در حالی که آمارها حکایت از افزایش سن ازدواج در کشور دارد، سن زنان سرپرست خانوار به زیر ۱۸ سال کاهش پیدا کرده است.
چندی پیش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پایین آمدن سن زنان سرپرست خانوار را از جمله آسیبهای پیش روی حوزه زنان خوانده بود، مدتی پیش از آن نیز مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور زنان و خانواده نیز گفته بود؛ بر اساس اطلاعات به دست آمده در همایش زنان در مسیر توسعه و تحقیقات انجام شده در سال ۹۰، زنان سرپرست خانوار زیر ۲۰ سال ۴/. درصد از کل زنان سرپرست خانوار کشور یعنی حدود ۸۹۷۳ نفر از این گروه را تشکیل میدهند، همچنین مدیرکل امور حمایتهای اجتماعی کمیته امداد امام خمینی(ره) نیز از وجود هزار نفر از زنان خودسرپرست زیر ۱۸سال تحت پوشش این نهاد خبر داده بود.
این آمار و ارقام میتواند؛ نشانگر ازدواج زودرس در کشور باشد، این درحالی است که آمارها و گزارشها از افزایش سن ازدواج در کشور خبر میدهد، چنانکه علی اکبر محزون مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور تیرماه سال گذشته اعلام کرده بود؛ تاخیر در سن ازدواج متعارف آقایان در کشور به8.8 دهم و در بانوان به 11.2 دهم رسیده که این آمار از دو برابر شدن تاخیر در ازدواج در کشور حکایت دارد.
حال این موضوع مطرح است که چگونه دو پدیده متعارض یعنی زودرسی در ازدواج و تاخیر در ازدواج به صورت همزمان در جامعه دیده میشود، خبرنگار ایلنا در این رابطه با مدیر کارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعهجامعه شناسی ایران گفتوگویی داشته و به عوامل ایجاد این دو پدیده در کشور پرداخته است.
عالیه شکربیگی با تاکید براینکه زودرسی و دیررسی ازدواج دو مقوله مختلف هستند و باید بررسی شود که چه عواملی این دو پدیده را ایجاد کرده است، گفت: طلاق از عواملی است که باعث افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در سنین پایین میشود.
وی ادامه داد: آمارها از افزایش طلاق در جامعه خبر میدهد و براین اساس بیشترین طلاق در میان زنان 20 تا 25 ساله و مردان 25 تا 29 ساله اتفاق میافتد.
شکربیگی خاطرنشان کرد: بنابراین وقتی دختران در سنین پایین طلاق گرفته و به لحاظ مالی نیز شرایط خوبی نداشته و از حمایت مالی خانواده نیز برخوردار نباشند و دارای فرزند نیز باشند، طبیعی است که زن به رغم سن پایین سرپرست خانوار خواهد شد.
مدیر کارگروه زنان و مناسبات خانواده با یادآوری اینکه وجود زنان سرپرست خانوار تنها به دلیل طلاق نیست، بلکه عواملی همچون فوت همسر و سایر آسیبهایی که در زندگی مشترک برای یک زن به وجود میآید، نیز میتواند؛ منجر به سرپرست خانوار شدن وی شود، افزود: نباید این طور فکر کرد که در زندگی مشترک لزوماً مرد سرپرست خانوار است، بلکه در مواردی علیرغم وجود مرد در خانواده، زن به دلیل بدسرپرست بودن، سرپرست خانواده میشود.
گسست خانوادهها از عوامل افزایش زنان سرپرست خانواده
وی اضافه کرد: از دیگر عوامل مهم در افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار با سن کم، بالا رفتن آمار طلاقهای توافقی در میان جوانان است، یعنی زوجین پیش از پا در میانی بزرگان خانواده و بدون اطلاع آنها به صورت توافقی طلاق میگیرند.
شکربیگی گسست خانوادهها و فردگرایی در میان آنها را از عوامل افزایش تعداد زنان سرپرست خانواده دانست و تاکید کرد: اگر میان افراد کمسن و بزرگان خانواده مشورت صورت بگیرد، به طور قطع کمتر شاهد سرپرست خانوار شدن زنان کم سن و سال خواهیم بود و چه بسا این زنان بتوانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند.
نوع نگرش خانواده تاخیر در ازدواج را دامن میزند
وی همچنین به موضوع تاخیر در ازدواج اشاره و اظهار کرد: مضایقه در ازدواج یعنی نبود فرد مطلوب برای زندگی مشترک سبب افزایش سن ازدواج میشود که به طور معمول گروه سنی بیش از 30 سال با تاخیر در ازدواج مواجه هستند.
این جامعه شناس تصریح کرد: دو گروه سنی مختلف در این دو پدیده اجتماعی وجود دارد؛ یکی گروه سنی متولد دهه 70 که دچار ازدواج و طلاق زودرس شده است و دیگری متولدین اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 که دچار تاخیر و مضایقه در ازدواج شدهاند.
شکربیگی با بیان اینکه از جمله دلایل تاخیر در ازدواج این گروه سنی نوع نگرش خانوادهها است، توضیح داد: متاسفانه برخی خانوادهها به جوانان 25 یا 30 ساله خود که در کنارشان زندگی میکنند، هنوز به چشم بچه نگاه میکنند و این موضوع سبب میشود که این افراد خود را بچه دانسته و ازدواج را برای خود زود بدانند. یعنی خانواده نیز با طرز تلقی خود از جوانانشان و خدماتدهی به آنان باعث میشوند که به تاخیر در ازدواج دامن زده شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: همچنین زنانی که اشتغال داشته و تحصیلات خوبی دارند، دورانی را که هیجان ازدواج وجود دارد، طی میکنند چرا که بعد از 30 سالگی این هیجان کاهش پیدا میکند. به عبارت دیگر زمانی که فرد دارای اشتغال و امکانات هست، ورود به زندگی مشترک برایش سخت میشود.
تفاوت نسلها عامل مشکلات ازدواج در جامعه
وی در خصوص اینکه چرا در یک برهه زمانی دو پدیده اجتماعی تاخیر در ازدواج و ازدواج زودرس به وجود آمده است، گفت: این مسئله به دلیل وجود شکاف نسلی است، یعنی ایجاد شکاف در آرا و نظرات نسلها باعث ایجاد این دو پدیده به صورت همزمان شده است.
شکر بیگی با بیان اینکه به کار بردن عبارت تفاوت نسلها مناسبتر به نظر میرسد، چرا که نسلها با یکدیگر تفاوت دیدگاه دارند، گفت: در حال حاضر چهار نسل را در کنار یکدیگر داریم و این تفاوت دیدگاه میان نسلهای دوم، سوم و چهارم به وجود آمده است. چنانکه در بحث مسائلی همچون ازدواج، مسائل خانوادگی، مسائل ارزشی و هنجاری میان نسلها تحولات دیدگاهی ایجاد شده است که باعث بروز چنین پدیدههایی به صورت همزمان شده است.
فردگرایی عامل افزایش زنان سرپرست خانوار
مدیر کارگروه زنان و مناسبات خانواده عنوان کرد: تفاوت ارزشها و هنجارها میان نسلهای مختلف و تفاوت سلیقه در انتخاب همسر باعث شد که نوعی فردگرایی در انتخابهای نسلها ایجاد شود، چنانکه نسل سوم معمولا کسی را که خود میخواهد، انتخاب کرده و بعد به خانواده معرفی میکند و در حقیقت انتخاب همسر تابع نظرات خود این نسل بوده است.
وی افزود: نسل سوم تبعات بعدی چنین ازدواجهایی را نیز خود رقم زد، یعنی نسلی که در مورد انتخاب همسر به تنهایی تصمیم گرفت طلاق را نیز به صورت توافقی و صرفاً با نظر خود انجام میدهد که چنین موضوعی باعث میشود، تعداد زنان سرپرست خانوار در این نسل بیشتر شود.
شکربیگی معتقد است: مهمترین عامل افزایش زنان سرپرست خانوار در سنین پایین طلاق و خصوصاً طلاق توافقی بوده است. در حقیقت دهه 70 به دلیل تفاوت ارزشی و هنجاری سبک زندگی متفاوتی را انتخاب کرد که در آن خود مسیر زندگی را به دست گرفت و به ازدواجهای زودرس یا طلاق توافقی دست زد.
بالارفتن سن بچگی سبب مضیقه در ازدواج
این جامعه شناس با بیان اینکه به نظر میرسد؛ تاخیر در ازدواج نیز بیشتر در میان متولدین دهه 60 و اواخر دهه 50 رخ داده است بیان کرد: این نسل با موضوعاتی از قبیل اشتغال، حضور در اجتماع و مضیقه در یافتن فرد مطلوب برای زندگی مشترک مواجه بود که تمامی این عوامل دست به دست هم داده و زمینه ایجاد این دو پدیده مختلف در اجتماع را رقم زده است.
وی یادآور شد: دهه 60 نسلی بود که آرام آرام از جنگ فاصله گرفت و تغییرات فزایندهای در دیدگاههایش رخ داد و توقعاتشان از پدر و مادر تغییر کرد. از سوی دیگر سن بچگی نیز در میان این گروه بالا رفت و به همین علت دچار مضیقه و تاخیر در ازدواج شد.
شکربیگی تاکید کرد: افرادی که با بالا رفتن سن، دچار تجرد قطعی میشوند، اگر ازدواج کنند صرفاً برای همدمی و رهایی از احساس تنهایی است.
اشتغال ثابت مهمترین نیاز زنان سرپرست خانواده
این استاد دانشگاه با تاکید براین که هر پدیده اجتماعی میتواند؛ پیامدهایی برای جامعه داشته باشد، اظهار کرد: اگر زنان سرپرست خانواده کمکهای تکمیلی از طرف خانواده یا نهادهای حمایتی نیز دریافت کنند، اما وضعیت اشتغال تثبیت شدهای نداشته باشند، به طور طبیعی با پیامدهای منفی مواجه خواهند شد.
وی افزود: از مهمترین مشکلات این گروه از زنان نگرشهای فرهنگی موجود در جامعه نسبت به آنان است که این موضوع در مورد زنان جوان سرپرست خانواده بیشتر است، چرا که هنوز تهنشستهای ذهنی جامعه نسبت به این گروه از زنان نگرشهایی آسیبزا و نه آسیبزدا است.
شکربیگی تاکید کرد: ما معتقدیم خانواده سالم پایهگذار جامعه سالم است و وجود پدیده زنان سرپرست خانواده در چنین بعد و وسعتی نشاندهنده آسیبزایی است و زنان و دخترانی که به نوعی با این مسئله درگیر هستند، دچار آسیب میشوند.
کاهش ازدواج، کاهش سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد
وی ادامه داد: از دیگر سو به طور طبیعی تاخیر در ازدواج آسیبهای زیادی در پی دارد، همچون کاهش ازدواج، کاهش باروری و در نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی و اگر سرمایه اجتماعی سالم نداشته باشیم، طبیعتاً مشکلاتی در آینده جامعه را تهدید میکند.
این جامعه شناس با بیان اینکه وجود احساس تنهایی در زنان دچار تاخیر در ازدواج میتواند، تاثیری منفی بر سلامت زندگی آنان داشته باشد، افزود: در جهان هستی همه چیز باید روال طبیعی خود را طی کند، یعنی زن و مرد در خانواده باید زندگی خود را با عشق و علاقه پیش ببرند و اگر تشکیل این زندگی خانوادگی به هر دلیلی اتفاق نیفتد، میتواند آسیبهای زیادی برای جامعه به دنبال داشته باشد.
به نظر میرسد؛ وجود همزمان این دو پدیده همزمان ضرورت نگاهی دقیقتر و تدابیری ویژه به پدیده ازدواج در جامعه را بیش از پیش نمایان میکند و نبود چنین نگاهی راه را برای ظهور مشکلات پیچیده و غیرقابل جبران در آینده هموار میسازد.