یکی از دلایل اصلی ادامه چرخه فقر و محرومیت در بسیاری از کشورها همین بیوه شدن زنان است...

اگر دنیا جای عادلانه ­تری بود، روز جهانی زنان بیوه باید جشن گرفته می­ شد و فرصتی بود برای احترام گذاشتن به بخشی از ارزشمندترین و دوست داشتنی­ ترین افراد جامعه اما واقعیت این است که از بین 258 میلیون زن بیوه در سراسر جهان، بیش از 115 میلیون نفر در فقر زندگی می ­کنند، 86 میلیون نفر از آنها از سوء استفاده­ های جسمی رنج می ­برند و 5/1 میلیون کودکی که مادران بیوه دارند قبل از 5 سالگی جان خود را از دست می ­دهند.  

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به نقل از روزنامه گاردین از 10سال پیش 23 ژوییه مصادف با دوم تیرماه روز جهانی زنان بیوه نام ­گذاری شده است. هرساله در این روز اقداماتی در جهت افزایش آگاهی از مشکلات این زنان و فرزندان شان انجام می ­شود تا از این طریق حقوق انسانی از دست رفته این زنان به آن ­ها بازگردانده شود و از طریق آموزش و توانمندسازی به رفع فقر و تبعیض علیه آنها کمک شود.   

مشکلات چنین زنانی یکی از مهمترین مسائل حقوق بشر است که خیلی در مورد آن گزارشی ارائه نشده اما بسیاری از زنان در دنیای امروز با آن مواجه ­اند. کارهای زیادی پیرامون نابرابری جنسیتی صورت گرفته اما صدای زنان بیوه خیلی به گوش نمی ­رسد.

برای بسیاری از زنان، بیوه شدن فقط به معنی از دست دادن همسر نیست بلکه به معنای از دست دادن خیلی از چیزها در زندگی است. در بسیاری از کشورها، زنی که بیوه می­ شود موجودیت خود را از دست می ­دهد. بدین ترتیب این زنان بدون اینکه گناهی انجام داده باشند، از تبعیض اجتماعی، ننگ و بدنامی و حتی خشونت رنج می ­برند.

این فقط زنان نیستند که رنج می ­کشند بلکه فرزندان آنها هم آسیب می­ بینند. این پدیده حدود یک میلیارد نفر را تحت تاثیر قرار می دهد که یک هفتم کل جمعیت جهان را در بر می­ گیرند. در بسیاری از کشورها فرزندان زنان بیوه معمولاً مجبورند تحصیلات خود را رها کنند تا به خانواده خود کمک­ های مالی کنند و بدین ­ترتیب آن ­ها بیشتر در معرض شرایط کار اجباری و قاچاق انسان قرار می ­گیرند.

این نه فقط یک تراژدی شخصی بلکه یک تراژدی اجتماعی است. یکی از دلایل اصلی ادامه چرخه فقر و محرومیت در بسیاری از کشورها همین بیوه شدن زنان است. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که مشکلات خاص این زنان را که درصد بالایی از زنان سرپرست خانوار را تشکیل می ­دهند به رسمیت بشناسیم.

توانمندسازی این زنان به لحاظ مالی و اجتماعی به آن ­ها این ابزار را می ­دهد که از خود و خانواده­ شان حمایت کنند. آن ­ها برای جامعه باید به عنوان یک دارایی تلقی شوند نه اینکه فقط سوژه ترحم و یا از آن بدتر شرمساری باشند. تنها از این طریق است که این مزایا نه فقط نصیب آن ­ها بلکه نصیب فرزندان، اجتماع و کل جامعه خواهد شد.