها نیز اشتغال داشتند.
مصطفوی در خصوص شاخصهای استفادهشده در این مقاله گفت: در این مقاله از شاخص رفاه استفاده شد که شامل عواملی مانند مسکن، سلامت، میزان درآمد، دسترسی به خدمات بهداشتی و ... بود. طبق آمار محاسبهشده، 75 درصد زنان کارآفرین و 70 درصد زنان غیرکارآفرین، مسکن شخصی داشتند و بقیه در منزل پدر و مادر یا سایر بستگان زندگی میکردند. متوسط درآمد کلی این زنان 420 هزار تومان بود که در این میان متوسط درآمد زنان کارآفرین 560 هزار تومان و متوسط درآمد زنان غیرکارآفرین غیر از یارانه دولتی و مستمری کمیته امداد، 280 هزار تومان بود. همچنین زنان کارآفرین نسبت به سایر زنان بدهی کمتر و پسانداز بیشتری داشتند.
میزان مالکیت زنان سرپرست خانوار بر منابع تولید و قدرت در زنان کارآفرین و غیرکارآفرین مشابه است
وی افزود: در خصوص شاخص دسترسی زنان به منابع توسعه؛ اعم از زمین، کار و منابع مالی، شاخص دسترسی به منابع تولیدی و شاخص دسترسی به وام و اعتبارات نیز برخورداری زنان کارآفرین بیش از زنان غیرکارآفرین بود. شاخص دیگری که مورد بررسی قرار گرفت، شاخص کنترل بود. این شاخص میزان مالکیت زنان سرپرست خانوار بر منابع تولید و قدرت آنها در بهرهبرداری از این منابع را نشان میدهد. طبق بررسیهای انجامگرفته زنان کارآفرین و غیرکارآفرین در این زمینه از وضعیت مشابهی برخوردار بودند.
زنان کارآفرین از تواناییهای خود آگاه هستند و میدانند که میتوانند سرنوشت را تغییر دهند
مصطفوی در رابطه با نتایج بهدستآمده از بررسیهای انجامگرفته درباره شاخص آگاهی گفت: زنان غیر کارآفرین تقلیلگراتر هستند و مشکلاتشان را برعهده سرنوشت و روزگار میاندازند، اما زنان کارآفرین از تواناییهای خود آگاه هستند و میدانند که میتوانند سرنوشت را تغییر دهند. در خصوص شاخص مشارکت نیز زنان کارآفرین وضعیت بهتری دارند. اعتماد آنها نیز به مسئولین دولتی زیاد است، اما اعتماد غیرکارآفرینها به مسئولان دولتی متوسط رو به پایین است.
شاخصهای آگاهی، دسترسی و مشارکت؛ بیشترین تأثیر را در توانمندسازی زنان دارند
وی در خاتمه اظهار داشت: با توجه به آهنگ رشد خانوارهای زنسرپرست، توجه به توانمندسازی این زنان مهم است. کمیته امداد به دلیل جامعیت برنامهها و برخورداری از عاملیت قانونی، جایگاه ویژهتری دارد و این مسئله بیشتر باید در برنامههای این نهاد لحاظ شود. نتیجهای که در این مقاله به دست آمد این بود که تفاوت معناداری بین زنان کارآفرین و زنان غیرکارآفرین وجود دارد. شاخصهایی مانند آگاهی، دسترسی و مشارکت، بیشترین تأثیر را در توانمندسازی زنان دارند و کمیته امداد باید به این شاخصها توجه داشته باشد و میزان برخورداری مددجویان از این شاخصها را بهتر فراهم کند.